آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

از مهمترین اشکالات وارد بر وابستگی مفهومی -و به ویژه ثبوتیِ-اوصاف اخلاقی به دین، بی قاعدگی اراده و افعال ارادی خداوند و درنتیجه، خودسرانگی اخلاق برآمده از آن بوده است. بر اساس این نقد، اراده و کراهت خداوند یا امر و نهی او بی هیچ ضابطه و معیاری می تواند مفاهیم اخلاقی ای چون خوب و بد را شکل داده یا دست کم در اتصاف افعال انسانی به این محمولات تاثیر گذارد. اما برخی فیلسوفان و متکلمان - جدا از دیگر نقدهای وارد بر این دو تقریر از اخلاق دینی -کوشیده اند تا با ضمیمه کردن و افزودن قیدهایی به خداوند، استناد به تناقض منطقی افعال قبیح، توجه و تأکید بر ویژگی هایی چون بساطت خداوند و... به حل این مشکل همت گمارند که این پاسخ ها اصولاً ناتوان از حل این مسئله بوده اند مگر آن که مُراد حقیقی خداوند و موضوعات ثابت قضایای اخلاقی را ملحوظ در نظر آوریم.

تبلیغات