مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
ساختارگرایی
حوزه های تخصصی:
با نگرشی عمیق در متون ادبی چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان ارزشمندترین دستاورد ساختارگرایی مطرح گردید،توجه به ساختار و بن مایه های داستانی براساس عملکرد نقش مایه ها و خویشکاری های هر یک از آن ها به منظور تحلیل روابط و مناسبات شخصیت ها و ساختار داستان در رأس امر قرار گرفت. از این رو هر یک از روایت شناسان به برخی از الگوهای تکرار شونده در متون ادبی اشاره نمودند. در این میان ولادیمیر پراپ فولکلورشناس روس با ارائه طرح جامع و الگوی کاملی در تحلیل ساختارروایی متون، تحولات عظیمی را در این عرصه به وجود آورد. با عنایت به آنچه ذکر شد و با توجه به گستره پهناور ادبیات داستانی که با برخورداری از شاخصه های کلام فولکلوریک بستر مناسبی را جهت کشف ساختار و تحلیل روایی آثار فراهم می آورد، در این پژوهش بر آن شدیم که منظومه لیلی و مجنون نظامی را به عنوان یکی از آثار ادبیات غنایی مورد تحلیل ساختاری قرار دهیم. از این رو پس از ذکر نکاتی پیرامون فرمالیسم، ساختارگرایی و ریخت شناسی به تحلیل ساختارروایی این اثر براساس الگوهای ریخت شناسی پراپ خواهیم پرداخت تا دریابیم که نظامی در تحلیل روایی این اثر از چه نوع تمهیداتی بهره جسته و عناصر و مضامین داستانی آن درقالب ساختارروایی چگونه تحلیل می گردند.
نقد ساختارگرایانه رمان «دشتبان» بر پایه نظریه کلود برمون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با وجود تبعات ناخوشایندی که به دنبال داشت، روندی مثبت در ادبیات ما به جا گذاشت و باعث شکل گیری یک ژانر ادبی با عنوان «ادبیات دفاع مقدس» شد که به مقتضای نیاز جامعه «ادبیات کودک و نوجوان دفاع مقدس» نیز از دل آن برخاست.رمان «دشتبان» از احمد دهقان یکی از این آثار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است. در پژوهش حاضر، ساختار این رمان برپایه نظریه کلود برمون بررسی شده است. روش تحقیق تحلیل ساختاری متن داستان و هدف پژوهش، پاسخ به این پرسش اصلی است که آیا ساختار رمان مذکور براساس نظریه کلود برمون قابل تحلیل است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که این رمان منطبق بر نظریه مذکور بوده و از یک پی رفت اصلی و چندین پی رفت فرعی تشکیل شده و انواع توالی های زنجیره ای،انضمامی و پیوندی در آن به کار رفته است. همچنین هر سه کارکرد امکان، فرایند و پیامدی که در نظریه برمون مطرح شده است، با ساختار این رمان کاملا هم خوانی دارد. دهقان با آشنایی کامل از مخاطب نوجوان و هنر روایت گری، داستانی ساختارمند خلق کرده است که نقش به سزایی در انتقال مفاهیم ارزشمند دفاع مقدس به کودکان و نوجوانان امروز ایران دارد.
بررسی نقد و نظریه ساختارگرایی در مقالات مجله های «نقد ادبی» و «زانکوی سلیمانیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
169 - 190
حوزه های تخصصی:
این جستار درباره مقالاتی است که در مجله های «نقد ادبی» و «زانکوی سلیمانیه» چاپ شده اند. حجم نمونه از آن مقاله ها شامل 188 مقاله فارسی و 76 مقاله کردی است. مرحله بعد در جداسازی نوع نقد و نظریه های ادبی در مقاله ها مشخص شد که 46 مقاله فارسی و 28 مقاله کردی، از لحاظ پیکره بنیادی مقاله تحقیقی محسوب نمی شوند، بدین ترتیب مقاله های قابل بررسی، شامل 142 مقاله فارسی و 48 مقاله کردی هستند. بعد از تحلیل مقاله ها، 44 مقاله فارسی که 30.98درصد و 15 مقاله کردی که 31.25درصد شدند، از نظریه ساختارگرایی استفاده شده بود که در مقایسه با نوع نقد و نظریه های دیگر در مقاله ها بیشترین سهم را به خود اختصاص داده اند. سعی بر آن شده که کاربرد نقد و نظریه ساختارگرایی در این مقاله ها، تفاوت و تطابق نوع نگرش در مقاله های کردی و فارسی بیان شود. هدف آن است به این پرسش ها پاسخ داده شود که چرا این نوع نقد و نظریه این حجم زیاد را به خود اختصاص داده است؟ محققان چگونه این نظریه را به کار برده اند؟ روش پژوهش در این مقاله، نقد نقد است. یافته های پژوهش به صورت کلی این است که در پژوهش های هردو مجله، کاملاً این نظریه درک نشده است و نگرش کلی دارند؛ این خود همین یکی از دلائل کاربست زیاد این نظریه در مقالات است. با دیدن چگونگی کاربست آن، می توان گفت پژوهشگران کرد سطحی تر به این نظریه پرداخته اند و اکثراً تحلیلی از نوع ساختار در متن نیامده است.
