مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
سنایی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش مضامین و درونمایه های تعلیمی (اخلاقی) سنایی بر اساس قصاید این شاعر سترگ ادب فارسی با روش توصیفی بررسی شده است زیرا مضامین و اندیشه های تعلیمی- اخلاقی سنایی بر اساس آثار گرانسنگ و ارزشمند او در ادب فارسی، بارز و برجسته است. نگارندگان بر آنند تا با بررسی این موضوع، ارزش ها و آموزه های اخلاقی موجود در قصاید این شاعر بلندپایه را بکاوند و برخی فضایل و رذایل اخلاقی به کار رفته در سروده های او را تبیین کنند. آنچه در این پژوهش حائز اهمیت است، پرداختن به موضوعات مشترکی است که در آثار دیگر سنایی از جمله حدیقه الحقیقه مورد توجه قرار گرفته است.
تصویر خدا در اندیشه دو حکیم مسلمان (ناصرخسرو و سنایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیمای خداوند در هر فرهنگ و تمدنی به گونه ای خاص ترسیم شده است. این تصویر از خدا که زاییده باورها و عقاید خاص یک مکتب یا اندیشه است به صورتی مستقیم در افکار و اعمال افراد و نیز ساخت ایدئولوژی و جهان بینی آنها تأثیر گذار است. تلاش ما در این نوشتار بر این خواهد بود تا به بررسی و مقایسه تصویر خداوند در نگاه دو حکیم مسلمان یعنی ""ناصرخسرو قبادیانی"" و ""سنایی غزنوی"" بپردازیم تا از این رهگذر بتوانیم نقاط افتراق و اشتراک این دو اندیشمند را دریابیم و آنگاه به تجزیه و تحلیل عوامل مؤثر بر این طرز تلقی ها بپردازیم.
نمادهای جانوری نفس در متون عرفانی با تکیه بر آثار سنایی، عطّار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نفسدر عرفان اسلامییکی از مهم ترین و پیچیده ترین مباحث به شمار می رود. در کتاب های عرفانی، یکی از وظایف مهمّ سالک، در اختیار گرفتن زمام نفس دانسته شده است و سالک تا زمانی که گرفتار نفس است، نمی تواند به پایه های عالی کمال نائل آید. این نفس، خصلت های بسیار گوناگونی دارد و در وجود هر کس با توجّه به استعداد او، به گونه ای جدید خودنمایی می کند. نفس در ادبیّات عرفانی گاهی تجسّم و تجسّد یافته است و بر اساس خصلتی که مورد نظر نویسنده یا شاعر بوده، آن را به شکلی نشان داده اند. گاهی برای آن صورت حیوانی تصوّر کرده اند و برخی حیوانات را (با توجّه به ویژگی های آنها) نماد نفس قرار داده اند. در مقدّمة مقالة حاضر، به تعریف گذرا از دو اصطلاح مهمّ این تحقیق، یعنی نماد و نفسپرداخته شده است و در ادامه، ابتدا جانورانی جستجو شده که شاعران مورد بحث، آنها را به عنوان نماد نفس به کار برده اند و پس از آن تا حدّ امکان به این امر پرداخته شده است که چرا شاعران مذکور، یک جانور را نماد یکی از خصلت های نفس قرار داده اند. هدف این تحقیق روشن کردن یکی از جنبه های بسیار متنوّع، یعنی تجلّی نفس در ادبیّات فارسی است. در این تحقیق، از روش تحلیل توصیفی بهره برده شده است.
