برخی محققان فهم آیاتی از قرآن را نیازمند تولیدات عقل نظری دانسته اند، ولی ویژگی های این کتاب آسمانی نشان می دهد که گرچه مخاطب قرآن انسان عاقل است، برای أفاده مراد هرگز نیازمند برهان های عقل بشری نیست و ادعای نیاز خلاف مبانی است. مخاطب قرآن «الناس» است که شامل آشنایان با برهان های عقل نظری و غیر آن می شود؛ قرآنی که خود را «نور مبین»، «تبیان»، «هدایت» و حجت برای عقیده و عمل توصیف کرده است. همچنین ادعای نیاز قرآن با تحدّی عمومی و اعجاز قرآن، حجت بودن آن به عنوان سند حقانیت رسالت و نیز اصل لزوم عرضه هر اندیشه ای بر قرآن برای سنجش راستی و کژی آن در تعارض است و پیامد آن ادعای نقص کتاب خدا در افاده مراد است. این پژوهش که به شیوه تحلیلی انتقادی و اسنادی انجام شده است، با ظاهری گری به کلی متفاوت است و به منظور دفاع از کامل بودن قرآن کریم و با هدف بستن راه تفسیر به رأی نگاشته شده است. مطابق این نظریه، عقل باید برای تعالی فهم خود تلاش کند و منعی در استفادات و انتزاع های عقلی مفسر نیست، ولی نقشی در تکمیل دلالت آیات ندارد.