مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۰۱.
۲۰۲.
۲۰۳.
۲۰۴.
۲۰۵.
۲۰۶.
۲۰۷.
۲۰۸.
۲۰۹.
۲۱۰.
۲۱۱.
۲۱۲.
۲۱۳.
۲۱۴.
۲۱۵.
۲۱۶.
۲۱۷.
۲۱۸.
۲۱۹.
۲۲۰.
تمدن
حوزه های تخصصی:
یکی از پایه های تمدن اسلامی توجه اسلام به علم بود. تمدن اسلامی به سرعت با علوم مختلف ارتباط برقرار کرد و با معارف غنی خود زمینه رشد علوم مختلف در بین مسلمانان فراهم شد. این شکوفایی علمی عوامل متعددی دارد که می توان از آن به عنوان رهیافتی در بازآفرینی نقش علم در تمدن سازی نوین اسلامی بهره برد. در این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به عوامل شکوفایی علم در تمدن اسلامی پرداخته می شود. یافته های تحقیق نشان می دهد نقش آموزه های اسلامی در تشویق به فراگیری علم و اهمیت آن، وقایع صدر اسلام و اختلافات مسلمانان در مباحث کلامی مختلف، همجواری اسلام با ادیان دیگر، لزوم تفسیر و تبیین تعالیم دینی، تشویق اسلام به فراگیری علوم جدید و زبان واحد علمی و دینی زمینه لازم را برای طرح مباحث علمی و رشد علوم مختلف در بین مسلمانان فراهم کرد.
بازخوانی روایات ظهور از منظر نظم تمدنی
حوزه های تخصصی:
طبق روایات اسلامی، تشکیل حکومت مهدوی در زمانی اتفاق می افتد که بی نظمی فراگیری جهان را دربرگرفته، و ظهور حضرت مهدی.، مقابله با این بی نظمی است. مسئله این پژوهش اثبات یا رد مسئله مهدوی و نیز سنجش میزان صحت روایات نیست، بلکه در پی یافتن نظم تمدنی آرمانی از دیدگاه مسلمانان در تمدن مهدوی است. ازاین رو، پژوهش حاضر در پی ارزیابی ابعاد نظم تمدنی دوران ظهور در روایات اسلامی است. برای این منظور، با روش پدیدارشناسی و با استفاده از واژگانی که مفهوم نظم را انتقال می دهند، نظم اخلاقی و نظم قانونی در تمدن مهدوی بررسی می شود. یافته های تحقیق روشن می سازد در ابتدای حکومت مهدوی، اجبار قانونی و پس از درونی شدن احکام و اخلاق اسلامی، اجبار وجدان جمعی نظام بخش تمدن مهدوی در دوران ظهور خواهد بود.
ایران اسلامی و مسئله پیشرفت
حوزه های تخصصی:
هرچند کشور ایران با پیروزی انقلاب اسلامی، در برخی از زمینه ها پیشرفت خوبی داشته و تا حدودی به بازدارندگی نظامی دست یافته است، اما در بسیاری از حوزه های دیگر، هنوز فاصله زیادی با جامعه مطلوب و پیشرفته آرمانی دارد. بنابراین سوال اصلی مقاله حاضر این است: عامل پیشران پیشرفت ایران چیست؟ به عبارت دیگر: نقطه عزیمت ایران اسلامی به سوی پیشرفت کجاست؟ با توجه به مطالعات اکتشافی، فرضیه مقاله این است؛ عامل پیشران پیشرفت در ایران، فرهنگ و تحول فرهنگی درون زاد است. برای اثبات فرضیه و حل مسئله، پس از تعریف مفاهیم و طرح نظریه ها با روش توصیفی- تحلیلی به مطالعه و جست وجوی پیشران پیشرفت و عامل توسعه ساز در کشورهای غربی، ژاپن و آسیای جنوب شرقی پرداخته شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که عامل اصلی در توسعه یا پیشرفت جوامع یاد شده، تحول فرهنگی درون زاد ایجاد شده در این کشورها در دوره ای از تاریخ آنها بوده است. بنابراین راه پیشرفت و دست یابی به تمدن سازی نوین اسلامی در ایران، که رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای بویژه در بیانیه گام دوم انقلاب برآن تأکید دارند، مبتنی بر تحول فرهنگی و پیشرفت ایران اسلامی است. از نتایج دیگر مقاله، بیان ظرفیت های موجود در فرهنگ اصیل اسلامی برای پیشرفت ایران و تمدن سازی نوین اسلامی است که عبارتنداز: میراث غنی جنبش اصلاحی اسلامی، اجتهاد مستمر و فقه پویای شیعه، تأکید بر فرهنگ کار، فقدان تضاد میان ارزش های دینی و پیشرفت، اصل مترقی ولایت فقیه ،الگوی عینی دولت نبوی و علوی در گذشته و الگوی آرمانی دولت مهدوی در آینده .