بررسی تطبیقی سیرالعباد سنایی و مصیبت نامه ی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیرالعبادِ سناییِ غزنوی و مصیبت نامه ی عطّار نیشابوری از مهم ترین سفرنامه های روحانی است. این دو اثر اشتراکات و اختلافاتی با یکدیگر دارند. اختلافاتِ آن دو از طرفی ناشی از جنبه های سه گانه ی زندگی و اندیشه ی سنایی و تأثیرپذیریِ او از شعرِ غیرعرفانی است. در حقیقت سنایی، شاعرِ شعرِ تحقیق است و سیرالعبادِ او نیز صبغه ای کاملاً عرفانی ندارد. از طرف دیگر سنایی، آغازگرِ راه است، بنابراین پر واضح است که گذشتِ زمان، گنجینه ی اندیشه ها و زبانِ عرفانی را بارور کرده و در سفرنامه ی عطّار به اوج خود رسانیده است. در این مقاله سعی بر آن بوده است با بررسی وجوه اشتراک و اختلافِ این دو اثر نمایی کلّی از یک سفرِ روحانی و انگیزه ها و چالش هایِ آن به تصویر درآید. وجوه اختلاف عبارتند از: 1ـ اختلاف ساختاری، 2ـ نمادگرایی دوگانه، 3ـ فضاهای مختلف؛ وجوه اشتراک شاملِ: 1ـ مراحلِ خلقت (بدو)، 2ـ شکایت از دنیا و مافیها، 3ـ بازگشت به اصل، 4ـ سالک و پیر، 5ـ سبک گفتگو، 6ـ مقصدِ سفر. بررسی اشتراکاتِ سفرنامه های عرفانی مختصاتِ کلّی این گونه آثار را آشکار می کند و آن را به عنوانِ بن مایه ای در ادبِ عرفانی مطرح می گرداند.
بررسی فرآیند نشانگی حروف الفبا در دیوان سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی با بهره گیری از کیفیت های تصویری و ترکیبی حروف الفبا در دیوان خود اشعار بسیار زیبایی سروده است. به کارگیری نظریّه ای فراگیر در مطالعه این سروده ها که زمینه های فرهنگی هنر سنایی را پوشش دهد و نتیجه ای فراخور یک پژوهش را در بر داشته باشد، نیازی است آشکار. در مقاله حاضر، نگارنده بر پایه آرای چارلز سندرس پیرس به نشانه شناسی نگرش های الفبایی سنایی می پردازد و همه سروده های حروفی او را گزارش می کند. نظریّه نشانه شناسی پیرس با دانش نقد بلاغی رایج در زبان فارسی پیوند تنگاتنگی دارد، امّا از توانش تفسیری بالاتری در مقایسه با آن برخوردار است و رسیدن به نتیجه ای علمی تر را میسّر می کند. در این پژوهش، سه گانه های مشهور شمایل، نمایه و نماد پیرس و فرآیند تکامل نشانگی آن ها در دیوان سنایی پژوهیده شده است. فرآیندهای نشانگی متفرّد، خطّی و متداخل، سه گونه سیر نشانگی حروف الفبا در دیوان سنایی هستند که نگارنده آن ها را از یکدیگر بازشناخته است. نگارنده در پایان نتیجه می گیرد که نشانگی حروف الفبا در دیوان سنایی، دارای نسبت بسیار آسان با موضوع و تفسیر خود است.
تطور استعاره عشق از سنائی تا مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار بر آنیم تا طرز تلقی سنائی، عطار و مولانا، به عنوان سه نقطه عطف در تاریخ شعر عرفانی، را از مفهوم کلیدی عشق بررسی کنیم. مبنای نظری مقاله نظریه استعاره های شناختی است. ابتدا به پیشینه تحقیق پرداخته ایم و سپس بحث را در چهار بخش اصلی گزارش استعاره ها، بررسی سابقه استعاره ها در منابع پیش از سنائی، تحلیل شناختی استعاره ها و سیر تطور استعاره های مفهومی عشق از سنائی تا مولانا دنبال کنیم. این تحقیق هم میزان نوآوری و تقلید سه چهره مذکور را در استفاده یا ساختن استعاره های عشق را نشان می دهد و هم در عین نشان می دهد که مفهوم عشق به عنوان کلیدی ترین اصطلاح عرفان در طول تاریخ چه تغییراتی را از سر گذرانده است. سه چهره مذکور سه شخصیت اصلی در تاریخ شعر عرفانی هستند، عشق کلیدی ترین اصطلاح عرفانی است و نظریه استعاره های شناختی یا مفهومی در میان نظریات مربوط به استعاره برای تحلیل چنین متونی مناسب تر به نظر می رسد.
