مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
والدین
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیش از 90 درصد از کودکان آسیب دیده شنوایی، دارای والدین شنوا هستند و والدین آن ها شیوه ارتباط با این کودکان را نمی دانند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش مهارت های ارتباط موثر والد محور بر مهارت های اجتماعی کودکان کم شنوا انجام شد.
روش: در این پژوهش، از روش نیمه آزمایشی با طرح کنترل نابرابر، استفاده شد و جامعه آماری در این آزمون شامل مادران کودکان کم شنوای 6-4 سال شهرستان رشت در سال تحصیلی 94-1393 بودند که تعداد 24 نفر از آن ها برحسب شرایط ورود به پژوهش، انتخاب و به شکل تصادفی ساده در 2 گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از پرسش نامه مهارت های اجتماعی کودکان پیش از دبستان، فرم والدین (گرشام و الیوت،1990) استفاده شد. برنامه آموزش مهارت های ارتباط موثر، در 8 جلسه با مشارکت والدین دانش آموزان کم شنوا به گروه آزمایش ارایه شد، درحالی که گروه گواه، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند.
یافته ها: برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. داده های حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس آزمون، بین 2 گروه آزمایش و گواه، از نظر مهارت های اجتماعی کودکان کم شنوا، تفاوت معناداری وجود دارد و آموزش مهارت های ارتباط موثر به والدین کودکان کم شنوا بر افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم شنوا (P<0/001) موثر است. همچنین نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباط موثر بر همکاری و جرأت ورزی موثر است و باعث بهبود آن شده اما تاثیری بر مسئولیت پذیری و خودمهارگری ندارد.
نتیجه گیری: می توان چنین گفت که آموزش مهارت های ارتباط موثر می تواند به عنوان یک برنامه آموزشی کارآمد در جهت کمک به افزایش مهارت های اجتماعی کودکان کم شنوا، مورد استفاده قرار بگیرد.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
ارتباط بین سرمایه فرهنگی والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها مجموعه های کتابخانه ای و منابع کتابخانه ای و اطلاعاتی انواع منابع اطلاعاتی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی علوم اطلاع رسانی اطلاعات (به طور عام) سواد اطلاعاتی
- حوزههای تخصصی علم اطلاعات و دانششناسی کتابخانه ها(به طور عام) انواع کتابخانه ها عمومی
هدف: هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای در بین کاربران کتابخانه های عمومی استان خراسان جنوبی بوده است. روش : روش پژوهش، پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه اعضای کتابخانههای عمومی نهادی شهری زیر پوشش اداره کل کتابخانه های عمومی خراسان جنوبی بوده که در زمان اجرای پژوهش (مهر ماه 1392) عضو فعال کتابخانه بودند و در محدوده سنی 15-30 سال قرار داشتند. حجم کل جامعه آماری حدود 15.500 نفر بود و حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان تعداد 377 نفر تعیین شد. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای استفاده شد. در مرحله اول 11 شهرستان استان خراسان جنوبی به عنوان خوشه ها در نظر گرفته شدند. در مرحله دوم، در هر یک از 13 کتابخانه برگزیده شده به تعداد مساوی 29 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردید. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. در مجموع 317 پرسشنامه بازگردانده شد، ولی فقط 292 پرسشنامه کامل بود که مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بیشترین استفاده پاسخگویان در میان انواع مختلف مواد کتابخانه ای مربوط به کتاب های تخصصی رشته تحصیلی شان بود. همچنین پاسخگویان از کتاب های مرجع نسبت به سایر مواد کتابخانه ای کمتر استفاده می کردند. بین سرمایه فرهنگی غیرمادی والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای رابطه معناداری وجود داشت اما بین سرمایه فرهنگی نهادینه شده والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای و نیز بین سرمایه فرهنگی مادی والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای رابطه معناداری وجود نداشت. همچنین نتایج نشان داد متغیرهای جنسیت و سطح تحصیلات پاسخگویان بر رابطه بین سرمایه فرهنگی غیرمادی، مادی و نهادینه شده والدین و میزان استفاده فرزندان از مواد کتابخانه ای تأثیری نداشتند. اصالت/ارزش: نتایج پژوهش حاضر می تواند در برنامه ریزی فرهنگی کشور، و نیز برنامه ریزی خدمات به کاربران توسط نهاد کتابخانه های عمومی کشور مورد استفاده قرار گیرد.
