در عصر حاضر سازمان ها با بحران های گوناگونی روبرو هستند که از هر سو حیات و بقای آنها را مورد هجوم قرار می دهند. در چنین شرایطی، سازمانها زمانی موفق عمل خواهند نمود که ضمن کسب شناخت کافی نسبت به این بحرانها و پیش بینی آنان، شرایط مناسبی برای کاهش یا از بین بردن آن فراهم آورند. در این راستا پژوهش حاضر با هدف شناسایی تأثیر هوش سازمانی بر مدیریت بحرانهای سازمانی و بر مبنای مطالعه ای توصیفی-همبستگی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارکنان در کارخانه نیرو کُلر اصفهان که حداقل مدرک آنان کارشناسی بوده، به تعداد 400 نفر می باشد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 178 نفر محاسبه و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب با حجم جامعه آماری بوده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه 49 سوالی استاندارد آلبرخت (2010) برای سنجش هوش سازمانی و پرسشنامه 21 سوالی محقق ساخته برای سنجش مدیریت بحران می باشد که روایی آنان به دو روش محتوایی و سازه و پایایی پرسشنامه هابا استفاده از روش آلفای کرونباخ برای هوش سازمانی (942/0) و مدیریت بحران (908/0) تأیید گردیده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 21 و به روش مدلسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج حاصل از بررسی فرضیه-های پژوهش نشان داد هوش سازمانی با ضریب 945/0 تأثیر مستقیم بالایی بر کنترل بحران های سازمانی در قبل، حین و بعد از وقوع داشته است. این در حالی است که در بین مؤلفه های هفت گانه هوشمندی سازمانی، «سرنوشت مشترک» با ضریب 987/0 بیشترین تأثیر را در کنترل بحران های سازمانی داشته است.