مقایسه روایت های تمثیلی «پیل در شهر کوران» از سنایی و غزالی بر مبنای نظریه فزون-متنیّت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روایت تمثیلی «پیل در شهر کوران» از کتاب حدیقه الحقیقه سنایی، بر اساس روایتی از کیمیای سعادت غزالی نوشته شده است. هدف اصلی این پژوهش کشف رابطه فزون متنیّت این دو روایت است. بدین منظور برپایه نظریّه فزون متنیّت ژرار ژنت، ارتباط روایت سنایی با روایت غزالی بررسی و این نتایج حاصل شد که در روایت سنایی تغییر حجم متن و دلالت های معناشناسی جدیدی وجود دارد که در دو بخش گشتار کمّی و گشتار کاربردی قابل بررسی است. در بخش گشتارهای کمّی، دریافتیم که سنایی با گسترش روایت از 21 گزاره روایت غزالی به 42 گزاره در روایت خویش از «گشتار کمّی افزایش» استفاده کرده است. در بخش گشتارهای کاربردی، روایت سنایی در دو لایه معنایی بررسی شد. گشتارهای لایه معنایی اول، شامل تغییراتی بود که سنایی در اشخاص و حوادث ایجاد کرده بود. گشتارهای لایه معنایی دوم نشان می داد که درباره موضوع ناتوانی عقل در شناخت خدا، آنچه را که گذشتگان او فقط در مورد عقل و نفس آدمی بیان کرده اند، سنایی به عقل و نفس کلی تعمیم داده و معتقد است که عقل و نفس انسان و جهان، پایین تر از آن هستند که به تنهایی یا با هم قادر به درک اسرار الهی باشند.
رویکرد قرآنی سنایی به قصیده "" ابر""فرخی سیستانی (با نگاهی به نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرن ششم در تاریخ شعر و ادب فارسی ، دوره درخشان دگرگونی های فکری و فرهنگی و پیش آمدن مجال روی کردهای تازه شاعرانه ای است که در همه ادوار شعر و تاریخ ادب فارسی شایان یادکردن و بهره برداری های علمی و پژوهشی است.
سنایی غزنوی، شاعری که سهمی عمده در تحولات ادبی شعر قرن ششم دارد، در مرور و مطالعه شعر دوره پیش از خود بهره مندی های هنری و زبانی از آن را منوط به دگرگون ساختن اندیشه و درون مایه شعر می داند.او توفیق یافته است عمده شعر خراسانی پیش از خود را مرور و بررسی کند و سرانجام توانسته است با روی کردی کاملا تازه و سبک مندانه از آزمون این تاثیر پذیری بیرون آید.
در مقاله حاضر قصیده معروف ابر از فرخی سیستانی را که بسیار مورد توجه شاعران بوده است با استقبال سنایی از این قصیده مرور و بررسی کرده ایم.به اعتقاد ما در این مقاله سنایی بر پایه باورهای عمیق آیینی و فکری خود که برآمده از تحولات تازه سیاسی و اجتماعی قرن ششم است، از ابزار روی کرد قرآنی مدد گرفته است و بر اساس آنچه که امروز در نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم مطرح است، خود را از اضطراب تاثیر شعر فرخی رهانیده است. و بی آن که در سایه تاثیر پذیری از شعر فرخی بماند، حرفهای اصلی خود را هنرمندانه بیان کرده است و شکلی تازه از قصیده سرایی را به نمود رسانیده است.
