مطالب مرتبط با کلیدواژه

منطق فهم دین


۱.

تاویل پژوهی شیخ طوسی در تبیان: دریچه ای به منطق عقلانی او در فهم دین

کلیدواژه‌ها: شیخ طوسی تاویل عقل منطق فهم دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۳۸
در باب تاویل می توان از دو نگرش برون متنی و درون متنی سخن گفت.شیخ طوسی از بزرگان تفسیر وکلام در مکتب بغداد است که تاویل و قواعد آن در اندیشه او موضوع پژو هش حاضر است.نگارنده معتقد است می توان ازدونوع رویکرد در باب رابطه تاویل و تفسیر نزد شیخ طوسی سخن گفت. بعلاوه که می توان در مورد تاویل رد پای هردو نگرش درون متنی و فرامتنی را در اندیشه های کلامی-تفسیری او رصد نمود.نگارنده به استخراج اصول قواعدی در تاویل پژوهی شیخ الطائفه می پردازد که نفی تقلید، لزوم تمسک به عقل و نقل معتبر،رعایت معنای ظاهری الفاظ،جواز انصراف از ظواهر آیات در شرایط خاص از اهمّ این قواعد است.نگارنده رویکرد عقلانی شیخ طوسی را در تاویل شناسی او بارز و برجسته می بیند.تمسک به عقل و ذکر براهین عقلی در آثار او فراوان دیده می شود که فارق از صحت و سقم این براهین، نمایانگر عقلانیت حاکم بر اندیشه اوست. در دیدگاه شیخ طوسی، تاویل بعنوان رهیافتی در فهم دین از سبک و سیاقی کاملا عقلانی برخوردار است.نگارنده بر این نظر است که از رهگذر تاویل پژوهی شیخ طوسی -بخصوص در تفسیر قرآن او- می توان به منطق عقلانی وی در فهم دین پی برد .
۲.

اسلامی‌سازی سیاست تقنینی جمهوری اسلامی ایران؛ منطق و نگرش ها(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عرفی‌شدن اسلامی‌سازی منطق فهم دین فتوای معیار شمول تشریع

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۴ تعداد دانلود : ۳۴۸
اسلامی سازی سیاست تقنینی جمهوری اسلامی ایران در گرو پاسخ به دو سؤال اصلی است که عبارتند از این که اولاً: منطق فهم دین، به معنای روش فهم، تفسیر و استنباط از منابع دین کدام است؟ و ثانیاً با توجه به اختلاف فتاوای فقها، راه کار حل تعارض و رسیدن به نتیجه چیست؟ این نوشتار با روش توصیفی ـ تحلیلی در پاسخ به سؤال اول با توجه به بطلان نگرش نقل گرا و عدم پاسخ گویی آن نسبت به نیازهای زمانه، تابع نگرش عقل‌گرا با منطق فهم اصولی است. در تبیین پاسخ سؤال دوم، نگارندگان ضمن پای‌بندی به نظریه شمول تشریع به عنوان نظریه مختار، ذیل دیدگاه ناظر به عینیت سیاست و دیانت، تحقق اسلامی‌سازی سیاست تقنینی را از یک سو، منوط به اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه حاکم و اختیارات متناظر با آن می دانند و از سوی دیگر، تعیین فتوای معیار را؛ اعم از این که نظر فقیه حاکم یا فقیهی دیگر باشد، در اختیار ولی فقیه یا نهاد منتخب وی می شمرند که این نهاد، در حال حاضر در جمهوری اسلامی ایران، شورای نگهبان است.
۳.

اجتهاد تمدنی؛ منطق فهم دین در مقیاس تمدن سازانه (چیستی، امکان و چگونگی)(مقاله پژوهشی حوزه)

تعداد بازدید : ۵۴۹ تعداد دانلود : ۵۵۲
هدف نگارنده در این مقاله، دستیابی به روشی استنباطی مبتنی بر مکتب اجتهاد جواهری، برای اکتشاف نظر شارع درباره ساختارها و فرایندهای لازم در تحقق یک تمدن است. در این مقاله، پس از مفهوم شناسی «تمدن» و «اجتهاد»، به چیستی اجتهاد تمدنی پرداخته شده است که دال مرکزی آن «استنباط فرایندها» از ادله است و تمایز آن با عناوین مشابهی مانند فقه حکومتی و فقه نظام ارائه شده است. سپس با استفاده از تعمیم متعلَّق حکم از «فعل جوارحی مکلف فردی» به «کلیه فعل و انفعالات و تغییرات حاصل از ساختارها و فرایندها» و تعمیم کارکرد «حجیت» از «مُعذّریّت و مُنجّزیت» به «مَدرکیت»، اثبات شده است که اجتهاد به فقه موجود اختصاص ندارد و می تواند فهم از گزاره های توصیفی و اخلاقی را هم در مقیاس خرد و هم مقیاس کلان مدیریت کند. در انتهای مقاله نیز به چگونگی اجتهاد تمدنی، با استفاده از ابزار «وضع الفاظ برای ارواح معانی» و ابزار «منطق سیستم ها» در جمع میان ادله پرداخته شده و نمونه ای از این عملیات نیز ارائه شده است.
۴.

