مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۹.
شعر معاصر
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر بازتابی از آرزوی نویسنده برای تکامل و بقاست. به نظر می رسد آرمان شهرهای شاعران صرف نظر از ملیّتشان، خصوصیّات مشترکی داشته باشد؛ چراکه ادبیّات و به تبع آن شعر ریشه در روح انسان دارد و ویژگی های آرمان شهرها نیز بر اساس اصول انسانی زندگی بشری شکل می گیرند و در عصر جدید ادبیّات تطبیقی بستری مناسب را برای پژوهش در این زمینه فراهم آورده است.
این مقاله بر پایه مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی، که با نگاهی فرامرزی وجود شباهت بین آثار ادبی را، برآمده از روح مشترک بشری می داند، آرمان شهر در اشعار دو شاعر معاصر ایرانی و عراقی– فروغ فرّخزاد و نازک الملائکه- را بررسی می کند. به این منظور ابتدا عمده ترین دغدغه های فروغ و نازک را که سبب پی ریزی شهری آرمانی گردیده است، بیان کرده، سپس، ویژگی های آرمان شهرهای این دو شاعر را برمی شمرد. از مهم ترین دستاوردهای این پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد: 1. قرابت های فرهنگی، دینی و جغرافیایی در نزدیکی دیدگاه دو شاعر نقش بارزی ایفا می کند. 2. آرمان شهر بازتابی از دغدغه های اجتماعی و عاطفی فروغ و نازک است. 3. خلق شعرهای آرمانی، بیش تر حاصل دوره پختگی و کمال آن هاست. 4. هرچند عوامل شکل دهنده و ویژگی های آرمان شهر فروغ و نازک شبیه یکدیگرند، امّا تفاوت هایی نیز دیده می شود. 5. هر دو شاعر به خوبی توانسته اند رسالت شاعرانه خود را در بیان درد و رنج های ملّت خویش ادا کنند.
زن ستایی و زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با تاکید بر اینکه یکی از گفتمان های پرقدرت در ادبیات، گفتمان جنسیّت است و با فرض این که زبان و ادب فارسی و عربی از زبان هایی است که در چارچوب گفتمان مردسالاری شکل گرفته، به بررسی ریشه ها و جلوه های زن ستیزی در شعر معاصر ایران و عرب پرداخته است و همچنین، نشان می دهد تغییر نگرش نسبی شاعران معاصر ایران و عرب نسبت به زن و در پی آن، ایجاد جایگاه جدید و طرح و ترسیم هویّت انسانی تری از زن، توان و قدرت مقابله با آن کلیشه های جنسیّتی راکه جز به تضعیف و تحقیر زنان نمی اندیشد، ندارد و علی رغم تحوّلاتی که در ذهنیّت و اندیشه شاعران معاصر نسبت به زن صورت گرفته، این نگرش جدید، در سطح کلان نتوانسته مانع از رشد و گسترش باورها و قالب های سنّتی ای شود که به برتری مرد و فرودستی زنان تاکید دارد. از این رهگذر، زن ستیزی آشکار و پنهان نه به شدّت شعر کهن، ولی همچنان در شعر معاصر ایران و عرب به قوّت خود باقی است.
کاربست اشکال هنجار گریزی در اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هم زمان با پیدایش نخستین نشانه های فرمالیسم روسی در 1914 در روسیه، رویکردی نوین به سبک و ساختار شعر آغاز شد. تأکید این گروه بر جنبه های صوری شعر باعث شد تا آنان چیزی جز خود متن را به کار نگیرند، بنابراین به دنبال ابزاری برای درک زیبایی اثر هنری بودند. آنان از این ابزار با اصطلاح «هنجارگریزی» یاد می کنند. دانش واژة «هنجارگریزی» از اصطلاحات پربسامد در نظریة صورت گرایان روسی است که امروزه این کاربرد در آثار شاعران بزرگی چون احمد شاملو به وضوح دیده می شود.
درخور تأمل است که شاملو، متناسب با ساخت بیانی شعرش، گاهی به عمد و گاه ناخودآگاه به هنجارگریزی روی می آورد و برای به کارگیری این شیوه از همة امکانات زبانی و هنری خود استفاده می کند. در قالب این مقاله کوشیده ایم، پس از اشاره ای گذرا به اشکال و مشخصه های «هنجارگریزی»، اشعاری از «احمد شاملو» را، که بیش ترین شباهت را به این شیوه دارد، از منظر برجسته سازی با رویکرد به هنجارگریزی انتخاب و بررسی کنیم.
