هدف از این پژوهش شناسایی نیمرخ های عاطفه تحصیلی دانش آموزان در متغیرهای تعلل ورزی تحصیلی، جهت گیری هدف و باورهای انگیزشی و نیز تفاوت این نیمرخ ها از لحاظ پیشرفت تحصیلی بود. روش پژوهش پیمایشی و از نوع علّی- مقایسه ای بود. آزمودنی ها 407 نفر از دانش آموزان سال سوم متوسطه شهر تبریز بودند و به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای تشخیص نیمرخ های عاطفه تحصیلی پرسشنامه های راهبرد های انگیزشی برای یادگیری ((MSLQ، پرسشنامه هدف پیشرفت ((AGQ و مقیاس ارزیابی تعلل ورزی-نسخه دانش آموز((PASS در میان آزمودنی ها اجرا شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری ، تجزیه تابع تشخیص و tمستقل استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای نشان دهنده دو نیمرخ عاطفه تحصیلی سازگار(225=n) و ناسازگار(182=n) در میان دانش آموزان بود. نخستین نیمرخ شامل دانش آموزانی با مقادیر بالای ارزش گذاری درونی تکلیف و خودکارآمدی، مقادیر متوسط ناراحتی از تعلل ورزی، تغییر عادت تعلل ورزی، هدف تسلط و عملکرد گرایشی و مقدار پایین اضطراب امتحان، تعلل ورزی در تکالیف، امتحان و تهیه گزارش نیم سالی و هدف تسلط- اجتنابی بود که نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی سازگار نامیده شد. نیمرخ دوم نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی نا سازگار نامیده شد که شامل دانش آموزانی با مقادیر بالای اضطراب امتحان، هدف تسلط اجتنابی، تعلل ورزی در تکالیف، امتحان و تهیه گزارش نیم سالی، مقادیر متوسط ناراحتی از تعلل ورزی، تغییر عادت تعلل ورزی، هدف تسلط و عملکرد گرایشی و مقادیر پایین ارزش گذاری درونی و خودکارآمدی بودند. نتایج آزمون tحاکی از آن بود که نیمرخ عاطفه تحصیلی سازگار نسبت به نیمرخ دارای عاطفه تحصیلی نا سازگار، پیشرفت تحصیلی بالاتری داشتند.