رویکردِ سنایی به تقابل های دوگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهشِ حاضر، با استفاده از روشِ «نشانه شناسی ساختارگرا» و با تکیه بر شعرِ سنایی کوشیده است رویکردِ سنایی را در برخورد با تقابل های دوگانی بررسی کند. به همین منظور، با طرحِ دو موضوع؛ یعنی بارِ ارزشیِ نشانه و شبکه هم تراز، آن دسته از تقابل های دوگانی که در شعر وی رایج است، تحلیل و بررسی شده است. این بررسی نشان گر آن است که در زبان و اندیشه سنایی سه منظرِ متفاوت وجود دارد. در هر یک از این چشم اندازها، رویکردِ سنایی به قطب های تقابل، متفاوت است. این رویکردها، در حقیقت حاکی از آن است که بارِ ارزشی قطب ها در سیرِ تحولِ فکری سنایی به طورِ مستمر تغییر می کند. علاوه بر این، شبکه های هم ترازِ متفاوتی در هر رویکرد پدیدار می شود که بنابر اصلِ پیوستگی، همه عناصرِ آن، بارِ ارزشی یکسانی دارند.
استقبال و معارضه حزین لاهیجی در قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حزین لاهیجی از شاعران و علمای برجستة سدة دوازدهم هجری است که بیشتر ایّام خود را در هند گذرانیده است. وی تقریباً به همه موضوعات علمی عصر خود تسلّط داشته و دربارة آنها دست به نگارش زده است. وی با اینکه شاعری را به عنوان هنر اول خود محسوب نمی کند و مقام علمی او فراتر از شاعری او است، صاحب اشعار فراوانی در قالب های گوناگون: غزل؛ قصیده؛ قطعه؛ ترکیب بند؛ رباعی و مثنوی است. برجستگی و امتیاز وی در زمینة شاعری، بیشتر در غزل های اوست. حزین چهل قصیده دارد که اغلب محتوای آنها را، توحید، نعت حضرت رسول(ص)، مدح و منقبت حضرت علی (ع) و پیشوایان دین تشکیل می دهد. منقبت حضرت علی(ع) پربسامدترین قصاید اوست. وی در قصاید خود به ترتیب از انوری، خاقانی، سنایی، سعدی و ناصرخسرو استقبال کرده و با همان وزن و قافیه و ردیف و با پاره ای کلمات و مضامین مشترک اشعار خود را سروده است. ارادت او به پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و سایر ائمه (علیهم السلام)، باعث شده است تا در مقابل مدّاحان متملق مثل انوری به معارضه برخیزد و با ذکر نام آنها اشعارشان را سحر، و مدایحشان را دروغین جلوه دهد و در برابر آنها، اشعار خود را سحر حلال و بیان صدق معرفی نماید. این مقاله با روش کتابخانه ای و به شیوه ی تحلیل محتوای قصاید به بررسی این موضوع و انطباق قصاید حزین با شاعران یاد شده می پردازد .
دلالت های سیاسی اندیشة سنائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مؤلفة شاخص و بنیادینِ اندیشة سیاسی و وجه تمایز آن از سایر شاخه های دانش بشری، دلالت های هنجاری است. اندیشة سیاسی از رهگذر توجه به فضایل مدنی به مثابه حلقة رابطِ دو ساحت نظر و عمل، در صدد سامان بخشیدن به جامعة بشری است. در این نوشتار ضمن واکاوی آثار مهم سنایی، عارف بزرگ ایرانی، ابعاد سیاسی اندیشة وی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. مدعای مقاله این است که علاوه بر دلالت های معرفتی و تبیینی، می توان از عدالت، دوستی و مدارا، به عنوان شاخص ترین دلالت های هنجاری و فضیلت های مدنی در اندیشة سنائی نام برد.
