متن پژوهی ادبی

متن پژوهی ادبی

متن پژوهی ادبی پاییز 1395 شماره 69 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی ساختار ادب غنایی از دیدگاه زبانشناسی با تکیه بر نظریّة «نقش های زبانی یاکوبسن»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادب غنایی نقش های زبانی پیام فرستنده مدار پیام گیرنده مدار بیان مستقیم و غیرمستقیم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷۱ تعداد دانلود : ۱۵۲۲
ادب غنایی یکی از گسترده ترین انواع ادبی است که هدف آن گزارش و بیان احساسات گوینده و در کنار آن، لذّت بخشیدن به مخاطب است. گویندة ادب غنایی می تواند از روش های مختلفی برای بیان «پیام غنایی» خود استفاده کند. آنچه در مقالة حاضر مطرح می شود، ارائة ابزارهایی برای طبقه بندی و تمایز ادب غنایی از دیگر انواع ادبی است. جامعیّت این ابزارها سبب کاربرد گستردة آنها شده است، به گونه ای که می توان آنها را در طبقه بندی دیگر انواع و گونه های ادبی نیز به کار برد. در این مقاله، با تکیه بر نظریّة یاکوبسن، دو روش برای بیان «پیام غنایی» ذکر شده است: 1 روش مستقیم «فرستنده مدار». 2 روش «غیرمستقیم فرستنده مدار». بر اساس دو روش مذکور، در روند برقراری ارتباط، از یک سو، می توان مخاطبی را مدّ نظر قرار داد و از سوی دیگر، می توان آن را نادیده گرفت. نتایج حاصل از پژوهش، بیانگر آن است که با استفاده از نظریّة «نقش های زبانی یاکوبسن» و ارائة ابزار «گوینده مدار» و «گیرنده مدار» بودن پیام و متن، می توان آثار غنایی را سبک شناسی کرد و بر اساس وجوه اشتراک حاصل از آثار، متون غنایی را از متون حماسی و تعلیمی جدا نمود و در یک طبقه قرار داد.
۲.

اسطورة شاهان پیشدادی در متون تاریخی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه متون تاریخی اسطوره زدایی پ‍ی‍ش‍دادی‍ان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
«اسطوره زدایی» به معنی تاریخی کردن و حقیقی جلوه دادن عناصر، پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است. عنوان اسطوره زدایی برای نخستین بار دربارة تأویل متون دینی، به ویژه پیام مسیح مطرح شد. اسطوره زدایی را گاهی می توان در معنی دریافت باطن و مکنون نمادها دید و برخی اوقات اسطوره زدایی به معنی حذف داستان ها و حکایات اسطوره ای در متون دینی و غیردینی است و زمانی به معنی تاریخی جلوه دادن عناصر، پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است. آنچه در این پژوهش به شیوة توصیفی تحلیلی مورد واکاوی و بررسی قرار می گیرد، اسطوره زدایی در معنای واقعی جلوه دادن پدیده ها و شخصیّت های اسطوره ای است تا در نتیجه به اینپرسش پاسخ داده شود که آیا در تاریخ، از شاهان و پهلوانان پیشدادی اسطوره زدایی شده است یانه. برآیند تحقیق حاکی از آن است که با تأمّل در شخصیّت های اسطوره ای پیشدادیان در متون تاریخی به نیکی می توان دریافت که نویسندگان این گونه کتاب ها برای شخصیّت های اسطوره ای پیشدادیان، زمان و مکان جغرافیایی و نسب و برخی از ویژگی های تاریخی و... قائل شده اند که مغایر با برخی از خصوصیّات اسطوره ای آنهاست و از این رهگذر، از آنها صبغة اسطوره ای را زدوده اند.
۳.