نقدی بر کتاب با چراغ و آینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با چراغ و آینه دومین اثر شفیعی کدکنی درباره جنبه های گوناگون شعر معاصر فارسی است. این اثر، به گفته مؤلف، تکمله ادوار شعر فارسی است. کتاب مذکور مجموعه ای است از تاریخ ادبیات، نقد ادبی، و ادبیات تطبیقی. در این مقاله، جنبه های گوناگون ساختاری و محتوایی اثر، شامل ویژگی های برجسته و برخی کاستی های احتمالی آن، مانند عنوان اثر، کامل نبودن معیارهای کار، اختصار و ایجاز، ابهام برخی موضوعات، ارجاع ناتمام به برخی از منابع تحقیق، به روز نشدن برخی مقالات، احاله به آینده و تبیین نشدن اصطلاح معاصر بررسی شده است. کاستی هایی که رفعشان می تواند سودمندی کتاب را افزون کند. درنهایت، مواردی نیز به منزلة پیشنهاد ارائه شده است.
عشق به همسر در شعر معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تا پیش از عصر مشروطیت، معشوق شعر فارسی، غالباً با سیمایی کلّی، مبهم، فاقد هویت عینی و غرق در هاله ای از تقدس و رازناکی در شعر شاعران تجلی می یافت. اما از عصر مشروطه با ظهور گفتمان های تازه؛ از جمله توجه به جایگاه زن و فردیت او در عرصه ی جامعه و خانواده، ماهیت معشوق دگرگون شد و چهره ای ملموس و عینی یافت. آن معشوق رازآمیز، آرمانی و آسمانی، مبدل به معشوقی زمینی و این جهانی شد با جلوه های مادی و محسوس. در کنار گونه های متنوع معشوق که در میراث شعری یک قرن اخیر تجلی یافته اند، به تبع توجه به نقش زن و باز تعریف نظام خانواده، با گونه ای دیگر از معشوق مواجه ایم که همانا همسر واقعی شاعر است. معشوقی که وجود تابو های فرهنگی و اخلاقی و نیز دیگر عوامل اجتماعی از جمله فاصله ی موجود بین عشق و زناشویی، مانع ظهور و بروز آن در اشعار عاشقانه ی کلاسیک می شد. در این مقاله، به شیوه ی تحلیلی- توصیفی در پی باز نمودن ابعاد و آفاق این گونه عشق ورزی در آثار شاعران معاصر- چه مرد و چه زن- بوده ایم و به این نتیجه رسیده ایم که در پرتو تغییر و تکامل ساختارهای فکری و فرهنگی، و نیز تحول در نظام زیبایی شناختی هنر امروز، همسر در جایگاه معشوق، در پهنه ی شعر امروز، جایگاه در خور تأملی یافته است.
بررسی نوستالژی آرمان شهر در اشعار شاعران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرمان شهر، جامعه ای است که در آن جا مردم در رستگاری کامل زندگی می کنند و هیچ اثری از رنج، اندوه، بیماری و امثال اینها نیست. در گستره ی شعر معاصر نیز شاعران هر یک با برداشت های ویژه ی خود و برای ایستادگی در برابر سختی ها و دلتنگی های روزگار و رهایی از آن ها به ترسیم آرمان شهر در شعر خود پرداخته اند. مهمترین خاستگاه فکری آرمان شهر در شعر شاعران معاصر را می توان کهن الگو ها، ایران باستان و اساطیر، بهشت زمینی و اندیشه ی ظهور منجی و مهدویت بر شمرد. این عنصر به عنوان یکی از نمود های نوستالژی در شعر شاعران معاصر نمود یافته است. هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل و ابزار شکل گیری ذهن شاعران و چگونگی پناه بردن شان به آرمان شهر است و هدف ثانوی بررسی شاخص های نوستالژی در ساختار این آرمان شهر ذهنی است. روش تحقیق در توصیفی تحلیلی و به شیوه ی کتابخانه ای است.
