هرچند تأمل درباره تمدن و تمدن اسلامی در سابقه نگاشته های اسلامی نیز وجود دارد، اما پرسش از تمدن اسلامی در دهه های اخیر، به تبع خودآگاهی دینی مسلمانان، به ویژه از طریق شکوفاشدن جنبش های اسلامی از جمله انقلاب اسلامی ایران، شدت و عمومیت بیشتری یافته است. یکی از پرسش های مهم در این زمینه، ناظر به امکان تحقق تمدن اسلامی در عصر غیبت است. این مقاله با اذعان به حداقلی بودن ظرفیت های عصر غیبت در مقایسه با عصر ظهور، با تکیه بر تجربه تاریخی مسلمانان در عصر غیبت و نیز با درک تشکیکی از مفهوم تمدن، بر این باور است که تمدن اسلامی در عصر غیبت قابل تحقق بوده و در مقایسه با شرایط زمانی خود حتی می تواند از پویش و نشاط مطلوبی نیز برخوردار باشد.