مطالب مرتبط با کلیدواژه

شمس تبریزی


۲۱.

آنچه امروز نیز می توان از شمس تبریزی آموخت؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی شمس تبریزی مقالات شمس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۴ تعداد دانلود : ۴۱۰۵
شمس تبریزی هم چنان یکی از چهره های ناشناخته تاریخ عرفان و ادب ایرانی- اسلامی است. بخش مهم شناختی که از او داریم، مدیون مولانا جلال الدین محمد بلخی است که شعر و عرفان خود را ارمغان او می داند و معانی آثارش را عطایا و افاضات وی. امّا شمس خود سخنانی دارد که در «مقالات» او گرد آمده است و دسترسی بدان را مدیون محمّد علی موحّد هستیم. این یادداشت ها با مطالعه تحلیلی از همان مقالات فراهم آمده و گفته های بی واسطه خود اوست. سعی شده است مهم ترین دیدگاه های او در موضوعات اساسی از جمله خدا، وحدت ادیان و رسالت انبیا، شریعت و متابعت، خود شناسی، جمع ظاهر و باطن، استقلال رأی و نفی تقلید، استعداد و اهلیت لازمه هدایت و تربیت، خوش خویی و فراخ روحی، حقیقت را از پنجره های متعدّد نگریستن و آینه مرگ، به صورتی نسبتاً مدوّن ارائه شود. شمس به دلیل تأکیدی که به استقلال رأی و دوری از تقلید دارد، به همه این موضوعات با دیدی متفاوت و کاملاً شخصی می نگرد؛ بدین سبب امروزه می توان هم نوع تفکّر را از شمس آموخت و هم تعالیم او را که حاصلِ نگرشی مثبت به زندگی است.
۲۲.

وادی مجهول (بررسی نمادهای حکایت شاه و کنیزک از رهگذر تطبیق آن با داستان های شیخ سمعان، سیذارتا و داستان زندگی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی شمس تبریزی مثنوی سیذارتا حکایت شاه و کنیزک شیخ سمعان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق زبان و ادبیات فارسی و ادبیات غرب
تعداد بازدید : ۱۰۵۴ تعداد دانلود : ۱۸۵۷
حکایت شاه و کنیزک یکی از محوری ترین حکایت های مثنوی است که با توجه به قرار گرفتنش بعد از نی نامه و نیز تأکید خود مولانا بر اهمیت آن، بسیار مورد توجه مفسران مثنوی قرار گرفته است. قاطبه ی مولوی پژوهان این حکایت را داستانی نمادین دانسته اند که مولانا در قالب آن تلاش کرده به موضوع پراهمیت آفرینش و کمال انسان اشاره کند. در این مقاله با روش تحلیل- مقایسه ای تلاش شده با بهره گیری از چند داستان عرفانی دیگر همچون حکایت شیخ سمعان از عطار، رمان سیذارتا اثر هرمان هسه شرق شناس شهیر آلمانی و همچنین روایت زندگی مولانا و دیدار او با شمس تبریزی، ضمن ارائه ی تفسیری نو از نمادهای حکایت شاه و کنیزک، به بررسی موضوع جایگاه دنیا در رسیدن به کمال از منظر مولانا نیز پرداخته شود. مطابق تفسیر ارائه شده در این مقاله به نظر می رسد به عکس آن چیزی که تفکر صوفیانه ی منحط، درباب کناره گیری و عزلت از دنیا به مخاطبانش القا می کند، از نگاه تفکر اصیل اسلامی، دنیا به منزله ی مزرعه و متجری است که آدمی برای رسیدن به بهشتی صدچندان بهتر و بالاتر از بهشتی که در آغاز در آن سکنی داشته، بدان هبوط کرده است.
۲۳.

مقالات شمس تبریزی از دیدگاه نظریه ساحت اخلاقی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان شمس تبریزی مقالات زبان عرفان ساحت اخلاقی زبان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۵۰ تعداد دانلود : ۱۱۰۴
زبان یکی از ابزارهای اصلی در مشترک ساختن جهان ""خود"" با ""دیگری"" است و با اخلاق ارتباط دارد. هدف نگارندگان این مقاله این بوده است که با رویکردی پدیدارشناسانه، به منشأ اخلاقی برخی بحث های مهم در مقالاتشمس تبریزیبپردازند؛ مسائلی که فهم آن ها راهی به درک درست شخصیت شمس می گشاید؛ از همین روی، با به کارگیری روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا ابتدا یکی از مهم ترین مفاهیم نزد او، یعنی انزوا را مطرح و دیدگاه او را درباره مسئولیت اخلاقی در برابر خود و دیگری و رابطه اخلاق و زبان از خلال گفته هایش بیان کرده ایم. سپس ضمن بیان دو نوع بهره گیری او از زبان در قبال ""دیگری"" به این نکته پرداخته ایم که چرا او گاه به ضرورت سخن گفتن در مقابل دیگری اعتقاد داشته و گاه قائل به برخوردی سلبی با زبان در قبال دیگری بوده است؛ سرانجام، انتقاد شمس نسبت به برخی عارفان پیش از او به مثابه جنبه ای از گفتمان در ساحت اخلاق بررسیشده است.
۲۴.