نگاهی به سطوح شناختی در مکتب نیترا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث جدی در حوزه تعامل خواننده و متن، سطح شناختی ادراک و پیش فرض های اجتماعی و فرهنگی مؤلف، متن و مخاطب است. ساختارگرایان با تکیه بر سطح کانونی و پیش فرض های زبانی در پاره گفتارها و براساس نظریه معناشناختی به نکات ارزشمندی در شناخت ادراک در قلمروهای مفهومی متن دست یاف ته اند. مکتب نیترا و به طورمشخص یکی از مهم ترین نظریه پردازان این مکتب آنتوان پوپوویچ، نخستین بار درباره نشانه شناسی ارتباط ادبی، ساختار گفتمانی متن و فعالیت های ذهنی و پردازش معنا از سوی خواننده بحث کرده اند. آرای منتقدان و نظریه پردازان مکتب نیترا در غوغای جنگ جهانی اول مسکوت ماند تا اینکه در حلقه زبانشناسی مسکو، پراگ و بعدها در فرانسه، آلمان و آمریکا به اشکال مختلف از جمله نقد زبان شناختی و خواننده محور سر برآورد. این پژوهش در بخش نخست به معرفی مکتب نیترا و مهم ترین آرای آن در حوزه ارتباط متن و خواننده می پردازد و در بخش دوم با رصد برخی قلمروهای نظریه پردازان متأخر که با وام گیری از این مکتب به سطوح شناختی شامل: ارتباط، ساختار گفتمانی متن و فعالیت های ذهنی پردازش، ذخیره و بازیابی اطلاعات دست یافته اند، توجه نموده است. نتایج نشان می دهد مکتب نیترا یکی از مهم ترین مکاتب ادبی در حوزه سبک شناسی و تحلیل متون ادبی بوده است که با دو رویکرد تحلیل کیفی ارتباطات در یک متن واحد و تمرکز بر ادبیات به عنوان یک سیستم جامع ارتباطی، در میان آرای مکاتب دیگر بی آنکه نامی از آن برده شود، مورد استفاده قرار گرفته است.
تحلیل ساختاری غزل نخست دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد غزل نخست دیوان اشعار حافظ را از دیدگاه نقد فرمالیستی و ساختارگرایانه مورد ارزیابی قرار دهد. مقصود آن است که با استفاده از روش تحلیلی - توصیفی و مبانی زبان شناسی نشان دهیم که چگونه عناصر و اجزای به هم پیوسته یک غزل در القای معنی و در حاضر نمودن عناصر غایب تأثیرگذارند. در این نوشتار با نگاه فرمالیستی به اصل توازن، یعنی تکرارهای آوایی، هجایی، و واژگانی توجه شده است تا خواننده دریابد که چگونه می توان از طریق شناخت موسیقی آوایی و معنوی غزل، دریچه های روشنی را به سوی معنی و مضمون گشود. در بررسی ساختاری نیز ضمن توجه به بحث تقابل ها، بر حضور عناصر غایب در متن ادبی و نقش خواننده به عنوان آفرینشگر ثانوی تمرکز شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، متونی قابلیت بررسی فرمالیستی و ساختاری دارند که خالق اثر از نقش فرازبانی و ادبی زبان بهره برده باشد. بررسی غزل حافظ از دریچه صورت و ساختار، ضمن اینکه ما را به قلمرو زیباشناختی شعر او نزدیک می کند، از کلی گویی های بدون استدلال نیز دور می سازد.