سنایی و اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق یکی از عمده ترین دغدغه های جامعه بشری است؛ زیرا هیچ نهاد و حرفه ای نیست که قادر باشد فارغ از اخلاق که مرزهای سلوک و رفتارهای بهنجار را معین می کند، به حیات مشروع خود ادامه دهد. اخلاق هم خاستگاه دینی و عرفانی دارد و هم متأثر از عرف، فرهنگ، تاریخ و سایر پدیده های اجتماعی است. درواقع، بین این مفاهیم و پدیده های اجتماعی و اخلاق تعامل دایمی وجود دارد که باعث می شود در طول زمان، اصول و ارزش ها و هنجارهای جامعه صیقل بخورد و الگو های موجه و مقبول رفتارهای فردی و اجتماعی شکل بگیرد. به قواعدو قوانین اخلاقی ورفتاری که بایدافراد در حین انجام فعالیت های شغلی رعایت نمایند، دراصطلاح اخلاق حرفه ای اطلاق می شود. درحقیقت، اخلاق حرفه ای یک فرایند تفکر عقلانی است که هدف آن حفظ و اشاعه ارزش ها در جامعه در زمان مناسب است. این مقاله بر آن است تا به مفهوم اخلاق حرفه ای عرفا و ابعاد گوناگون آن از دیدگاه سنایی در حدیقةالحقیقهبپردازد. بنا به دیگاه سنایی، عرفان همواره وسیله ای برای تبلیغ اخلاق، علم و کوشش بوده است. فردیکهآداباخلاقیرارعایتمی کند،خواسته هایخود را بهنفعدیگرانتعدیلمی کندو باتقویتوپرورشابعادمعنوی،هموارهدرراهخدمتبه همنوعاناقداممی نماید. سنایی تأکید می کند که خداوند متعال برترین زیبایی و مشخص کننده ملاک نهایی اخلاق است. در این نظام روشنی بخش، تقرب به خدا و کسب رضایت او، دستیابی به عدالت فراگیر اجتماعی، آزادی، و حرمت انسان آرمان اخلاق است. بیشترین سود برای بیشترین کسان نیز ازجمله اهداف زندگی اجتماعی در ساحت های فردی، شغلی، و اجتماعی است.
نقد جایگاه عرفانیِ سیرالعباد بر اساس ساحتهای شخصیّتی سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسائل اخلاقی و نقد اجتماعی- دینی از مضامین ثابت و پایه ای در آثار حکیم سنایی است که با زبان لطیف و تأثیرگذارِ سخنِ منظوم، به بیان این موارد پرداخته است. مثنوی سیرالعباد الی المعاد از جمله ی آثار سنایی است که برخی از محققان ادبی، با این تصوّر که عرفانیِ محض نامیدن این اثر، بر ارزش ادبی و جایگاه عرفانی آن می افزاید، رأی بر عرفانی و فلسفی بودنِ آن داده اند؛ امّا نتایج این تحقیق که با روش کتابخانه ای و شیوه ی تحلیل محتوایی انجام گرفته، این فرضیه را که سیرالعباد، یک منظومه ی عرفانیِ محض نیست و هر سه ساحت شخصیتی سنایی (عارف، مداح، و ناقد اجتماعی) در این اثر، بازتاب دارد، تأیید می کند؛ چرا که روند مباحث در این مثنوی به گونه ای است که مضامین عرفانی در قالب مقدمه هایی جهت بیان مباحث اخلاقی، نقد اجتماعی- دینی و مدیحه سراییِ همراه با درخواست صله ی یکصد دیناری از محمد بن منصور (قاضی سرخس) نمایان می شوند و این سیر تغییر محتوا، رابطه ی مستقیمی با ساحتهای شخصیّتی سنایی در سیرالعباد داردکه از سوی برخی صاحب نظران مورد توجه قرار نگرفته است.