انسان در جهان بینی شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرفان انسان شمس تبریزی مقالات شمس جهان بینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۰ تعداد دانلود : ۱۸۴۰
جهان بینی فردی یا گروهی، به طور کلی، مجموعه نگرش های فرد یا گروهی خاص، در باب جهان هستی، خالق هستی و انسان را در بر می گیرد. اهمیت بررسی جهان بینی  از آنجا سرچشمه می گیرد که اعمال انسان ها بر اساس جهان بینی آنها صورت می پذیرد. در سخنان باقی مانده از شمس تبریزی در مقالات، نکته ها و موضوع های فراوانی بیان شده است که با بررسی دقیق آنها می توان جهان بینی شمس تبریزی را دریافت. هدف این مقاله تبیین نگرش شمس در باب انسان - به عنوان یکی از مبانی شناخت جهان بینی وی- است. به منظور حصول نتیجه ای استوار و دقیق، در این پژوهش، همه مطالب وسخنان شمس تبریزی در کتابِ مقالات، مورد بررسی قرار گرفته و استدلال ها و شواهد مبتنی بر مجموعه سخنان وی  است. با توجه به آنکه عارفان، اغلب به انسان، در سه ساحت «انسان و خویشتن، انسان و خدا، و انسان و همنوعان» توجه می کنند، مباحث این پژوهش نیز، غالب سخنان مهم شمس را در  سه زمینه فوق در بر می گیرد. در این مقاله، مقام و جایگاه برجسته انسان در نگاه این عارف که براساس نگرش وحدت وجودی وی بوده است و توجه جدّی و مسئولانه شمس در برابر همه انسان ها (و نه فقط انسان کامل)، نشان داده شده است.
۲۵.

بررسی تطبیقی جوجه اُردک شمس و جوجه اُردک زشت آندرسن با تکیه بر فرآیندِ فردیّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوجه اردک زشت شمس تبریزی فرآیند فردیت مقالات شمس هانس کریستیان آندرسن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۲ تعداد دانلود : ۷۶۳
هانس کریستیان آندرسن از نظر بازه زمانی، با محمّد بن ملک داد، معروف به شمس تبریزی، فاصله بسیار زیادی دارد؛ امّا پاره ای خصوصیّات و ویژگی های رفتاری و اخلاقی این دو، همچنین شیوه بیان این دو نویسنده، بسیار به هم نزدیک است. این همسانی و مشابهت ها، زمانی جالب توجّه تر می شود که بدانیم در آثار هر دو نویسنده، «جوجه اُردکی»، حضور دارد. جوجه اُردکی که در راه شناختِ «خود»، دچار «فرآیند فردیّت» می-شود. سئوال اصلی این نوشته آن است که آیا میان جوجه اُردک شمس تبریزی با جوجه اُردکِ زشت آندرسن، رابطه ای وجود دارد؟ یا وجود و حضور این موضوع، (جوجه اُردک فردیّت یافته)، در آثار دو نویسنده، امری کاملاً اتّفاقی و از باب توارد و تصادف است؟ این نوشته به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتاب خانه ای فراهم آمده است. یافته های این بررسی، نشان می دهد، اگرچه به صورت قطع و یقین، نمی توان در مورد دسترسی آندرسن به مقالات شمس تبریزی، حکم داد؛ امّا پاره ای از قراین و شواهد؛ شائبه توارد و تصادف از این مطالعه را برطرف و این بررسی را در دایره مُطالعات تطبیقی قرار می دهد و علیرغم نزدیکی های آشکار و مشابهت های فکری که درون مایه این دو داستان را شکل می دهد؛ تفاو ت های زیادی هم در مسیر پیمودن فرآیند فردیّت، به چشم می خورد. آنچه در این مطالعه تطبیقی، بسیار مُهمّ است، آن است که بدانیم حقّ تقدّمِ طرح موضوع این قصّه مشهور- که آوازه جهانی دارد- از آنِ شمس تبریزی است و نه هانس کریستین آندرسن دانمارکی.
۲۶.

