در سال های اخیر هر چندمدت یک بار اصطلاحات جدیدی از جنگ در محافل نظامی داخل کشور مطرح و سیل عظیمی از کتب، مقالات، طرح های آموزشی و ...، برای ارائه پاسخ به این نیاز جدید، روانه سازمان های نظامی می شود و به دنبال آن، مسئولین و فرماندهان نظامی برای عقب نماندن از این جریان، در سخنرانی ها، همایش ها و ...، به طور دائم اصطلاح جدید را تکرار نموده و از تحول به وجود آمده سخن به میان می آورند؛ فاجعه زمانی اوج می گیرد که مخارج زیادی برای اجرای رزمایش های جدید، تدوین آئین نامه ها و کتب جدید، برای توجیه اصطلاح تازه وارد صرف می گردد و البته نتیجه آن هم از پیش مشخص است و هیچ کدام از این اصطلاحات تاکنون دستاورد قابل لمسی نداشته است. واقعیت عینی نشان می دهد که واحدهای رزمی عملاً از همان شیوه قدیمی جنگ استفاده کرده و این اصطلاحات جدید تنها باعث سردرگمی و نقصان آموزش و درنتیجه کاهش توان رزمی گشته است. با توجه به ماهیت موضوع پژوهش، این پژوهش از نوع کاربردی بوده، روش تحقیق مرتبط با آن با روش توصیفی انطباق دارد و از رویکرد تجزیه و تحلیل آمیخته داده ها به صورت کارآ و اثربخش استفاده گردیده است. برای انجام این پژوهش، جمع آوری اطلاعات به دو روش میدانی و کتابخانه ای صورت پذیرفته است. برای این کار، ادبیات موضوع و مطالعات میدانی موثق انجام شده توسط دیگران، مورد کنکاش و مداقه قرار گرفته و سایر اطلاعات موردنیاز نیز از طریق جستجوی کتابخانه ای، اینترنتی و بانک های اطلاعات داخلی و خارجی به دست آمده است. در روش میدانی نیز عمده اطلاعات از طریق پرسشنامه خودساخته جمع آوری شده است. پایایی سئوالات پرسشنامه با استفاده از روش تنصیف (دو نیمه کردن)، عدد 89% محاسبه گردید؛ به طوری که این مطلب مؤید آن است که سئوالات پرسشنامه از پایایی بالایی برخوردار می باشد. جامعه آماری درنظر گرفته شده در این تحقیق، شامل تعداد 32 نفر از اساتید خبره و کارکشته دانشگاه که در مسائل مرتبط با حوزه های دفاعی و امنیتی دارای صلاحیت های علمی و عملی برجسته ای می باشند. یافته های تحقیق مشخص نمود که مؤلفه های نسبت داده شده به جنگ ترکیبی، با آن چه بوده، تغییر محسوسی را نشان نمی دهد.