مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
شعر معاصر
حوزه های تخصصی:
استعاره و هنر تصویرگری یکی از کارآمدترین ابزار هنری است که از دیرباز توجه شاعران و سخنوران را به خود معطوف کرده است. در شعر عاشورایی که شاعر با اعتقاد و ایمان قلبی قیام عاشورا را توصیف و تحلیل می کند، زبان خیال انگیز استعاره بیانگر شور عشق و احساس او به امام حسین (ع) و اهل بیت در زیباترین تصویرهاست. شاعر آیینی از طریق تصویرگری های شاعرانه یک موضوع را به انحای مختلف بیان می کند. تکرار یک مفهوم با زبان هنری متفاوت ضمن خیال انگیزی بیشتر، سبب جذب مخاطب به درک موضوع و کسب التذاذ از آن می شود؛ به خصوص وقتی موضوع بر سر اعتقاد باشد و با باورها و ایمان فرد گره بخورد. با بررسی استعاره در شعر عاشورایی معاصر دریافتیم که شاعر از انواع استعاره برای بیان اندیشه و احساس بهره برده است و با اغراق و بزرگ نمایی در هنر تصویرگری با نمایش جاودانگی و عظمت واقعه عاشورا، مهم ترین آموزه های تربیتی را بیان می کند. لذا از تمامی عناصر موجود در طبیعت و بن مایه های اعتقادی در خلق استعاره مدد می گیرد. اگرچه ممکن است تصاویر ارایه شده چندان بدیع و نو نباشد، تلفیق انواع استعاره با هم در یک بیت منجر به خلق تصاویر زیبا و دل انگیز شده است.
بررسی سمبولیسم عرفانی و اجتماعی در اشعار تقی پورنامداریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پورنامداریان از منتقدان و پژوهشگران برجسته جامعه ادبی کشور به حساب می آید که جنبه شاعری وی کمتر مورد توجه واقع شده است. وی تحت تأثیر افکار نیما و پیروان او، همچنین مطالعات و پژوهش های خود در زمینه عرفان و داستان های رمزی آن، در اشعارش گرایش خاصی به بیان رمزی و سمبولیک دارد. بسیاری از این رمزها و نمادها را می توان در دو حوزه غالب عرفانی و اجتماعی یا حماسی جای داد. با توجه به همین مطلب، این جستار کوشیده است تا سمبولیسم عرفانی و اجتماعی موجود در شعر پورنامداریان را با توجه به زمینه های مطالعات عرفانی شاعر و پژوهش های دقیق او در این زمینه و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم در زمان سرایش آثارش، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. نتایج نشان می دهد که مطالعات و تأملات شاعر در زمینه عرفان و دقت و تفکر در احوالات عارفان، در خلق سمبل های عرفانی اشعارش بسیار مؤثر بوده است. همچنین نتایج بیانگر این است که شاعر بنابر شرایط خاص سیاسی و اجتماعی دوران شاهنشاهی و استبداد حاکم بر آن، به ناچار به زبان سمبولیک روی آورده است و با بیانی نمادین، جامعه بحران زده عصر خویش را به تصویر کشیده است.
