دکتر خسرو باقری درباره علم دینی، مدل مورد نظر خود را با عنوان «مدل تأسیسی» مطرح کرده است. دغدغه اصلی ما بررسی مدل تأسیسی است. در این مقاله، این دیدگاه را در پنج بخش اصلی معرفی کرده ایم و سپس در ده مورد اصلی به نقد آن پرداخته ایم. از نظر نگارنده، نتیجه آنکه مدل تأسیسی، خواه به لحاظ مبنا و خواه به لحاظ بنا، با اشکالات عمده ای مواجه است. برخی از این اشکالات ناظرند به: نگاه سیاه و سفید به علم شناسی، تعیین سه منطقه در دین، رابطه معرفت دینی با دیگر معرفت های دینی، پیامد روشن شدن خطای فرضیه ارائه شده از متون دینی، طرح عنوان «متافیزیک دینی» یا «متافیزیک برآمده از دین»، و ادعای تأثیر دین در دو قلمرو کشف و داوری. با توجه به نقدهایی که ذکر کرده ایم، روشن می شود که این مدل هیچ گام تازه ای برای رسیدن به هدف تولید علم دینی نمی تواند بردارد.