جستاری در شگرد طنز و انواع آن در مقالات شمس

کلیدواژه‌ها: طنز مقالات شمس شمس تبریزی طنز واژگانی طنز مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۹ تعداد دانلود : ۹۸۷
طنز یکی از انواع شیوه های بیان است؛ شیوه ای هنری و اثرگذار در بیان و انتقال انواع مضامین. کاربرد طنز به شیوه ها و مقاصد مختلف در انواع آثار هنری به کار گرفته می شود. مقالات شمس تبریزیدر شمار متونی است که این شیوة بیان در آن سهمی برجسته دارد. با توجه شخصیت شمس و کارکردی که طنز در انتقال مؤثر آموزه های حکمی و معرفتی دارد، این نکته قابل انتظار است. بر اساس مطالعة پیش رو می توان گفت طنز در مقالات، شیوه ای برجسته در بیان است که به شکلی گسترده و در انواع اشکال آن با توجه به انواع طنز در مباحث نقد ادبی امروز به کار گرفته شده است؛ طنز واژگانی، طنز مفهومی و طنز روایی انواعی مهم از طنزهایی به کار رفته در مقالات است. علاوه بر این، زبان شمس در مقالاتبا نازکی خاصی همراه است به طوری که می توان گفت سایه ای از طنز بر سراسر مقالاتوجود دارد و لحن شمس به طور کلی صبغة طنزآمیز دارد. طنزی که علاوه بر ذهن وقاد و زبان پرورده شمس، برخاسته از اندیشه های حکیمانه و فرزانه منشی شمس است.
۲۷.

دیگری به مثابه خود ارتباط شمس و مولانا از دیدگاه ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: لکان دیگری خود شمس تبریزی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷۳ تعداد دانلود : ۷۵۲
مفهوم «دیگری»، از وجوه ممتاز و واسازانه دستگاه نظری ژاک لکان و یکی از مهم ترین فراروی های او از اندیشه فرویدی است. دستگاه فکری فروید بر مفهوم «خود» بنا شده بود. وی بخش اعظم مباحث مربوط به ناخودآگاهی روان را در رابطه با «خود»ی تعریف کرده بود که ذاتی روشن و قوام یافته داشت و حدفاصل «نهاد» و «فراخود» بود، اما لکان از همان آغاز در تعریف وجودی «خود» شک کرد و نشان داد در مراحل رشد روانی انسان، هیچ گاه تصویری یکه و همگن از «خود» وجود ندارد. به تعبیر لکان، «خود» همان دیالکتیک «خود-دیگری» شکل گرفته در مرحله خیالی و نمادین است. «دیگری» بخش وجودی «خود»، و از همان آغاز آمیخته با آن است. «دیگری» به طرق مختلف درونی می شود و آمیخته با «خود» همیشه در روان حاضر است (حتی برداشت و تصویر از «خود» نیز آمیخته «دیگری» ذهنی است). زمانی که «دیگری» به مثابه متعینی بیرونی وجود دارد، ممکن است به شدیدترین شکل ممکن درونی سازی و همذات پنداری شود و حیاتی ذهنی یابد؛ همان چیزی که در رابطه شمس و مولانا شاهدش هستیم: دو روح سرگشته ای که هریک امکانات ذهنی و روانی خود را در دیگری می بیند و هردو در طول فرایند کشف یکدیگر، مرتباً دیالکتیک «خود-دیگری» ذهنی شان را بر هم اعمال می کنند. اگر از منظر شمس به این رفت وبرگشت های روانی بنگریم، درمی یابیم که اساس رابطه او و مولانا، جابه جایی های مکرر موقعیت ذهنی عاشقی و معشوقی برای هردو آن هاست؛ به گونه ای که در تمثیل های مختلف تکرارشونده می توان وجوهی از این آیینه گردانی ها را در مقالات شمس یافت.
۲۸.

مهلتی بایست تا خون شیر شد (زایش شمس تبریزی از خون حسین بن منصور حلاج در یک نسخه تعزیه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حسین بن منصور حلاج شمس تبریزی مولانا تعزیه روایت نمایشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
احتمالاً اصل و مبدأ تعزیه یا شبیه را باید در آیین های پیش از اسلام واکاوی کرد که پس از اسلام، با الهام از فاجعه کربلا به عنوان یک نمایش دینی نمود یافت و در دور تکاملی، اشخاص و قصه های دیگری نیز به آن افزوده شد. نسخه تعزیه/شبیه «حسین بن منصور حلاج» یکی از این دگردیسی های مضمونی تعزیه است که در آن، نطفه شمس تبریزی از خون کشته حسین بن منصور حلاج بسته می شود. شخصیت های اصلی این اثر، حسین بن منصور حلاج، شمس تبریزی، ملای روم (مولانا) و دختر و همسر وی هستند. این مقاله ضمن بررسی شخصیت و ساختار قصه پردازی و روایت در تعزیه/شبیه حلاج، به علل این دگردیسی مضمونی می پردازد. مطابق یافته ها، شمس در روایتی جدید و اسطوره ای، فرزند دختر مولانا و وجه دیگر شخصیت حلاج است و نویسنده بی نام این نسخه تعزیه که با زیست و اندیشه این سه عارف بزرگ (حلاج، شمس و مولانا) آشنا بوده، روایتی اسلامی-شیعی و اسطوره ای از آن ارایه داده است.
۲۹.

