آموزش ترجمة حرفه ای، نوعی فرآیند آموزشی است که بر پایة یادگیری صورت می پذیرد و در آن دانشجوی مترجمی نقشی محوری و پویا ایفا می کند. طبق تعریف فیولا از چهارچوب آموزشی ترجمة حرفه ای، دانشجوی مترجمی به عنوان اولین و مهم ترین عنصر تشکیل دهندة چهارچوب، با توجه به دانش از پیش آموخته، انگیزه ها و نیاز هایش به محتواهای آموزشی گوناگون معرفی می شود. بر اساس مدلی که کِرالی طبق رویکرد «سازاگرایی اجتماعی» توصیه می کند، رفع این نیازها مستلزم استقلال و مسئولیت پذیری دانشجوی مترجمی در فرآیند یادگیری ترجمه است. در پژوهش حاضر دانشجویان کارشناسی مترجمی فرانسه را از طریق پرسش نامه ای که بر اساس نیازهای آموزشی آن ها تدوین شده، مورد پرسش قرار داده ایم تا با به چالش کشیدن جایگاه، نقش و مشارکت آن ها در تحصیل مهارت های لازم برای ترجمه، نقاط ضعف و علل ناکامی شان را در تبدیل شدن به یک مترجم توانمند شناسایی کنیم. نتایج پژوهش حاکی از عدم استقلال، مشارکت فعال و مسئولیت پذیری دانشجویان این رشته در فرآیند یادگیری ترجمه است که با رویکرد سازاگرایی اجتماعی سازگار نیست. بر اساس این رویکرد، آموزش ترجمه از طریق منابع واقعی، با هدف آشنا کردن دانشجو با ملزومات دنیای حرفه ای ترجمه و نیز تأکید بر کار گروهی برای تقویت انگیزه و استقلال دانشجو نسبت به مدرس، از راهکارهایی است که در کنار اصلاح برنامة درسی و سیستم پذیرش دانشجو در این رشته توصیه می شود.