مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
فرهنگ مدرسه
منبع:
نوآوری های آموزشی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸۲
49 - 66
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف الگو سازی تأثیر رهبری تحول آفرین با میانجی گری فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان دوره ابتدایی شهرستان تالش انجام شده است. روشِ پژوهش توصیفی – همبستگی با تأکید بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را مدیران و معلمان ابتدایی شهر تالش، به تعداد 78۵ نفر، تشکیل دادند که بر مبنای جدولِ مورگان نمونه ای به حجم ۲۵۷ نفر به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد، رهبری تحول آفرین باس و آولیو (2000)، فرهنگ مدرسه گرونرت (2005) و خودکارآمدی معلمان اسچانن موران و وولفولک (2001) به ترتیب با ضریب آلفای کرونباخ 0/83، 0/88 و 0/87 استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روشِ الگوسازی معادلات ساختاری و نرم افزار اِس پی اِس اِس (SPSS) و لیزرل (LISREL) انجام شد. بر اساس یافته ها، الگوی علّی مفروض برازشِ مناسبی دارد و تعمیم پذیر به جامعه پژوهش است. اثر مستقیم رهبری تحول آفرین بر فرهنگ مدرسه (0/93) و بر خودکارآمدی معلمان (0/63) مثبت و معنادار است. همچنین اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان (0/43) مثبت و معنادار است. اثر غیرمستقیم رهبری تحول آفرین با میانجی گری فرهنگ مدرسه بر خودکارآمدی معلمان (0/40) مثبت و معنادار است. با توجه به یافته های آماری، فرهنگ مدرسه رابطه میان رهبری تحول آفرین با خودکارآمدی معلمان را به صورت معناداری میانجی گری می کند. لذا رهبران تحول آفرین باید با ایجاد فرهنگ سازنده و قوی در مدرسه زمینه را برای ارتقای سطح خودکارآمدی معلمان، برای عملکرد بهینه، فراهم کنند.
رابطه فرصت های برابر آموزشی با کیفیت زندگی مدرسه ای و احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در دبیران متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۳
۲۷۶-۲۵۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرصت های برابر آموزشی با کیفیت زندگی مدرسه ای و احساس تعلق به مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در بین دبیران مدارس راهنمایی دخترانه شیروان انجام شد. نوع پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل کلیه ی دبیران مدارس دخترانه شهر شیروان به تعداذ 291 نفر بود که تعداد 165 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار پرسشنامه استاندارد فرصت های برابر آموزشی(جوانمرد، ۱۳۹۳)؛ پرسشنامه کیفیت زندگی مدرسه ویلیامز و باتن(1981)؛ پرسشنامه احساس تعلق به مدرسه (بری، بتی و وات 2004) و پرسشنامه فرهنگ مدرسه الکساندر و ساد ( 1997) بود که روایی صوری و محتوایی حاصل شد و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ برای فرصت های برابر آموزشی 8126/0، برای کیفیت زندگی مدرسه 8786/0، برای احساس تعلق به مدرسه 8271/0 و فرهنگ مدرسه 8321/0 بدست آمد. روش تجزیه داده ها، آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون توزیع نرمال کلوموگروف – اسمرینوف، آزمون همبستگی پیرسون، آزمون رگرسیون خطی و معادلات ساختاری) با استفاده از بسته نرم افزاریSPSS نسخه 19 و لیزرل 18 بود. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیرهای فرصت های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه و کیفیت زندگی مدرسه ای رابطه ای معنی دار وجود داشته و به ترتیب ضریب همبستگی بین فرصت های برابری آموزشی و کیفیت زندگی مدرسه ای برابر 237/0، ضریب همبستگی بین فرصت های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه برابر 212/0 و ضریب همبستگی بین فرهنگ مدرسه و کیفیت زندگی مدرسه ای برابر 379/0 است. بین متغیرهای فرصت های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه و احساس تعلق به مدرسه رابط ای معنی دار وجود داشته و به ترتیب ضریب همبستگی بین فرصت های برابری آموزشی و احساس تعلق به مدرسه برابر 403/0، ضریب همبستگی بین فرصت های برابر آموزشی و فرهنگ مدرسه برابر 212/0 و ضریب همبستگی بین فرهنگ مدرسه و احساس تعلق به مدرسه برابر 280/0 است. در مجموع این دو متغیر در گام دوم توانستند 19/74 درصد از واریانس احساس تعلق به مدرسه را بطور تعدیلی تبیین نمایند. به این ترتیب میانجی بودن نقش فرهنگ مدرسه تایید می گردد.
