آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸

چکیده

همواره میان جاه طلبی های طبیعت گرایانه و داوری های شکاکانه هیوم تناقضی اجتناب ناپذیر وجود دارد. برخی منتقدان معاصر وی به دلیل اینکه پایه های نظام طبیعت گرایانه هیوم، به عنوان ویرانگر دفاع لاهوتی معاصر او، معرفت آدمی را به طبیعت آدمی تخصیص می داد، عنوان شکاک ملحد را به وی منتسب کردند. پس از مرگ هیوم، منتقدانش تفسیر طبیعت گرایانه را بر پیکره نظام فلسفی وی وارد ساختند. ما در این مقاله نخست نشان می دهیم که بلندپروازی های هیوم برای تثبیت علم اخلاق، وی را به سمت طبیعت آدمی سوق داد و پژوهش هایش را در تله شکاکیت گرفتار ساخت. سپس با نگاهی تحلیلی بر اندیشه هیوم و نیز با بررسی آرای منتقدان و مدافعان وی و نمایان ساختن اهداف پنهان وی از طرح شک، درستی یا نادرستی برچسب شکاک یا ملحد الصاقی به وی را بررسی می کنیم. همچنین درنهایت می کوشیم غبار شکاکیت را از چهره نظام طبیعت گرایانه وی بزداییم و نشان دهیم که حتی پژوهش های در معرض شکاکیت وی نیز با پیامدهای انکار وجود خدا در تعارض است. بنا بر یافته های این مقاله، شکاکیت برای هیوم نه ابزاری برای سست ساختن پایه های اندیشه، بلکه پُلی برای رسیدن به هدف است و شایسته است او را یک اخلاق گرای عقلانی بنامیم.

تبلیغات