رویکردهای رقیب و تجزیه وتحلیل نهادها و سازمان های بین المللی ، صلح و امنیت و عدالت
منبع:
سازمان های بین المللی سال دوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۵
37-56
حوزه های تخصصی:
تجزیه وتحلیل سازمان ها و نهادهای بین المللی ، صلح و امنیت و عدالت بر اساس نظریه های متعارض در چارچوب هستی شناسی ، معرفت شناسی و روش شناسی های گوناگون می تواند به درک بهتر مفاهیم و موضوعات روابط بین الملل کمک کرده و تصویری واقعی تر از نهادها ، فرایندها و رویدادهای بین المللی به دست دهد. طبیعی است که تحلیل دقیق پدیده های مزبور به قوت و ضعف نظریه های جریان اصلی و انتقادی در تبین و توضیح بهتر و واقعی تر مقولات مزبور بستگی دارد.
بررسی نشانه شناختی شعر(( مسافر)) سپهری برمبنای نشانه شناسی ساختارگرا ؛ الگوی ریفاتر ویاکوبسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی ساختارگرا درپی کشف نشانه های درون متن است وساختارگرایان، معنارادر روابط میان اجزای متن می جوین د؛آنها با خوانش خلاق در پی یافتن نشانه ها هستند،تا به مفهوم متن دست یابند. ساختارگرایی بانظریه ((دریافت)) همسویی دارد؛ قبل ازطرح مبحث ساختارگرایی متن درسایه مؤلف قرارداشت اماپس ازاین که رولان بارت نظریه ی((مرگ مؤلف)) رامطرح کرد،خواننده،خ وانش خلاق واکتشافی متن، اهمیت یافت. پس ازبارت نظریه پردازان مختلف ازمنظرهای گوناگون به خوانش متون روی آوردند،ازجمله ریفاتر که معنای متن راحاصل دریافت هاوانتظارات خواننده می داند و یاکوبسن ،عوامل سازنده پیام راکه دربردارنده متن هم هست شامل:گوینده،مخاطب،موضوع ،پیام،مجرای ارتباط ورمز می داند،وی این اجزا را پردازنده نقش های شش گانه زبان (عاطفی،ترغیبی ،ارجاعی، فرازبانی، همدلی وادبی) می شمارد هدف مقاله آن است که نشان دهد الگوی ساختارگرای ریفاترو یاکوبسن درتحلیل شعر((مسافر)) تاچه اندازه به خوانش خلاق شعرمنتهی می گردد. بخش اول این مقاله، به معرفی رویکرد نظری ریفاتر وسپس برمبنای آن به خوانش شعر((مسافر)) می پردازد. ودربخش دوم نیز،الگوی ارتباط یاکوبسن را طرح وبرمبنای آن پیام های متن را مشخص می کند. نتیجه پژوهش بیانگراین نکته است که اگرچه هردوالگو به دریافت ها وبرداشت های مشابهی منتهی می شوند، الگوی ریفاترکارآمدتروگسترش پذیرتر به نظرمی رسد
بررسی نقش موسیقایی قافیه در غزل «محمد علی بهمنی» با رویکردی ساختارگرایانه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
49 - 60
حوزه های تخصصی:
توجه به موارد مختلف موسیقی شعر (وزن، قافیه و ردیف) در دریافت معانی و حس گوینده در بیان عواطف خود بسیار مؤثر است، به-ویژه وقتی شاعر این موضوع را با قافیه در شعر مطرح می کند؛ قافیه را می توان مهم ترین جلوه گاه موسیقی کناری و اوج هنرنمایی شاعر در آن دانست. محمدعلی بهمنی شاعری غزل سرا شناخته شده است و با توجه به ویژگی غزل هایش در جایگاه غزل نو، مبتکر قافیه هایی است که از واژه های متداول امروزی و در عین حال گوشنواز و در ارتباط با سایر تناسب ها و صنایع غزلش پدید آمده است. در این تحقیق، سعی شده است تا این نوآوری را در غزل با بررسی نقش قافیه و تناسب آوایی آن با حروف بیت، تأثیر حروف قافیه در القای عاطفه مورد نظر شاعر، موسیقی قافیه و تأثیر قافیه در تشخص لفظی و معنایی مفهوم مورد نظر شاعر، با رویکردی ساختارگرایانه نشان دهد.
