آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

در برداشت از مفهوم خدا میان متفکران مسلمان با طیف گسترده ای از «نگاه شخص وار» در میان اشعریون تا «اندیشه وحدت وجودی» در میان فیلسوفان و عارفان مواجه هستیم. غزالی در دو دوره مختلف فکری اش، دو اندیشه کاملاً متفاوت از مفهوم خداوند ارائه داده است. در واقع ما در اندیشه غزالی شاهد یک کشاکش درونی میان دو طیف تفکر یعنی تشخص وجود و وحدت گرایی هستیم. غزالی از یک سو به عنوان متفکری راست کیش در سنت کلامی اشعری، مفهومی از خداوند و صفات او مطابق با کلام اشعری ارائه می دهد، ولی همو پس از تطور فکری و تجدیدنظر در برخی اندیشه هایش، از نگاه صرف کلامی و اشعری به نگاه وحدت وجودی عارفان متمایل شده است. وی با تحلیلی افلاطونی، مفهومی وحدت وجودی از خداوند ارائه می دهد. این تغییر نگاه افزون بر آنکه بر نگاه های عارفان و فیلسوفان بعدی اثر گذارده است، نشان می دهد که هر چه نگاه یک متکلم یا فیلسوف متأله به ذوق عرفانی نزدیک تر شود، از درک شخص وار از خدا فاصله گرفته و به برداشت وحدت وجودی از مفهوم خدا نزدیک تر خواهد شد و این تغییر در دیگر اندیشه های متفکر نیز اثر خواهد داشت.

تبلیغات