گزاره هایی بر «دو عید سنایی» در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابیات قابل تأویل و تفسیر در حدیقه الحقیقه سنایی، بیت «صوفیان در دمی، دو عید کنند/ عنکبوتان، مگس قدید کنند» است. وجود نمادها و استعاره های عرفانی در این بیت، همچون «دو عید صوفیان»، «عنکبوتان» و «مگس قدید کردن» سبب توجه ارباب معرفت به آن شده است و از روزگار سنایی تا دوره قاجار، چندین تفسیر و تعبیر راجع به آن از منظر عرفان و کلام نگاشته شده است. کهن ترین تأویلات مربوط به این بیت، از عین القضات همدانی و جدیدترین آن، از کوثر همدانی (عارف دوره قاجار) است. در تفسیرهای موجود، اختلاف دیدگاه ها، بیشتر راجع به تعبیر «دو عید» است و اکثر گزارندگان، آن را به فنا و بقا تعبیر کرده اند. با توجه به این که دنیانکوهی، یکی از مفاهیم محوری در اشعار سنایی، به ویژه حدیقه الحقیقه و قصاید اوست و او دنیاپرستان را به جانوران و حیواناتی چون سگ، گربه، زاغ، مور، مگس، کرکس و عنکبوت مانند کرده است لذا گزارندگان بیت مذکور، تفسیر درستی از نمادهای «عنکبوت» و «مگس قدید کردن» عرضه کرده اند که عبارت از دنیاپرستان و مشغول بودن به تعلقات دنیوی و اغراض نفسانی است. در این مقاله، ضمن معرفی گزاره های تحقیق شده درباره این بیت، چهار گزاره دیگر نیز بررسی شده است.
نوستالژی در اشعار سنایی
حوزه های تخصصی:
سنایی شاعری صاحب سبک در ادبیات فارسی شناخته شده است. از آنجا که هر شاعری به فراخور حال و هوا و موقعیت خود به گذشته و لحظات پسِ پیش نهاده توجه دارد، با کندوکاو در اشعار این شاعر بزرگ می توان به بررسی چشم انداز دیرینه و پنهان او پرداخت. نوستالژی از اصطلاحات روان شناسی است که وارد حیطه ادبیات شده است. نوستالژی، یا حسرت سروده، حسرت های شاعران و نویسندگان را که با نگاهی به گذشته در آثار آنان نمود یافته است به مخاطبان عرضه می کند. این پژوهش ابتدا تعریفی از نوستالژی به دست داده و انواع مفاهیم نوستالژی را در زیر دو عنوان کلیِ فردی و جمعی معرفی کرده است؛ سپس به بررسی مفاهیم نوستالژی در دیوان سنایی و تحلیلِ کارکردهای زبان در نوستالژیک کردن فضای اشعار و ارتباط آن با نوستالژی فردی و همچنین بررسی مؤلفه هایی همچون اسطوره پردازی و گرایش به آرمان شهر و پیوند آن با نوستالژی جمعی می پردازد.
مقایسة ساختار حکایت های حدیقةالحقیقه و شریعةالطّریقه با سرچشمه های آن حکایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی حدیقة الحقیقة سنایی، حکایات متعدّدی دارد که شاید اغلب آنها در آثار پیشینیان ادب فارسی و عربی نقل شده باشد. در این نوشتار به تحلیل و مطابقت تعدادی از حکایات حدیقه با سرچشمه های آن حکایات، در چهارچوب ساختار قصّه و حکایت پرداخته ایم. اینکه سنایی تا چه حد در اقتباس حکایات، ساختار پیشین آنها را حفظ کرده، چه نوآوری هایی داشته است و نیز بررسی مشترکات و اختلافات آنها، از بحث های این نوشتار است. نتایج پژوهش نشان داد که سنایی در پرداخت شخصیّت ها، آنها را به شخصیّت های تیپیک بدون نام تغییر داده است و از آنها با الفاظ مردی، شخصی و ... نام می برد. سنایی در ساختار داستان ها با حفظ درونمایة اصلی، تغییراتی در عناصر داستان به وجود آورده است. گفتگو از عناصر ثابت داستان های حدیقه است و گاه شاعر با همین عنصر داستانی، شخصیّت داستان را به مخاطب می شناساند. از ابتکارهای سنایی در این باب آن است که برخی از حکایاتی که وی آنها را مأخذ حکایت خود قرار داده، تنها یک خبر و در اغلب موارد، گفتگویی ساده در حدّ پرسش و پاسخی بدون پرداختن به حادثه و حادثه پردازی است. امّا او با واردکردن عناصر داستانی و ایجاد حادثه پردازی، آن حکایات را در ساختاری داستان گونه وارد می کند. در بیشتر حکایات، زاویة دید، دانای کلّ و راوی، خود سنایی است. سنایی جز در مواردی اندک، در زاویة دید حکایاتی که از آثار پیشین گرفته، تغییری ایجاد نکرده است و اغلب برای ایجاز در حکایات، به زمان و مکان توجّه چندانی نداشته است و به ندرت در بعضی موارد مستقیماً به آنها اشاراتی کرده است.