پژوهشی در اخوانیه های معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخوانیه و اخوانیه سرایی یکی از گونه های دیرپای ادبیات فارسی و جزو زیرشاخه های ادب غنایی است که شاعران از سده های نخستین ادب فارسی، بدان توجه داشته اند. اخوانیه به اشعاری گفته می شود که میان دو شاعر که با یکدیگر رابطه ی دوستی و برادری دارند، رد و بدل می شود. درون مایه ی اخوانیه ها بسیار گسترده است؛ اما بیشتر حول محورهای: ستایش از دوستان اهل فضل و ادب، احوال پرسی های دوستانه، شکوه و گلایه های خصوصی، شکایت از روزگار و اهل روزگار، طنز و طیبت و... می چرخد. پژوهشگران و محققان ادب فارسی اعتنای چندانی به این خرده ژانر ادبی نداشته اند و تحقیقات بسیار کمی در این زمینه به سامان رسانده اند. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی – توصیفی، ضمن بررسی اجمالی تاریخچه ی اخوانیه، نمونه های آن را در آثار شاعران معاصر بررسی و گونه های مختلف آن را دسته بندی کرده ایم. نتایج این پژوهش نشان می دهد گسترش ابزارهای گوناگون ارتباطی در روزگار معاصر، از رونق اخوانیه سرایی کم نکرده است. نیز، با وجود دگرگونی های بسیاری که ساخت و درون مایه ی شعر فارسی در سده ی حاضر به خود دیده است و بسیاری از قالب های کهن و گونه های ادبی در برابر تحولات شعر نوگرا به ورطه ی فراموشی سپرده شده اند، شاعران معاصر به شکلی بسیار گسترده، به سنت اخوانیه سرایی توجه داشته اند.
خوانش رمزگان های اجتماعی در دو قطعه «سگ ها و گرگ ها» و «الطیور» (با رویکرد نشانه شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
155-180
حوزه های تخصصی:
دو منظومه روایی «سگ ها و گرگ ها» اخوان ثالث و «الطیور» امل دنقل منظومه هایی تمثیلی هستند؛ تمثیلی از جامعه ای که برخی علی رغم نابسامانی های موجود، سکوت پیشه کرده و برای تکه استخوانی، دم می جنبانند و در عوض آزادگانی هستند که سرما و گرسنگی و آوارگی را تحمل می کنند؛ زیرا به آزادگی ایمان دارند و نمی خواهند زیر یوغ اربابان بروند. اگر در دو قطعه شعری- روایی نامبرده دقیق شویم، می توانیم به کنه این معنی راه یابیم که «اخوان» و «دنقل» در روایت قصه گونه خود، مقصودی فراتر از روایت ساده یک قصه داشته اند. آنها کوشیده اند تا با عناصر قصه و روایت، دریافت خود را از مسایل اجتماعی و سیاسی به صورت نمادین نشان دهند. از دید نشانه شناسی، متن روایی چیزی جز یک نشانه نیست. از این رو، اگر بخواهیم از دید نشانه شناسی نگاه کنیم، می بینیم که روایت های دو شاعر از قصه، مانند زنجیری به هم بافته شده و از طریق راوی به ذهن خواننده منتقل می شود و خواننده بر اساس افق انتظار خاص خویش به تأویل یا تفسیر این رمز ها می پردازد و بدین ترتیب رابطه ای بین شاعر راوی و خواننده روایت شکل می گیرد. عکس العمل خواننده از روایت، زمانی به خوبی شکل می گیرد که به راستی به معناهای رمزی راوی در روایت قصه ها پی برده باشد. لذا نگارندگان مقاله حاضر، با تکیه بر تاریخ سیاسی ایران و مصر در عصر دو شاعر و با رویکردی «نشانه شناسی» به کشف رمزگان های دو قطعه شعری مذکور پرداخته اند. ».