رابطه آموزه های دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین آموزه های دینی والدین در رشد اخلاقی کودکان دبستانی صورت گرفت. روش پژوهش توصیفی مقطعی از نوع همبستگی بود. بر این اساس از میان تمام دانش-آموزان دبستانی شهر تهران در سال تحصیلی 94 93 نمونه ای به حجم 60 نفر (30 نفر دختر و 30 نفر پسر) با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سنجش دینداری خدایاری فرد، آزمون رشد اخلاقی کلبرگ و پرسشنامه محقق ساخته تربیت دینی استفاده شد. یافته های پژوهش از طریق آزمونهای همبستگی و خی دو (مجذور کا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داد که بین دینداری والدین و رشد اخلاقی کودکان رابطه معناداری وجود دارد 497/0 r = و مراحل رشد اخلاقی کودکان 7 تا 12 سال با الگوی کلبرگ مطابقت دارد به گونه ای که به موازات بالا رفتن سن، سطح استدلال اخلاقی آنان نیز رشد می یابد و بین تربیت دینی والدین و رشد اخلاقی کودکان دبستانی رابطه معنادار وجود دارد 9/27 x2 = . هم چنین یافته ها نشان داد که تفاوت آماری معنادار در نیرومندی همبستگی بین دینداری والدین و رشد اخلاقی دانش آموزان برای دختران و پسران وجود دارد 001/0 p
پیش بینی عزت نفس دانشجویان دختر بر اساس ابعاد سبک های دلبستگی و هویت اخلاقی آنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی نوع رابطه ی ابعاد دلبستگی والدین و هویت اخلاقی با عزت نفس دانشجویان دختر انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این پژوهش توصیفی- همبستگی شامل دانشجویان دختر دوره ی کارشناسی دانشگاه تبریز در سال 1388 بودند. تعداد 289 دانشجوی دختر از رشته های مختلف به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و سه مقیاس عزت نفس روزنبرگ، پرسش نامه ی ابعاد دلبستگی والدین و مقیاس هویت اخلاقی را تکمیل نمودند. داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام به کمک نرم افزار SPSS تحلیل گردیدند.
یافته ها: نتایج رگرسیون چندگانه به روش گام به گام، نشان دهنده ی سه مرحله ی معنی دار در پیش بینی عزت نفس بود. نتایج مرحله ی سوم حاکی از آن است که 13 درصد تغییرات مربوط به عزت نفس دانشجویان دختر توسط مجموع متغیرهای ابعاد دلبستگی والدین (اعتماد و بیگانگی) و مولفه ی درون سازی هویت اخلاقی پیش بینی می شود (12/0=2R، 05/0>P، 12/12=F).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، اعتماد به والدین، بیشترین میزان تبیین و قدرت پیش بینی کنندگی عزت نفس دانشجویان دختر را به خود اختصاص می دهد.
نوآوری ها و چالش های حق حضانت زنان در پرتو قانون حمایت خانواده مصوب 1391(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کثرت سردرگمی ها و پرسش های متعدد نهادهای مجری قانون از مقام اداره ی حقوقی دادگستری در پرونده های با موضوع حضانت حاکی از آن است که علی رغم اهمیت بحث حضانت، قانون گذار تعریف دقیقی از حضانت و اختیارات و وظایف حاضن ارائه ننموده و گاه مسائل مهمی که در این باره به وجود می آید را مهمل نهاده است. این امر به خلط اختیارات و اقتدارات حاضن با عناوین مشابه از جمله ولی، وصی و قیم منجر می شود. قانون حمایت خانواده مصوب 1391 به بحث حضانت با دقت نظر بیشتری توجه کرده و در دعاوی حضانت دستاوردها و نوآوری هایی داشته است، لیکن این ابداعات نیز خالی از نقص و ایراد نبوده است. مقاله ی پیش رو ضمن پرداختن به جایگاه، حقوق و تکالیف حاضن به خلأها و تعارضات موجود در این باره پرداخته و راه حل هایی را پیشنهاد داده است.
