قانون بازتاب از دیدگاه عرفان حلقه بیانگر آن است که چگونه بازتاب اعمال خیر و شرّ انسان پس از آن که با معیار وسع انسانی سنجیده شود به سوی عوالم بالا (خداوند) انعکاس می یابد و به شیوه خاصی از طریق شبکه های مثبت و منفی زمینه ساز اشتداد هدایت و ضلالت انسان و بهره وری او از برخی آگاهی های مثبت و منفی می شود. پیشینه کاوی این قانون نشان می دهد که نقد و بررسی علمی خاصی درباره آن انجام نشده است. در این مقاله با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی و با هدف تحلیل انتقادی قانون بازتاب، با تکیه بر اندیشه کلامی و عرفانی علامه طباطبایی، ضمن توجه به نقاط مثبت این قانون، نقدهای متعددی همچون نادرستی مساوی پنداری بازتاب خیر و شرّ و بطلان انگاره انطباق آن بر چارچوب عدالت و بی توجهی به حقیقت تجسم عمل در عوالم دیگر و... به این قانون وارد کرده ایم؛ همچنین در نقدهایی مانند ابهام در تبیین جایگاه و شاخصه های وسع فرد در نمودار بازتاب و چرایی و چگونگی توقف ظهور بازتاب و... به ضعف مبانی و ظرفیت این قانون در تبیین زوایای این مباحث پرداخته ایم