ساختار رمانس های منثور فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۳۹۹شماره ۸۶
29 - 53
حوزه های تخصصی:
در میان متون ادب فارسی، هفت رمانس منثور وجود دارد که مربوط به دوره های مختلف تاریخی است. اختلاف زمانی در روایت هر رمانس، حجم زیاد و نیز گستردگی جغرافیایی این متون، روساخت آن ها را متنوع ساخته است؛ این تنوع و تفاوت در شیوه روایت رمانس ها، ارتباط تنگاتنگی با تحوّلات فکری و فرهنگی در جامعه ایران داشته، با این حال، الگویی ثابت در ساختار اسطوره ای رمانس ها حفظ شده است. در این مقاله براساس الگوی ساختارگرایی لوی استروس، کمینه های روایی رمانس های منثور فارسی را استخراج و ساختار آن ها را بررسی کرده ایم. یافته های پژوهش نشان می دهدکه ساختار اصلی این متون مبتنی بر آیین پاگشایی یا آشناسازی قهرمانی است. قهرمان با انگیزه ای که عموماً جست وجوی معشوق است، از خانه دور می شود و سفری طولانی با تحمل انواع سختی ها در پیش می گیرد؛ آزمون هایی دشوار از سر می گذراند و درنهایت با پیروزی بر دشمنان و به دست آوردن خواسته به خانه برمی گردد. با بررسی تطبیقی داستان ها می توان ژرف ساخت مشترک آن ها را که میل به جاودانگی و کمال است، بازیابی کرد.
تکنیک های روایی: رویکردی ساختارگرایانه به صنوبر و زن خفته شهریار مندنی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
317 - 338
حوزه های تخصصی:
شهریار مندنی پور، از نویسندگان صاحب سبک معاصر ایران است که با توانایی شگفت انگیزش در بهره گیری از زبان، تحول تازه ای در داستان کوتاه نویسی ایران ایجاد کرده است. مندنی پور با شکستن هنجارهای رایج روایتگری و به کارگیری تکنیک های نو و بدیع روایی، جریان تازه ای آفریده است که وی را از هم نسلانش متمایز می کند. این پژوهش، تلاشی برای یافتن و نقد و تحلیل این تکنیک ها و نمایاندن نقش و اهمیت آن ها در یکی از داستان های مندنی پور است. در این پژوهش، داستان «صنوبر و زن خفته» از مجموعه آبی ماورای بحار (1382) با رویکردی ساختارگرایانه مطالعه و چهار تکنیک روایی «تصویرسازی»، «چندصدایی»، «کنایه» و «بازگشت به گذشته» بررسی می شود. این اثر پس از وقایع یازدهم سپتامبر و در پیوند با حوادث مربوط به آن نوشته شده و وجوه گوناگون این فاجعه بزرگ و تأثیر آن در زندگی شخصی و اجتماعی گروه های مختلف جامعه را کاویده است.
شرح چیستی ساختارگرایی با اتکا به آرای سوسور، لوی استروس و پراپ، و واکاوی ردپای تفکر ساختارگرا در نظریه های معاصر ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۳ پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲
551 - 567
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو جستاری است نظری در باب پارادایم فکری «ساختارگرایی» به مثابه ی یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین جنبش-های فکری قرن بیستم میلادی که حتی امروز نیز بسیاری از پژوهش ها در حوزه های مختلف علم متأثر از بنیان های فکری آن صورت می گیرد. این نوشتار به دو بخش اصلی تقسیم می شود؛ در بخش اول پس از بیان زمینه ی تاریخی شکل گیری ساختارگرایی، برخی از اساسی ترین ریشه های نظری و بنیان های فکری آن را با اتکا به آرای فردینان دو سوسور، کلود لوی استروس و ولادیمیر پراپ در حوزه های زبان شناسی، انسان شناسی، و حکایت شناسی به اختصار مرور می کنیم. مهم ترین این بنیان ها عبارتند از علم گرایی، تحقق گرایی، تقلیل گرایی، و نیز ذره نگری و کل نگری توامان. پرسش اصلی این است که این اصول و بنیان های فکری چگونه در نظریه های مطرح شده در خصوص ترجمه ظهور و بروز داشته اند. در بخش دوم به ارتباط بین ساختارگرایی از یک سو و ترجمه، تعادل، و ترجمه(نا)پذیری از سوی دیگر می پردازیم و رد پای این الگوی فکری را در آرای دو تن از برجسته ترین نظریه پرداز ان معاصر در مطالعات ترجمه (کتفورد و نایدا) بررسی می کنیم.