جایگاه فقه در تمدن سازی اسلامی از دیدگاه امام خمینی
حوزه های تخصصی:
تمدن سازی و طرح ایده های کارکردگرا در ساخت تمدن، یکی از آرمان های بزرگ حاکم بر ایدئولوژی های جهان از گذشته تا به امروز بوده است. تمام مکاتب فکری با ادعای ساخت جامعه ای متمدن که از توان رفع نیازهای جوامع انسانی برخوردار است، به بسط نظریه های تمدنی اقدام کرده اند. دین اسلام یکی از این مکاتب فکری است که از زمان ظهور تاکنون، توانسته است پتانسیل اندیشگانی خود را با تکیه بر منبع وحی در جهت ایجاد تمدنی الهی-انسانی به منصه ظهور برساند. این دین با هدف انتظام بخشی به ساحت زندگی انسان در دو بعد فردی و اجتماعی در چهارچوب تمدن، اهتمام ویژه ای به علوم مبذول داشته است. فقه یکی از علوم دارای اهمیت در تمدن سازی اسلامی است که در همه ادوار تاریخ اسلام، به عنوان یک ابزار بنیادین در تمدن سازی مورد استفاده قرار گرفته است. این علم با ارائه نظریاتی در دو بعد خرد (شخصی) و کلان (انسان، جامعه و جهان)، مهم ترین دانش بومی اسلام است که توان تأسیس تمدن را داراست. امام خمینی از اندیشمندان اسلامی در عصر معاصر هستند که همت خود را بر آن داشتند تا روشی را با تکیه بر دانش فقه به منظور احیای تمدن اسلامی ارائه دهند. مقاله پیش رو با روشی توصیفی-تحلیلی تلاش دارد کارکرد فقه را در تمدن سازی اسلامی با تکیه بر مبانی فکری امام خمینی مورد بحث قرار دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد: 1. فقه به عنوان یکی از مبانی اصلی اندیشه امام خمینی نقش اساسی را در ایجاد این تمدن برعهده دارد؛ 2. در اندیشه امام خمینی محدود ساختن فقه در امور فردی، در مخالفت قطعی با هدف شارع از وضع احکام بوده است؛ 3. امام خمینی حکومت در اسلام را مصداق عینی فقه در حل بحران های جامعه و نشان دهنده جنبه عملى فقه می دانند؛ 4. در نظر حضرت امام، هدف شارع از وضع احکام در کنار نظم بخشی و قانون مداری در رفتار فردی، حمایت از ساختن جامعه ای همراه با قانون (شرع) است که این جامعه به ساختن تمدن شایسته انسان الهی مبادرت ورزد.
واکاوی تمایز غایت گرایانه تمدن نوین اسلامی با تمدن غرب در اندیشه آیت الله خامنه ای
حوزه های تخصصی:
تمدن نوین اسلامی و تمدن غرب گرچه در برخی ویژگی ها همسانی هایی دارند، تمایزات آشکاری در رویکرد غایت گرایانه میان آن دو تمدن وجود دارد که در بیانات رهبر معظم انقلاب فراوان دیده می شود. براین اساس مسئله مهم در این پژوهش سرانجام تمدن اسلام و غرب در نگاه و باور حضرت آیت الله خامنه ای است. پژوهش حاضر با روش تحلیل و توصیف بیانات مقام معظم رهبری صورت گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که مبانی تمدن اسلام بر اساس نفی شرک و توحیدمحور سامان یافته است که نهایتاً به عبودیت بشر در روند تمدن مبتنی بر آرمان های اسلام منتهی خواهد شد. درمقابل استواری تمدن غرب بر اساس رویکرد مادی گرایانه و عدم توجه به ارزش های الهی است. ازاین رو ساخت دنیای بهتر انگیزه غایی ایجاد تمدنی نو در غرب بوده است. به باور مقام معظم رهبری، دنیاگرایی خود عاملی روبه رشد در تمدن غرب بود و موجب شد این تمدن در جهان پیش ران شود، اما عدم باورداشت به ارزش های الهی و انسانی خود عامل سقوط آن در آینده ای نه چندان دور خواهد شد. در نگاه ایشان، مهم ترین وجه تمایز میان این دو بینش تمدنی در رویکرد غایت گرایانه است. در تمدن نوین اسلامی، رویکرد خداباورانه سبب خواهد شد عبودیت به خداوند متعال که هدف از خلقت بوده است در جامعه گسترانیده شود، اما در تمدن غرب این مهم که نیاز فطری و اساسی بشر بوده، مورد توجه قرار نگرفته است.