جلوه های پایداری در اشعار محمد العید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
133-153 صفحه
حوزه های تخصصی:
ترسیم مبارزات و رشادت های یک ملت در برابر بی عدالتی ها و ستم بیدادگران، یکی از درون مایه های شعر عربی از گذشته تا کنون است که در دوره های مختلف حیات شعر عربی، جلوه و نمود خاصی به خود گرفته است. در دوره معاصر که اغلب کشورهای عربی به نوعی زیر کنترل شدید استعمار و استعمارگران به سر می بردند، یکی از دغدغه های اصلی برخی شاعران، مبارزه با این بیدادگری ها و ترسیم مبارزات و رشادت های مردم است؛ لذا آنها با قلم خویش به مبارزه برخاستند و اشعار خود را در خدمت مبارزات ملت خویش قرار دادند. محمد العید از جمله این شاعران است. وی که از شاعران برجسته معاصر به شمار می آید، شعر خویش را در خدمت مبارزات ملت خود قرار داد تا جایی که اشعار او تصویرگر نهضت الجزایر و مراحل مختلف آن و ثبت دقایق انقلاب آن دیار است. از آنجا که توصیف قهرمانی ها و مبارزات و پایداری مردم الجزایر در جریان نبرد الجزایر، درون مایه اصلی اغلب اشعار وی است؛ لذا مقاله حاضر بر آن است تا با روشی توصیفی- تحلیلی به بررسی اشعار این شاعر الجزایری پرداخته و جلوه های مقاومت و پایداری را استخراج و به تحلیل محتوا و مضمون آن بپردازد تا از زوایای پنهان اشعار این شاعر پرده برداشته، آن را بیش از پیش به خوانند گان معرفی کند. بررسی درون مایه های پایداری در شعر این شاعر بیانگر این است که وی با لحنی حماسی و پرطنین اما زبانی ساده و بی پیرایه، زبان به وصف وقایع و حوادث جاری در الجزایر، در جریان مبارزه علیه استعمار گشود و روحیه جهاد و مبارزه در وی موجب شد تا استعمارستیزی بارزترین و بیشترین نمود مقاومت و پایداری در اشعار وی گردد.
کهن الگوی خدای شهیدشونده؛ تحلیل موردی تصویر اسطوره ای قیام میرزای جنگلی در شعر شاعران گیلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
23 - 42
حوزه های تخصصی:
سرریزشدن بن مایه ها (Motiv) و بینش اساطیری، چه در قالب بازتولید و بازآفرینی اسطوره های کهن و چه در خلق اسطوره های مدرن، نشانگر ریشه داری اساطیر در ذهن و زبان و جان و جهان بشر و گریزناپذیری او از این حلقه ی ارتباطی است. جستار حاضر با تکیه بر اسطوره ی باروری و کهن الگوی خدای شهیدشونده -که یکی از موتیوهای بنیادین جهان اساطیر است-، تصویر قیام و شخصیت میرزا را در شعر شاعران گیلان تحلیل می نماید و نشان می دهد که چگونه قیام زمانمند و تاریخی میرزا در جهان شعر، در اسطوره ی باروری و در تبدیل میرزا به قهرمان- ایزد، از حصار زمان گذشته و مانا شده است. میرزا، ایزدی نباتی است که برضد استبداد و خفقان دوران عصیان می کند. قتل/ مرگ او انتخابی آگاهانه است برای بیداری جامعه؛ او در پیکره ی گیاه/ درخت هرسال متولد می شود و با خونش، جنگل های گیلان را سیراب می کند(باروری و باززایی).
بررسی نقش های معنایی – منظوری جملات پرسشی در اشعار امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از رایج ترین مقوله های دستوری در زبان های دنیا جملات پرسشی است، جملات پرسشی در شعر معاصر ازجمله اشعار امیرهوشنگ ابتهاج گاهی نقش های معنایی منظوری دارند و کاربرد آن ها برای سؤال نیست، بلکه برای تعجب، خبر دادن، یأس، شکایت، اعتراض، توبیخ، ملامت و ... به کار می روند. این پژوهش با هدف شناخت مقوله های معنایی – منظوری جملات پرسشی در اشعار امیرهوشنگ ابتهاج (سایه) نوشته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری تمام دفتر های شعر سایه است و به صورت تصادفی ۱۲۰ غزل، ۸۴ شعر نیمایی، ۱۷ دوبیتی، ۱۰ مثنوی و ۸ قطعه موردبررسی قرار گرفت، سایه در ۱۸۷ مورد از جملات پرسشی در معنای ثانوی استفاده کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد که ابتهاج از ۲۸ مورد از کارکرد های معنای ثانوی جملات پرسشی استفاده نموده است. تحلیل آماری داده ها بیانگر این نکته است که پربسامدترین کارکردهای اغراض ثانوی جملات پرسشی به ترتیب عبارت اند از: آرزو، اعتراض، تعجب، شکایت، اظهار عجز، تردید، استفهام انکاری، یأس و ناامیدی، تعظیم و تأکید و تقریر خبر و جلب توجه .