وجه غالب و بازی ساختار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«وجه غالب» کلید بوطیقای صورت گرایی است. این عنصر جزء تمرکزدهنده به یک اثر هنری است؛ این جزء بر اجزاء و عناصر دیگر فرمان می راند، آن ها را تعیین می کند، متحول شان می کند و در نهایت این عنصر حاکم است که یکپارچگی و انسجام ساختار را تضمین می کند. «وجه غالب» عنصری زبانی و اغلب مکرّر است که در هیئت یک سمبل، یک شُعار یا اصطلاح، پاره ای مکرر و یا مصراعی مکرر و... در سطح ساختار شعر ظاهر می شود. «وجه غالب» هرچه که باشد با هدف «ایجاد مرکزیت معنایی»، «اسکلت بندی ساختار»، «واسازی ساختار»، «مدخل آفرینی متعدد برای شعر»، «تقویت موس یقی زبان»، «مکث و وقف توصیفی»، «عق لانیّت شعر»، «وحدت لحن»، «فضاسازی» و... طراحی و ابداع شده است. این مقاله به دنبال کشف و تشریح عملی و علمی کیفیّت وجه غالب در زبان و ساختار شعر معاصر است.
شعر معاصر و چهار فرم غیرروایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد نو با سرکردگی منتقدانی چون پن وارن، ویمست، کلینث بروکس و رنه ولک در تلاش برای خوانش و کشف دقیق و علمی توانایی ادبیات منظوم، به تفاوت ها و تمایزهای بین شعر کلاسیک و شعر معاصر در ادبیات انگلیس رسید. شاخة جنوبی نقد نو در آمریکا که بیشتر از شاخة شمالی در انگلیس ریجارد، الیوت، امپسون به مشخصه اهای هستی شناختی و صوری شعر توجه علمی داشتند، به این اعتقاد رسیدند که عنصر غالب در نظام صوری اشعار کلاسیک روایت است. بروکس در کتاب شعر مدرن و کلاسیک نظام صوری اثر هنری را تابع روح زمانه و میزان پیچیدگی جامعه می داند. او معتقد است که منتقدان باید در سطحی درونی تر، ژرف تر و انتزاعی تر به آثار ادبی بنگرند. بروکس در کنار نظام روایتی حاکم بر شعر کلاسیک چهار نوع فرم غیرروایی مقوله ای، خطابی، انتزاعی، تداعی گر را برای شعر معاصر انگلیس و امریکا در نظر می گیرد. او می گوید این نظام های غیرروایی پیچیده تر از نظام روایی هستند و گاهی نیز با هم می آمیزند و نظام صوری دشوارتری را پیش روی مخاطب قرار می دهند. سؤال این مقاله این است که آیا می توان شعر معاصر ایران را با استناد به این فرم های غیرروایی نقد صوری کرد یا نه؟ پیش فرض این است که در کنار حضور فرم روایی در شعر نیما، اخوان و دیگران فرم های غیرروایی یا صورتی ترکیبی از چند فرم غیرروایی در شعر معاصر قابل کشف است که این خود لازمة روح زمان و مقتضیات مکان و هدف هنر در ان برهة زمانی است
میوة ممنوعه در شعر معاصر (بیست شاعر برجسته از نیما به بعد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان های قرآن همواره دستمایة شاعران ادب فارسی در خلق مضامین و تصاویر ناب و زیبا بوده است. یکی از این داستان ها قصة آدم و حوا و هبوط آن ها از بهشت به دلیل خوردن میوة ممنوعه است. در شعر گذشتة فارسی این میوه به تبعیت از اکثر تفاسیر اسلامی همواره گندم قلمداد شده است، در حالی که شاعران معاصر گاه به پیروی از روایات اسلامی این میوه را گندم دانسته اند و گاه مطابق با تفاسیر تورات، آن را سیب یا درخت معرفت نیک و بد نامیده اند و گاه نیز تلفیقی از روایات اسلامی و یهودی را به کار برده اند. برخی از شاعران معاصر نیز تفسیری نمادین از این داستان ارائه کرده اند. هدف این پژوهش بررسی کیفیت بازتاب این داستان در شعر معاصر فارسی است. در این مقاله نخست به پیشینة داستان شجرة ممنوعه در قرآن، تورات و تفاسیر آن ها اشاره کرده ایم و سپس به بررسی و تحلیل این موضوع در شعر بیست تن از شاعران برجستة معاصر (از نیما به بعد) و مقایسة آن ها با روایات قرآن و تورات پرداخته ایم. بررسی ها نشان می دهد شاعران سنت گرای معاصر اغلب به روایات اسلامی توجه داشته اند، درحالی که شاعران نوگرا غالباً به روایات تورات اشاره کرده اند.