کاوشی در تطابق آرای کلامی ِشمس تبریزی و محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات عرفانی علم کلام شمس تبریزی امام محمد غزالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۵۶۰
در مباحث کلامی معمولاً مواردی که در آن دیدگاه یک متکلم با یک عارفِ شناخته شده و صاحب نظر کاملاً مطابقت داشته باشد، تقریباً بسیار اندک است. در این میان، شباهتهای چشمگیری میان آرای کلامی شمس تبریزی، عارف نامدار قرن هفتم و امام محمد غزالی، متکلم مشهور سده پنجم هجری دیده می شود که تا کنون از دید محققان پنهان مانده و به آن پرداخته نشده است. در این پژوهش با مطالعه آثار شمس و غزالی، دیدگاههای کلامی آنها را احصاء نموده و سپس به بررسی میزان تطابق این دیدگاهها پرداخته ایم. به اعتقاد هر دو آنها، رابطه ای مستقیم بین ایمان و معجزه وجود ندارد؛ بلکه ایمان حقیقی را منوط به داشتن معیارهای خاصی می دانند. در مبحث «جبر و اختیار» در پی عرضه راهی میانه، برای بر پا سازی شالوده نظام فکری خود هستند. و در مبحث «حدوث و قدم» ذات و صفات الهی، قائل به بینونیت ذاتی میان ذات و صفات الهی نیستند. همچنین هر دو ایشان در پی اثبات این مدعا هستند که رؤیت الهی مستلزم قبول تجسیم و جسمانیت و پذیرش کمیت و مقدار برای ذات اقدس اله نیست و با ترسیم دقیق ماهیتِ رؤیت، راهی میانه دو حوزه افراط گرایانه حشویه و تفریط گونه معتزله را تبیین کرده اند.
۳۰.

تحلیل شیوه های گیراسازی زبان در مقالات شمس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مقالات شمس شمس تبریزی نثر خلاق ارکان جمله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۲ تعداد دانلود : ۴۳۰
نثر خلق ر می تون دست یبی به حدکثر کریی زبن نوشتر ز طریق جبه جیی رکن جمله، به ویژه فعل، و همهنگی زبن ب نحوه وقوع وقعیت ذهنی و خرجی دنست که مروزه در جهن طرفدرن بسیر درد و در برخی دنشگه ه رشته و گریشی به همین نم وجود درد. در متون منثور فرسی نوشته هیی ر می تون دید که ب هوشیری عمیق نویسنده و چیرگی بی منندش بر زبن، و نیز رعیت قوعد ین شیوه نگرش به نثر خلق دست یفته ند. یکی ز مهم ترین نه، مجموعه نوشته هیی ست که مروزه به نم مقلت شمس تبریزی مشهور و منتشر گشته ست. دقت در نحوه کربرد رکن جمله ه و جبه جیی نه در موضع مختلف و توجه به بسمد وقوع ین جبه جیی ه و همچنین شیوه ستفده شمس ز شگردهی بینی کلم، بسیری ز موضع مقلت ر نمونه علی نثر خلق در زبن فرسی می سزد. هدف ین مقله ریه تعریفی ز نثر خلق و نمیش قوعد و مصدیق ن در مقلت شمس و تقویت و کریی بیشتر ن در زبن و دب فرسی ست. دقت در ین شیوه خص نثر نشن می دهد که شمس تبریزی ز طریق فریند تجسیم، تصویرسزی و دیدری سختن کلم، همهنگی وقعیت کلمی ب وقعیت خرجی، ستفده فرون ز فعل، بزی هی هنری ب متمم ه و جبه جیی رکن، قدرتی فوق لعده به نثر فرسی بخشیده ست.
۳۱.

رابطه داستان دقوقی با تجارب زیستی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مولوی شمس تبریزی مثنوی معنوی داستان دقوقی تجربه خصوصی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۲ تعداد دانلود : ۶۳۵
داستان دقوقی، یکی از اسرارآمیزترین روایت های صوفیانه ادبیات شرقی است و تجربه فراواقعگرایانه ای را گزارش می کند. وجوه نمادین آن از حیث ساختار روایی و عناصر داستانی، ابهامی تا حد معماگونگی بر متن داستان تحمیل کرده است. این حکایت نیز مانند بسیاری از روایت های نمادین تمثیلی مثنوی، دارای لایه های معنایی متعدد و مستعد خوانش های متفاوت است. تقریباً همه شارحان قدیم و جدید مثنوی، چه آنهایی که داستان را بی ارتباط با تجارب راوی آن (مولانا) می دانند و چه آنهایی که رگه هایی از تجربه شهودی مولوی را در آن دیده اند، همگی حکایت را بر اساس اصول عرفان نظری، بویژه نظریه «وحدت وجودی» ابن عربی تأویل کرده اند. بی گمان، همه این تأویل ها به دلیل اینکه در راستای نظام فکری و عرفانی مولوی هستند، می تواند محل اعتنا باشد. لذا، خوانش داستان بر مبنای تجارب زیستی مولانا که در این پژوهش انجام خواهد شد، به هیچ وجه نافی تأویلات عرفانی گذشته و معاصر نیست. 1 به نظر می رسد در روایت این قصه همزمان سه تجربه در هم تنیده و متنی رؤیاگونه به وجود آمده است؛ تجربه فردی مولانا در آرزوی دیرسال برای ملاقات مجدد با شمس تبریزی و متقابلاً آرزوی شمس برای دیدار با ولی خدا از یکسو و هجوم خوفناک لشگر جرار مغول به آسیای صغیر که به پشت دروازه های شهر قونیه رسیده بودند و نجات مردم از این بلای ناگهانی، از سوی دیگر، رکن نخست تجربه نهانی این قصه را تشکیل می دهد. از طرف دیگر، آموزه ها و تجارب کشف و شهود عرفانی، در لا به لای قصه گنجانده شده است. سومین تجربه که از جمله تجارب آموخته شده مولاناست، مجموعه آگاهی وسیع و دقیق او با سنت ادبی شرقی است که امکان می دهد در طرح اندیشه ها و قصص، برای افزایش غنای ادبی و گسترش دایره معنایی حکایات، وارد گفتگویی ادبی با هزاران گنجینه ادبی شود، به گونه ای که در این داستان، با دو روایت قرآنی از زندگی حضرت موسی (ع)، گفتگوی ادبی به تعبیر باختین صورت گرفته است. در این تحلیل، تلاش خود را برای تأویل داستان با محوریت تجربه های زیستی مولانا به کار خواهیم بست.
۳۲.