شخصی سازی زبان و روند عدول از خودکاری آن در شعر سعدی یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصی سازی یکی از شیوه های تخطی از خودکاریِ زبان است که در برجستگی شعر تأثیر دارد. این فرایند، در دوره معاصر، اهمیت بسیار یافته، به طوری که کاربرد گونه های متعدد آن در سروده های شاعران، سیمایی متمایز به سبک آنان داده و در دریافت صریح مخاطبان درنگ ایجاد کرده است. در چنین فضایی، که عواطف و هیجانات شاعران بی هیچ محدودیتی در میدانِ دید خوانندگان یکه تازی می کند، شعر سعدی یوسف، شاعر معاصر عراقی، به عنوان یکی از نمودهای تحول، مقیّد به اصول ثابت زبانی نبوده و به عرصه ای برای تاختنِ نوزایی و عادت گریزی مبدّل گشته است؛ تا جایی که تغییر در سطوح شعر و کنار نهادن معیارهای رایج، توجه خوانندگان را به شخصی سازی های درنگ آفرین در زبان این شاعر نوپرداز جلب کرده است. پژوهش حاضر، با نگاهی نقادانه به برون دادهایِ زبانی سروده های سعدی یوسف، درپیِ پاسخ به این پرسش است که شاعر از چه شیوه هایی بهره برده تا زبان را از سطوح موردانتظار مخاطبان جدا کند و به سمت سبک های شخصی موردنظرش سوق دهد. یافته های تحقیق گویای آن است که سعدی یوسف، با ارائه آرایه های تصویری و ترکیبی نامعمول و چرخش های معنایی در بهره مندی از رنگ ها و تحول در شیوه های نوشتاری واژگان، غبار عادت از کلام عادی زدوده و ساحت سروده هایش را از آفرینش های دیگرگونه سرشار کرده است؛ به گونه ای که با خصوصی سازی زبان، بارِ احساسات شخصی اش را بر دوش مخاطبان نهاده و در درک عادیِ آنان، درنگی عامدانه ایجاد کرده است.
جلوه های مضامین دینی در سروده های الطیب السمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شعر از جمله اثرهنری ماندگار ی است، که با عواطف،احساسات وتخیلات آدمی را بطه ی مستقیم و نا گسستنی دارد. این اثر ماندگار اگر درخدمت بیان مکارم اخلاقی،حفظ ارزشهای دینی، و پاسداری از آموزه های اسلامی قرارگیرد؛ بسیاری ازخواسته های معنوی انسان را به کمال میرساند و جامعه را به مسیر هدایت سوق می دهد؛ چراکه، شعر با این اوصاف بر گرفته از زبان پاک است ونشانی از طهارت سیرت وصورت،صفای درون،کمال عقل وسرشت سلیم سراینده دارد. نگارندگان در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی تدوین شده به واکاوی اندیشه های ناب اسلامی و حقایق و تجربیات دینی در آثار الطیب السمانی، شاعر مسلمان سودانی پرداخته اند. از یافته های تحقیق برمی آید که شاعر با بهره گیری از تصاویر و مفاهیم قرآنی و تکنیکهای مختلف ادبی چون عنصر تکرار، به ماندگاری اندیشه های دینی در ذهن مخاطب کمک شایانی کرده است.
