این مقاله برای نخستین بار، با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان به نقش علامه طباطبایی در تکوین دال «آزادی» در معنای مورد نظرِ گفتمان انقلاب اسلامی 1357 ایران می پردازد و کوشش می کند به دو پرسش پاسخ دهد: 1. نقش اندیشه علامه طباطبایی در تکوین دال آزادی در گفتمان انقلاب اسلامی 57 ایران چیست؟ 2. سازوکار های اجتماعی انتشار اندیشه علامه طباطبایی در پیوند با تکوین گفتمان انقلاب اسلامی چیست؟ تحقیق حاضر نشان می دهد که علامه طباطبایی اگرچه در عرصه انقلاب فاقد راهبرد سیاسی انقلابی بوده است اما به طور بی واسطه (تولید متون) و باواسطه (از طریق شاگردان، حلقه های فکری و اجتماعات گفتمانی) در تکوین دال آزادی گفتمان انقلاب اسلامی نقش ایفا کرده است. مقاله حاضر به منظور تبیین نقش بی واسطه علامه طباطبایی از نظریه گفتمانی لاکلائو و موفه و برای نشان دادن نقش باواسطه او یعنی تعیین سازوکار های اجتماعی پیوند اندیشه علامه و گفتمان انقلاب اسلامی از نظریه فوکو، وسنو و کالینز استفاده کرده است. این مقاله نشان می دهد که علامه با احیای موقعیت سوژگیِ «فیلسوف مفسر» و با محوریت نظریه ادراکات اعتباری، در منازعات گفتمانی دهه 30 تا دهه 50 شرکت کرده و در تکوین «گفتمانیِ» مؤلفه های سه گانه دال آزادی در معنای مورد نظر گفتمان انقلاب اسلامی (الف. نفی سلطنت استبدادی؛ ب. آزادی در چارچوب اسلام و ج. نقد آزادی در گفتمان دموکراسی غربی) نقش «سوژگی سیاسی» بی واسطه و باواسطه ایفا کرده است.