زبان فارسی و گویش های ایرانی
زبان فارسی و گویش های ایرانی سال پنجم بهار و تابستان 1399 شماره 1 (شماره 9) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به طرح شواهد در حمایت از فرضیه فاعل در درون گروه فعلی زبان گیلکی در چارچوب برنامه کمینه گرا می پردازد. داده های این پژوهش کیفی است و از شمّ زبانی نگارندگان و متون گفتاری و نوشتاری جمع آوری شده اند. گرچه گونه توصیف و تحلیل شده در مرکز و غرب استان گیلان رایج است اما به نظر می رسد نتایج این پژوهش به سایر گونه های گیلکی نیز تعمیم پذیر باشد. در این مقاله با طرح شواهدی مانند سور شناور،محدودیت ساخت همپایه، اصطلاح پاره ها و ارتقا، به تعیین جایگاه موضوع بیرونی (فاعل) پرداختیم و نشان دادیم که داده های زبانی گیلکی، فرضیه فاعل در درون گروه فعلی را تأیید می کند. تمام شواهد مؤید آن است که در زبان گیلکی، فاعل در جایگاه مشخصگر گروه فعلی اشتقاق درپایه می یابد، و سپس برای ارضای اصل فرافکنی گسترده از جایگاه مشخصگر گروه فعلی (Spec VP) به جایگاه مشخصگر گروه تصریفی (Spec IP) حرکت می کند. به بیانی دیگر، داده ها نشان می دهند که فاعل به همراه سایر موضوع های فعل در درون گروه فعلی تولید می شود و موضوع بیرونیِ واقع در جایگاه مشخصگر گروه تصریفی، یک فاعل اشتقاقی است.
نظام حالت دهی و مطابقه الگوی کُناییِ زبان آرانی در چارچوب برنامه کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرانی از گویش های مرکزی ایران است که نیای آن مشخص نیست، اما به زبان پارتی، نزدیک تر است و زمانی در مناطق گسترده ای از ایران به کار می رفت، اما امروزه تنها محدود به شهر آران و بیدگل، در شمال شرقی استان اصفهان است. در بررسی و استخراج الگوی کنایی این زبان، جملات و داده ها به شیوه میدانی و گفت و گو و مصاحبه حضوری با 20 گویشور جمع آوری شده، و در موارد معدودی از پرسش نامه، و همچنین از مجموعه کتاب هایی که جملات این زبان را گردآوری کرده اند استفاده شده است. نتایج نشان داد زبان آرانی از الگوی کنایی گسسته پیروی می کند. بندهای دارای ستاک فعل متعدیِ زمان حال در این زبان، الگوی فاعلی- مفعولی، و بندهای دارای ستاک فعل متعدی گذشته از الگوی کنایی- مطلق تبعیت می کنند. همچنین فعل بند متعدی با مفعول ارجاع متقابل ندارد، بلکه در قالب سوم شخص مفرد ظاهر می شود. حالت کنایی فاعل به صورت ذاتی و مشروط به شرایط خاص اعطا می شود و با واژه بست مضاعف ساز بازنمایی می شود. در بندهای دارای فعل مرکب، میزبانِ واژه بست، بخش غیرفعلی است.
رکن های پنج هجایی در عروض عربی و فارسی و کارکرد آنها در عروض فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین رکن های عروضی و نحوه رکن بندی وزن ها، علاوه بر تأثیر در آموزش عروض، نقش مهمی در تعیین خانواده های وزنی و طبقه بندی آن ها دارد. آشفتگی در تعیین رکن ها منجر به آشفتگی علم عروض و دشواری آموزش آن می شود. همچنین ساماندهی ارکان باعث تسهیل آموزش عروض و سامان دادن طبقه بندی اوزان می گردد. یکی از مباحث مهم عروض فارسی، پذیرش یا نپذیرفتن رکن های پنج هایی و تعیین این ارکان است. در این مقاله، پس از بررسی رکن های پنج هایی در عروض عربی و تأثیر آن در عروض سنتی فارسی، آرای مشهورترین عروضیان معاصر؛ پرویز ناتل خانلری، مسعود فرزاد، الول ساتن، وحیدیان کامیار، سیروس شمیسا و ابوالحسن نجفی را نقد و بررسی کرده ایم. سپس با ذکر دلایلی مبتنی بر شواهد شعری، تأکید کرده ایم که بهره گرفتن از رکن های پنج هجایی کمک شایانی به تسهیل آموزش عروض و طبقه بندی اوزان فارسی می کند و ساماندهی این رکن ها، یکی از خلأهای مهم عروض فارسی را پر می کند. در این نوشته بر ضرورت استفاده از رکن های پنج هجایی تأکید شده و به رابطه میان ارکان پنج هجایی و وزن دوری نیز پرداخته شده است.
