یکی از صحنه های تاریک تاریخ ایران در دوره ی قاجار، شکست از روس ها و تن دادن به دو عهدنامه ی ننگین گلستان و ترکمانچای است که در پی آن بخش های گسترده ای از خاک ایران زمین جدا شد و به مالکیت روس ها درآمد. ادبیات به مثابه یک هنر از این حادثه به دور نبوده و از این داغ متأثر گشته است. سرخای خان لگزی یکی از فرماندهان ایران در جنگ های با روس بوده است که حتی پس از عهدنامه ی گلستان نیز از پای ننشسته و پیوسته به دنبال نبرد با روس ها بوده تا شاید بتواند اندکی از رسوایی شکست های پیشین را بزداید. وی چکامه ای به زبان عربی سروده و اوضاع ایران و سرزمین های از دست رفته ی ایران را به تصویر کشیده و همچون شاعران عربی سرای اندلس بر شهرهای از دست رفته قفقاز سوگواری می کند و از هم وطنان و سربازان ایرانی می خواهد که دل در این صلح نبندند و به دشمن اعتماد نکنند و همچنان به جهاد با کافران بپردازند. این چکامه، با واژگان و تعابیر ساده و روان، به نیکی اندوه و احساس سراینده، در از دست دادن سرزمین های پارس، را به خواننده منتقل می کند و تصویری کامل، از اوضاع ایران و شهرهای از دست رفته ی آن، ترسیم می کند. نوشته ی پیش رو به تصحیح و ترجمه ی این سروده می پردازد.