تأثیر رویکرد ساختارگرایی بر یادگیری دانش آموزان با تاکید بر حیطه ی درک مفهومی درس زیست شناسی
حوزه های تخصصی:
به کارگیری روش های فعال تدریس، یادگیری را به یک جریان دو سویه تبدیل می نماید و سبب تقویت مهارت های دانش آموزان می شود، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر روش تدریس با رویکرد ساختارگرایی بر میزان یادگیری، با تاکید بر حیطه ی درک مفهومی مبحث قلب درس زیست شناسی پایه دهم، دانش آموزان دختر شهرستان خاش است. روش این پژوهش طرح نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل همه ی دانش آموزان پایه دهم مدارس دخترانه ی شهرستان خاش در سال تحصیلی 1396-1395 است. برای جمع آوری اطلاعات و مبانی نظری از روش اسنادی و برای ارزیابی فرضیه ها از روش پرسشنامه (آزمون کتبی محقق ساخته ) استفاده شد. برای روایی آزمون ها از روایی صوری و محتوایی (نظر متخصصان) و برای بررسی پایایی آزمون ها، از روش کودر-ریچاردسون KR20 استفاده شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج آزمون های پیشرفت تحصیلی گروه آزمایش نسبت به گروه گواه تفاوت معناداری نشان داد. همچنین خرده مقیاس درک مفهومی دانش آموزان گروه آزمایش پیشرفت بهتری نشان دادند. این نتایج نقش و اهمیت روش های فعال تدریس در یادگیری را نشان می دهد.
بررسی تقابل دوگانه نمادها در اسطوره زروان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
113 - 124
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایان به اصطلاح تقابل دوگانه توجه بسیاری نشان داده اند. تقابل دوگانه به این معنا است که تضاد و تقابلی در میان بسیاری از عناصر و پدیده ها وجود دارد؛ بنابراین، ذهن انسان برای شناخت پدیده ها به نشانه های متضاد متوسل می شود. این مفهوم در شناخت اساطیر و پدیده های رمزآلود و نمادین مؤثر است. آثار باستانی لرستان با محوریت زروان، به سبب منشأ رازآلود مذهبی شان، سرشار از نشانه ها و نمادهای تقابلی است. در این مقاله، با روش توصیفی تحلیلی کوشش شده است تقابل های دوگانه در نقش مایه هایی از زروان لرستان بررسی شوند. آیین زروانی بر دوگانه پرستی تکیه دارد؛ بنابراین، زروان هم مرد و هم زن است و این می تواند به انیما و انیموس اشاره داشته باشد. اهورامزدا همراه با نیروهایش در سمت راست زروان و اهریمن نیز با نیروهایش در سمت چپ زروان قرار گرفته اند. نمادهای اهورایی به صورت جوانان، گل و روباه و نمادهای اهریمنی به صورت پیران، نوزادان و مار کبری وجود دارد. بیشتر این تقابل ها در پیشبرد اهداف مذهبی به کار گرفته شده اند.
