آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

یکی از دغدغه های فیلسوفان در مباحث علم النفس فلسفی سعادت انسان است. فارابی در آثار خود مباحث گوناگون فلسفی را با محوریت سعادت انسان مطرح کرده است. از نظر فارابی، نفس ناطقه انسان با ادراک معقولات به مرتبه عقل بالفعل و سپس عقل مستفاد می رسد و از این طریق موجودی مجرد می شود که بدون بدن مادی نیز می تواند باقی و زنده بماند. سعادت انسان همین مجرد شدن از ماده و پیوستن به معقولات (عقول مجرد) است. از آن جا که عموم انسان ها نه می توانند حقیقت این نحوه از وجود را دریابند و نه می دانند که راه رسیدن به آن چگونه است،لازم است به وسیله کسانی که با کمک وحی الاهی و با دیده حکمت به درک این حقایق نائل آمده اند، یعنی به مدد انبیاء ارشاد و هدایت شوند. در این مقاله به بررسی نقش دین در سعادت انسان از دیدگاه فارابی پرداخته شده است.

تبلیغات