پیامدهای تنبیه بدنی کودکان توسط والدین در محیط خانه و خانواده
حوزه های تخصصی:
طرز رفتار بزرگسالان اثر عمیقی بر شخصیت کودکان و عادات کسب شده توسط آنها دارد. تنبیه به معنای آگاهانیدن، بیدار کردن، واقف گردانیدن به چیزی و آگاه و هوشیاری کردن آمده است. تنبیه بدنی به معنای استفاده از نیروی فیزیکی جهت ایجاد درد بدون صدمه، به منظور تربیت (تصحیح یا کنترل رفتار) کودک می باشد. تنبیه بدنی یک نوع کودک آزاری و شایع ترین نوع خشونت در خانواده است که موجب نقض حقوق کودک می شود. معمولاً روان شناسان تنبیه بدنی را جایز نمی دانند. تنبیه بدنی دارای اثرات مخرب کوتاه و بلند مدت برجسم و روح کودک می باشد و عوارض نامطلوبی همچون ترس، عدم یادگیری رفتار درست، توجیه صدمه زدن به دیگران، پرخاشگری نسبت به عامل تنبیه کننده، جانشین شدن یک پاسخ نامطلوب به جای پاسخ نامطلوب دیگر و الگو برداری از آن توسط دیگران را به همراه دارد.
پژوهش ها حاکی از آن است که مادران خانه دار و دارای سطح تحصیلات پایین، بیشتر از تنبیه بدنی استفاده می کنند و مشکلات رفتاری مثل پرخاشگری عملی و کلامی، گوشه گیری و عدم همکاری در کودکانی که توسط والدین تنبیه می شدند نسبت به آنها که تنبیه نمی شدند بیشتر می باشد. بنابراین، آموزش اثرات بد تنبیه بدنی بر جسم و روح کودک به والدین و نیز آموزش روش های تربیتی مثبت به آنها می تواند در کاهش استفاده از تنبیه بدنی به عنوان یک روش تربیتی موثر باشد علاوه بر این، بهتر است از روش های جانشین تنبیه همچون اشباع، گذشت زمان، تقویت رفتار ناهمساز و نادیده گرفتن استفاده کرد.
بررسی آسیب های موجود در تعامل زوجین با والدین خود بعد از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی آسیب های موجود در تعامل بین افراد متأهل با والدین خود بود. پژوهش قابل تفکیک به دو بخش می باشد. روش پژوهش در بخش اول، تحلیل کیفی بود که ابتدا متون نظری و پژوهشی مرتبط با عنوان بررسی شد، سپس با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بر روی یک نمونه ی 36 نفری (شامل افراد متأهل و والدین) که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مهم ترین آسیب های تعاملی زوجین با والدین استخراج گردید. سپس اطلاعات حاصل از تحلیل مصاحبه ها و کتب و مقالات مرتبط ادغام گردیده و از آن در جهت تهیه ی پرسشنامه ی آسیب شناسی تعاملی استفاده شد. در بخش دوم که به روش توصیفی مقطعی انجام گردید، پرسشنامه ی مذکور بر روی نمونه ای شامل 135 نفر (78 زن متأهل و 57 مرد متأهل) که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند، اجرا گردید. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و با روش محاسبه فراوانی، میانگین، انحراف استاندارد و آزمون t مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که از منظر کیفی بیشترین آسیب ها عبارتند از وابستگی، انتظارات نابجا، بی اعتنایی، دخالت و رفتارهای منفی. در بخش کمی پژوهش نتایج نشان داد که آسیب های وابستگی عاطفی، انتظارات نابجای والدین، بی اعتنایی والدین و دخالت، با اختصاص بیشترین میانگین ها به ترتیب اولویت های اول تا چهارم را به خود اختصاص دادند. همچنین نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در خصوص آسیب های تعاملی، در گروه افراد متأهل تفاوت معناداری (05/0>p) بین زنان و مردان وجود ندارد.