بررسی تطبیقی دلالت معنایی نمادها در ادبیات کلاسیک و اشعار احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از بیان غیرمستقیم و نمادپردازی در ادبیات فارسی پیشینه ای دیرینه دارد. شاعران کلاسیک برای بیان مفاهیم عرفانی و صوفیانه از نماد استفادة فراوانی کرده اند. در دوران معاصر از آنجا که دید شاعران آفاقی تر از شعرای سنتی است و اندیشه های سیاسی و اجتماعی در ذهن آنان بر اندیشه های فردی ودید انفسی غلبه دارد، کاربرد نمادها نیز دگرگون می شود و نماد در شعر معاصر برای بیان اندیشه های سیاسی و اجتماعی به کار می رود. نمادپردازی سیاسی اجتماعی پدیده ای جدید است که آغازگر آن نیماست، اما این فن در دوره های بعد توسط پیروان مکتب نیما، به ویژه احمد شاملو، تداوم می یابد. شاملو به صراحت در کلام علاقه ای نشان نمی داد؛ از این رو، به منظور گسترش عمق و عرصة معنا در اشعارش از نماد بهرة فراوانی برده است و نمادپردازی از ویژگی های اساسی شعر اوست. شاملو در نظام نمادپردازی متفکرانه و آگاهانة خویش تلاش کرده است تا نمادهای تکراری ادبیات کلاسیک را متحول کند و در معناهای نو به کار گیرد.
پژوهش تطبیقی حاضر می کوشد تفاوت دلالت معنایی نمادهای شعر کلاسیک و نمادهای به کاررفته در اشعار احمد شاملو را واکاوی کند و شیوه های ظهور آن ها را باز نماید.
سطوح بلاغی خیال در تصاویر شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است تا با بررسی روند تصویرسازی های ادبی در قلمرو تخیّلات شاعرانه که از مباحث بنیادین و قابل توجّه در بلاغت امروزی است؛ به معرفی سطوح مختلف خیال در این تصاویر بپردازد. مساله بنیادی این مقاله که نگارندگان در پی پاسخ گویی به آن هستند، کیفیت ظبقاتی تصاویر شعری معاصر از نظرگاه خیال و سطوح ادراکی شاعران، گذر از لایه های سطحی ومیانی تخیّل آن ها به لایه های درونی و عمیق و نمایش توانایی های شاعران در عرصه خیال پردازی و هنر تصویرگری آن هاست. در این راستا پس از معرفی لایه های مختلف تصویر در دو حوزه تصویر سطح و تصویر اعماق و معرفی تصاویر اثباتی و اتفاقی با ذکر نمونه هایی برای هرکدام این نتیجه حاصل می شود که میزان پیچیدگی شبکه تصویری در شعر شاعران مختلف ارتباطی مستقیم با شبکه ذهنی آنان دارد به گونه ای که سطوح مختلف این تصاویر به تدریج جزو ویژگی های سبکی آن شاعران می شوند
درون مایه های صوفیانه در شعر سهراب سپهری و میخائیل نُعَیمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهراب سپهری و میخائیل نعیمه، دو شاعر معاصر ایرانی و لبنانی، در اشعار خود لایه های نازکی از عرفان و تصوف دارند که توانسته اند با آن ها، صرف نظر از خاستگاه شرقی یا اسلامی شان، میراث ادبیات صوفیانه و عرفانی را در دورة معاصر و در دو ادبیات فارسی و عربی احیا کنند و به خواسته ها و دغدغه های انسان معاصر توجه کنند که در گرداب مسائل اجتماعی و سیاسی، خود را درمانده می بیند. در پژوهش حاضر، در پی شناساندن درون مایه هایی از تصوف و عرفان در شعر این دو شاعر هستیم که شعرشان را به هم نزدیک کرده و آن ها را بین شاعران معاصر دیگر متمایز ساخته اند. از درون مایه های صوفیانه در شعر این دو شاعر می توانیم به مواردی چون تجلی خداوند بر پدیده های عالم (وحدت شهود)، اتحاد نفس با عالم، عزلت و تنهایی صوفیانه، عشق و تقابل آن با عقل، طبیعت گرایی، خوشبینی عارفانه، تبیین نظام احسن، مرگ دوستی عارفانه و دم را غنیمت شمردن اشاره کنیم. هدف از انجام این پژوهش، تبیین اندیشه های مشترک دو شاعر، نحوة برخورد آن ها با عرفان در دورة معاصر و آبشخورهای عرفانی آن ها است.