بررسی زمانمندی روایت در منظومة مهرة سرخ سیاوش کسرایی بر اساس نظریة ژرار ژنت
حوزه های تخصصی:
منظومة مهرة سرخ یکی از بلندترین منظومه های روایی در ادبیات معاصر است که کسرایی با استفاده از شیوة روایی و اسطوره ای به بازآفرینی داستان رستم و سهراب می پردازد. از آنجایی که این منظومه خط سیر مستقیمی ندارد و همراه با تغییراتی نسبت به روایت فردوسی است، بهره گیری از نظریة ژنت در تفهیم این منظومه کمک شایانی به مخاطب می نماید. ژنت به سه نوع رابطة زمانی میانِ زمان داستان و زمان متن اشاره می کند که عبارت است از: 1. نظم و ترتیب 2. تداوم و دیرش 3. بسامد. نتایج نشان می دهد که کسرایی در عنصر نظم گرایش به زمان پریشی از نوع پس نگری دارد. این پس-نگری ها وسیله ای است برای او تا بتواند به روایت سرنوشت مختوم خویش بپردازد. در تداوم زمانی، توصیفات متعدد که شامل توصیف شخصیت ها و حالات آنها، فضا و مکان و زمان است، سبب شده است تا این منظومه دارای شتاب منفی باشد و زمان روایی با زمان داستان و متن –تقریباً- برابر باشد. بسامد بالای عنصر گفتگو سبب نزدیکی ساختارِ این منظومه به متنی دراماتیک شده است. این گفتگوها، علاوه بر امکانِ شخصیت پردازی، توانسته است بر بار تغزلی و غنایی منظومه بیفزاید. در موارد اندکی نیز با استفاده از عنصر حذف و تلخیص توانسته است از مطالب غیرضروری چشم بپوشد و مخاطب را به مطلب اصلی سوق بدهد. در مورد عنصر بسامد نیز می توان گفت که غیر از تکرار داستان تولد سهراب و مهره به بازو بستن او، از بسامد مکرر و بازگو خبری نیست و اغلب به صورت بسامد مفرد آمده است
نگاهی به آموزه های تعلیمی و اخلاقی در شعر فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در«عصر اصطکاک فلزات»، انسان معاصر، بیش از هر زمان دیگری نیازمند آموزه های تعلیمی است. با تمام مزایایی که این عصر داشته است، باز مشاهده می شود که انسان امروز در جست و جوی راه هایی برای پر کردن خلاء های ناشی از فقدان معنویت است و نتیجه این کاوش، بازگشت ناخودآگاه او به سمت ارزش های معنوی و اخلاقی است. شاید به این دلیل باشد که متون تعلیمی و اخلاقی از قدیم الأیام مورد توجّه شاعران و نویسندگان ایرانی بوده است و بیانگر نقش مهم ادبیات در گسترش آموزه های تعلیمی و اخلاقی است. جنبه شاعرانه اشعار تعلیمی در ادبیّات فارسی بسیار برجسته است، این گونه اشعار در کشور ما بیشتر به گونه غنایی است زیرا شور و احساس شاعر نسبت به مسائل اخلاقی، تعلیمی، اجتماعی، عرفانی و مذهبی در آن ها جلوه گر است. نگارنده مقاله حاضر با روش توصیفی-تحلیلی اشعار دو بانوی برجسته و تاثیرگذار در شعر از ایران و عراق، فروغ فرخزاد و نازِک الملائکه را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داده است و به این نتیجه رسیده است که هر دو شاعر به آموزه های تعلیمی و اخلاقی توجه داشته اند و مفاهیمی چون، مهرورزی(عشق)، فقرستیزی و دفاع از محرومین، آرمان گرایی، عدالت خواهی در اشعارشان به طور گسترده به کار رفته است
بررسی نمود ادبیات تعلیمی در شعر اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۱
161 - 180
حوزه های تخصصی:
در میان شاعران معاصر، اخوان ثالث جزء چهره هایی است که از دیگر آفرینشگران ادبی معاصر متمایز است. آثار او حلقه پیوند شعر سنتی با شعر مدرن ایران است. پژوهش های صورت گرفته درباره اشعار اخوان ثالث، اغلب معطوف به جنبه های نمادگرایانه و گرایش های ملی و حماسی آثار اوست و از دریچه ادبیات تعلیمی به اشعار او کمتر نگریسته شده است. در این مقاله سعی بر آن است که جلوه های ادبیات تعلیمی، در اشعار اخوان بررسی شود. به همین منظور با راهبرد توصیفی، به نمود ادبیات تعلیمی در چهار مجموعه ارغنون ، تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ، سال دیگر ای دوست ای همسایه و زمستان پرداخته شده است. هدف این پژوهش ارائه نمونه هایی از ادبیات تعلیمی در این مجموعه ها، بررسی فراوانی و دسته بندی آن هاست. به طور کلی، نمودهای تعلیمی در اشعار این مجموعه ها در حیطه فلسفی، اجتماعی، اخلاقی و سیاسی است.
