آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۳

چکیده

طی دهه های اخیر، دست اندرکاران نظام پژوهشی ایران، بدون توجه جدی به میزان اثرگذاری فعالیت های خود، کمیت پژوهش های کشور را به شکل چشمگیری افزایش داده و در نتیجه، جایگاه کشور را در جهان از لحاظ تعداد برون دادهای علمی 70 رتبه بهبود بخشیده اند. مکتب نهادگرایی، در راستای بررسی ریشه ای ترین علل کم توجهی به اثربخشی پژوهش ها در ایران، مطالعه را به کنکاش در «مدل ذهنی» سوق می دهد. از آنجا که محوریت یافتن و تعیین کننده شدنِ مفهوم «اثربخشی»، در مدل ذهنی بشرِ غربی، صرفاً پس از بروز برخی تغییرات بنیادین در نگرش آنها حاصل شده، در پژوهش حاضر به مقایسه جایگاه هر یک از این الزامات انتزاعیِ  مفهوم اثربخشی در مدل های ذهنی رایج در ایران و غرب جدید پرداخته شده است. روش مطالعه توصیفی تحلیلی بوده که طی آن از نکاتی که صاحب نظرانِ شناخته شده، در مقایسه جنبه هایی از نگرش ایرانیان و غرب جدید، مطرح نموده اند و توصیف هایی که سفرنامه نویسان خارجی از نگرش رایج در ایران ارائه داده اند به عنوان منابع اصلی و از شعر و ادبیات فارسی به عنوان یک منبع فرعی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن بود که پیش نیازهای انتزاعی لازم برای محوریت یافتن مفهوم اثربخشی، در مدل های ذهنی رایج در ایران و غرب جدید، وضعیت بسیار متفاوتی داشته و حضور نمایان ویژگی هایی چون «تقدیرگرایی»، «به چالش کشیدن رابطه علیت»، «ضد ارزش بودن تصرف در عالم» و ماورائی بودن «اثرپذیر»، «اثرگذار» و «ماهیت آثار» موجب شده مدل ذهنی رایج در ایران برای «محوریت یافتن و تعیین کننده شدن مفهوم اثربخشی» از ظرفیت اندکی برخوردار باشد.

تبلیغات