رویکرد مخاطب گزین شمس و نقش آن در تکوین ساختار مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقالات شمس تبریزی مخاطب شیوه های ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۵ تعداد دانلود : ۳۲۷
یکی از مسائل پراهمیت در خوانش مقالات، نحوه تعامل شمس تبریزی با مخاطبانش است. ساختار مقالات بیش از هر مطلب دیگری، متأثر از نگاه مداوم شمس به مخاطب بوده است. شمس تبریزی در لابه لای مقالات به تبیین جایگاه و نقش مخاطب در تکوین اثرش، مخاطب خاص و چگونگی تعامل با وی پرداخته است. وی نه مخاطب محور نه مخاطب سالار و نه مخاطب ناشناس بوده است؛ او مخاطب گزینی بوده که وسواس فراوانی در تخصیص خطاب و کلام داشته است. بیان مختصر و موجز، نامأنوس، دیریاب و دشوار و پرابهام شمس با مخاطبان خویش در مواضعی از مقالات، تغییر و نوسان یافته است. روی سخن شمس در مقالات ، بیشتر با مخاطبان زبده ای بوده که عمدتاً قادر به درک و دریافت زبان ویژه وی بوده اند؛ ازاین رو، وی در مقالات تلاش کرده است تا به نحو مؤثری با آنان ارتباط برقرار کند. در این مقاله، نویسنده به شیوه تحلیلی و توصیفی، در پی تبیین شیوه هایی ارتباطی است که شمس با به کاربستن آن ها بر ذهن و ضمیر مخاطبان تأثیر گذاشته است.
۳۳.

بینامتنیت مضامین اخلاقی قرآن با غزلیات عربی دیوان شمس(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بینامتنی قرآن شمس تبریزی غزلیات عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۴۳۷
یادگرفته های هر شخص، خواه ناخواه در کلام و گفتارش انعکاس می یابد و گفتار هر شخصی به تناسب بهره گیری از منابع مختلف دستخوش تغییرات و تأثراتی است که متون و آموزه های پیشین بر او دیکته می کنند. شاعران نیز که همواره یک قدم از افراد دیگر در کشف نهان اشیا جلوترند، از این پدیده مستثنا نیستند؛ بلکه قصاید و اشعار شاعران به شکل بارزی، انعکاسی است از آموزه های مختلفی که فراگرفته اند. آموزه های قرآنی دراین میان بخش وسیعی از پیش فرض های ذهنی شاعران را شکل می دهد. در آثار مولانا نیز می توان نمود عینی این آموزه های اخلاقی قرآن را مشاهده کرد؛ از جمله در دیوان شمس که بخش وسیعی از آن را ابیات عربی تشکیل داده است. پژوهش حاضر بر آن است که نشان دهد چگونه مولانا معنایی عارفانه را با آیات بیان کرده است و برای تبیین این مسئله از روش تحلیلی و توصیفی بهره برده و با استناد به بینامتنی مضمون و لفظ این هم تنیدگی مضامین آیات قرآنی را با کلام مولانا در غزلیات عربی اش به تصویر کشده است. نتیجه این پژوهش در دو محور زیر خلاصه می شود: نخست اینکه مولانا به دفعات زیاد، لفظ و مضامین آیات قرآنی را در غزلیات عربی به کار برده است؛ دوم آنکه تغییراتی ظریف در لفظ، معنا و موسیقی واژه ها ایجاد کرده تا بهتر بتواند پیام مورد نظر خود را به مخاطبش منتقل کند.
۳۴.