مضامین مشترک در شعر شاملو ، الوار و هیوز از منظر ادبیات متعهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعامل میان ادبیات دربین ملت ها از طریق مفاهیم مشترک و تأثیرپذیری شاعران در آثار ادبی ازهم درحوزه ادبیات تطبیقی مورد بررسی قرار می گیرد. بخشی ازشعرمعاصر در جامعه امروز برخواسته از زندگی اجتماعی است و تأثیر پذیری ازفرامتن های شعری در محیط های اجتماعی، سیاسی ، اقتصادی حاکم بر جامعه است. شاملو، پل الوار و هیوز شاعرانی هستند که از سه فرهنگ متمایز و در قرنی مشترک و البته در محیط جغرافیایی متفاوت به شاعری می پردازند؛ زمینه های اصلی شعر این سه متأثر از زندگی اجتماعی است و هرسه در دوره ای از زندگی شعری شان به جریان های چپ گرایش داشته اند و همین گرایش ها مضامین مشترکی را در شعر ایشان پدید آورده است. مضامینی همچون آزادی ، عدالت ، ظلم ستیزی ، استبداد ستیزی، توجه به وضعیت زندگی کارگران،بازنمود آموزه های مارکسیستی و یاد مبارزانی که در راه این اهداف تلاش می کردند از جمله این اشتراکات است. به طوری که شعرآنها نمایانگر وضعیت و بحران های جامعه خود و جهان است. این پژوهش به شیوه توصیفی ، تحلیلی دیوان شاعران مورد بحث را برای استخراج این مشابهت ها و نقد و تحلیل آن برمبنای جامعه شناسی ذوق ادبی و هنری ایشان بررسیده است.
نمادگرایی در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره معاصر به دلیل مشترکات فراوان بین دو فرهنگ ایرانی و عربی، می توان تشابه افکار و تصاویر و درنهایت مضامین شعری همسان را که البتّه در برخی موارد با دیدگاه های متفاوت همراه هستند، در آثار شعری شاعران دو ملّت به خوبی حس کرد. بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی، به مثابه عضوی از جامعه ادبی خویش، نقش مهمّی در بازتاب تحوّلات سیاسی و اجتماعی ایفا کرده اند؛ امّا گاهی اوقات واقعیّت های جامعه، بنا به دلایلی همچون مناسب نبودن فضای سیاسی و اجتماعی، در سروده های آن ها به صراحت، بیان نمی شود؛ چراکه بیان این واقعیّت ها در برخی موارد با نهادهای سیاسی و اجتماعی در تقابل قرار می گرفت؛ از این رو، دو شاعران برای بیان دیدگاه های خویش از نماد استفاده کرده اند؛ لذا با توجّه به این اصل که ارزیابی درست ادبیّات ملّی و تبیین جایگاه آن در میراث فکری و ادبی بشریت جز با مقایسه ادبیّات ملّت ها میسّر نمی شود، نوشتار پیش رو در راستای غنابخشیدن به ادبیّات ملّی و نشان دادن ارزش های ادبی آن در کنار ادبیّات ملل مختلف، می کوشد تا با رویکردی توصیفی - تحلیلی و براساس مکتب آمریکایی ادبیّات تطبیقی که دامنه پژوهش آن منحصر به تأثیر و تأثّر نیست، بلکه بر زیبایی های هنری تأکید دارد؛ کارکرد نماد را در شعر بهزاد کرمانشاهی و عبد الوهّاب بیاتی تحلیل کند. بررسی ها نشان می دهد نماد با تجربه های روحی و عاطفی این دو شاعر، پیوندی ناگسستنی دارد و بازتابی از سرخوردگی های هنرمند و شرایط سیاسی - اجتماعی روزگار آنان و راهی برای آشکارکردن زشتی ها و خفقان حاکم بر جامعه است.