داستان انبیاء در کتاب مقدس و بازتاب آنها در اشعار حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حسین منزوی (1325-1383) از برجسته ترین و تأثیرگذارترین غزلسرایان معاصر است که با خلاقیت و نوآوری خود، روح تازه ای در قالب غزل فارسی دمید و سبب تحول و اعتلای آن شد. از مشخصه های بارز غزل منزوی، بسامد بالای صنعت تلمیح و تنوع فراوان آن است که منزوی از آن در جهت خلق تصاویر بدیع و افزودن به زیبایی، ایجاز و عمق شعر استفاده کرده است. منزوی برای گریز از کاربرد تلمیحات تکراری، سعی می کند تلمیحات جدید و نادر به کار ببرد و یا تلمیحات شعر کلاسیک را بازآفرینی نماید. حجم وسیعی از تلمیحات شعر منزوی را داستان پیامبران تشکیل می دهد و تنوع مایه های تلمیحی در حوزه ی داستان پیامبران ناشی از وسعت اطلاعات منزوی در این زمینه است. یکی از خاستگاه های عمده ی تلمیحات منزوی به داستان پیامبران، علاوه بر قرآن و روایات اسلامی، کتاب مقدس (تورات و انجیل) است که نشانگر آشنایی منزوی با این کتاب است. برخی از این تلمیحات در شعر فارسی کم سابقه و گاه بی سابقه است به گونه ای که درک و دریافت درست آنها مستلزم مراجعه به کتاب مقدس است و در نقدها و شرح هایی که بر اشعار منزوی نوشته شده است کمتر به این بخش از تلمیحات اشعار او پرداخته شده است. نگارنده در این مقاله که به روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است، کوشیده است با استناد به روایات تورات و انجیل، به توضیح و تبیین این قبیل تلمیحات بپردازد.
نگاهی به شیوه های پایان بندی در شعرِ م. سرشک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نحوه پایان بندی در تمام هنرها اهمیت بسیار دارد. شعر نیز از این ویژگی جدا نیست و از موارد مهم در ساختار شعرْ چگونگی پایان بندی آن است که علاوه بر تأثیر موسیقایی، در استحکام و انسجام بخشیدن به ساختار شعر نیز دخیل است. به همین سبب، شاعران در دوره های گوناگون به این بخش از شعر توجه کرده و کوشیده اند با آراستن آن، باعث تأثیر و ماندگاری بیش تر شعر در اندیشه خواننده شوند. پایان بندی در شعر کلاسیک به صورت به کارگیری آرایه هایی مانندِ حسن مقطع، شریطه، تخلص، و غیره نمود یافته است. در شعر معاصر نیز به چگونگی پایان بندی توجه ویژه ای شده و البته نیما و پیروانش نوآوری هایی در این زمینه ارائه داده اند. از شاعرانی که شعرش از نظر نحوه پایان بندی نوآوری هایی دارد م. سرشک است. او با ارائه شیوه های گوناگون سعی در ایجاد فرمی جدید در پایان بندی اشعارش داشته است؛ از شیوه های مورد استفاده شاعر عبارت اند از: برگردان، انتخاب عنوان از پایان شعر، طرح پرسش، حالت انتظار، خلاف انتظار، پایان نیافتگی، و غیره. به رغم نوآوری های فراوانی که در شیوه پایان بندی شعر شفیعی دیده می شود، او در تعداد اندکی از شعرهایش از روش های سنتی پایان بندی مانند شریطه و حسن مقطع نیز استفاده کرده که البته این را می توان ناشی از شناخت کامل شاعر با ادبیات کلاسیک و مؤانست با آن دانست.