واکاوی برون متنی و درون متنی اشعار متعهّد شاملو در دهه های بیست و سی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان چپ شعر متعهد احمد شاملو تحلیل درون متنی تحلیل برون متنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۱۴ تعداد دانلود : ۱۰۰۸
در دهه های بیست و سی خورشیدی، گفتمان ادبی متعهّد به چپ گرایی تا حدود زیادی در جامعة ادبی ایران فراگیر شد و شعر احمد شاملو نیز از این گفتمان تأثیر پذیرفت. در این مقاله کوشش شده ابتدا از منظری برون متنی و جامعه گرایانه، برخی از شاخص ترین شعرهای متعهّد شاملو در این دوران معرّفی و کیفیّت ایدئولوژیک و متعهّدانة آن شعرها تشریح شود و آنگاه در جستاری درون متنی و زبان گرایانه، و متّکی به آرای فرمالیستی، کیفیّت هنری و ادبی این اشعار تحلیل گردد. نتیجة این تحقیق که به شیوة توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است، نشان می دهد که از منظر برون متنی، شعر شاملو در این دوره با تعهّد به گفتمان چپ، به وصف رویدادهای سیاسی زمانه پرداخته است و همین تعهّد، دغدغه و انگیزة اصلی سرایش شعرهای شاملو شده است. از این رو، شاعر گاهی به صراحت و گاهی نمادین، به بازنمایی ایدئولوژیک در اشعار خود دست می زند و گفتمان چپ گرای مسلّط، با خوانش های سیاسی، شاملو و شعرش را بر قلّة توجّه مخاطبان قرار می دهد. همچنین، از منظر درون متنی و زبانگرایانه، اشعار متعهّد شاملو با رویکرد غالب تأکید پیام بر مخاطب و موضوع، به زبان ارجاعی و ترغیبی نزدیک می شوند و بیشتر بر جنبة روایی عینی و رئالیستی تکیه می کنند و طبیعتاً از «ادبیّت» دور می شوند.
۴.

مقایسة ساختار حکایت های حدیقةالحقیقه و شریعةالطّریقه با سرچشمه های آن حکایات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکایت سنایی داستان پردازی حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۶۹ تعداد دانلود : ۷۳۸
مثنوی حدیقة الحقیقة سنایی، حکایات متعدّدی دارد که شاید اغلب آنها در آثار پیشینیان ادب فارسی و عربی نقل شده باشد. در این نوشتار به تحلیل و مطابقت تعدادی از حکایات حدیقه با سرچشمه های آن حکایات، در چهارچوب ساختار قصّه و حکایت پرداخته ایم. اینکه سنایی تا چه حد در اقتباس حکایات، ساختار پیشین آنها را حفظ کرده، چه نوآوری هایی داشته است و نیز بررسی مشترکات و اختلافات آنها، از بحث های این نوشتار است. نتایج پژوهش نشان داد که سنایی در پرداخت شخصیّت ها، آنها را به شخصیّت های تیپیک بدون نام تغییر داده است و از آنها با الفاظ مردی، شخصی و ... نام می برد. سنایی در ساختار داستان ها با حفظ درونمایة اصلی، تغییراتی در عناصر داستان به وجود آورده است. گفتگو از عناصر ثابت داستان های حدیقه است و گاه شاعر با همین عنصر داستانی، شخصیّت داستان را به مخاطب می شناساند. از ابتکارهای سنایی در این باب آن است که برخی از حکایاتی که وی آنها را مأخذ حکایت خود قرار داده، تنها یک خبر و در اغلب موارد، گفتگویی ساده در حدّ پرسش و پاسخی بدون پرداختن به حادثه و حادثه پردازی است. امّا او با واردکردن عناصر داستانی و ایجاد حادثه پردازی، آن حکایات را در ساختاری داستان گونه وارد می کند. در بیشتر حکایات، زاویة دید، دانای کلّ و راوی، خود سنایی است. سنایی جز در مواردی اندک، در زاویة دید حکایاتی که از آثار پیشین گرفته، تغییری ایجاد نکرده است و اغلب برای ایجاز در حکایات، به زمان و مکان توجّه چندانی نداشته است و به ندرت در بعضی موارد مستقیماً به آنها اشاراتی کرده است.
۵.

بررسی ساختارگرایانة پیرنگ حکایت های مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شخصیت ساختارگرایی کارکرد پیرنگ پراپ مرزبان نامه فرمالیسم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۶۴
بررسی داستان و داستان واره های کهن فارسی، بر پایة روش ساختارگرایانه می تواند از منظری کلّی به شناسایی گونه های روایت پردازی در متون مختلف بینجامد. این نگاه کلّی، امکان مقایسه و تحلیل ساختارهای گوناگون روایات را فراهم می آورد و با بررسی متون مختلف از این منظر، می توان تحوّلات و سیر تکامل روایت پردازی در ادبیّات فارسی را به صورت تاریخی پیگیری کرد. در این مقاله، پیرنگ حکایت های مرزبان نامه بررسی می شود. این بررسی با نگاهی به روش ولادیمیر پراپ و با توجّه به نظریّات فرمالیست ها و ساختارگرایان در باب روایت انجام می شود. همة حکایت های مرزبان نامه در دو ساختار کلّی جای می گیرند. همچنین، کارکردهای هر یک از این دو الگو نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. در الگوی اوّل کارکردهای آزمون، یاری و توفیق (یا نبودِ توفیق) و در الگوی دوم کارکردهای ادّعا، آزمون، یاری، اثبات (یا نفی) وجود دارند. به نظر می رسد در پیرنگ داستان های این متن، علاوه بر توالی و علّیّت، عنصر دیگری وجود دارد که باور نامیده شده است.
۶.