ریخت شناسی تمثیل های عرفانی با تکیه بر اشعار سنایی، عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده از تمثیل به عنوان یک صنعت بلاغی و همچنین یک شیوه استدلالی، روشی اساسی در ادبیات عرفانی ایران است. این رویه که از دیرباز در ادبیات ایران متداول بود در متون عرفانی از اشعار سنایی آغاز شد، در اشعار عطّار تکامل یافت و در اشعار مولوی به نقطه اوج خود رسید. بررسی تمثیل های عرفانی از دید «ریخت شناسی» امکان تحلیل جامع ادبی، اجتماعی و عرفانی آنها ر ا فراهم می کند و فرصتی پدید می آورد که کاربرد صنعت تمثیل در ادبیات عرفانی با روشی کاملاً علمی مورد بررسی قرارگیرد. این بررسی افق های جدیدی را در تحلیل، تفسیر و معناشناسی متون عرفانی ادبیات فارسی که شاخه اساسی و محوری ادبیات ماست، فراهم می آورد. در این مقاله ضمن بیان و بررسی دیدگاه های علمای بلاغت در باب تمثیل، تلاش می کنیم عناصر سازای آن را از دیدگاه نظریه پردازان ریخت شناسی تجزیه و تحلیل کنیم تا از این رهگذر روند تکاملی بیان تمثیلی عرفا با تکیه بر متغیرها و عناصر تمثیل تبیین شود.
ارزش بلاغی قصر در قصاید سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی ارزش های بلاغی قصاید سنایی از دیدگاه علم معانی می پردازد تا جنبه ای مهمّ از ارزش های ادبی آن را روشن کند. یکی از مباحث مهمّ علم معانی، مبحث قصر یا حصر است که بلاغت کلام را به ویژه در بحث قصر اضافی و ادّعایی تبیین می کند. در این جستار بر اساس قواعد مدوّن علم معانی، موضوع قصر و حصر در اشعار سنایی، ازجمله انواع آن، از چند زاویه بررسی و پس از سنجش آنها بر پایه قواعد و مباحث مطرح در علم معانی، بسامدهای مربوط و عوامل اثرگذاری و بلاغت ابیات مربوط در قصاید او از دیدگاه مورد بررسی تبیین می گردد. سنایی از انواع قصر و حصرِ صفت بر موصوف، موصوف بر صفت، اِفراد، قلب، تعیین، حقیقی، و اضافی یا ادّعایی و با روش های گوناگونِ ایجاد مفهوم حصر، هم با استفاده از ادات قصر و هم بدون آن به طور مؤثّر استفاده کرده است. بسامد استفاده از ادات قصر در قصاید وی شامل بیش از 110 مورد و بسامد شیوه های دیگر درحدود 45 مورد است. هم چنین سنایی قصر صفت بر موصوف را حدوداً در 120 بیت و قصر موصوف بر صفت را در 25 بیت به کارگرفته است. ازجملة مقاصد قصر و حصر در قصاید مورد بحث همان است که برای انواع قصر و حصر به اعتبار اعتقاد مخاطب در متن مقاله ذکر شده است. هم چنین به مواردی همچون مبالغه در وصف یا مدح و منقبت، ترغیب و شوق انگیزی، نفی غیر موصوف، مفاخره، منحصر کردن طریق یا وسیلة رسیدن به هدف (رستگاری، کمال، عزّت، و...) در یک طریق یا وسیلة خاصّ، تحقیر غیر موصوف، هشدار، ایجاد نفرت نسبت به چیزی، تعریض و کنایه به غیر موصوف، و امثال آن می توان اشاره کرد.