مطالعات تمدنی در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
این نوشتار در پی تبیین مطالعات تمدنی در ایران پس از انقلاب اسلامی سال 1357 است. هرچند مطالعات تمدنی پیش از انقلاب اسلامی نیز وجود داشته است، لیکن با رخداد انقلاب، تحولات مبنایی در محتوا و غایتِ این گونه از مطالعات پدید آمد. موضوع «تمدن» در دوره قبل از انقلاب، به معنای تجدد و مدرنیزاسیون به کار می رفت که نسبتی با دین و اسلام نداشت، ولی «تمدن» در دوره بعد از انقلاب، همراه با فحوای اسلامی و برای تحقق جامع اسلام در جهان امروز مسلمانان مطرح شد و در ادبیات رهبران و نخبگان انقلاب به عنوان یک استراتژی گذار از وضعیت کنونی دنیای اسلام پی گرفته شد. آنچه در این مقاله آمده است، اشاره به مراکز و فعالیت های تمدنی در حوزه و دانشگاهِ بعد از انقلاب اسلامی است. هرچند این فعالیت ها و این مطالعات در دوره پساانقلاب هنوز فربه نشده و نضج لازم را نیافته است، لیکن از رهگذر این مطالعات، گام های مهمی در حوزه نظریه تمدنی، و همین طور گام های مهم تری در شکل گیری رویکرد تمدنی برداشته شده است.
ایده هدایتگر تمدن اسلامی از نگاه مکاتیب الرسول
حوزه های تخصصی:
هر تمدن و از جمله تمدن اسلامی ؤلفه هایی دارد که یکی از این مؤلفه ها را می می توان رکن اصلی، روح، قلب، موتور محرک یا همان «ایده هدایتگر تمدن» نامید. اما کدام مؤلفه تمدن اسلامی چنین جایگاهی دارد؟ روش اغلب مقالات برای پاسخ به این پرسش رجوع به مکتوبات تمدن پژوهان مسلمان و غیر مسلمان است. چنین رویکردی این سؤال را در ذهن ایجاد می کند که چرا به مکتوبات خالق تمدن اسلامی مراجعه نکنیم؟! قطعا خالق یک تمدن آگاهتر از دیگران به آن تمدن است. با چنین پیش فرضی، با رجوع به کتاب مکاتیب الرسول نامه های پیامبر اسلام، به عنوان بنیانگذار تمدن اسلامی، مبنا قرار گرفت و مؤلفه های اصلی تمدن اسلامی با توجه به فراوانی در متن مکاتیب الرسول استخراج شد، سپس از نگاه متن، زیرمتن و فرامتن مکاتیب، این مؤلفه ها اهمیت سنجی شدند که چهار مؤلفه حائز بیشترین اهمیت بودند: محمد رسول الله6، شعائر اسلامی، شریعت اسلامی، اقتصاد اسلامی. سپس این چهار مؤلفه را بر ویژگی های ایده هدایتگر عرضه کردیم که در نهایت «محمد رسول الله6» واجد تمام ویژگی های ایده هدایتگر تمدن اسلامی شد. با توجه به اینکه ایده هدایتگر عامل ایجاد، پویایی و انسجام تمدن اسلامی است می توان در تمدن سازی نوین اسلامی بر این مؤلفه تمرکز کرد.
واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی
حوزه های تخصصی:
بی گمان، سخن گفتن از تمدن نوین اسلامی و ارائه هر طرح و نظریه ای دراین باره ، نخست مستلزم درک صحیح و واقعی از مفهوم تمدن است. تمدن واژه ای آشنا، درعین حال مبهم و پرمناقشه است که درباره چیستی آن گفت وگوهای بسیاری انجام شده و دیدگاه های فراوانی ارائه گردیده است. در این پژوهش کوشیده ایم با روشی تحلیلی و رویکردی انتقادی ضمن واکاوی مفهوم تمدن از حیث معناشناختی، مسئله اسلامیت و نوین بودن آن را بررسی کنیم. برای رهیافت به این مهم نخست با مراجعه به دیدگاه اهل لغت و فرهنگ نامه نویسان و نیز آرا و اندیشه های نظریه پردازان تمدنی ضمن نقد برخی دیدگاه ها، هماهنگ با معنای لغوی نظریه ای جامع و جدید ارائه نموده ؛ و در ادامه تبیین کرده ایم که تقیّد تمدن به پسوند اسلامیت و نوین بودن گویای تقابل تمدن مزبور با تمدن غرب و تغایر آن با تمدن اسلامی است.
شاخص های تمدن (در دو رویکرد عرفی و قدسی)
حوزه های تخصصی:
شاخص های تمدن را از دو منظر می توان فهرست کرد و در سنجش تمدن ها به کار بست: منظر مدرن غربی که بیشتر معطوف به تمدنِ سکولارِ شکل گرفته در مغرب زمین است؛ منظر قدسی که معطوف به تمدن اسلامی و منابع و مصادر مربوط به آن (به ویژه قرآن) در مشرق زمین است. آنچه در این نوشته به روش استقرایی بیان خواهد شد، ارائه نمونه ای از شاخص های جدید درباره تمدن در گفتمان سکولار امروز غرب است. پس از مرور شاخص های عرفی و دنیوی تمدن غرب، به برخی شاخص های تمدنیِ برآمده از قرآن (همچون شاخص های اخلاقی تمدن، شاخص های عقیدتی تمدن و شاخص های اجتماعی تمدن) نیز توجه خواهد شد تا روشن شود افزون بر شاخص های مدرن که هریک در تجربه انسانی درخور اعتنا و البته نقدشدنی است، می توان به شاخص های متفاوت تمدنی نیز اندیشید و با رویکردی متفاوت به تحلیل و ارزیابی تمدن های بشری پرداخت. تأکید بر چنین شاخص های دینی و قرآنی در ترسیم فرایند متفاوت از تمدن اسلامی و تعیین حدود و ماهیت متمایز آن از تمدن غربی بسیار حیاتی و مهم خواهد بود.
بایسته های تمدنی در حکومت اسلامی از دیدگاه فداییان اسلام
حوزه های تخصصی:
فداییان اسلام، به عنوان جنبشی مردمی-مذهبی در اوایل دهه بیست، به منظور دفاع از اسلام و اجرای احکام اسلامی، وارد فعالیت های اجتماعی و سیاسی ایران شدند و اقداماتی به منظور ساخت جامعه و حکومت اسلامی انجام دادند. نوشتار پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که فداییان اسلام در مبانی نظری و عملی چه بایسته های تمدنی را برای حکومت اسلامی آرمانی شان لحاظ داشته اند؟ نگارندگان با روش تحلیل محتوا، و بررسی کتاب راهنمای حقایق و پرونده های بازجویی فداییان اسلام(چاپ شده در مجموعه چهارجلدی فداییان اسلام در آئینه اسناد) بایسته های تمدنی مورد توجه فداییان و گزاره های مرتبط با این بایسته ها را استخراج کرده و به تحلیل آنها پرداخته اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که اسلام خواهی، اتحاد جوامع اسلامی، حمایت از تولید داخلی، اشتغال زایی، عدالت خواهی، مبارزه با مظاهر فساد و استعمار، تبلیغ فرهنگ دینی و ملی و علم آموزی بایسته های برجسته تمدن سازی اسلامی از دیدگاه فداییان اسلام است.