شیوه های کاربرد آیات و احادیث در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احادیث آیات عطاملک جوینی اثرپذیری تاریخ جهانگشا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۳۸ تعداد دانلود : ۱۰۱۰
واکاوی آثار ادبی با تکیه بر آرایه های سخن و هر گونه شگردی که کلام را از سطح زبان به سطح ادب فرا ببرد، در فرایند معناسازی از اهمیّت بسزایی برخوردار است، به گونه ای که کشف لایه های پنهانی متون به درک تازه ای از خواندن متن می انجامد. آیات و احادیث به عنوان شگردی ادبی در هر دوره ای از زبان و ادبیّات فارسی با توجّه به مقاصد شاعران و نویسندگان، در بیان مقصودی خاص مورد استفاده قرار گرفته اند. تاریخ جهانگشای جوینی از برجسته ترین متون تاریخی ادبی است که کاربرد آیات و احادیث، یکی از خصیصه های مهمّ نثر این کتاب می باشد. در این پژوهش توصیفی تحلیلی سعی شده است جایگاه هنری و اثرپذیری های جوینی در اقتباس از آیات و احادیث بررسی و تحلیل شود. لذا دو پرسش اصلی مطرح می شود: الف) با توجّه به نوع کاربرد آیات و احادیث در نثر آن دوره، جوینی بیشتر از چه شیوه هایی بهره برده است؟ ب) مهم ترین اهداف معنایی و انگیزشی جوینی در استفاده از این هنر سبکی چه بوده است؟ نتیجة این بررسی حاکی از آن است که آیات و احادیث در این اثر، با تنوّع کاربردها و شیوه های معنادار زبانی، توانسته است جایگاه ویژه ای در ایراد مفاهیم ذهن نویسنده داشته باشد، به طوری که می توان آیات و احادیث را به عنوان یکی از شیوه های تحلیل متن معرّفی کرد. بیشترین اهداف به قصد تبیین و توضیح، استشهاد و استناد، تعلیل و توجیه و نکته پردازی به کار رفته است.
۷.

کهن الگوی زن در آثار غزاله علیزاده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زن اسطوره کهن الگو علیزاده گیاه پیکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸۹ تعداد دانلود : ۹۵۳
در روایت های داستانی معاصر، اسطوره سازوکاری ایدئولوژیک گرفته است. اسطوره بنا به کیفیّت تبیینی خود، در پی توضیح و کشف حقایق ناشناخته و ابتدایی، به ویژه امر لایتناهی و مقدّس است. از این رو، به ناچار خاصیّتی متناقض و مبهم به خود می گیرد، امّا روایت بنا به داشتن پیرنگ، انسجام و کلّیّت ، تلاشی برای ساختاربندی و پیکرسازی حوادث پراکنده است. پس وقتی اسطوره وارد روایت (به ویژه روایت های ایدئولوژیک) می شود، ناچار برای شفّافیّت معنای روایت، تبدیل به اشاراتی زبانی و تصویری می شود. غزاله علیزاده از جمله زنان داستان نویس است که اسطوره را در داستان های خود از طریق زبان و نماد به تصویر کشیده است. از این رو، در آثار وی، اسطوره بیشتر کارکردی هدفدار، فمینیستی و گاه تزیینی و آرایشی دارد. اینگونه نیست که اسطوره به پیرنگ داستان های وی خاصیّتی اسطوره ای داده باشد، بلکه اسطوره، حکم کاتالیزوری (واسطه ای) را دارد که از آن برای ایضاح، تتمیم و تکمیل مضمون روایت بهره گرفته است. در این مقاله تلاش شده است تا نوع پردازش، کارکرد و اهداف اسطوره در سه سطح زبانی، مضمونی و روایی در آثار علیزاده با تأکید بر کهن الگوی زن بررسی شود.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۸