تجلّی آیات الهی در اشعار سنایی بر اساس بینامتنیّت ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژرار ژنت یکی از تأثیرگذارترین پژوهشگران در عرصه بینامتنیّت است. وی دامنه مطالعات کریستوا را گسترش داد و کوشش نمود تا هر رابطه ای را که یک متن می تواند با دیگر متون داشته باشد، به طور نظام مند مطالعه کند. نظریه بینامتنیت که درباره روابط بین متون و تأثیر متون متأخّر از کتب متقدّم بحث می کند، از بحث های مهم ژنتی است. بر اساس این نظریه هیچ متنی متّکی به خود نبوده و به نحوی با متون پیش از خود ارتباط دارد. در این میان نظریه بینامتنیت ژنت که بهره گیری متون از یکدیگر را بر اساس پنج نوع ترامتنیت ، فرامتنیت، پیرامتنیت، سرمتنیت و بیش متنیت می داند، بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. هر یک از این پنج دسته نوعی از روابط یک متن را با غیر خود طرح و بررسی می کند. بدون شک هر شاعر و ادیب و مسلمان که از دین مبین اسلام و کتب دینی تأثیر پذیرفته است، سعی می کند تا در لابه لای اشعار و سخنان خویش، الفاظ و عباراتی از آیات کلام الله و روایات اهل بیت علیهم السّلام را متجلّی و منعکس سازد. یکی از این شاعران سنایی غزنوی است که غالب ادب پژوهان اقرار به بلندی مرتبه اش در شاعری و اذعان به عظمت مقامش در عرفان دارند. گرچه مفهوم حقیقی آیات الهی با تفاسیر وارده از حضرات معصومین علیهم السّلام، مکشوف می گردد، ولی سنایی با وقوف بر برخی از این تفاسیر به اشعار قرآنی خویش رنگی تعلیمی- تربیتی زده است. در این پژوهش سعی شده آثار سنایی را در آیینه بینامتنیّت مورد بررسی قرار داده تا در پایان بتوان از پیوند عمیق آثار حکیم سنایی غزنوی با مباحث قرآنی پرده برداشته و مضامین قرآنی به کار رفته در آثار این حکیم شاعر را به تصویر بکشیم.
تطبیق غزلی از مولانا با غزلی از سنایی براساس مؤلفه های مکتب سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرچشمه بسیاری از اصول و روش های فکری و ادبی مولانا را باید در شعر سنایی جست؛ وجود برخی مؤلفه های سوررئالیستی در اشعار مولانا نیز می تواند از جمله این تأثیرپذیری ها باشد و می توان گفت که اندیشه های سوررئالیستی یا شبه سوررئالیستی، در اشعار هر دو شاعر، البته با شدت و ضعف، وجود دارد. در پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دو غزل سوررئالیستی از سنایی و مولانا بررسی و وجوه اشتراک و افتراق آن دو در مؤلفه های سوررئالیستی نشان داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی هایی سوررئالیستی همچون ذهنیت مطلق، حذف دو عامل زمان و مکان، بیان امور شگفت انگیز، نگارش خودکار، مستی و سکر، تخیل و رؤیا، تجلی روحانی، اعتقاد به نامحرمی زبان، عشق و آزادی، در هر دو غزل وجود دارد. از جمله تفاوت های دو غزل، می توان به تفاوت در میزان نگارش خودکار، مستی و سکر بیشتر مولانا نسبت به سنایی و زبان تصویری تر و هیجان انگیزتر مولانا اشاره کرد؛ چنانکه شعله واری بیان سنایی در تصویر شمع و شعله واری بیان مولانا در خود آتش نمایان شده است.