تمدن نوین اسلامی در بستر اصلاح فرهنگی (تبیین اندیشه های تمدنی مالک بِن نبی)
حوزه های تخصصی:
مالک بن نبی اندیشمند مسلمان و معاصر الجزایری است که در پی تأملات ژرف پیرامون وضعیت کنونی جامعه مسلمان، مهم ترین چالش های فرهنگی آن شامل شکاف عمیق در شبکه روابط اجتماعی، فراگیری روحیه استعمارپذیری و رنگ باختن هویت دینی را ذیل مقوله کلان تمدن، شناسایی و تحلیل کرده است؛ وی سه گانه یادشده را علل عقب ماندگی جوامع مسلمان از کاروان تمدن و پیشرفت دانسته و رهیافت اصلاحی خود را نیز برای اعتلای تمدنیِ جامعه مسلمان در چهارچوب آموزه های دینی و با رویکردی فرهنگی ارائه کرده است؛ او با تبیین وضع موجود می کوشد تا توجه جوامع مسلمان را به راه های برون رفت از این نابسامانی جلب نماید. نوشتار پیش رو در تلاش است تا با توصیف و تحلیل نوشته های مالک بن نبی، فرایند و چگونگی راهکار پیشنهادی او در قالب یک دگرگونی فراگیر و بنیادین اجتماعی را، که اصلاحی حقیقی به شمار می رود، بررسی و تبیین نماید. توصیه مالک بن نبی جهت دهی تمام اقدامات به سوی تجدید ساختار حیات فکری و اخلاقی افراد جامعه است؛ چراکه این نوزایی فرهنگی می تواند نقش یک شتاب دهنده در تعامل سه نظام فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را ایفا نموده و شبکه ای مناسب از روابط درهم تنیده اجتماعی را برای برپایی تمدنی پویا و بالنده پدید آورد.
تحلیل بازنمایی مفاهیم فرهنگ و تمدن در نگاره دربار جمشید در شاهنامه طهماسبی
منبع:
فردوس هنر سال دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶
32 - 49
حوزه های تخصصی:
مطالعه نسخه های مصور یکی از محورهای مهم پژوهش های فرهنگی و تمدنی محسوب می شود. شاهنامه ی طهماسبی یکی از این نسخه های مصور دوره ی صفوی است و از غنای تصویری و اطلاعات تاریخی، فرهنگی و اجتماعی ارزشمند برخوردار است. دربار جمشید نام موضوع یکی از نگاره های این شاهنامه می باشد و کیفیت پادشاهی جمشید و عملکرد او در دوران حکومتش در این نگاره به تصویر درآمده است. از آن جا که این پادشاه یکی از مهم ترین بانیان فرهنگ و تمدن ایرانی است؛ بنابراین اهمیت موضوع باعث شده است تا "تحلیل بازنمایی مفاهیم فرهنگ و تمدن در نگاره ی دربار جمشید در شاهنامه ی طهماسبی" به عنوان موضوع پژوهش مورد مطالعه قرار بگیرد. هم چنین شناخت کیفیت بازنمایی تصویری مفاهیم فرهنگ و تمدن در نگاره ی جمشید هدف پژوهش حاضر است. هم چنین سؤال مطرح شده عبارت است از: 1- مفاهیم تمدن و فرهنگ در نگاره ی دربار جمشید در شاهنامه ی طهماسبی چگونه بازنمایی شده است؟ در راستای پاسخ گویی به این سؤال اطلاعات کتابخانه ای اسنادی با رویکرد توصیفی- تحلیلی بررسی شده و متغیرهای پژوهش شامل مفاهیم فرهنگ، تمدن و بازنمایی این مفاهیم در بستر اثر نگارگری دربار جمشید در شاهنامه ی طهماسبی می باشد و نتایج حاکی از آن است که مفهوم فرهنگ بیشتر در قالب نوع پوشاک و البسه ی عناصر انسانی و نیز ارکان تمدن و شاخصه های عمومی آن در بیشتر وجوه تصویری نگاره بازنمود یافته است.
تحلیل نسبت تهذیب اجتماعی با انسان اجتماعی؛ نقد کتاب (تهذیب اجتماعی ~ انسان اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
پرسش محوری این پژوهش، تحدید نسبت مفهومی مسأله «تهذیب اجتماعی» با «انسان اجتماعی» است تا از این رهگذر بتوان به یکی از مهمترین چالشهای امروز جامعه پیرامون چگونگی تعامل انسان در روابط اجتماعی پیچیده و جدید کنونی پرداخت. بدین ترتیب پس از معرفی کلی و چارچوب آراء کتاب «انسان اجتماعی» اثر «دارندرف» و اشاره کوتاهی درباره ابعاد شکلی آن، به مبانی مفهوم انسان اجتماعی نزد وی می پردازد. در این فراز، نشان خواهد داد که امکان فراتر رفتن از آنچه او به عنوان «واحد تحلیل مسأله» اندیشیده و ارائه تلّقی اجتماعی دقیق تری نیز، وجود دارد. اگرچه نزد «دارندرف»، دو مفهوم نقش اجتماعی و وضعیت اجتماعی، تشکیل دهنده انسان اجتماعی اند و از این طریق، دو واقعیت فرد و جامعه به یکدیگر مرتبط می شوند، اما از آنجا که موضوع ذهن وی، مسأله «تهذیب اجتماعی» نبوده است، تا بدینجا پیش نیامده که چگونه می توان مفهوم انسان اجتماعی را با تهذیب اجتماعی پیوند زد؟ «دارندرف» در تحلیل خود، برای دو مفهوم فرد و جامعه، هویّت مستقلی در نظر می گیرد و انسان اجتماعی نزد وی، فرد انسانی است که دارای نقش های اجتماعی گوناگونی است. از این رو انسان اجتماعی وی را باید «انسان در اجتماع» نامید، اما در تحلیلی دیگر، فرد مستقل از جامعه قابل تصور نیست بلکه هویّت حقیقی افراد، در جامعه و روابط اجتماعی شکل می گیرد. مقاله در ادامه از سه ویژگی مفهوم تهذیب اجتماعی یاد کرده و به پرسش جبر سازمانی می پردازد و در پایان، به ضرورت های پژوهشی در این باره و به خصوص مسأله نقشه جامع اخلاقی، تأکید ورزیده است.