بررسی و تحلیل تأثیر و کاربست رویکردهای غربی در خوانش متن دینی در اندیشه ی محمد ارکون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۸
114 - 140
حوزه های تخصصی:
محمد ارکون (۱۹۲۸-۲۰۱۰م) روشنفکر مسلمان، با هدف بازنگری و دگردیسی در فهم متن دینی و ارائه ی راهکارهایی برای برون رفت از انحطاط تمدن اسلامی، پروژه های «نقد عقل اسلامی»، «اسلام شناسی کاربردی» و سرانجام، طرح «عقل سنجش گرای آینده نگر» را مطرح کرد. طرح واره ی اصلی وی، همان نقد عقل اسلامی است؛ اما روش شناسی رسیدن بدان، اسلام شناسی کاربردی است. پروژه های ارکون یکی از نخستین پروژه های جهان اسلام-عرب است که براساس رویکردهای جدید غربی، به خوانش متن دینی پرداخته اند.روش تحقیق و پرسش ها: این مقاله با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی تأثیر و کاربست رویکردهای غربی در خوانش متن دینی در اندیشه ی محمد ارکون می پردازد. پرسش های مدنظر این پژوهش عبارت اند از: مهم ترین رویکردهای کاربردی ارکون برای خوانش متن دینی چیست؟ هدف ارکون از کاربست رویکردهای مختلف غربی برای خوانش متن دینی چیست؟ رویکردهای موردتوجه ارکون در پروژه اسلام شناسی کاربردی چیست؟از اهداف این پژوهش، بررسی رویکردهای غربی موردتوجه ارکون در زمینه ی خوانش متن دینی و بررسی تأثیر و کاربست مصداقی رویکردهای غربی در پروژه ی اسلام شناسی کاربردی ارکون است.یافته ها: پروژه های ارکون، به ویژه اسلام شناسی کاربردی، دربرگیرنده ی مجموعه ای از رویکردهایی همچون ساختارگرایی، تبارشناسی، پساساختارگرایی، هرمنوتیک و... است. اهداف وی از کاربست رویکردهای مختلف غربی عبارت اند از: ارائه ی یک روش شناسی فعال و توانا در زمینه ی خوانش انتقادی متن دینی، گسست قطعی از نگاه جزم گرایانه و شرق شناسانه و جایگزین سازی این مطالعات با مطالعات مبتنی بر روش های پوزیتیویستی و فیلولوژی سنتی.ازمیان همه ی رویکردهای کاربردی ارکون در زمینه ی خوانش متن دینی، سه رویکرد نمود بسیاری در اندیشه ها و پروژه های وی دارند: نخست، رویکرد زبانی-نشانه شناسی برای بررسی عصرتأسیسی؛ دوم، رویکرد دیرینه شناسی فوکویی برای خوانش اندیشه ی مدرن معاصر اسلام-عرب؛ سوم، تحلیل تاریخی-جامعه شناسی برای مطالعه ی اسلام (به مثابه ی یک پدیده ی اجتماعی) و رویدادهای تاریخ اسلام پس از پیامبر(ص).
بازنمایی یا بازساخت تطوّر ساختاری شخصیت جنید بغدادی در برخی آثار عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان عارفان شهیر تاریخ اسلامی، نام ابوالقاسم جنید بغدادی کم همتاست. او به اعتبار درجات بالای سلوک، تحسین و تأیید معاصرانش و البته کرامات و عبارات لطیفی که از او نقل شده، جایگاه ممتازی دارد. عمده آشنایی مخاطبان فارسی زبان در عصر حاضر، تنها با توجه به ذکر وی در تذکرهالاولیای عطار است؛ با این حال بررسی ها نشان می دهد که بسیاری از آثار عرفانی و تذکره های دیگر نیز، توجه ویژه ای به این شخصیت داشته اند. بررسی های بیشتر، گویای این موضوع است که در بسیاری از تذکره ها و آثار عرفانی، سخن از یک جنید واحد نمی شود، بلکه در ادوار مختلف و زیر قلم آفریننده نویسندگان، معرفی و تشریح شخصیت جنید تفاوت هایی پیدا کرده است. مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی می کوشد شکل ساختاری پنهان این روایات گوناگون درباره این عارف را بررسی و تبیین نماید. نتایج نشان می دهد که تنها با در نظر گرفتن و کنار هم قرار دادنِ این آثار متفاوت، می توان به شکل ساختاری، سیمای واحدی از جنید رصد کرد. هرچند سلایق نویسندگان بنا بر دلایل مختلف، یکسان نیست، اما گویی به تدریج در متون آنها، سیمای جنید، کمالی مجزّا بیش از آنچه این عارف شهیر در زمان حیات واقعی اش تجربه کرده، یافته است.