مطالعه رابطه بین شیوه های حل تعارض والدین و حمایت اجتماعی خانواده با احساس تنهایی فرزندان
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین شیوه های حل تعارض والدین و حمایت اجتماعی خانواده با احساس تنهایی فرزندان مورد مطالعه قرار گرفته است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه آخر مقطع دبستان شهر رشت، که با توجه به نوع پژوهش و تعداد متغیرها به روش تصادفی خوشه ای200 نفر بعنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب گردیده است. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های؛ حمایت اجتماعی– مقیاس خانواده (1988)؛ شیوه های حل تعارض والد- فرزند اشتراوس (1990) و مقیاس احساس تنهایی اشیر و همکاران (1984) استفاده شده است. داده های آماری به روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد رابطه بین شیوه های حل تعارض والدین و حمایت اجتماعی خانواده با احساس تنهایی فرزندان از نظر آماری معنی دار بوده و استدلال مادر بعنوان قویترین متغیر پیش بین توانسته است، 11 درصد واریانس احساس تنهایی فرزندان را تبیین کند. استدلال پدر نقش معنی داری در تبیین واریانس احساس تنهایی فرزندان نداشت.
مقایسه سبکهای فرزند پروری و سلامت روان والدین افراد اقدام کننده به خودکشی با والدین افراد عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: خودکشی مرگی است که عمداً به دست خود شخص انجام می شود و یک عمل اتفاقی و بی معنا نیست. برعکس، راهی برای رهایی از یک مسئله یا بحران است که شخص را بسیار رنج می دهد. هدف از پژوهش حاضر مقایسه سبکهای فرزند پروری وسلامت روان والدین افراد اقدام کننده به خودکشی با والدین افراد عادی است. روش: پژوهش حاضر از نوع پس رویدادی (علی– مقایسه ای) می باشد. نمونه آماری گروه مطالعه شامل 196 نفر از والدین افراد اقدام کننده به خودکشی بود که به صورت روش تصادفی ساده انتخاب شدند و نمونه آماری گروه گواه را 196 نفر از والدین افراد عادی تشکیل می دهندکه با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های فرزند پروری بامریند و سلامت روان گل دبرگ ( (GHQ=28استفاده شد. داده ها باآزمون های تحلیل واریانس چند متغیّره و تحلیل کواریانس چند متغیّره مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که والدین افراد عادی نسبت به والدین افراد اقدام کننده به خودکشی از سلامت روان بیشتری برخوردارند، همچنین با بررسی هر کدام از سبکهای فرزند پروری، نتایج، نشان دهنده عدم تفاوت معنی دار سبکهای اقتدار منطقی و آزادگذار دربین دو گروه بود اما تفاوت سبک مستبدانه در بین دو گروه معنادار بود. به این معنی که والدین افراد اقدام کننده به خودکشی بیشتر از سبک مستبدانه استفاده نموده اند نتیجه گیری: انتظار می رود والدینی که از سطوح بالاتری از سلامت روان برخوردارند، فرزندانشان کمتر از فرزندان والدینی که دچار اختلال روانی هستند اقدام به خودکشی نمایند. همچنین مشخص شد استفاده والدین از سبک مستبدانه احتمال اقدام به خودکشی فرزندان را بیشتر می کند. از این رو آموزش شیوه های مناسب فرزند پروری و تلاش جدی تر متولیان بهداشت روان جهت ارتقاء سطح بهداشت روان والدین توصیه می گردد#,
نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ: آزمون تغییرناپذیری عاملی در والدین کودکان عادی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری اندازه گیری نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت در بین دو گروه از والدین دارای کودکان عادی و والدین دارای کودکان استثنایی انجام شد. روش: 800 والد (400 والد دارای کودکان عادی و 400 والد دارای کودکان استثنایی)، به نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس رضایت از زندگی و برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت از روش تحلیل عامل تأییدی، برای بررسی تغییرناپذیری ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت در دو گروه والدین از تحلیل عامل تأییدی چندگروهی و در نهایت، به منظور بررسی روایی همگرای زیرمقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت از ضرایب هم بستگی بین عوامل شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، استفاده شد. شاخص های برازش تحلیل عامل تاییدی، وجود عوامل پنج گانه روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و پذیرش را در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی تأیید کرد. یافته ها: نتایج روایی بین گروهی نسخه ی پنج عامل بزرگ شخصیت، هم ارزی ساختار پنج عاملی را در دو گروه نشان داد. ضرایب هم بستگی بین صفات شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، روایی همگرای CISS-SF را تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، هم ارزی ساختار عاملی نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت و اعتبار این فهرست را برای سنجش صفات شخصیت در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی، نشان دادند.
اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری به مادران برکاهش اختلال کاستی-توجه / بیش فعالی کودکان آنها و افزایش شادکامی والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناختی- رفتاری برکاهش اختلال کاستی توجه / بیش فعالی کودکان آنها و افزایش شادکامی مادر و پیرو آن شادکامی پدر. روش: طرح پژوهش نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 45 کودک مراجعه کننده به کلینیک امام حسین استان یزد که دارای نشانگان ADHD بودند. نمونه ها به صورت داوطلبانه و با جایگزینی تصادفی (هر گروه 15 نفر) در سه گروه، 1- آزمایشی (دارو درمانی کودک) 2- آزمایشی (دارو درمانی کودک به همراه آموزش به مادر)، و 3- (کنترل) قرار گرفتند. گروه آزمایشی اوّل علاوه بر دارو درمانی کودکان، طی 9 جلسه به مادران آموزش ارایه شد و گروه آزمایشی دوّم، فرزندانشان فقط تحت نظر روانپزشک دارو دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند و در لیست انتظار کلنیک قرار گرفت. ابزار های مورد استفاده شامل پرسشنامه کانرز فرم والدین، پرسشنامه شادکامی آکسفورد بزرگسالان بود. نمره پرسشنامه کانرز و شادکامی آکسفورد به عنوان پیش آزمون و پس آزمون مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج با استفاده از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک راهه و دو راهه تحلیل شد. یافته ها نشان داد دارو درمانی و آموزش به مادران هر دو موثر است و منجر به کاهش علائم شده است (01/0>P). اما تفاوت بین دارو درمانی و آموزش به مادران نیز معنا دار است (05/0>P) و این نشان می دهد آموزش به مادران به همراه دارو در مانی در کاهش علایم موفق تر است. به علاوه تاثیر آموزش به مادران در افزایش شادکامی آنها معنا دار است (01/0>P) همچنین یافته ها حاکی از آن است افزایش شادکاهی مادران می تواند شادکامی پدران را که در جلسات آموزشی حضور نداشتند به دنبال داشته باشد (05/0>P). نتیجه گیری: در نهایت نتیجه گیری می شود گرچه دارو درمانی برای کاهش علائم و افزایش شادکامی مادران مؤثر است اما با اضافه کردن متغیر آموش به مادر این اثربخشی افزایش می یابد. همچنین نتیجه گیری می شود متغیر شادکامی انتقالی است و به پدر که در جلسات حضور نداشته است نیز منتقل می شود.
