مطالب مرتبط با کلیدواژه

جامعه ی ایرانی


۱.

عوامل مؤثر بر طلاق در جامعه ایرانی؛ الگویابی با استفاده از روش دیمتل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عوامل مؤثر بر طلاق گسست خانواده جامعه ی ایرانی روش دیمتل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۸
خانواده بستر تمام شئونات اجتماعی و خاستگاه افراد است که به عنوان یکی از اصلی ترین نهاد اجتماعی آشفتگی و آسیب بر آن و پدیده طلاق در گسترش مسائل اجتماعی بی تأثیر نخواهند بود. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر طلاق در جامعه ایرانی؛ الگویابی با استفاده از روش دیمتل با رویکرد پیمایشی است. در این روش به رابطه ی علی و معلولی میان عوامل مؤثر بر طلاق پرداخته شده است، بدین صورت که ابتدا با بررسی ادبیات تحقیق عوامل مؤثر بر طلاق شناسایی و سپس به منظور تبیین و ارزیابی روابط بین این عوامل از روش دیمتل استفاده شده است. جامعه ی آماری این تحقیق را خبرگان و متخصصان در حوزه ی اجتماعی و آشنا به حوزه ی خانواده، در دانشگاه کاشان در سال ۱۴۰۰ تشکیل داده است. پرسشنامه ی مذکور شامل ۹ عامل اصلی و ۳۱ عامل فرعی است و خبرگان و متخصصان به میزان تأثیر هر عامل نسبت به عامل دیگر امتیاز دادند. نتایج نشان داد که، مؤلفه ی «عوامل اخلاقی» بیشترین اثرگذاری را بر سایر عناصر داراست، در مقابل «باورهای مذهبی» که کمترین مقدار را به خود اختصاص داده است، که به شدت تحت تاثیردیگر عناصر الگو قرار دارد و مهمترین عامل اثرپذیر شناسایی شد. مؤلفه ی «عوامل روانی» بیشترین تعامل را با دیگر عوامل داشته است و در مرکز مدل قرارگرفته است. همچنین، از بین عوامل فرعی هم، خیانت، عدم آمادگی روانی برای ازدواج، ازدواج تحمیلی با ضریب تعیین 586/0 در رتبه ی نخست، عدم تناسب سنی زوجین با ضریب تعیین 571/0 در رتبه ی دوم، خیانت خانواده ها با ضریب تعیین 501/0 در رتبه ی سوم، عدم ارضای نیازهای جنسی و فقدان خلق و خوی مناسب با ضریب تعیین 358/0 در رتبه ی چهارم و عدم تناسبات اجتماعی و فرهنگی میان خانواده های زوجین با ضریب تعیین 312/0 در رتبه ی پنجم قرار دارد و بقیه ضرایب نیز در رتبه های بعدی قرار دارد.
۲.

پیوستگی دوسویه نمایش های سنتی ایران با جامعه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شبیه خوانی تعزیه تقلید نمایش شادی آور ایران نظریه ی بازتاب جامعه ی ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
با نگاهی به مسیر شکلگیری نمایش در کشورهای شرقی ، درمی یابیم که نه تنها فاصله ای میان آ نها و زندگی جاری مردمان نبوده بلکه نمایش مرحله یا بخش مهمی از زندگی ساکنان شرق را می ساخته است. در این نوشته، دو گونه مهم نمایش ایرانی، از منظر جامعه شناسی، بررسی شده است؛ «شبیه خوانی » بر بستری از رویدادهای اجتماعی و سیاسی جامعه ایرانی پدیدار شد و کمابیش همه دگرگونی های اجتماعی ایران در دوره های گوناگون نیز بدان راه یافت و دگرگونی های آن را در طول سده ها سبب شد؛ هما نگونه که برخی ویژگی های شبیه خوانی نقش مهمی در جامعه ایرانی بر جای گذاشت. «تقلید » نیز، اگرچه به هنگام شکل گیری چندان به جامعه سازنده اش وابسته نبود، تغییرات و دگرگونی های جامعه ایرانی را در مسیر تحولاتش پذیرفت؛ چنا نکه نقد اجتماعی از عناصر جدایی ناپذیر تقلید شد. چارچوب نظری این نوشته بر دو نظریه آشنای «بازتاب » و «شکل دهی » بنا شده، بی آنکه در محدوده آ نها باقی بماند. روش تحقیق نیز بر رویارویی تاریخ تحولات اجتماعی و تاریخ دگرگونی نمایش های سنتی ایران با بررسی های کتا بخانه ای و محیطی استوار شده است. نمایش های سنتی ایران به ضرور تهای اجتماعی و در رابطه تنگاتنگ با تماشاگران پدید آمده است و حیات خود را فقط با بازتاب اکنون جامعه اش می تواند بازیابد. نظریه های بازتاب و شکل دهی بیانگر آ ن اند که نمایش های سنتی ایران هماره حلقه واسط و ارتبا طدهنده این دو نظریه در اثر هنری یگانه ای بوده اند.