بررسی حکایت های عرفانی مقامات حمیدی با دید ساختارگرایی (مطالعه موردی: حکایت های جنون، در آداب سفر، در تصوف، در عشق)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
153 - 161
حوزه های تخصصی:
مأموریت ساختارگرایی در حوزه ادبیات، تجزیه وتحلیل نوشته، تفکیک آثار و انواع ادبی، بررسی مؤلفه های بیرونی تأثیرگذار در ظهور یک ژانر هنری است. طرفداران این مکتب قواعدی برای تشریع آثار نویسندگان معرفی کرده اند که جنبه های زیباشناختی یک اثر را معرفی کرده و نوشته را در مقام مقایسه با سایر آثار قرار می دهد و ضمن تسهیل نقد و ارزشیابی اثر، میزان توانمندی آفریننده آن را معلوم می سازد. در میان آثار ادبی نوع سنتی آن به دلیل پیچیدگی های معنایی بیشتر از نوشته های معاصر نیاز به این نوع بررسی ها دارد. این نوشته چهار مقامه عرفانی (در جنون، در عشق، در آداب سفر و در تصوف) را بر اساس قواعد ساختارگرایی مورد بررسی قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که درونمایه این اثر ادبی همواره پند و اندرز اخلاقی- عرفانی بوده است. نویسنده این اثر در لغت پردازی و ترکیب سازی از هیچ کوششی فروگذاری نکرده و آغاز و پایان یکنواخت مقامات را بدون سکته و آسیب به پایان برده است. قاضی حمیدالدین بنای تعلیم در نیت داشته و از نظر شکلی از کاربرد سجع و استفاده از الفاظ فصیح و بلیغ عربی و فارسی غفلت نکرده و در تضمین و درج اشعار شعرای فارسی و تازی هنرمندی نشان داده است.
تحلیل ساختاری شعر جاهلی از دیدگاه کمال ابودیب (نقد و ارزیابی کتاب الروی المقنعه)
حوزه های تخصصی:
رویکرد ساختارگرایی در مطالعات ادبی ازجمله رویکردهایی است که در طول یک قرن اخیر به شدت مورد توجه صاحبنظران و ناقدان قرار گرفته و سعی شده است بسیاری از آثار ادبی بر این اساس تحلیل و بررسی شود. کتاب الرؤی المقنعه؛ نحو منهج بنیوی فی دراسه الشعر الجاهلی یکی از آثار ارزنده ناقد برجسته معاصر عرب، کمال ابودیب است. او تلاش کرده در این کتاب، با الهام از رویکردهای مطرح نقد ادبی در غرب و با محوریت ساختارگرایی، با شیوه ای جدید به تحلیل و بررسی شعر جاهلی بپردازد و با انتقاد از دیدگاه های سنتی و کلیشه ای درباره شعر جاهلی، طرحی نو دراندازد. در این مقاله تلاش کرده ایم با رویکرد توصیفی تحلیلی و انتقادی به نقد و بررسی این اثر بپردازیم. نتایج این پژوهش نشان می دهد که رویکرد حاکم بر این کتاب چندان هم ساختارگرایانه نیست و بیشتر پساساختارگرایانه است. علی رغم تحلیل های ارزنده و نکته سنجی های موشکافانه درباره رمزها و پیام های نهفته در شعر جاهلی، استفاده از رویکردهای مختلف در تحلیل، حجم زیاد صفحات کتاب، توضیحات مفصل نویسنده، استفاده از جدول ها و نمودارهای پیچیده و به کارگیری علائم اختصاری که برخی ابداعی خود اوست، کتاب را تا حد زیادی کسل کننده و فهم مطالب آن را دشوار ساخته است. البته این نقص ها از ارزش علمی و پژوهشی کتاب نمی کاهد و باید آن را جزو تلاش های ارزنده در راستای تحلیل شعر کهن عربی بر مبنای رویکردهای نوین نقد ادبی دانست.
تأملی تعلیمی-روان شناختی بر داستان پادشاه و کنیزک مثنوی در بستر قواعد ساختارگرایی
حوزه های تخصصی:
داستان، بازنمایی از زندگی انسانی است که خواننده تلاش می کند؛ خود را در آن بیابد، خود را به آن برساند و یا خود را از آن دور سازد. در درون خود رمزها و رازهایی دارد که اگر خوب بازگشایی شود ترجمه هر کدام از آن ها، زندگی بشریت را خوب معنی می کند، و تعلیم هر یک، برگی بر باروری آن می افزاید. این نوشته می خواهد؛ داستان پادشاه و کنیزک مثنوی معنوی را رمزگشایی کند. با استفاده از قواعد ساختار گرایی آن را بشکافد و با اراده تعلیمی و آموزشی، شکل و محتوای آن را تبیین و توضیح دهد. ایضاح صحنه های مختلف داستان، آشنایی با مزه تلخ و شیرین روان شناختی آن بر زاویه دید مخاطب قدرت و دقت خواهد بخشید. در مجموع نوشته هایی که در مورد این داستان ملاحظه شد، به نظر می رسد با این شیوه و فرایند، تحقیقی درباره آن صورت نگرفته باشد، امید است مقبول نظر استادان و مورد استفاده پژوهندگان قرار گیرد.