سه گلوگاه برای گسترش قلمرو اجتهاد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: قلمرو اجتهاد منطق فهم دین فقه العقائد فقه الاخلاق فقه النظام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۳۴۱
هدف مقاله تعریف، تفسیر و تبیین زیرساخت های «تفقه در مقیاس کلان» یا «اجتهاد نظام ساز و تمدن ساز» است. مسأله مقاله این است که قلمرو اجتهاد، عملاً منحصر به «احکام فعل مکلف» شده است، آیا ظرفیت فقه، واقعا به همین مقدار است؟ فرضیه مؤلف چنین است: «اجتهاد، تلاش معرفتی روشمند برای دست یابی به نظر خداوند (اعم از توصیف ها و تجویزها) از منابع معتبر براساس مدارک معتبر است». براساس این فرضیه، «اجتهاد» اختصاص به فقه ندارد و در کل دین جاری می شود و سه محور است این فرضیه را پشتیبانی می کند: 1. بازنگری در قید «فعل مکلف» در تعریف فقه، و گسترش آن به «فعل فرآیندها» 2. بازنگری در قلمرو «حکم شرعی» و گسترش آن به «احکام وضعی و احکام ارشادی» 3. بازنگری در مفهوم «حجیت» در تعریف اجتهاد و گسترش آن از معذریت و منجزیت به کاشفیت.
۵.

جایگاه «تأویل» در منطق نقلی فهم دین از نگاه «ابن تیمیه» و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تأویل ابن تیمیه منطق فهم دین ظاهرگرایی سلفیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۷ تعداد دانلود : ۱۷۰
ابن تیمیه با پذیرش تأویل به عنوان یکی از شیوه های نقلی فهم دین، آن را به معنای حقیقت خارجی می داند و معانی ای همچون بازگرداندن لفظ از معنای ظاهری را تأویل کلامی خوانده و رد کرده و به مخالفان نسبت می دهد. وی با ادعای اتفاق صحابه نسبت به معنای منتخب خود و رد تأویل آیات صفات، به ستیز با تأویلی برمی خیزد که با نگاهش متفاوت است و در این مسیر همه توان خود را به کار می گیرد و به نقد استناد قرآنی قائلان به تأویل نیز می پردازد. این نوشتار با روش توصیفی، تحلیلی، پس از تبیین نگاه ابن تیمیه، به نقد علمی نگرش او می پردازد. در نقد، نخست تأویل را اصطلاحی قرآنی، روایی می شمرد که معنای علمی آن با تفسیر متفاوت و در برابر ظاهر قرار می گیرد و در دو سطح توجیه متشابه یا بیان بطن معنا می شود؛ سپس با بهره گیری از استشهاد قرآنی، از صحت تأویل سخن می گوید؛ حادث بودن تأویل را خرده گیری غیر علمی و اشکال تراشی بی اساس می شمارد و اندیشه تحریم سئوال از کیفیت را با پنج نکته پاسخ می دهد. همچنین پیامد های بسیاری برای تأویل گریزی می شمارد و در پایان تناقضات ادعاهای ابن تیمیه و کاربست تأویل در آثار او را گوشزد می کند و اعتراف های وی به تأویل را در کنار نقد علمای سلف بر تأویل گریزی وی بازگو می کند و هجمه های او در قالب تهمت پراکنی و تخریب مخالفان با برچسب وارداتی خواندن شبهات را فرار به جلو برای فرار از پاسخ قانع کننده می داند و اینگونه تزلزل و بطلان دیدگاه تأویل گریزانه ابن تیمیه را بر همگان، به ویژه حق جویان غیر محقق و مقلد سلفیه می نماید.
۶.

نقد جایگاه سلف در منطق فهم سلفیه از دین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سلف صحابه تابعان سلفیه منطق فهم دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۱۲۸
گذشته گرایی و فهم سلف، به ظاهر جایگاه کاشفیت را در منطق نقلی سلفیه در فهم دین دارد و نه به عنوان منبع مستقل در عرض سنت نبوی برای دین شناسی؛ لیکن این شیوه، در عمل پس از سنت نبوی و حتی گاهی برتر از آن قرار گرفته و از مهم ترین شیوه های عملی فهم دین از منظر سلفیان است که این نوشتار بر پایه روش توصیفی تحلیلی، به نقد این گونه از منطق نقلی سلفیه در فهم دین می پردازد و می نماید که اصل ورود فهم سلف به منطق فهم دین و لزوم پیروی از ایشان، بی اساس و ابداع شخصیت حقوقی برای آنان است که به تسری عصمت برای کسانی می انجامد که چنین پیراستگی ای ندارند، از این رو پیروی از آنان مصداق نفی قرآنی بر تقلید کورکورانه از کسانی است که نه تنها عدالت ندارند؛ بلکه معیارهای قرآنی الگوی شایسته را نیز در آنان نمی توان یافت. از سویی برتری فهم سلف با چالش های بسیار قرآنی، روایی و عقلی روبروست که نوشتار حاضر با دقت نظر به تبیین آن ها پرداخته و روشن می سازد که سلفیان در کاربست سلف گرایی در فهم دین به اشتباه رفته و به جای بهره گیری از خاندان عصمت و طهارت:، به دامان کسانی دست آویخته اند که صلاحیت لازم برای راهبری و راهنمایی در فهم دین را ندارند و به این خطا نیز بسنده نکرده و در موارد بسیاری سنت سلف را نه تنها بر خلف، بلکه بر سنت نبوی و حتی شریعت برتری بخشیده اند که بطلان آن روشن است.