بررسی واجی فرآیندهای تجویدی در قرآن کریم در چارچوب واجشناسی آزمایشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به شیوه آزمایشگاهی به بررسی ویژگی های واج شناختی فرایندهای اظهار، ادغام، اقلاب و اخفا مطابق با تعاریف مطرح در علم تجوید پرداختیم. پس، پیکره صوتی قرائت های 12 قاری (3 عرب و 9 ایرانی) که آیه های هدف پژوهش را به دو سبک تحقیق (سرعت آهسته) و ترتیل (سرعت متوسط) تلاوت کرده بودند، جمع آوری شد. کلمات هدف در هر آیه کلماتی بودند که در آنها همخوان خیشومی لثوی /n/ (نون ساکن) در جایگاه پایانی کلمه و در مرز بین دو کلمه در مجاورت آواهای حلقی (اظهار)، آواهای یرملون (ادغام)، انفجاری لبی (اقلاب) و همچنین آواهایی غیر از این سه دسته (اخفا) قرار داشت. نتایج حاصل از تحلیل آوایی داده ها در دو بُعد فرکانس و زمان موج صوتی نشان داد که در دو فرایند ادغام و اقلاب یک اتفاق واجی روی می دهد. به این صورت که /n/ با محل تولید و نحوه تولید بافت همخوانی مجاور همگون می شود درحالی که مشخصه ]+خیشومی[ خود را همچنان حفظ می کند. /n/ در اظهار، در مجاورت آواهای حلقی و چاکنایی، تولیدی به صورت گونه اصلی خود یعنی خیشومی لثوی دارد و در اخفا تظاهر آوایی ندارد و فقط از طریق خیشومی شدگی واکه پیش از آن قابل تشخیص است. یافته های واج شناختی این پژوهش به طور کلی نشان می دهد که در طبقه بندی ارائه شده از فرایندهای واجی در علم تجوید باید تجدید نظر صورت گیرد.
تفاوت های زبانی گونه نوشتار ادبی با گونه نوشتار معیار برای آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با هدف شناخت تفاوت های دو گونه زبانی معیار و ادبی، ابتدا براساس تحلیل مقابله ای کتاب های دستور زبان آثار ادبی با کتاب های دستور زبان معیار، تفاوت های این دو گونه را استخراج و سپس براساس میزان فراگیر بودن آنها در آثار ادبی، تفاوت های زبانی کمتر رایج را به شش دسته تقسیم کردیم. سپس براساس نظریه تداخل و همچنین بر مبنای پیروی از اصول علم نحو، تفاوت های زبانی رایج تر را در سه دسته طبقه بندی نمودیم: 1. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر یکسان نسبت به زبان معیار با کارکرد متفاوت 2. مؤلفه های گونه ادبی با ظاهر متفاوت نسبت به زبان معیار با کارکرد یکسان 3. حذف یا جا به جایی ارکان جمله. پس از معرفی، نمونه ای ادبی در 12 حوزه زبانی نظام آوایی، اسم، صفت، عدد، ضمیر، موصول، فعل، قید، حروف، اصوات، واژه سازی و جمله، ارائه دادیم. در پایان معلوم شد که تفاوت های زبانی رایج تر، برای آموزش به غیرفارسی زبانان ضروری تر و در عین حال دشوارترند و گروه کمتر رایج اهمیت آموزشی کمتری دارند ولی فراگیری آنها راحت تر است.
مقایسه کلیشه های جنسیتی در داستان های کودکان گروه سنی «الف» و «ب» از منظر زبان شناسی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیشه های جنسیتی را می توان از مفاهیم برجسته در حوزه جامعه شناسی زبان به شمار آورد. این کلیشه ها در همه سطوح زبانی، ازجمله ادبیات کودک یافت می شوند و در بازتولید زبان جنسیت زده و گفتمان مردسالار نقش به سزایی دارند. پژوهش حاضر به بررسی این کلیشه ها در مجموع چهل داستان کودک در گروه سنی «الف» و «ب» پرداخته و درصدد است تا با روشی توصیفی-تحلیلی در چارچوب زبان شناسی فرهنگی میزان و نوع کلیشه های رایج در دو گروه را با یکدیگر مقایسه کند و در ادامه تفسیری زبانی و فرهنگی از این کلیشه ها ارائه دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اگرچه در لایه های آشکار و روبنایی زبانی از میزان کلیشه های جنسیتی در داستان های کودکان کاسته شده است لیکن گفتمان مردسالار در سطح ژرف ساخت داستان های کودکان هم چنان حضوری پررنگ داشته و ارزش ها و ملاک های مربوط را از طریق ارائه چارچوب ها و نقش های جنسیت زده در زبان رمزگذاری کرده و به مخاطب القا می کند.
