موضوع انضباط کارکنان یکی از مسائل اساسی در مدیریت منابع انسانی است که به طور عمده بر کنترل و یا پیشگیری از رفتار نادرست کارکنان در سازمان تأکید دارد. سه گونه انضباط سنتی، تدریجی و مثبت، ناشی از همین تلقی رایج از انضباط است. در گونه سنتی به مدیران این مجوز داده می شود که در صورت بروز رفتار نامناسب از کارکنان، بلافاصله با ایشان برخورد کنند. در حالی که در گونه تدریجی بر برخورد مرحله ای تأکید شده است. در گونه مثبت انضباط، هرگونه تنبیه نفی شده و تنها اقدام مثبت توصیه می شود.
در این مقاله، ضمن بررسی ریشه های نظری هر یک از گونه های مذکور در علم الاجتماع، گونه ای نو و مبتنی بر دیدگاه اسلامی مفهوم پردازی شده است. راهبرد پژوهش کیفی بوده و بر اساس مطالعات کتابخانه ای ساختاربندی شده است که در آن از روش های تحلیلی در طبقه بندی گونه های انضباط کارکنان بهره برداری شده است. به این ترتیب تلاش شده ضمن احصای گونه های موجود انضباط به مثابه گونه های ایدئال در دانش مدیریت، سازه های مبنایی آن ها بر اساس ادبیات علوم اجتماعی بازشناسی شود. دوگان هستی شناسی مبتنی بر دنیاگروی و یا آخرت گروی و اصالت فرد و یا جامعه، حداقل چهارگونه رویکرد به انضباط کارکنان را بازپردازی می کند.
در نهایت این که گونه ایدئال انضباط تعالی بخش بر اساس آیات قرآنی، برای ساخت مفهوم انضباط تبیین شده است.