قلمرو و جایگاه عقل و عقل گرایان درمقالات شمس تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فلسفه عقل هستی شناسی معرفت شناسی شمس تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۵ تعداد دانلود : ۹۵۰
بررسی نقش وجایگاه تفکرفلسفی ونگاه عقلانی در موضوعات معرفت شناختی تاریخ گذشته ما یکی از مهم ترین مباحث همیشگی فرهنگ تاریخی ما بوده است که علیرغم مخالفان و موافقان بسیار در باب حیطه کار ومیزان کارایی آن ،هنوز هم به درستی تبیین نگشته و محل چالش بسیار است . اگرچه این مساله از دیرباز مد نظر متفکران مسلمان بوده است ودر باب نقش و جایگاه عقل و تفکر فلسفی نکته های فراوان وبعضا عمیق و قابل تامل گفته اند اما گفته های شمس تبریزی درین باره از نوعی دیگر است که علیرغم اهمیت و تاثیر بسیار هنوز چنان که باید وشاید مورد توجه قرار نگرفته است.<br /> شمس از یک سو به فلسفه و تفکر فلسفی به مثابه یکی از مهم ترین نظام های هستی شناختی می پردازد واز دیگر سو نقش و جایگاه فیلسوفان را در تبیین نظام معرفت شناختی ایران پس از اسلام مورد نقد وتحلیل قرار می دهد و با نگاهی تازه و کمیاب به نقد نکته ها و گفته های شاخص ترین چهره های مطرح فلسفه در تاریخ ایران اسلامی می نشیند تا ضمن نگه داشت نگاه خرد بنیان فلسفی وتاکید بر کارایی آن ،کاستی ها ی احتمالی اش را - که زاده محدودیت های عقل نظری است – نیز نشان دهد.<br /> هدف این مقاله هم ،طبقه بندی و تحلیل نگره ها و تاملات شمس درباب عقل ،مقوله های عقلانی و چهره های مهم فلسفی در تاریخ ایران پس از اسلام است.
۳۵.

مدل سازی معادلات ساختاری موانع و چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی مطالعه موردی: آرامگاه شمس تبریزی در خوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمس تبریزی گردشگری شهرخوی ساکنان محلی مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۶ تعداد دانلود : ۴۰۶
گردشگری عامل مهم اشتغال زایی و ایجاد درآمد است و می تواند به عنوان راهکاری برای توسعه اجتماعی- اقتصادی و فرهنگی جوامع باشد. گام نخست در توسعه گردشگری، شناسایی موانع و چالش های آن است. هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) می باشد تا شناخت همه جانبه وضع موجود، زمینه ساز اتخاذ برنامه های هدفمند جهت رفع موانع و توسعه صنعت گردشگری در منطقه موردمطالعه گردد. مقاله حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهده میدانی (توزیع پرسش نامه) انجام گرفته است. نمونه آماری پژوهش ۳۸۳ نفر از ساکنان محلی شهر خوی در سال ۱۳۹۶ بود که برای تعیین حجم نمونه و روش نمونه گیری، به ترتیب از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی بهره گرفته شد. برای تحلیل و طبقه بندی داده های مستخرج از پرسشنامه و آزمون فرضیه اصلی و فرضیات فرعی و مدل یابی معادلات ساختاری از نرم افزار آماری AMOS استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از تائید فرضیه اصلی و فرضیات فرعی تحقیق می باشد. نتایج بیانگر آن است که اثر و تأثیر عوامل و شاخص های امکانات زیرساختی و زیر بنائی دولتی، بهداشت و کیفیت محیط، جاذبه های گردشگری و مدیریت شهری بر توسعه گردشگری معنادار و مثبت بوده و نتایج حاصل از آزمون فرضیات پژوهش نشان می دهد که عوامل مذکور جزء چالش های توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی از دیدگاه جامعه محلی شهر خوی می باشند و اقدامات کالبدی انجام شده در راستای توسعه گردشگری تاریخی-فرهنگی به ویژه از طریق شمس تبریزی مناسب و کافی نبوده است.
۳۶.

