با توجه به جایگاه مهم بازار، در این مقاله، تغییرات اخلاق کسب و کار در بازار و عوامل مؤثر بر آن بررسی می شود. منظور از تغییر اخلاق کسب و کار، تغییر در پایبندی به قواعد اخلاق کسب و کار مبتنی بر دین اسلام، طی یک بازه زمانی شصت ساله است. مبانی نظری این تحقیق نظریه های دورکیم، وبر و دیدگاه نوسازی و روش جمع آوری داده ها، مصاحبه عمیق اکتشافی و روش تحلیل داده ها تحلیل مضمونی است. مشارکت کنندگان تحقیق شامل 36 نفر از چهار نسل بازاریان بودند که در سال 1394 در شهر بابل به فعالیت خرده فروشی اشتغال داشتند. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که تغییرات رخ داده در سطح فرهنگی به تدریج موجب رواج مادیگرایی و افزایش سطح توقعات در جامعه گردید. همچنین کاهش ارتباط بازاریان با مسجد، ضعف دانش دینی و کاهش پایبندی آنان به برخی از ابعاد دینداری را به همراه داشت. از سوی دیگر، تضعیف آموزش استاد شاگردی، تضعیف جایگاه نهاد مذهب در آموزش قواعد اخلاق کسب و کار، همراه با عملکرد نامطلوب سازمان های صنفی، اجتماعی شدن حرفه ای نیروهای تازه وارد را دستخوش نابسامانی نمود. در کنار این تغییرات، شرایط نامناسب اقتصادی، همراه با رشد ناهنجاری های اجتماعی حساسیت اخلاقی بازاریان را برای پایبندی به اخلاق کسب و کار کاهش داد.