نقش دلالت زمانی در تبیین کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش در جست وجوی تبیینی یکدست برای تمامی کاربردهای حال التزامی در زبان فارسی معاصر، ابتدا با اتکا به پیکره ای با حدود ۳۰۰۰ جمله حال التزامی، استخراج و دسته بندی شده است. در جملات ساده و در بندهای موصولی، عامل التزامی ساز عموماً معنایی است. عامل التزامی ساز در بندهای متممی و بندهای قیدی، به ترتیب فعل جمله اصلی و حرف ربط است. در ادامه با استفاده از رویکرد کامری و تمایز سه شقی زمان گفتار، زمان رویداد و زمان مرجع نشان دادیم که حال التزامی دارای زمان نسبی (مقابل زمان مطلق) است. همچنین با اتخاذ رویکرد درزی و کواک در تبیین کاربردهای التزامی در بندهای متممی، به بررسی کاربردهای این وجه در جملات ساده و بندهای موصولی و قیدی جملات مرکب پرداخته ایم. نتیجه اینکه زمان مرجع در جملات ساده و بندهای موصولی برابر با زمان گفتار است؛ طوری که این افعال لزوماً به حال یا آینده اشاره دارند. در بندهای متممی فعل بند اصلی، زمان مرجع فعل التزامی است. زمان مرجع در بندهای قیدی بسته به نوع حرف ربط، ممکن است برابر با زمان گفتار یا زمان فعل اصلی باشد. چه زمان مرجع، برابر با زمان گفتار باشد و چه برابر با زمان فعل اصلی باشد، در هر صورت فعل التزامی دارای «زمان نسبی غیرگذشته» است.
وام واژه های روسی در گویش گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وام گیری پدیده ای است جهانی و چنانچه کنترل شده باشد، موجب غنای زبان مقصد می شود. میان سرزمین های گیلان و روسیه همواره روابط زبانی گسترده ای وجود داشته و شاهد واژه های فراوانی هستیم که به واسطه همجواری و سال ها روابط فرهنگی، سیاسی، نظامی، تجاری و ... از زبان روسی وارد گویش گیلکی شدند، درحالی که نشانی از آنها در زبان فارسی معیار و دیگر گویش های ایرانی نیست. در این مقاله، با تکیه بر واژه نامه های گیلکی فهرستی از وام واژه های روسی تهیه و آنها را در دو دسته طبقه بندی کرده ایم: وام واژه های روسی مشترک در فارسی و دیگر گویش ها؛ وام واژه هایی که تنها وارد زبان گیلکی شدند. در مقابل هر وام واژه معادل روسی آن را ذکر و تلفظش را آوانویسی و تغییرات معنایی، آوایی و صرفی واژه ها را پس از ورود به زبان مقصد بررسی می کنیم. هدف از این تحقیق معرفی و تدقیق ویژگی های کلی روند وام گیری در گیلکی است. با بررسی وام واژه ها به این نتیجه می رسیم که وام گیری غالباً از نوع واژگانی است و وام واژه ها بیشتر در گستره زندگی روزمره اهالی گیلان به چشم می خورند و در اغلب موارد دچار دگرگونی شدید معنایی نشدند.
تصحیح انتقادی و ترجمه چهار غزل اوحدی مراغه ای به گویش اصفهانیِ قرن هفتم و هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دیوان اوحدی مراغه ای چهار غزل به گویش قدیم مردم اصفهان دیده می شود که در نسخه های خطی، کاستی ها و تصرفات فراوانی بدان ها راه یافته است، به گونه ای که گاهی برخی واژه ها حتی در دو دست نویس هم یکسان نیست، و متن های چاپی دیوان اوحدی نیز وضعیت مناسب تری ندارد. اگرچه ادیب طوسی به سال 1342 خورشیدی، سه غزل از این چهار غزل را در مقاله ای تصحیح، برگردان به فارسی و آوانگاری، و تا حدی اشکالات این سه غزل را برطرف کرده است، اما کار او نیز خالی از اشکال نیست و کاستی هایی دارد. از این روی، تصحیح و گزارش دوباره این سه غزل، و البته غزلی که وی بدان نپرداخته است، بایسته می نماید. در این جستار، پس از مقدمه و بیانِ پیشینه پژوهش و معرفی نسخه ها و متن های دسترس، همه غزل های گویشی اوحدی مراغه ای تصحیحِ انتقادی، گزارش و در صورت لزوم حرکت گذاری یا آوانگاری گردیده است. نیز از برخی کاستی های مقاله ادیب طوسی، در گزارش ابیات سخن رفته است.