بررسی رابطه ی بین اندازه ی مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانه ی دولتی شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۲ بهار و تابستان ۱۳۹۴ شماره ۱
67 - 98
حوزه های تخصصی:
با هدف آگاهی از رابطه ی بین اندازه مدرسه، فرهنگ مدرسه و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مدارس راهنمایی و متوسطه دخترانه ی دولتی شهر اهواز، تحقیق پیمایشی- میدانی حاضر که از نوع تحقیقات همبستگی نیز محسوب می شود، با انتخاب تصادفی خوشه ای 17 مدرسه راهنمایی و 15 مدرسه متوسطه ی دخترانه انجام شده است. در این پژوهش از پرسشنامه فرهنگ مدرسه (سلفی و سعید، 2007) شامل مؤلفه های مربوط به فرهنگ مدرسه (صلاحیت حرفه ای معلمان، تعامل معلمان با کارکنان و مدیریت (صف و ستاد)، تعامل معلمان با یکدیگر، مشارکت والدین در فعالیت های مدرسه و تسهیلات فیزیکی مدرسه)؛ با مشارکت معلمان مدارس استفاده شده است. شناسنامه ی مدرسه نیز که مشتمل بر مجموعه سؤالاتی در باره ویژگی های هر مدرسه بود توسط مدیر هر مدرسه تکمیل شد. ضریب پایایی پرسشنامه فرهنگ مدرسه 95/0 و ضریب پایایی خرده مقیاس های آن بین 79/0 تا 92/0 محاسبه شد. یافته های تحقیق نشان داد در فرهنگ مدرسه و مؤلفه های آن (به جز در مؤلفه ی تسهیلات فیزیکی) در مدارس دارای اندازه های مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد؛ اما در پیشرفت تحصیلی در مدارس دارای اندازه های مختلف تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، فرهنگ مدرسه 12 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی را پیش بینی می کند و از بین مؤلفه های فرهنگ مدرسه فقط تأثیر مؤلفه ی مشارکت والدین بر پیشرفت تحصیلی معنادار است. اندازه ی مدرسه و فرهنگ مدرسه روی هم قادر به تبیین 16 درصد از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان هستند. بین مدارس راهنمایی و متوسطه در فرهنگ مدرسه و تمام مؤلفه های آن تفاوت معناداری وجود دارد.
رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه در مدارس دوره اول متوسطه استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه با نقش میانجی فرهنگ مدرسه بود.
روش شناسی: روش پژوهش برحسب نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش، همه معلمان مدارس دولتی دوره اول متوسطه استان اردبیل در سال تحصیلی 98-1397 به حجم 3064 نفر (1684 مرد و 1380 زن) بود. حجم نمونه بر حسب جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 346 نفر برآورد شد که این تعداد با در نظر گرفتن افت آزمودنی ها به 418 نفر (236 مرد و 182 زن) افزایش یافت. نمونه آماری پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شد. داده ها از طریق سه پرسشنامه رتبه بندی رهبری آموزشی مدیر هالینگر (2013)، فرهنگ مدرسه گرونرت و والنتاین (1998) و اثربخشی مدرسه هوی (2009)، به روش حضوری جمع آوری شد. روایی و پایایی هر سه پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. برای تحلیل داده ها از نرم افزار AMOS24 استفاده شد. داده های تحقیق با استفاده روش مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد: بین متغیرهای رهبری آموزشی مدیران، فرهنگ مدرسه و اثربخشی مدرسه، روابط معنادار مثبت وجود دارد. همچنین نقش میانجی کامل فرهنگ مدرسه در رابطه بین رهبری آموزشی مدیران و اثربخشی مدرسه تأیید شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل، می توان نتیجه گرفت که رهبری آموزشی و فرهنگ مدرسه می تواند به اثربخشی مدارس کمک کند؛ بنابراین مدیران به منظور دستیابی به اثربخشی مدارس، باید فرهنگ مدرسه را توسعه دهند.
