آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

این پژوهش با هدف بررسی کیفیّت دانش مرتبط با خردمندی دانشجویان و نقش آن در فرآیند حل مسأله زندگی واقعی و همچنین بررسی سطح باورهای معرفت شناسی آنها و ارتباط آن با خردمندی انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 101 نفر از دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد انتخاب شدند. داده های مرتبط با خردمندی با استفاده از دستورالعمل ارزیابی عملکرد خردمندانه پارادایم برلین در قالب حل مسأله و مصاحبه استاندارد شده و داده های مرتبط با باورهای معرفت شناسی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته قضاوت تأملی کینگ و کیچنر جمع آوری شد. داده های حاصل با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است دانشجویان از لحاظ سطح دانش مرتبط با خردمندی از حد متوسط بسیار پایین تر بوده اند و میان دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد، در خردمندی تفاوت معنا داری وجود نداشت، اما میان دانشجویان گروه تحصیلی علوم انسانی و علوم پایه تفاوت معنا داری مشاهده شد. از لحاظ سطح باورهای معرفت شناسی دانشجویان بین دو سطح پیش تأملی و شبه تأملی قرار داشتند. میان دانشجویان علوم انسانی و علوم پایه، از لحاظ قضاوت تأملی تفاوت معنا داری وجود نداشت، اما میان دانشجویان کارشناسی و دانشجویان کارشناسی ارشد تفاوت معنا داری وجود داشت. همبستگی بین خردمندی و باورهای معرفت شناسی در حد نسبتا ضعیف است.

تبلیغات