بازخوانی سروده ای از طاهره صفّارزاده با رویکردی به سبک شناسی نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۷)
101 - 112
حوزه های تخصصی:
بازخوانی، ریخت شناسی و تحلیل آثار ادبی از منظر زبان شناسی نظام مند نقشگرا و سبک شناسی نقشگرای مایکل هالیدی، یکی از رویکردهای برجسته و کارآمد در فهم و تبیین متون است. در این نگاه و خوانش، بیشتر به کارکرد اجتماعی زبان توجّه می شود و در پیِ آن فرانقش های اندیشگانی، بینافردی و متنیِ زبان تبیین و تفسیر می شود. سبک شناسی نقشگرا، در دو ساحت مستقل زبان شناسی و نقد ادبی ورود می کند و به شناخت، معرّفی و ارزش گذاری مؤلّفه های این دو موضوع می پردازد. این پژوهش که با روش توصیفی، اسنادی، گردآوری و تا اندازه ای آماری انجام پذیرفته است، با نقد و تحلیل سروده ای از طاهره صفّارزاده، تأثیرپذیری و بهره مندی سبکی او را از فرانقش های سه گانه و تبیین شیوه های کاربرد زبان شعری اش آشکار می کند. با تجزیه و تحلیل فرانقش ها و کارکرد زبان در قالب عبارت پردازی ها و با رمز گذاری فرآیندهای ششگانه، این نتیجه مهم به دست می آید که جهان درون و بیرون شاعر - در بُرشی که با زبان از آنها صورت می گیرد - در قالب افعالی رمزگذاری می شود و در ادامه با بررسی فرآیندها و فعل ها، به خوبی تجربه های ناب شاعرانه و اندیشه های او مشخّص می شود. از سوی دیگر، نظام گذرایی زبان یا تعدّی، به عنوان نشانگر مهمّ نوع ادبی، در برجسته تر کردن شگردهای شخصیت پردازیِ روایت های این شاعر سودمند است.
بررسی جامعه شناختی جایگاه زنان در شعر معاصر فارسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار با هدف شناخت جامعه شناختی جایگاه زنان در شعر معاصر فارسی به بررسی آثار هفت تن از شاعران کشور (نیمایوشیج، پروین اعتصامی، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، احمد شاملو، محمدحسین شهریار، سیمین بهبهانی) می پردازد و از روش تحلیل محتوا و 5 مقوله ی زن و هویت انسانی، زن و خانواده، زن و خشونت، زن، عشق و وفاداری، زن و هوی و هوس بهره گرفته است. واحد تحلیل در این تحقیق که بر اساس نظریه لینستون سامان یافته است، مصرع می باشد. در تحلیل یافته ها از روش های آمار توصیفی (فراوانی و درصد) و هم از آماره غیرپارامتریک میانه استفاده شده است. می توان مهم ترین دستاورد آن را در درجه اول اهمیت قرار داشتن هویت انسانی زن از دید شاعران معاصر دانست. البته آزمون میانه مشخص می سازد که با 95% اطمینان جایگاه زنان در شعر زنان شاعر، نسبت به شعر مردان شاعر والاتر و برتر است
از منزوی تا منزوی
منبع:
آینه پژوهش سال ۲۶ بهمن و اسفند ۱۳۹۴ شماره ۶ (پیاپی ۱۵۶)
66 - 74
حوزه های تخصصی:
کتاب «از عشق تا عشق» گفتگوی شش ماهه و ناتمام ابراهیم اسماعیلی اراضی با شاعر نامدار، حسین منزوی در سال پایانی زندگی وی است. در این جستار، نویسنده به نقد و بررسی کتاب مذکور از دید روش کار و محتوا پرداخته است. در این راستا، نخست، چندین کاستی در کتاب و نیز لغزش های چاپی و نمایه آن را متذکر می شود. در ادامه، گلچینی از برخی نکته های برجسته و تازه ای را که از این گفتگو به دست آمده تشریح می نماید. در نهایت، چکیده دید و داوری منزوی درباره چند شاعر معاصر را بیان می دارد.
