ایران نام سرزمین و کشوری است که از دیرگاه تاریخ بر جغرافیای سیاسی جهان نقش بسته و محوریت شاهنامه فردوسی پاسداشت تلاش مردمانی است که برای حفظ این نام کوشیده اند. مفهوم «ایران» بسته به شیوه های گوناگون کشورداری و فرمانروایی دوران باستان در شاهنامه بازتاب های چندگانه ای دارد. کاربردهای این نام و یا قرارگیری آن در کنار مفاهیم جغرافیایی و یا جغرافیایی- سیاسی تعاریف چندگانه ای از ایران در شاهنامه می آفریند. ایران، ایرانشهر و ایران زمین که در شاهنامه و سایر آثار تاریخی و ادبی به کار رفته اند، در برداشت اولیه به نظر می رسند مفاهیمی همانند داشته باشند؛ اما مطالعه شاهنامه و آگاهی های تاریخی به ویژه از دوره ساسانیان تفاوت ماهوی آنها را بر ما آشکار می سازد. فردوسی به خوبی این مفاهیم را می شناخته و در شاهنامه به کار برده است. بنابراین این پژوهش تلاش دارد تا به بررسی و تبیین کارکرد مفهومی ایران و چندگانه گرایی این نام در شاهنامه فردوسی بپردازد.