بررسی و تبیین بنیان های وجودی، معرفتی و روشیِ عقلانیت پیشرفت (توسعه تعالی بخش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و هفتم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰۵
93 - 121
حوزه های تخصصی:
«عقلانیت پیشرفت» تبیین کننده چیستی، چرایی و چگونگی «پیشرفت» است. از آن جهت که جوهره عقلانیت را نظر و عمل انسان و جامعه پدید می آورد و نظر و عمل متفرع بر هستی اندیشنده، فعال و خلاق «انسان بما هو انسان» است، برای درک ابعاد «عقلانیت پیشرفت» منطقاً لازم است بنیان های وجودی و فطری نظر و عمل انسان، معطوف به پیشرفت بررسی شوند. در نگاه هستی شناختی حکمت و معرفت اسلامی، نظر و عمل انسان و به تبع انسان، جامعه، حقایقی درهم تنیده اند؛ درنتیجه تبیین بنیادهای عقلانیت در پیوند وجودی با جوهر عقلانی و فطرت تعالی یابنده نوع انسان، همراه با درک وجودی و معرفتی، به نحو توأمان رقم خواهد خورد. متناظر با مبادی وجودی و معرفتی، روش پیشرفت شناسایی می شود. با درک این معنا، مقاله حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش تحلیل عقلانی موضوعات و مسائل در چارچوب مفهومی و نظری مبانی حکمی و معرفتی اسلامی به تبیین عقلانیت پیشرفت بپردازد. در این راستا به تبیین تقوّم معرفتی و نحوه امتدادیابی اجتماعی و تاریخی اندیشه پیشرفت، التفات به چیستی فهم منقَّح واقعیت پیشرفت، تبیین لایه های معرفت و واقعیت در تناظر با مراتب وجودی انسان و عالَم انسانی، شناسایی چیستی تعالی و چگونگی تحقق نظری و عملی آن و مراتب استکمال عقلی در ابعاد تعالی انفسی (فرهنگی) و آفاقی (تمدنی) جامعه انسانی و روند تحقق پیشرفت در پرتو عبودیت، تعالی وجودی و شکوفایی عقلانی انسان پرداخته و تلاش کرده است تصویری از «عقلانیت پیشرفت» از منظر حکمت و معرفت اسلامی ارائه نماید.
حکومت و تمدن در اندیشه سیاسی آیت الله شیخ فضل الله نوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم و تمدن در اسلام سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۳
27 - 43
حوزه های تخصصی:
حکومت از مباحث مهم و تمدن به مثابه وضع مطلوب، دارای جایگاه ویژه در اندیشه سیاسی همه دور ه های گذشته ایران و جهان است. در نهضت مشروطه نیز، به دلایل متعدد از جمله تأثیرپذیری ایرانیان از افکار سیاسی غرب، بازار اندیشه ورزی چنان بالا گرفت که به حکومت و تمدن بیش از گذشته پرداخته شد. در میان اندیشمندان این دوره، آیت الله شیخ فضل الله نوری از برجسته ترین فقهایی است در جدال اندیشه ها و با مقولاتی چون حکومت و تمدن به مصاف اندیشه غرب می رود، از این رو، مقاله حاضر به این سئوال که: دیدگاه آیت الله شیخ فضل الله نوری به حکومت و تمدن چه بوده است؟ به شیوه توصیف و تحلیل پاسخ می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد شیخ در چارچوب دین، حکومت و تمدنی را مفید و مؤثر می دانست که در آن استعمار، خودکامگی، فساد، بیگانه محوری و افکار و اعمال ضد شریعت، نفی گردد.