بررسی رابطه اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه با بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهر دهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبردهای نوین تربیت معلمان سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
186 - 161
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تأثیر اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه بر بهزیستی تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه اول و دوم شهر دهدشت بود. تحقیق از نظر هدف، از نوع کاربردی، از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق، همه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه اول به تعداد 1024 دانش آموز و متوسطه دوم به تعداد 918 دانش آموز مشغول به تحصیل در شهر دهدشت در سال تحصیلی 1400 بودند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان برای متوسطه اول 163 دانش آموز و متوسطه دوم 157 دانش آموز و کل حجم نمونه 320 دانش آموز به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه بهزیستی تحصیلی توسط تومینین و سوینی (2012)، پرسش نامه اشتیاق به مدرسه وانگ، ویلت و اکلس (2011) و پرسش نامه فرهنگ مدرسه الساندرو و ساد (1997) گردآوری شدند. روایی پرسش نامه ها از طریق روایی صوری و پایایی بر اساس آلفای کرونباخ تأیید شدند. یافته ها نشان داد ضریب همبستگی پیرسون کل دانش آموزان بین اشتیاق به مدرسه و فرهنگ مدرسه با بهزیستی مدرسه 74/0، بین اشتیاق به مدرسه و بهزیستی مدرسه 71/0 و فرهنگ مدرسه و بهزیستی تحصیلی 66/0 در سطح خطای 05/0 به دست آمد و فرضیه های تحقیق تأیید شدند.
طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ مدرسه موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرهنگ مدرسه ابزار مدیریتی مهمی است که به موفقیت مدرسه کمک می کند. در بسیاری از سازمان های موفق، مدیران به این مهم توجه لازم را دارند. اما مطالعات و تحقیقات در این زمینه نشان می دهد بسیاری از سازمان ها از وجود و نحوه عملکرد فرهنگ سازمانی بی اطلاع اند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی فرهنگ مدرسه موفق انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع آمیخته (کیفی کمّی) است. در بخش کیفی، جامعه پژوهش شامل مقالاتی بودند که در زمینه فرهنگ مدرسه و مدرسه موفق بین سال های 2005 تا 2020 در منابع داخلی و خارجی چاپ شده بودند. تعداد 50 مقاله برای تحلیل نهایی انتخاب شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل همه دبیران دوره دوم متوسطه شهر اردبیل به تعداد 500 نفر بودند. تعداد 217 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در بخش کیفی از ابزار هفت مرحله ای فراترکیب سندلوسکی و باروسو (۲۰۰۷) استفاده شد. در بخش کمّی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. یافته های پژوهش بیانگر شناسایی 55 شاخص الگوی فرهنگ مدرسه موفق در قالب 12 مؤلفه شامل چشم انداز و مأموریت مدرسه، توجه به رشد همه جانبه شاگردان، ساختار توانمندساز مدرسه، همکاری و ارتباط مؤثر کارکنان، حمایت اجتماعی، مدیریت همکارانه، جوّ یادگیری مثبت، اخلاق حرفه ای، رهبری مؤثر، ویژگی های شناختی فراگیران، کارآیی و اثربخشی، مدیریت منابع انسانی اثربخش بود. اعتبار الگوی طراحی شده با استفاده از نرم افزار SmartPLS3 از طریق تحلیل عاملی مورد سنجش و تأیید قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند به مدیران و کارشناسان آموزشی در توسعه فرهنگ مدرسه و شناسایی ویژگی های مدارس موفق و اثربخشی آن کمک کند.
پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس فرهنگ مدرسه در بین دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کاکی
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اشتیاق تحصیلی بر اساس فرهنگ مدرسه در بین دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کاکی انجام شده است در سال تحصیلی 1399-1398 انجام شده است. روش کار: نوع این تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی– همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را 371 نفر از دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کاکی تشکیل دادند. حجم نمونه این پژوهش شامل 189 نفر بود که از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بدست آمد. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های اشتیاق تحصیلی وانگ و همکاران (2011) و فرهنگ مدرسه الساندر و ساد (۱۹۸۸) استفاده شد. نتایج: نتایج حاصل از یافته ها نشان داد که فرهنگ مدرسه قادر به پیش بینی هر یک از مولفه های اشتیاق تحصیلی یعنی رفتاری، هیجانی و شناختی در بین دانش آموزان پایه ششم ابتدایی شهر کاکی می باشد. نتیجه گیری: نتیجه گیری کلی پژوهش نشان داد که با تقویت فرهنگ مدرسه در بین دانش آموزان می توان به بهبود اشتیاق تحصیلی دانش آموزان در مدارس کمک فراوانی نمود.
رابطه علّی سبک رهبری اصیل، فرهنگ مدرسه و شخصیت پویا با اشتیاق شغلی معلمان: نقش میانجی قرارداد روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
51 - 68
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه علّی سبک رهبری اصیل، فرهنگ مدرسه و شخصیت پویا با اشتیاق شغلی معلمان و نقش میانجی قرارداد روان شناختی در معلمان دوره ابتدایی شهرستان خرم آباد انجام شد.روش شناسی پژوهش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه معلمین شاغل دوره ابتدایی در آموزش و پرورش نواحی یک و دو شهرستان خرم آباد در سال تحصیلی 1402-1401 بود که تعداد آنها مطابق با آمار اخذ شده از ادارات کارگزینی این نواحی برابر با 1450نفر بود. حجم نمونه ی آماری بر اساس قاعده استیونس برابر با 255 نفر بود که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه های رهبری اصیل والمبوا و همکاران (۲۰۰8)، فرهنگ مدرسه گرونرت و ولنتاین (1998)، شخصیت پویا باتمن و کرانت (1993)، قرارداد روان شناختی رابینسون و روسو (1994) و اشتیاق شغلی شاوفلی و همکاران (2002) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها افزون بر شاخص های توصیفی، از نرم افزار SPSS نسخه 21 و تحلیل معادلات ساختاری در نرم افزار PLSبهره گرفته شد.یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که رابطه بین سبک رهبری اصیل با اشتیاق شغلی معلمان (333/0P=)، رابطه بین فرهنگ مدرسه و اشتیاق شغلی معلمان (327/0P=)، رابطه بین شخصیت پویا و اشتیاق شغلی معلمان (246/0P=) و رابطه بین قرارداد روان شناختی و اشتیاق شغلی معلمان مثبت (601/0P=) و معنادار می باشد، همچنین قرارداد روان شناختی در رابطه رهبری اصیل و اشتیاق شغلی (352/0P=)، در رابطه فرهنگ مدرسه و اشتیاق شغلی (382/0P=) و در رابطه شخصیت پویا و اشتیاق شغلی (284/0P=) نقش میانجی را ایفا می کند.بحث و نتیجه گیری: کارکنان مشتاق به صورت کامل جذب شغل خود می شوند و وظایف شغلی خود را به نحو احسن انجام می دهند. این مهم در معلمان که از عوامل اساسی جامعه هستند از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد، چرا که معلمان مسؤلیت هدایت و پرورش یک نسل و حتی چند نسل را بر عهده دارند و در صورتی می توانند اثربخشی نظام آموزشی کشور را تضمین کنند که سطح بالایی از اشتیاق و انگیزه را در شغل خود داشته باشند.
پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای: نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
104 - 82
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور پیش بینی سازگاری دانش آموزان بر اساس فرهنگ مدرسه ای با نقش میانجی کیفیت زندگی در مدرسه انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی و ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان پسر پایه نهم شهرستان بیرجند در سال تحصیلی 1402-1401 به تعداد 2444 نفر بودند که طبق جدول کرجسی و مورگان و با روش نمونه گیری تصادقی خوشه ای چندمرحله ای، 334 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. اﺑﺰار پژوهش، پرسشنامه های فرهنگ مدرسه هیگینز دی الساندرو و ساد (1988)، سازگاری دانش آموزان سینها وسینگ (1993) و کیفیت زندگی در مدرسه ویلیامز و باتن (1981) بودند. از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزارهایSPSS-26 و AMOS جهت تحلیل داده ها استفاده شد. بررسی ها نشان میدهد تمامی ضرایب مسیر مستقیم مربوط به رابطه بین فرهنگ مدرسه ای با کیفیت زندگی در مدرسه و سازگاری دانش-آموزان، مثبت و معنی دار است(01/0>p). همچنین ضریب مسیر رابطه غیرمستقیم بین فرهنگ مدرسه ای با سازگاری، از طریق متغیر میانجی کیفیت زندگی در مدرسه، در سطح آلفای 01/0 معنی دار است. شاخص برازندگی ریشه واریانس خطای تقریب برابر ۰۷۶/0 و ریشه استاندارد واریانس باقی مانده برابر با ۰۵۴/0 است که نشان دهنده برازش مطلوب مدل است. باتوجه به یافته ها، میتوان از طریق فرهنگ مدرسه ای و کیفیت زندگی در مدرسه، سازگاری دانش آموزان را پیش بینی کرد. لذا نتایج پژوهش دارای تلویحات کاربردی برای مداخلات روانی-تربیتی است که با بهبود کیفیت و شرایط زندگی تحصیلی دانش آموزان در مدرسه و رشد فرهنگ مدرسه ای به کمک مدیران، معلمان و مشاوران مدارس، سازگاری دانش آموزان رشد یابد
تأثیر فرهنگ مدرسه بر از خود بیگانگی تحصیلی با نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی در میان دانش آموزان دوره ی اول متوسطه استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت و چشم انداز آموزش دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۷)
225 - 247
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل روابط بین فرهنگ مدرسه بر از خود بیگانگی تحصیلی با توجه به نقش میانجی نیازهای اساسی روان شناختی با استفاده از روش توصیفی- همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دوره ی اول متوسطه استان لرستان که در مجموع 23223 نفر بود، که 400 نفر نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسشنامه ی استاندارد، فرهنگ مدرسه ی الساندرو و ساد (1997)، نیازهای روان شناختی اساسی لاگواردیا و همکاران (2000) و ازخودبیگانگی تحصیلی دیلون و گروات (1976) بود. داده های تحقیق پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSSتحلیل شدند. نتایح نشان داد، اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر نیازهای روان شناختی اساسی (67/0) می باشد. آماره t این اثر نیز (72/8) می باشد که در سطح 001/0 مثبت و معنی دار است. اثر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (27/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (12/3-) می باشد که در سطح 01/0 منفی و معنی دار است. اثر مستقیم نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی (47/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (41/4-) می باشد که در سطح 001/0 منفی و معنی دار است. اثر غیر مستقیم فرهنگ مدرسه بر از خودبیگانگی تحصیلی (31/0-) می باشد. آماره t این اثر نیز (20/4-) می باشد که در سطح 001/0 منفی و معنی دارمی باشد. با توجه به اینکه این اثر از طریق نیازهای روان شناختی اساسی بر از خودبیگانگی تحصیلی وارد می شود، در نتیجه نقش واسطه ای نیازهای روان شناختی اساسی در ارتباط بین فرهنگ مدرسه و از خودبیگانگی تحصیلی دانش آموزان تأیید می شود.
مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی مدرسه بر اساس دیدگاه شاین: مطالعه موردی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
116 - 129
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مطالعه قوم نگارانه فرهنگ سازمانی دو مدرسه ابتدایی شهر مشهد بر اساس دیدگاه شاین بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا قوم نگاری با رویکرد کیفی بود. نمونه موردمطالعه را 15 نفر از مدیران، معاونان، معلمان و دانش آموزان در دو مدرسه ابتدایی دخترانه و پسرانه در شهر مشهد در سال تحصیلی 99-1398 تشکیل دادند که به شیوه هدفمند و طبق اصل اشباع انتخاب شدند. کفایت حجم نمونه بر اساس اشباع نظری تعیین شد. جهت گردآوری داده ها از روش مشاهده نیمه مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته و برای تحلیل داده ها از تکنیک کدگذاری در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی بهره گرفته شد. اعتبار نتایج بر اساس معیارهای چهارگانه گوبا و لینکن و با اطمینان از میزان «موثق بودن» داده ها و نیز کدگذاری و بازبینی توسط اعضای تیم پژوهش تأمین شد.یافته ها: نتایج حاکی از شناسایی و استخراج 37 مقوله گزینشی در سه سطح الگوهای رفتاری (18 کد گزینشی)، ارزش ها و هنجارها (12 کد گزینشی) و مفروضات بنیادین و باورها (7 کد گزینشی) بر اساس دیدگاه شاین بود. از مجموع 436 کد باز، 227 کد در سطح الگوهای رفتاری، 121 کد در سطح ارزش ها و باورها و 88 کد در سطح مفروضات بنیادین شناسایی شدند. از مجموع 88 کد محوری نیز 42 کد در سطح الگوهای رفتاری، 29 کد در سطح ارزش ها و هنجارها، و 17 کد در سطح مفروضات بنیادین فرهنگ سازمانی استخراج شدند. از ویژگی های مهم فرهنگ سازمانی در سطح الگوهای رفتاری می توان به تعامل اجتماعی ضعیف میان اعضای مدرسه و رفتار نامناسب کادر مدرسه با دانش آموزان و در سطح ارزش ها و هنجارها به همکاری، همدلی اجتماعی با والدین و انگیزش دانش آموزان و در سطح مفروضات به تعاون و همکاری والدین و دانش آموزان در امور مدرسه، نظارت و مدیریت رفتار انضباطی دانش آموزان و کارکنان اشاره نمود. بحث و نتیجه گیری: نظر به غلبه ویژگی های فرهنگ سازمانی بوروکراتیک، رسمی و قیمی از نوع کنترلی به ویژه دوگانگی بین بوروکراسی و مشارکت طلبی ضروری است توجه ویژه ای به مقوله نرم و چندلایه ای فرهنگ سازمانی مدرسه که رفتارهای آشکار اعضای مدرسه را به ویژه در امر آموزش و یادگیری تحت تأثیر قرار می دهد، در فرایند سیاست گذاری و تصمیم گیری آموزشی از سوی سیاست گذاران آموزشی به ویژه مدیران مدارس صورت گیرد.
مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
303 - 312
حوزه های تخصصی:
هدف: اشتیاق به مدرسه سبب بهبود سایر وضعیت های تحصیلی می شود. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان انجام شد.
روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پایه ششم شهرستان بوشهر در سال تحصیلی 99-1398 بودند (4263 نفر) که 250 نفر آنها با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های اشتیاق به مدرسه (Wang et al, 2011)، جو کلاس (Fraser et al, 1993)، فرهنگ مدرسه (Higgins-D'Alessandro and Sadh, 1998) و خودپنداره تحصیلی (Chen and Thompson, 2003) بودند که روایی آنها با نظر خبرگان تایید و پایایی آنها بالاتر از 70/0 ارزیابی شد. داده ها با روش مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-22 و AMOS-20 تحلیل شدند.
یافته ها: یافته های مدل ساختاری اشتیاق به مدرسه بر اساس جو کلاس، فرهنگ مدرسه و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان حاکی از آن بود که مدل مذکور برازش مناسبی داشت. همچنین، فرهنگ مدرسه بر جو کلاس و خودپنداره تحصیلی اثر مستقیم و معنادار و جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر مستقیم و معنادار داشت (001/0>P). علاوه بر آن، فرهنگ مدرسه با نقش میانجی جو کلاس بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار و فرهنگ مدرسه با نقش میانجی خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه اثر غیرمستقیم و معنادار داشت (001/0>P).
بحث و نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از نقش مستقیم و موثر فرهنگ مدرسه بر اشتیاق به مدرسه و نقش غیرمستقیم و موثر فرهنگ مدرسه با میانجی جو کلاس و خودپنداره تحصیلی بر اشتیاق به مدرسه بود. بنابراین، برای افزایش اشتیاق به مدرسه می توان زمینه را برای بهبود فرهنگ مدرسه، جو کلاس و خودپنداره تحصیلی دانش آموزان فراهم کرد.