تاثیر درمان ترکیبی مواجهه همراه با بازداری از پاسخ و آموزش رفتاری والدین بر نشانگان وسواس در کودکان با اختلال همبودی بی اعتنایی مقابله ای و وسواسی-جبری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان ترکیبی مواجهه همراه با بازداری از پاسخ و آموزش رفتاری والدین بر نشانگان وسواسی-جبری در کودکان 4 تا 8 ساله با اختلال همبودی وسواسی-جبری و بی اعتنایی مقابله ای بود. روش کار: در این پژوهش از بین کودکان 4 تا 8 ساله شهر خوانسار سه کودک، یک دختر 5/7 ساله و دو پسر 6 و 7 ساله که بر اساس ملاک های DSM-5 و پرسش نامه های وسواس ییل-براون و آزمون SNAP-IV فرم والدین که دارای علایم همبودی اختلالات وسواسی-جبری و بی اعتنایی مقابله ای بودند، به شیوه در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها آمار توصیفی از جمله میانگین و میانه و تعیین درصد داده های غیر همپوش و درصد داده های همپوش، مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: با بررسی میانه و میانگین به دست آمده و مقایسه آن در سه موقعیت خط پایه، موقعیت مداخله و پیگیری و محاسبه داده های غیر همپوش (80%) و داده های همپوش (20%) در موقعیت مداخله و پیگیری مشحص شد که درمان ترکیبی مواجهه همراه با بازداری از پاسخ و آموزش رفتاری والدین بر کاهش نشانگان وسواس در هر سه کودک با اختلال همبودی وسواسی-جبری و بی اعتنایی مقابله ای تاثیر داشته است. نتیجه گیری: بنابر این می توان نتیجه گرفت که درمان ترکیبی مواجهه همراه با بازداری از پاسخ و آموزش رفتاری والدین بر کاهش نشانگان وسواسی-جبری کودکان 4 تا 8 ساله ی مبتلا به همبودی اختلالات وسواسی-جبری و بی اعتنایی مقابله ای تاثیر دارد و می توان این شیوه ی درمانی را به روان شناسان و مشاوران و سایر درمانگران پیشنهاد نمود.
سنجش و اولویت بندی نیازهای والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی یک اختلال روان پزشکی است که در دوره کودکی ظاهر شده و از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است. هدف از پژوهش حاضر سنجش و اولویت بندی نیازهای والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی است. روش:طرح پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی والدین دانش آموزان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ فزون کنشی شهرستان رشت در سال تحصیلی 1395-1394 بود که نمونه ای به حجم 120 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نیازهای خانواده برای خانواده های ایرانی( نصیری و سامانی، 1387) استفاده شد.
انگیزش پیشرفت دانش آموزان دارای والدین وابسته به مصرف مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انگیزش پیشرفت در دانش آموزان دارای والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش این مطالعه از نوع علّی- مقایسه ای است. نمونه پژوهش 140 نفر از دانش آموزان دوره راهنمایی شهر تهران در سال 93-92 بود که در دو گروه 70 نفری با والدین (پدر)سالم و 70 نفر والدین(پدر) وابسته به مصرف مواد مخدر و محرک تقسیم شدند که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش آزمون انگیزش پیشرفت هرمنس (1970) بود. شاخص های آمار توصیفی و آزمون t مستقل نشان می دهد بین انگیزش پیشرفت دانش آموزان دارای والد سالم و معتاد تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج پژوهش نشان داد که بین افسردگی، اضطراب، استرس با پرخاشگری در افراد وابسته به مصرف مواد مخدر رابطه وجود دارد. با توجه به مطالعه حاضر پیشنهاد می شود مراکز مشاوره دانشجویان و کلینیک های روان شناختی به منظور ردیابی مشکلات ناشی از اعتیاد والدین که در انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آنان تاثیر دارد، پیگیری لازم را به عمل آورند.
تاثیر آموزش روش غنی سازی محیطی به والدین در بهبود ارتباط و اجتماعی شدن کودکان با اختلال طیف اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: اتیسم نوعی اختلال عصبی_ تحولی دوران کودکی است. کودک با اختلال طیف اتیسم در مهارت های اجتماعی و ارتباطی با مشکلات گوناگونی مواجه است و رفتارهای تکراری و کلیشه ای بسیار دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر آموزش روش غنی سازی محیطی به والدین در بهبود ارتباط و اجتماعی شدن کودکان با اختلال طیف اتیسم انجام شد.
ارتباط رشد حرکتی و شاخص توده بدنی کودکان با کم توانی ذهنی با کیفیت زندگی والدین آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ویژگی های رشدی کودکان با کیفیت زندگی والدین شان ارتباط دارد. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی ارتباط رشد حرکتی و شاخص توده بدنی کودکان با کم توانی ذهنی با کیفیت زندگی والدین آن ها بود.