واکاوی وضعیت سیاسی فرهنگی و تمدنی امامیه در قرن ششم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
تمدن اسلامی از عصر پیامبراکرم(ص)، به ویژه حضور ده ساله آن حضرت درمدینه، آغاز شد و جامعه بتدریج از حالت زندگی عشیره ای و قبیله ای خارج و شکل تمدنی به خود گرفت. پس از پیامبر(ص)، نقش امامان شیعه علیهم السلام در تداوم این راه، نقشی بی بدیل بوده و جامعه اسلامی بویژه جامعه شیعی را در حوزه های مختلف متمایز نموده است. هدف این مقاله بررسی اوضاع سیاسی و فرهنگی شیعیان اثنی عشری در قرن ششم هجری بوده و برای نیل به این مقصود، از روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با ابزار فیش برداری و مراجعه به منابع دست اول و با رویکرد توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. این پژوهش درصدد است به این سوال پاسخ دهد که شیعیان امامیه در قرن ششم هجری از جهت سیاسی،فرهنگی و تمدنی چه وضعیتی داشتند؟ یافته ها نشان می دهد، جامعه شیعی با وجود فقدان قدرت سیاسی و در اقلیت بودن از جهت نفوس و جمعیت، و فشار تندروها و متعصبین سنی مذهب؛ جایگاهی رفیع در مسیر رشد تمدنی کسب کرد. نتایج حاکی از آن است که آنان در مسیر رشد و اعتلای فرهنگی و تمدنی، اقدام به ساخت مساجد، مدارس و کتابخانه ها و سایر مراکز علمی و آموزشی کرده و در راستای تولید علم، به تالیف آثار و کتب ارزنده و تربیت علمی و مذهبی جامعه پرداخته و اندیشمندانی تحول آفرین در عرصه فقه، ادبیات، تاریخ، علم کلام، تفسیر، فلسفه و .... تربیت نمودند.
درآمدی بر کارکردهای تمدنی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تمدن بالاترین سطح پیشرفت و برآیند دستاوردها و سرمایه های سخت و نرم یک جامعه انسانی است که براساس سهم مولفه های سازنده خود در سطوح مختلف در جوامع انسانی ظهور می کند. از جمله مهمترین ابزار در پی ریزی تمدن، زبان است که با قابلیت بی بدیل ارتباطی خود، قادر است کارکردهای تمدنی ارزشمندی داشته باشد. پرداخت به کارکردهای تمدنی زبان و بررسی میزان اثرگذاری آن به عنوان مهمترین ابزار ارتباطی می تواند در شناخت خلاءهای پیش روی یک تمدن مؤثر باشد و در میدان رقابت با غیرهای مجاور، آن را مهیا و تقویت نماید. بدین منظور پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی در نظر دارد به مسأله ارتباط زبان و تمدن و کارکردهای تمدنی زبان تمدن ساز بپردازد. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که زبان می تواند در اعتباربخشی به تمدن، تعیین سطوح اندیشه تمدن ساز، تولید و بازتولید تمدنی، افزایش قدرت و اثرگذاری آن در حوزه درون و برون مرزی یک سرزمین، آموزش هنجارهای تمدنی و انتقال سرمایه ها و دستاوردهای جدید مشارکت داشته باشد. براین اساس در پی ریزی و تجدید حیات تمدن نوین اسلامی لازم است در راستای تقویت این ابزار ارتباطی، قابلیت هایی که به صورت بالفعل در زبان تمدنی مدنظر موجود است تقویت و به زمینه سازی برای ایجاد قابلیت های لازم ولی مفقود در چنین زبانی مبادرت کرد.