دگردیسی منطق گفتگویی در اشعار قیصر امین پور: از آرمانگرایی تا درون گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریّة منطق گفتگویی باختین به بررسی زمینه های ایجاد گفتگو و چندصدایی در متون می پردازد. مطابق دیدگاه باختین، از آنجا که گفتگومندی در ذات یک اثر هنری نهفته است، در این مقاله، فضای گفتگویی حاکم بر مجموعة اشعار قیصر امین پور به عنوان یک شاعر برجستة معاصر مورد توجّه قرار گرفته است. حیات شعری قیصر امین پور به سال های 1386 1357 برمی گردد و اندیشة حاکم بر اشعار او، سه دورة مختلف آرمانگرایی، سرخوردگی و درونگرایی را در بر می گیرد که در هر دوره، بنا بر مفاهیم و مضامین به کار رفته در اشعار وی، زبان و بیان ویژه ای به کار گرفته شده است. در این مقاله، اشعار دوره های مختلف حیات شعری قیصر امین پور با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکردی ویژه به نظریّة منطق گفتگویی میخائیل باختین مورد تحلیل قرار گرفته است تا دگردیسی های ایجاد شده در حوزة زبان و گفتار بررسی شود. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که قیصر امین پور شاعری گفتگوگراست و برای ایجاد فضایی گفتگویی در اشعار خود از تمهیدات و شگردهای مربوط به منطق گفتگویی، از جمله دیگرصدایی، گفتار دوسویه، بینامتنیّت، گزاره های خطابی و کرونوتوپ بهره برده است. روش به کارگیری تمهیدات گفتگویی در شعر امین پور نیز تابع دگرگونی هایی است که در دوره های مختلف حیات شعری او، بر زبان و اندیشة وی حاکم بوده است.
تحلیلی بر فضاهای رمانتیستی در شعر طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طاهره صفارزاده از شاعران متعهد و انقلابی دوران معاصراست که با توجه به اهمیت و جایگاهی که در ادبیات معاصر ما بویژه ادبیات متعهد و انقلابی دارد ، هرگونه تحقیق در باره او و شعرش می تواند ضروری و مفید باشد. صفارزاده در برهه ی اولیه ی زندگی اش تحت تأثیر ""رمانتیسم احساس گرا"" قرار گرفت . در دوره های بعد اگرچه از این نوع رمانتیسم فاصله گرفت، ولی جلوه ها و مضامین آن به گونه هایی دیگر در اشعارش نمود یافت هرچند که اشعارش کاملاً رنگ و بوی آن را ندارند. به نظر می رسد آشنایی او با شعر اروپایی، در شناخت بیشتر مکتب های ادبی و در نتیجه تأثر از این مکتب مؤثر بوده است. هدف این جستار، بررسی فضاهای رمانتیستی اشعار صفارزاده و نشان دادن مؤلفه های این مکتب در شعراوست که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است . نتایج این تحقیق نشان می دهد اکثر مؤلفه های رمانتیسم در شعر صفارزاده دیده می شود ولی با رویکردی خاص به گونه ای که می توان گفت رمانتیسم شعراو، رمانتیسمی ایرانی است که مؤلفه ی رمانتیسم اجتماعی و انقلابی، مهم ترین و بارزترین جلوه های رمانتیستی به کار برده شده در اشعار او هستند .
واژگان عامه در شعر معاصر(نگاهی به چگونگی تبدیل واژه های عامه و محلی به شاخصه ای سبک شناختی در شعر معاصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخصه های زبانی شعر معاصر کاربرد واژگان عامه و محلی در آن است، تا آنجا که می توان گفت در شعر معاصر (نیمایی، سپید و ... ) دیگر آن تمایزی که قرن ها میان واژگان ادبی و غیر ادبی (عامه، محلی، بازاری و ... ) وجود داشت، دیده نمی شود. بسیاری از شاعران معاصر (نیما، فروغ فرخزاد، احمد شاملو و ... ) با کاربرد این واژه ها در شعر خود نشان دادند که در نظر آن ها واژه ها ارزشی برابر دارند و تقسیم و طبقه بندی آن ها به ادبی و غیر ادبی (عامه، محلی و ... ) منطق درستی ندارد.
اصلی ترین دلیل تغییر نگاه به واژه های عامه و محلی را باید در استقرار گفتمان مدرن جست وجو کرد؛ در گفتمان پیشامدرن که پیش فرض آن نابرابری و نگاه سلسله مراتبی به جهان است زبان نیز ناگزیر خصلتی طبقاتی و نابرابر (ادبی و غیر ادبی) پیدا می کرد و تنها واژگانی شایسته شعر شناخته می شدند که در رأس هرم (ادبی و نه عامه) باشند. بر این اساس، دیگر در شعر جایی برای واژگان عامه و ... وجود نداشت؛ حال آنکه با استقرار گفتمان مدرن و پیش فرض آن، برابری، نه تنها تمایز و نظام طبقاتی واژه ها از بین رفت، بلکه تمام واژگان چه عامه و چه غیر آن، ارزشی برابر پیدا کردند و شاعرانی چون نیما، فروغ و ... این واژگان را به شعر خود وارد ساختند