تمدن متعالی و راستین برایند پیشرفت همه جانبه ساحت های جامعه، حاکمیت نظم و اقتدار، برقراری امنیت پایدار، رشد علم و فن آوری، توزیع متناسب شرایط محیطی، گسترش سنت های اخلاقی و معنوی و سریان عقلانیت و عدالت در عرصه های مختلف اجتماعی با هدف تأمین سعادت انسان است. این تعریف از تمدن از منظر استاد جوادی آملی جز در سایه هماهنگی «دین الهی و فطری» و «سطوح مختلف خردورزی» قابل دستیابی نخواهد بود و تنها «انسان متأله» است که می تواند با درک روابط چهارگانه حاکم بر خود، هماهنگ سازی عقل و نقل، سپردن زمام افکار، گفتار و رفتار به عقل و نقل و امامت فطرت بر طبیعت، عناصر و عوامل تمدن زا را بر محور «علم دینی» و در چارچوب «برنامه الهی» منتظم ساخته و تعیّن بخشد. مقاله حاضر، به بیان تفصیلی این دیدگاه و تحلیل و بررسی آن می پردازد.