رویکردی تمدنی به ظرفیتهای فکری و تاریخی انقلاب اسلامی ایران؛ با تأکید بر اندیشه رهبران انقلاب
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
136 - 161
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی از برجسته ترین انقلابهای قرن بیستم میلادی می باشد. این برجستگی به دلایل ظاهری همانند گستردگی سرزمینی و یا تعداد کشته ها و ... نبوده؛ بلکه به عظمت در مبانی نظری(هستی شناختی، معرفت شناختی و انسان شناختی) و اهداف و آرمان های انقلاب باز می گردد. بر اساس چنین نگرشی، غایت این حرکت عظیم و الهی، نه صرفاً سقوط حکومتی دست نشانده و یا جابه جایی قدرت سیاسی، بلکه بنیانگذاری عالمی جدید و طرحی نو برای آینده ی بشریت می باشد. از این عالَم جدید می توان تعبیر به تمدن نوین اسلامی کرد. اکنون که از التهابات اولیه انقلاب گذشته و به مرحله ی بلوغ آن رسیده، ضرورت دارد با امعان نظر به این پتانسیل و ظرفیت، نگرشی عمیقتر به این پدیده ی اجتماعی افکند. چرا که شناخت صحیح انقلاب لازمه و مقدمه ی شکل گیری تمدن است. به عبارتی دیگر، مرحله ی تمدن نه به معنای اتمام مرحله ی انقلاب بلکه تکامل و اوج رشد و ثمردهی آن است. مسلماً تکامل نهایی در بستر اولیه ی آن، یعنی انقلاب، شکل می گیرد و در واقع، شکل گیری تمدن، آخرین مرحله ی تکامل و شکوفایی انقلاب است. این مقاله با چنین رویکری و با روش «توصیفی علّی» و بهره گیری از اندیشه ی رهبران انقلاب(حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیت الله خامنه ای)، به دنبال تبین این نگرش می باشد.
بررسی نقشمایه های مردانه در تمدن ایلام (از اوایل هزاره سوم تا اواسط هزاره اول ق م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۱۹ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۲
17 - 26
حوزه های تخصصی:
استفاده از نقشمایه های انسانی از کهن ترین زمان در آثار هنری به جامانده از تمدن های مختلف و در دوره های تاریخی متفاوت مرسوم بوده است. پیکره های کوچک و بزرگ انسانی از مواد مختلف و همچنین نقوش انسانی بر روی ظروف و لوازم دیگر در تمدن ایلام، نشان دهنده اهمیتی است که انسان ایلامی برای خود قائل بوده است. در حقیقت همین نقشمایه های انسانی، مهم ترین منابع تصویری در جهت شناخت فرهنگ ایلامی محسوب می شود. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تاریخی و با استفاده از منابع مکتوب صورت پذیرفته، به بررسی نقشمایه های انسانی و به طور ویژه نقوش مردانه در تمدن ایلام می پردازد چرا که تمدن ایلام به توجه ویژه به نقش زن شهرت دارد و این پژوهش در پی آنست که با بررسی نقوش مردانه، شناخت بیشتری از اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایلامیان به دست دهد. هدف از این پژوهش بررسی موتیف های مردانه ای است که می توانند جایگاه مرد ایلامی را بیان کنند. موتیف هایی چون نوع آرایش موی سر و صورت، نوع کلاه و لباس و نحوه نمایش پیکره های مردانه که به تکرار در آثار ایلامی آمده است به طور تصویری مورد بررسی قرارگرفته است. نگاهی خاص به نقشمایه های مردانه ای شده است که می توانند بیانگر جایگاه مرد در تمدن ایلام باشند.
بایسته ها و راهکارهای آیت الله خامنه ای در مسیر تمدن نوین اسلامی (با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب)
آشکارسازی و تشریح بایسته ها و راهکارهایی که مقام معظم رهبری، حضرت آیت الله خامنه ای، در راستای نیل به تمدن نوین اسلامی به عنوان مهم ترین هدف نظام جمهوری اسلامی مطرح کرده اند، از اهمیت خاصی برخوردار است و می تواند همگان را در پیمودن این مسیر کمک کند. دستیابی به این بایسته ها و راهکارها که با تأکید بر بیانیه گام دوم انقلاب و با شیوه توصیفی و تحلیلی صورت گرفته، نشان می دهد در راستای نیل به این هدف، برخی امور همانند بهره گیری از تجربه و عبرت های گذشته، امید و نگاه خوش بینانه به آینده، توجه به امور معنوی و اخلاقی و حفظ و تداوم عزت ملی، استقلال و آزادی، اموری لازم و ضروری به حساب می آیند. برخی امور نیز همانند بهره گیری از علم و دانش، تلاش در جهت دستیابی به اقتصاد مقاومتی، بهره گیری از ظرفیت های طبیعی و انسانی و اصلاح سبک زندگی، راهکارها و تدابیری هستند که می بایست به منظور پیمودن این مسیر مورد توجه قرار گیرند.