مطالب مرتبط با کلیدواژه

هانس کریستیان آندرسن


۱.

Проблема интерпретации сюжета о человеке без тени в творчестве А. фон Шамиссо, Х.К. Андерсена и Е.Л. Шварца (تعبیر مضمون «انسان بدون سایه» در آثار آدلبرت فون شامیسو، هانس کریستیان آندرسن و یوگِنی شوارتس)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: همزاد آدلبرت فون شامیسو «انسان سیاه» مضمون همزادی هانس کریستیان آندرسن یوگِنی شوارتس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۷ تعداد دانلود : ۳۴۷
این مقاله به بررسی تطبیقی سه اثر اختصاص دارد که همگی بر اساس یک مضمون افسانه ای واحد - انسانی که سایه اش را گم کرده است- نوشته شده اند. این آثار عبارتند از: دو داستان بلند از آدلبرت فون شامیسو و هانس کریستیان آندرسن و یک نمایشنامه افسانه وار از یوگِنی لوویچ شوارتس. در این بررسی، شباهت ها و تفاوت هایی در تعبیر نویسندگان از این مضمون، در ترکیب بندی و شخصیت پردازی آثار و همچنین در برداشت نویسندگان از عنصر کانونی این آثار، یعنی سایه یافت شد و نتایج زیر به دست آمد: در داستان فون شامیسو، سایه ای که پیتر اشلِمیل، قهرمان اصلی اثر به بهای کیف پول «فورتونات» (که هیچ گاه خالی نمی شود) به «مردی با کت خاکستری» می فروشد، نمادی از عزت نفس انسانی است؛ در حالی که در افسانه های آندرسن و شوارتس این سایه جلوه ای از جنبه تاریک و منفی شخصیت قهرمانی، مبارزه او با خویشتن و بارقه های منفی روحش است. به این ترتیب، مضمونی که شامیسو پدید آورده، در آثار آندرسن و شوارتس به مضمون «همزادی» و پیدایش سیمای همزاد یا «انسان سیاه» انجامیده است که در ادبیات جهان نمونه های مشابه بسیاری دارد.
۲.

بررسی تطبیقی جوجه اُردک شمس و جوجه اُردک زشت آندرسن با تکیه بر فرآیندِ فردیّت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جوجه اردک زشت شمس تبریزی فرآیند فردیت مقالات شمس هانس کریستیان آندرسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۴ تعداد دانلود : ۶۹۶
هانس کریستیان آندرسن از نظر بازه زمانی، با محمّد بن ملک داد، معروف به شمس تبریزی، فاصله بسیار زیادی دارد؛ امّا پاره ای خصوصیّات و ویژگی های رفتاری و اخلاقی این دو، همچنین شیوه بیان این دو نویسنده، بسیار به هم نزدیک است. این همسانی و مشابهت ها، زمانی جالب توجّه تر می شود که بدانیم در آثار هر دو نویسنده، «جوجه اُردکی»، حضور دارد. جوجه اُردکی که در راه شناختِ «خود»، دچار «فرآیند فردیّت» می-شود. سئوال اصلی این نوشته آن است که آیا میان جوجه اُردک شمس تبریزی با جوجه اُردکِ زشت آندرسن، رابطه ای وجود دارد؟ یا وجود و حضور این موضوع، (جوجه اُردک فردیّت یافته)، در آثار دو نویسنده، امری کاملاً اتّفاقی و از باب توارد و تصادف است؟ این نوشته به شیوه توصیفی- تحلیلی و به روش کتاب خانه ای فراهم آمده است. یافته های این بررسی، نشان می دهد، اگرچه به صورت قطع و یقین، نمی توان در مورد دسترسی آندرسن به مقالات شمس تبریزی، حکم داد؛ امّا پاره ای از قراین و شواهد؛ شائبه توارد و تصادف از این مطالعه را برطرف و این بررسی را در دایره مُطالعات تطبیقی قرار می دهد و علیرغم نزدیکی های آشکار و مشابهت های فکری که درون مایه این دو داستان را شکل می دهد؛ تفاو ت های زیادی هم در مسیر پیمودن فرآیند فردیّت، به چشم می خورد. آنچه در این مطالعه تطبیقی، بسیار مُهمّ است، آن است که بدانیم حقّ تقدّمِ طرح موضوع این قصّه مشهور- که آوازه جهانی دارد- از آنِ شمس تبریزی است و نه هانس کریستین آندرسن دانمارکی.