سفر؛ تجربه زیسته خوانش اگزیستانسیالیستی از الگوی سفر-زندگی شمس پرنده(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اِگزیستانسیالیسم فردیت تجربه زیسته سفر شمس تبریزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۴ تعداد دانلود : ۳۴۴
وجود اصیل/ دازاین، انسان تنها و فردیت یافته ای است که با انتخاب های خویش، هم خود را از وجود غیر اصیل و غوطه ورشدن در جماعت توده ای (کیرکگور)، گله ای (نیچه) و داسمنی (هیدگر) رها می کند و هم امکان ها و موقعیت های بسیاری را در برابر الزام، حتمیت و ضرورت برای خویش به وجود می آورد. امکان هایی که او را از رویدادگی های زندگی جدا می سازد و رو به تعالی به حرکت درمی آورد. موقعیت های مرزی/ بحرانی نظیر درد، رنج، یأس، شکست، ترس، سفر، پیری، مرگ و... بهترین وضعیت برای مواجهه با خویشتن و مرزهای وجودی است؛ موقعیت های شکننده ای که با فروریختن شاکله های ذهنی، طرح واره های تثبیت شده و تجربه های بسته بندی شده، امکان جهش و درکی انفسی و سوبژکتیو را محقق می سازد. جستار حاضر از منظر مفاهیم کلیدی فلسفه اگزیستانسیالیسم (وجود اصیل، فردیت، انتخاب، امکان، تجربه زیسته، حرکت، موقعیت مرزی، سفر و مواجهه با مرگ) به تحلیل و واکاوی الگوی سفر- زندگی شمس پرنده می پردازد و با واکاوی در منقولات و شیوه زیست شمس تبیین می کند که چگونه شمس با انتخابی آگاهانه، سفر را به مثابه زندگی، تجربه و زیست می کند، در این تجربه درونی و جهان شخصی (سارتر) خود را از روزمرگی و میان مایگی می کَنَد و با آگاهی و شناخت انفسی و سوبژکتیو، پیوسته رو به امر متعالی و نامتناهی در حرکت است. سفر بهترین امکان برای گمنام و ناشناس ماندن شمس، عدم تقید به قالب ها و شاکله های تکراری و عمومی و تجربه موقعیت مرزی است. یکی از مهم ترین موقعیت های مرزی که در سفر امکان مواجهه با آن بیشتر است، درک حضور مرگ به عنوان بنیادی ترین امکان دازاین است. شمس در حرکت به سوی مرگ، هم توسع وجودی می یابد، هم مشتاق مرگ می شود و هم در مشاهده ناپایداری امکانات و امور تناهی هستی، ایمانش به حقیقت مطلق، متقن تر و محکم تر می گردد.
۳۷.

معنا، حضور و خدای زنده در جست وجوی تفسیرِ «المعنی هو اللّه»

کلیدواژه‌ها: معنا خدا حضور نشانه دلالت بهاء ولد شمس تبریزی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۴ تعداد دانلود : ۲۶۸
در مقالات شمس تبریزی ، در دو جا از دو تحریر مختلف، عبارتی کوتاه هست که در آن «معنا» همان «خدا» دانسته شده است. همین عبارت را مولوی نیز در مثنوی معنوی از قول «شیخ دین» آورده است و مضمون آن نیز بارها در معارف بهاء ولد تکرار شده است. در مقاله حاضر، نویسنده پس از مرور پیشینه تحقیق ها و تفسیرها درباره گوینده آن عبارت و معنای آن، با طرح و شرح بخش هایی از نوشته های مستملی در شرح تعرّف ، هجویری در کشف المحجوب و ناصرخسرو در زادالمسافر از یک سو و نیم نگاهی به نظریه ها و مفهوم پردازی های دریدا، آلستون و ویتگنشتاین از سوی دیگر، کوشیده است زمینه تفسیری دقیق تر از عبارت «المعنی هو اللّه» را فراهم آورد. چنان که در مقاله حاضر شرح داده شده، عبارت مذکور مبتنی بر یک تلقی از مفاهیمِ دلالت و معناست و بهاء ولد، شمس و مولانا مخاطبانشان را به «حضورِ» خدا در جهان هستی توجه می دهند.
۳۸.

حیران مست یا هوشیار حیران؟ «بررسی و تحلیل دیدگاه های مولوی و شمس درباره سکر و حیرت»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکر و حیرت شمس تبریزی صحو مشرب عرفانی مولوی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷۶ تعداد دانلود : ۴۹۳
هرچند موافقت آرای شمس و مولانا و اثرگذاری های دوسویه شان از کسی پنهان نیست؛ ولی در مواضعی با یکدیگر اختلاف دارند. سکر و حیرت از مواضع اساسی اختلاف در مشرب عرفانی و معرفت شناسی این دو عارف است که در وجوه مختلف، اعمّ از تعریف، مقدمات، اقسام و نتایج، شایسته ی تأمل و مقایسه ی تحلیلی است. این مقاله بر آن است علاوه بر بیان و بررسی تفاوت دیدگاه ها، پاسخ مناسبی برای چرایی این اختلاف آراء داشته باشد. تبیین این اختلاف در مطالعات تطبیقی مولوی پژوهی و شمس پژوهی اهمیت ویژه ای دارد؛ زیرا می توان گفت تفاوت آراء شمس و مولانا از همان دیدار اول با موضوع سکر و حیرت و در بیانی دقیق تر، رجحان صحو بر سکر آغاز می شود. به این دلیل که اهل صحوی همچون شمس از اهل سکری چون مولانا درباره ی میزان برتری مقام هوشیار اعلا یعنی پیامبر(ص) بر مرتبه ی بایزید، مست مشهور، سؤال می پرسد. در واقع، غرض اصلی شمس از ملاقات با مولانا، رساندن وی به مرتبه ی صحو و شناخت برترین هوشیار است تا به تبعِ معرفت ایشان بتواند به معرفت النفس، معرفت الرب و توحید اصیل دست یابد. بنابراین، همان طور که پیامبر(ص) بر تارک مقام ولایت و نبوت، خواهان دستگیری و هدایت بایزید است، شمس نیز با برخورداری از اوصاف قهر و لطف حق، چونان نبی و ولیّ صاحب سرّ هوشیاری است که بر همه ی امور از جمله مرتبه ی مستی مولانا آگاهی دارد و راضی به توقف او در مرتبه ی دوم مستی نیست؛ بنابراین خود را بنده ی نازنین حق می داند تا مولانا در سایه ی هدایتش پس از طی مستی عالم روح به مستی راه خدا، مستی از خدا و درنهایت هوشیاری رسد تا در این جایگاه هرچند مست تر، هوشیارتر و هوشیارکننده ی جهان و عالمی باشد.  
۳۹.

