چگونگی امکان همسویی میان عقلانیت و دیانت، مسئله ای است که با وجود دیدگاه های متنوع و گاه ناهمگون درباره آن، اهمیت نسبت این دو را نزد محققان دین و فلسفه نشان می دهد. دیانت، عبارت است از پذیرش یقینی اصول و آموزه های تفصیلی دین، آن گونه که مقصود است؛ و عقلانیت عبارت است از عبور به واقع و اکتشاف آن بر پایه پذیرش اصول ناب و ضروری الصدق عقل. از اینکه بسیاری از فیلسوفان بزرگ تاریخ، از جمله فیلسوفان مسلمان، از عالمان دین اند، می توان همسویی میان عقلانیت و دیانت را دریافت، ولی در عین حال چگونگی امکان این همسویی نیازمند تبیین است. ویژگی خاص پرسش ها و پاسخ های پیشین عقل می تواند نقطه آغاز برای نشان دادن این همسویی و نیز تبیینی، هم برای ارتباط میان عقل و دین و هم اهتمام دین به عقل باشد. این همسویی با شروطی تا پرسش ها و پاسخ های رده های بعد که همگی اکتسابی اند و خواص دیگری دارند امتداد می یابد. در این نوشتار، کوشش شده است تا روش فیلسوفان مسلمان در پیوند میان پژوهش های محض فلسفی و پژوهش های اجتهادی در متون و آموزه های دین و نیز منزلت هر کدام آنها در باور ایشان بیان شود تا درنهایت این همسویی نه تنها در واقع و نفس الامر که در این دو سنخ از پژوهش ها نیز آشکار گردد.