بررسی تطبیقی مضامین اجتماعی در اشعار نیما یوشیج و احمد شوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازخوانی شعر احمد شاملو در چارچوب رویکرد ساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال نوزدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
68 - 90
حوزه های تخصصی:
این مقاله تحلیلی بینا رشته ای بین جامعه شناسی و ادبیات است و سعی دارد شعر احمد شاملو را از منظری جامعه شناختی بررسی نماید. برای این منظور ضمن استفاده از نظریه های مختلف جامعه شناختی مربوط حوزه ساختارگرایی، از روش شناسی تحلیل گفتمان فوکو و تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نیز استفاده شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که شعر شاملو دارای تعین معنایی و خطی است که در آن ارتباط دال و مدلول یک به یک است. این امر امکان تولید معنی و خوانش های مختلف در آثار وی را کاهش می دهد و از این رو بافتی ساختارگرایانه به آثار و اندیشه های وی داده است. این تحقیق همچنین نشان می دهد که ادبیات ایران همپای ادبیات جهانی از ظرفیت بالایی در پرداختن به مسائل انسانی و اجتماعی برخوردار است و دارای رویکردهای متفاوتی در تفسیر این مسائل است که روایت شاملو تنها یکی از آن هاست. این تحقیق و کارهای مشابه ضمن کشف چنین توانمندی هایی، از مهجوریت این آثار کاسته، اهمیت تحقیقات بینارشته ای را روشن نموده و ضرورت آموزش توأمان آن ها را در رشته های دانشگاهی مربوطه یادآور می شود.
درآمدی بر اندیشه میهن گرایی ایران شهری در شعر ملک الشعراء بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایران با تاریخ دیرینه خود، همواره حامل مفهومی از میهن بوده است. با حادث شدن نهضت مشروطیت و افزایش آگاهی مردم نسبت به حقوق خود، تلاش بر این بود تا مفهوم دولت- ملّت در ایران شکل بگیرد و هر یک از فرهیختگان جامعه در جهت نیل به این هدف، به نحوی به آگاهی بخشی پرداختند. ملک الشعراء بهار نیز، که فردی برآمده از سنّت ایران شهری بود، کوشید با آگاه کردن شاه و مردم، مفهوم دولت- ملّت را به گونه ای محقّق کند؛ امّا تحت تأثیر اندیشه ایران شهری، نتوانست به مفهوم دقیق و مدرن آن دست بیابد. برای رسیدن به خوانشی تاریخی و غیرایدئولوژیک از تاریخ یک سرزمین، لازم است روشی متناسب با داده های تاریخی همان سرزمین اتّخاذ شود. در این پژوهش کوشیده ایم با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و بهره گیری از روش تحلیل محتوا و تأکید بر «نقد تاریخ پایه ای» سیّدجواد طباطبایی، به خوانشی تاریخ پایه ای از شعر بهار در سه دوره حکومتی محمّدعلی شاهی، احمدشاهی و رضاشاهی برسیم. نزد بهار، میهن با مفهومِ شاه- شبانِ حکیم و قدرتمند رابطه ای تنگاتنگ دارد؛ شاه- شبان خوب، میهن را سرافراز خواهد کرد و اگر بد باشد، باعث ویرانی آن خواهد بود و شاه خوب، شاهی است که به حقوق مردم احترام بگذارد و نظم کشور را حفظ کند. در نهایت، این نگرش در بهترین حالت نتیجه ای ندارد جز عدل انوشیروانی یا کناره گیری کیخسروانه و فرورفتن در چرخه استبداد- هرج و مرج- استبداد.