نقش فراگیران در ارتقای حرفه ای معلمان با تکیه بر آثار سعدی، شمس تبریزی و مولانا

کلیدواژه‌ها: فراگیران ارتقای حرفه ای معلمان تعلیم و تربیت سعدی شمس تبریزی مولانا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۲۷
بسیاری از مربیان، تجربیاتناب آموزشی خود را درکلاس های درس، مرهون حضورفعال و مؤثرمخاطب یا مخاطبینی خاص هستند؛ فراگیرانی که آتش اشتیاقشان، موجب فربهی روح و بسط اندیشه است و ازبرکت حضور همین طالبان مشتاق است که به قول مولانا،شیر معرفت از پستان جانمربی،جاریمی شود. حضور این مخاطبان خاصواشتیاق آن ها گاهی استاد را به ثبت و ضبط آموزه ها و خلق آثار علمی و ادبی ترغیب می نماید؛ مثلاً تأثیر حسام الدین چلبی در خلق مثنوی به حدی است که مولانا، کتاب خویش را «حسامی نامه»،نامیده است.  این مقاله به روشاینتحقیقتوصیفی- تحلیلی نگاشته شدهواطلاعاتآناز راه مطالعات کتاب خانه ای فراهم آمده است و به استناد آثار و اقوال سه تن از بزرگ ترین مربیان و مروجان تعلیم و تربیت، سعدی، شمس تبریزی و مولانا، به بررسی نقش فراگیران در تقویت مهارت حرفه ای معلمان و شکوفاسازی ظرفیت های هنری شان پرداخته شده است. بررسی ها نشان می دهد همدلی معلم و شاگرد و حضور پر برکت مستمعین مشتاق، از مهم ترین عواملی است که موجب گرمی مجالس درس و زمینه های گشایش معنوی  برای استاد و دیگر حاضران است.
۴۰.

تحلیل تقابل ها در اندیشه شمس تبریزی از منظر روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شمس تبریزی تقابل فروید لکان و لیبیدو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۹ تعداد دانلود : ۳۶۵
در فرایند رشد روانی هر سوژه انسانی و به منظور اجتماعی شدن او، ذهن، ناگزیر از آموختن مقوله بندی ها و دسته بندی هاست. سوژه اجتماعی یاد می گیرد که اشیا، پدیدارها و مفاهیم را در قالب تقابل ها و جفت های مخالف دسته بندی کند و این مقوله بندی، یکی از شرایط الزامی ورود به حیات اجتماعی و دنیای نشانه هاست. وجوب این مقوله بندی ها ضرورت پذیرش قواعد ساختارمندی را در پی دارد؛ تا جایی که می توان گفت: انسان برای مفهوم سازی، نخست باید جهان را ساختار ببخشد و ساختاربخشی جز در قالب جفت های متقابل ممکن نیست. این نکته، یکی از بنیان های اصلی ساختارگرایی و دیگر نحله های مشابه آن در حوزه زبان، ذهن و امر اجتماعی است. اما اگر روان را در حالتی اصیل و پیشافرهنگی بررسی کنیم، این تقابل ها نشان از تقلیل و ساده سازی دارد و فقط به جهت دهی نیروی لیبیدو در جریان اجتماعی شدن اشاره می کند. به دیگر سخن، نیروی روان در حالت پیشافرهنگی خود، امری همگن و وحدتمند و یکه است که در جریان اجتماعی شدن، شقاق را تجربه می کند. این میل بازگشت به جهان وحدت، در تفکر شهودی و در نظام معرفتی عارفان مسلمان ما در قالب اندیشه های وحدت وجودی ظهور و بروز داشته است. تصویر این جهان وحدتمند که عمده تقابل های آن در زیرساختشان رو به وحدت و یگانگی دارند، در قالب زبان که هستی یافته از تقابل هاست، سبب شده است تا برخی از متون عرفانی، خصلتی پارادوکسیکال یابد و امکانات شگرفی در آنها به وجود آید. از این نظر، مقالات شمس تبریزی، یکی از متون شاذ و برجسته است. در مقاله حاضر، بر پایه مفاهیم روان کاوانه یادشده، نشان داده ایم که در زیرساخت اندیشه شمس، تقابل های موجود در سطح امر خودآگاه و اجتماعی کنار گذاشته می شود و شمس در رویکرد معرفتی جدیدی، آنها را به مثابه امورِ ذاتاً هماهنگ می نگرد.