مطالعه تطبیقی رابطه سرمایه اجتماعی و احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت اجتماعی و تغییرات بین نسلی آن به دلیل پیامدهای متعددی که دارد همواره از اهمیت بالایی بررخوردار بوده است. سرمایه اجتماعی نیز در سالیان اخیر به عنوان یکی از متغیرهای مهم و تببین کننده در بسیاری از مطالعات شناخته شده است. مقاله حاضر به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با میزان احساس امنیت اجتماعی در بین والدین و فرزندان ساکن شهر یزد پرداخته است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از 492 نفر از والدین و فرزندن ساکن شهر یزد جمع آوری شده است. احساس امنیت اجتماعی در دوازده بعد جانی، شغلی، اقتصادی، اعتقادی، حقوقی، قضایی، اخلاقی، فرهنگی، مالی، نوامیس، عاطفی و احساسی و سرمایه اجتماعی در سه بعد اصلی هنجار اجتماعی، اعتماد اجتماعی و شبکه اجتماعی سنجیده شده است. در این پژوهش از اعتبار محتوایی استفاده شده است و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرها، حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت. یافته های تحقیق نشان داد تفاوت معنی داری بین احساس امنیت والدین و فرزندان وجود نداشت (05/0
اولویّت سنجی انفاق در قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن احکام فقهی وحقوقی در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
از شایسته ترین کارها، برآوردن نیازهای نیازمندان است. اما یکی از بایسته های پژوهشی، بررسی اولویت ها در انفاق است. برای مثال بین افراد فقیر خویشاوند و افراد فقیرتر غیر خویشاوند اولویت با کدام است؟ آیا ملاک در اولویت انفاق، شدت نیاز است یا قرابت و هم چنین در میان نیازمندان جامعه چگونه باید اولویت بندی نمود؟ در این نوشتار براساس آیات انفاق تبیین می گردد ملاک در اولویت برای انفاق نخست قرابت است و سپس نیاز، مگرآنگاه که حیات فرد غیرخویشاوند، به انفاق وابسته باشد و چنین ضرورتی برای خویشاوند وجود نداشته باشد. اولویت ها در انفاق بر پایه کلیه آیات انفاق به ترتیب عبارتند: از والدین، خویشاوندان، یتیمان، مسکینان، همسایه نزدیک، همسایه دور، همراه و هم نشین، درراه مانده، سائلان، بردگان. فقهاء در صورت تعارض بین انفاق به والدین و فرزندان در مواردی که چیزی که انفاق می شود فقط برای یک نفر کافی باشد هر دو را دریک درجه قرار داده اند و حکم به تخییر و یا قرعه نموده اند. درحالی که اولویت بر پایه آیات با والدین است. ازجمله آیات بیانگر وجوب انفاق به والدین و رعایت اولویت ها در انفاق آیه 215 بقره است که در فقهی مهم شیعه بدان پرداخته نشده است. روایات نیز مؤید فهم مذکور از آیات قرآن کریم است و اولویت در انفاق را والدین و خویشاوندان بیان نموده است. در روایات رعایت اولویت های انفاق در خویشاوندان، موجب اجر بسیار برای انفاق کننده و انفاق درراه خدا با عنوان اجر کمتربیان شده است.
پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری و صمیمیت زناشویی والدین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزند پروری و صمیمیت زناشویی والدین انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان منطقه ۳ تهران به تعداد ۲۸۵۷ نفر در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۵-۹۶ تشکیل می دادند که از این میان حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان، تعداد ۳۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و توسط پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، پرسشنامه سنجش عملکرد تحصیلی، مقیاس صمیمیت زناشویی و مقیاس فرزند پروری بامریند مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل رگرسیون گام به گام و همبستگی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیر و صمیمیت والدین، توانایی معناداری برای پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان داشتند. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در مباحث آموزشی و طراحی برنامه های درمانی والد فرزند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان استفاده گردد.