بررسی تقابل های دوگانه در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنها از راه تقابل است که روایت ایجاد می شود و از همین رو باید شخصیت ها و کنش های آنان را در تقابل های دوتایی بررسی کرد تا بتوان هدف از روایت را دریافت. ساختارهای دوگانه و تقابلی, اعم از تقابل های خیر و شر، نیک و بد و...، ساختارهای مفهومی هستند که در کل گفتمان ادبیات فارسی مشاهده می شود. یکی از این ساختارهای مفهومی دوگانه، تقابل زندگی فقیر و غنی است که در آثار هوشنگ مرادی کرمانی و رولد دال به عنوان بن مایه ای مشترک خود را به خوبی نشان می دهد و بیانگر این مسئله هستند که طبقه ی فقیر با دیدن وضع رفاه طبقه ی ثروتمند، برای رهایی خود از فقر و تهیدستی تلاش می کند، اما درنهایت چندان موفق به تغییر شرایط زندگی خود نمی شود. از دیگر ویژگی های مشترک این دو نویسنده، اِعمال زور، خشونت و لحن توهین آمیز طبقه ی ثروتمند و مظلوم ماندن طبقه ی تهی دست جامعه است. بررسی تقابل ها و تحلیل رابطه ی آن ها در داستان های مرادی کرمانی و رولد دال نشان می دهد که پیامد مشترک فقر در ایران و جامعه ی انگلستان، کار اجباری کودکان و روبروشدن آن ها با واقعیت های زندگی است. پژوهش پیشِ رو بر آن است تا با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع اِسنادی کتابخانه ای، ساختارهای مفهومی تقابل های دوگانه را در سه اثر هوشنگ مرادی کرمانی ( قصه های مجید، بچه های قالیباف خانه و شما که غریبه نیستید ) و سه اثر رولد دال ( چارلی و کارخانه ی شکلات سازی، آقای روباه شگفت انگیز و دنی؛ قهرمان جهان) استخراج کند و سپس به مقابله ی این آثار بپردازد.
پژوهش معناشناختی درب چوبی منسوب به خواجه مرجان بن عبدالله ( 8ه.ق/ 14 م)، براساس آرای کلود لوی استراوس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال سوم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۱۱
19 - 27
حوزه های تخصصی:
درب چوبی منسوب به خواجه مرجان بن عبدالله، متعلق به قرن هشتم هجری قمری، مقارن با فرمانروایی شیخ اویس، دومین سلطان جلایری است. این درب که فاقد شناسنامه اطلاعاتی است، اکنون در موزه ی ملی ایران نگهداری می شود. جلوه های آفرینش این درب با تسلسلی از تقابل ها و به مدد انعکاس جوهره ناب اشکال هندسی و بسط مفاهیمی نمادین چون صلیب شکسته و نوشتار ( مُسَبِّبَ الاَسبابِ وَ یا مُفَتِّحَ الاَبوابِ)، شکل گرفته است. در این جستار برآنیم تا با تحلیل ساختاری اثر مبتنی بر آراء کلود لوی استراوس، انسان شناس و ساختارگرای فرانسوی (1908-2009)، لایه های درونی و حقایق پنهان این اثر را رمزگشایی نماییم. این پژوهش که با هدف معناشناسی عناصر نمادین صورت پذیرفته درپی پاسخگویی به این پرسش ها است: الگوهای بصری و مفهومی در اثر چگونه تبیین می شود؟ رابطه معنادار نقش صلیب شکسته با درب چوبی منسوب به خواجه مرجان بن عبدالله چیست؟ روش تحقیق پژوهش، توصیفی-تاریخی و تحلیلی است و گردآوری مطالب به شیوه ی کتابخانه ای است. مهم ترین یافته ی این پژوهش این است که خالق درب چوبی منسوب به خواجه مرجان بن عبدالله، از طریق ایجاد هماهنگی میان مؤلفه های غیرزبانی (فرم) و ساختار زبانی (نوشتار) کلیتی واحد آفرید تا مخاطب ضمن تلاش برای روزی حلال به ساحتی متعالی گام نهد.