مقاله حاضر حاصل پژوهشی در باره شناخت مولفه های دانش، دانایی و ارایه مدل مناسب برای کاربرد مدیریت دانایی در معاونت های نظارت راهبردی و توسعه مدیریت و سرمایه انسانی رئیس جمهور (حوزه ستادی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق) بود. بر اساس مبانی نظری و مدل مفهومی، متغیر های وابسته (مولفه های چرخه مدیریت دانش مشتمل بر کسب، خلق و توسعه دانش، تسهیم و انتقال دانش، ذخیره دانش و به کارگیری دانش) و مستقل (عوامل موثر بر استقرار مطلوب چرخه مدیریت دانش شامل فرهنگ سازمانی، فناوری، جریان ارتباط- اطلاعات، شفافیت مدارک، ساختار سازمانی، منابع انسانی و آموزشی) پژوهش تعیین و از جامعه آماری شامل مدیران و کارشناسان معاونت های یاد شده بالغ بر 1200 نفر، نمونه بر اساس جدول مورگان به تعداد 294 نفر انتخاب شد. ابزار اندازه-گیری، پرسشنامه ای حاوی 88 سؤال بود که با توجه به مبانی نظری، تهیه و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 88/0 تعیین گردید. در مجموع داده های حاصل از تعداد 266 پرسشنامه قابل استفاده، جمع آوری و مورد تحلیل قرار گرفت و از مصاحبه با تعدادی از خبرگان نیز برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روش آماری پژوهش حاضر استفاده از معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل بود. بر اساس یافته ها، در هر چهار متغیرِ چرخه دانایی تفاوت قابل توجهی بین وضع موجود و وضع مطلوب وجود داشت. میانگین حاصل در مورد چهار متغیرِ چرخه دانایی: کسب و توسعه دانش، 04/3؛ تسهیم و انتقال دانش، 66/2؛ ذخیره دانش، 80/2 و به کارگیری دانش 77/2 بود که به استثنای یک مورد (کسب و توسعه دانش)، در سایر موارد وضعیت مناسبی دیده نشد. در بین عوامل تاثیرگذار بر چرخه مدیریت دانش یعنی: ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، فناوری، منابع انسانی، آموزش، شفافیت اسناد و مدارک و جریان اطلاعات فقط منابع انسانی با بالاترین اثر (49/0)، فرهنگ (30/0) و آموزش (17/0) دارای اثر معنی دار بودند. در خاتمه، پیشنهاد هایی نیز برای بهبود وضعیت متغیر های مورد بررسی ارایه شد.