آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۴

چکیده

مناسبات میان اجتهاد و سیاست تأثیرات بنیادینی درتحولات سیاسی اجتماعی ایران معاصربه همراه داشته است به گونه ای که دستگاه های فقهی و فقیهان در تولید، استقرار و یا نقد نظام های سیاسی حاکم بر ایران نقش به سزایی داشته اند. از سویی تنوع نظریه ها و دیدگاه های فقیهان در حوزه سیاست، حاکی از تفاوت در روش ها و نگرش آنان به فرد، جامعه و دولت از منظر دین است و از سوی دیگر تحول و نوآوری در دستگاه فقه همواره با تحول در ساحت روش شناسی همراه است. از این رو مقاله حاضر براین فرض است که مناسبات اجتهاد و سیاست در دوره معاصر، تابعی از تحولات روش شناختی در دانش فقه و به تبع آن فقه سیاسی است که موجب گذار از فقه سیاسی سنتی به رویکرد حکومتی به فقه شده است. براین اساس مهم ترین تفاوت ها عبارت اند از: تفاوت در رویکرد اجتهادی فردی و اجتماعی، محوریت فرد در مقابل محوریت اجتماع، اجتهاد بر مبنای اصاله الاباحه و اصاله الحظر، چگونگی مواجهه با نص: پرهیز از تفسیرگرایی در مقابل توسعه معنای نص، کاربرد تقیه، محوریت حق وحکم، منابع اجتهاد، توجه به بعد اجرایی احکام، توجه به ملاکات احکام، کارآمدی فقه و احکام تولیدشده در تأمین نیاز های نظام سیاسی، گسترش و کاربرد قواعد فقهی، میزان مراجعه به اصول عملیه، تفاوت در فهم حکومتی از نصوص و روایات، توسعه قلمرو دین به عرصه های اجتماعی و اداره جامعه، محوریت فرد در مناسبات میان فرد و دولت، توجه به مقتضیات زمان و مکان و میزان مسئولیت فرد و دولت در تحقق شریعت.

تبلیغات