آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۴

چکیده

سابقۀ برنامه ریزی عمرانی در کشور بیش از شش دهه است. در این مدت، برنامه ریزی در مفهوم عام و آمایش سرزمین در مفهوم خاص، تحت تأثیر شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، همواره با دگرگونی هایی همراه بوده است. این برنامه ها با موانع و چالش هایی رو به رو بوده اند. هدف مقالۀ حاضر تحلیل و ارزیابی این چالش ها و موانع پیش روی اجرای برنامه های توسعه در مفهوم عام و آمایش سرزمین در مفهوم خاص است. روش تحقیق در این مقاله اسنادی است. نتایج نشان می دهد که هرچند تقسیم کار بین مناطق با منابع بالقوۀ آن ها، در تدوین اسناد آمایش سرزمین، در قالب نظر صورت گرفته، اما در عمل توجه چندانی به آن نشده است. این امر منجر به توسعۀ نامتوازن و نامتعادل مناطق کشور شده که خود سبب تشدید نابرابری بین مناطق مختلف کشور شده است. ازجمله موانع این فقدان تقسیم کارِ عملی بین مناطق کشور می توان به ساختار تک ساخت سیاسی، تقسیم بندی نامناسب سیاسی اداری، نبود تعریف مناسب از منطقه در کشور، بی توجهی به مسئلۀ جمعیت و مهاجرت، فقدان طرح یکپارچه و نظام مند، بی توجهی به همۀ ابعاد آمایش سرزمین به یک اندازه، فشارهای سیاسی برای اجرای طرح ها و پروژه های فاقد توجیه اقتصادی و فنی و فقدان مدل مناسب برای آمایش سرزمین در ایران اشاره کرد.

تبلیغات