گویش سنجی رایانشیِ تنوعاتِ آوایی گویش تالشی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش سنجی، گرایشی نوین و برآمده از گویش شناسی کلاسیک است که در آن تفاوت ها و تمایزات گویش های یک ناحیه به صورت آماری محاسبه و با نقشه ها و اطلس های گویشی بازنمایی می شود. در پژوهش حاضر کوشیده ایم براساس روش تحلیل انبوهه داده های گویشی و با بهره گیری از بسته نرم افزاری گویش سنجی و نقشه نگاری RuG/L04، چشم اندازی از تنوعات آوایی زبان تالشی را ارائه دهیم. جامعه آماری این پژوهش ساکنان آبادی های تالش زبان 5 شهرستان تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و شفت است. از هر شهرستان 10 روستایِ بالای 100 خانوار انتخاب، و روستای تالش زبان «عنبران» از شهرستان نمین استان اردبیل نیز اضافه شد و جمع روستاها به 51 رسید. از هر روستا سه گویشور در رده سنی نوجوان، میان سال و سالمند انتخاب، و با آنها مصاحبه حضوری انجام شد. ابزار پژوهش، از پرسشنامه های زبانی سُوادِش و لایپزیک بود که مشتمل بر 65 واژه در 10 مقوله واژگانی بود. نتایج پژوهش نشان داد که در تمام گونه های تالشی تشابهات و تنوعات آوایی وجود دارد که در حوزه های تناوب آوایی و تنوعات در همخوان ها و واکه ها بررسی گردید.
گزینش واژگانی، رهیافتی به تحلیل شخصیّت قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر واژه با تکیه بر دو اصل گزینش و ترکیب، مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی ویژه ای می یابد و خواننده با شناخت واژه ها علاوه بر دریافت متن، شاعر را نیز می شناسد. در مقاله حاضر مشخصه های معنایی-زبانی و کنش های مفهومی-شناختی واژه ها در اشعار قیصر امین پور به عنوان یکی از نمودهای شخصیّتی با تکیه بر جدول تیپ های پنج گانه دانیل ناتل بررسی شد و براساس نتایچ تحقیق، شخصیّت قیصر در اشعارش چند بُعدی است. او در تنفس صبح به سبب ویژگی هایی چون زودجوشی، پرشوری، هیجانی، شخصیّت برونگرا دارد. در آینه های ناگهان به خاطر کمال گرایی، سازمان یافتگی ذهنی، هدفمندی و واکنش های اجتماعی، شخصیّت دور اندیش دارد. در گل ها همه آفتابگردانند ، خلاقیت، تخیّل قوی، اعتقاد به ماوراءالطبیعه، علاقه مندی به گرایش های عرفانی و هنری او را واجد شخصیّت گشوده ذهن کرده و ویژگی های بیزاری از رنج های اجتماعی، عشق ورزی و مهربانی، شکیبایی، شیفتگی به فضایل اخلاقی در دستور زبان عشق ، شخصیّت او را درونگرا و سازگار نموده است.
بررسی تاریخی بن ماضی افعال در زبان بلوچیِ امروز (گویش های بلوچیِ غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بن ماضی افعال با نشانه های متنوع در گویش های مختلف زبان بلوچی، اهمیت خاصی دارد. این مقاله در پی آن است تا با روشی توصیفی و دیدگاهی درزمانی و هم زمانی به بحث ساخت واژیِ بن ماضی در زبان بلوچی بپردازد. منابع پایه، 201 فعل ساده بلوچی- گویش بمپوری- است. پس از ارائه فهرست افعال، موارد آوایی و بسامد آنها تبیین می شود. این افعال، براساس تکواژ ماضی سازی که می گیرند مرتب شدند. یافته ها نشان می دهد که بن ماضی در بلوچی به 10 صورت مشخص می شود. از اینها، 5 صورت باقاعده و 5 صورت بی قاعده هستند (1) . این اختلاف صورت ها 4 دلیل عمده دارد: 1- صورت بن ماضی بازمانده صورت های تاریخی باشد؛ 2- بافت واجگانی بن ماضی باعث اختلاف صورت ها شود؛ 3- اختلاف در گویش ها باعث تنوع صورت های بن ماضی شده باشد؛ 4- بن ماضی از طریق قیاس با افعال دیگر ساخته شده باشد.