مسئله اصلی این مقاله پرسش از چیستی معنا و ماهیت عمل اخلاقی نزد ابن سیناست. اینکه عمل اخلاقی که نزد بوعلی با رعایت حد وسط دو خُلق متضاد برابر است، چه اقتضائاتی دارد و با چه شرایطی می توان عملی را حد وسط اخلاقی به شمار آورد. همچنین عمل اخلاقی با چه مقدمات معرفتی به وجود می آید و به لحاظ هستی شناختی چه خصوصیاتی دارد. برای پاسخ به این پرسش ها، نخست جایگاه اقتضائات فرهنگی و قومی را در معنابخشیدن به عمل بر اساس حد وسط اخلاقی از منظر ابن سینا بررسی می کنیم. سپس به مفهوم حد وسط در منظومه اخلاقی بوعلی می پردازیم و تبدیل عمل بر اساس آن به عادت و خُلق و خو را تحلیل می کنیم. در ادامه، نشان می دهیم ماهیت عمل اخلاقی برای آحاد جامعه به لحاظ معرفت شناختی در اعتماد به اقوال عارفان و در نتیجه، عمل بر اساس قانون شریعت شکل می گیرد. ماهیت هستی شناختی عمل اخلاقی نیز ذیل افزودن صورتی خاص به مجموع صورت های موجود در عالم بررسی خواهد شد.