آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸

چکیده

هدف: بهره مندی از فرصت بازار در حال رشد تجارت آثار هنری مدرن و معاصر تجسمی ایران، مستلزم داشتن رویکردی درباره هدایت هنرمندان در این بازار نوظهور در جهت ماندگاری و تعیین نقش بازاریابی برای بازیگران آن است. از این رو، هدف از نگارش این مقاله، ارائه الگوی بازاریابی از دیدگاه نهادی برای بازار هنر ایران است. روش: این پژوهش کیفی اکتشافی بر مبنای رویکرد پارادایمی اشتراوس و کوربین در روش نظریه پردازی داده بنیاد با استفاده از 49 مصاحبه با متخصصان بازاریابی هنر انجام شده است. یافته ها: تحلیل داده های مبین آن است که دنیای نهادی هنر همچون بستری برای بازار هنر و ارزش های پایه ای آن، محرک تغییر در نقش های بازیگران شبکه کسب وکار نهادی هنر است. نتیجه گیری: برهم کنش های بازیگران شبکه تجارت آثار هنرهای تجسمی به عنوان پدیده محوری، تحت تأثیر شرایط مداخله گر محیط کلان و شرایط زمینه ای هم شکلی های نهادی است. این مقوله ها موجب کنش و برهم کنش های بازاریابی هنر و آمیزه آن، تحقیقات بازاریابی هنر، بخش بندی، هدف گذاری و موضع گیری در بازار هنر می شوند. در نهایت، ارزش های اقتصادی هنر، فرایند رشد، تأیید، ماندگاری و اعتباریابی نهادی هنرمند در بازار هنر از آنها حاصل می شود.  

تبلیغات