مطالب مرتبط با کلیدواژه

هرولد بلوم


۱.

رویکرد قرآنی سنایی به قصیده "" ابر""فرخی سیستانی (با نگاهی به نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن کریم سنایی شعر قرن ششم هرولد بلوم بدخوانی خلاق اضطراب تاثیر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق شاعران و نویسندگان فارسی زبان بر یکدیگر
تعداد بازدید : ۱۳۸۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۱
قرن ششم در تاریخ شعر و ادب فارسی ، دوره درخشان دگرگونی های فکری و فرهنگی و پیش آمدن مجال روی کردهای تازه شاعرانه ای است که در همه ادوار شعر و تاریخ ادب فارسی شایان یادکردن و بهره برداری های علمی و پژوهشی است. سنایی غزنوی، شاعری که سهمی عمده در تحولات ادبی شعر قرن ششم دارد، در مرور و مطالعه شعر دوره پیش از خود بهره مندی های هنری و زبانی از آن را منوط به دگرگون ساختن اندیشه و درون مایه شعر می داند.او توفیق یافته است عمده شعر خراسانی پیش از خود را مرور و بررسی کند و سرانجام توانسته است با روی کردی کاملا تازه و سبک مندانه از آزمون این تاثیر پذیری بیرون آید. در مقاله حاضر قصیده معروف ابر از فرخی سیستانی را که بسیار مورد توجه شاعران بوده است با استقبال سنایی از این قصیده مرور و بررسی کرده ایم.به اعتقاد ما در این مقاله سنایی بر پایه باورهای عمیق آیینی و فکری خود که برآمده از تحولات تازه سیاسی و اجتماعی قرن ششم است، از ابزار روی کرد قرآنی مدد گرفته است و بر اساس آنچه که امروز در نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم مطرح است، خود را از اضطراب تاثیر شعر فرخی رهانیده است. و بی آن که در سایه تاثیر پذیری از شعر فرخی بماند، حرفهای اصلی خود را هنرمندانه بیان کرده است و شکلی تازه از قصیده سرایی را به نمود رسانیده است.
۲.

عناصر داستانی در روایت «انکار کردن موسی علیه السلام بر مناجات شبان»، بر اساس نظریه بدخوانی خلاق هرولد بلوم

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مولوی بینامتنیت هرولد بلوم بدخوانی خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵ تعداد دانلود : ۱۳۳
بدخوانی خلاق نظریه ای است که هَرولد بلوم آن را بر اساس روابط دوسویه میان متون ادبی مطرح کرده است. این نظریه مبتنی بر روابط بینامتنی می باشد و بر اساس آن رابطه ای جدلی میان مؤلف جدید با مؤلفان گذشته وجود دارد. مؤلف جدید به منظور دریافت هویتی غیروابسته در ادبیات و برای رهایی از اضطرابِ تأثیرپذیری متونِ گذشته با حرکتی تدافعی اقتدار شاعر متقدم را می کاهد و با بدخوانی خلاق به خلق آثار جدید دست می زند. شگردهای بدخوانی خلّاق متن جدید را از دلهره تأثیرپذیریِ متون ماقبل رهایی می بخشد. هدف از نگارش این مقاله بررسی ترفندهایی است که مولوی برای رهایی از دلهره تأثیرپذیریِ آثار گذشته در داستان«موسی و شبان» به کار برده است. این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به بررسی شیوه پرداختن به موضوع بر اساس نظریه بدخوانی خلّاق بلوم در داستان «موسی و شبان» در مثنوی می پردازد و به این نتیجه می رسد که مولوی موضوع غالب در روایت را از روایات زیرمتن انتخاب کرده ولی برای رهایی از دلهره اضطرابِ قرارگرفتن در سایه روایات مأخذ، با شگردهایی خلّاقانه به آفرینش های نوینی در خلق حکایت جدید می پردازد. وی با تغییر در عناصر داستان برای کاهش دلهره تأثیرپذیری بهره برده است تا به برتری جویی کلامی برسد.
۳.

نگرشی انتقادی به خیامانه ها بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرولد بلوم اضطراب تأثیر رباعیات خیام بدخوانی خلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۶۵
بیش از یک قرن است که بحث رباعیات منسوب به خیام، به ویژه رباعیات عرفانیِ منسوب به او، مسئلۀ موردتوجه خیام پژوهان است. در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که چرا تفکر عرفانی، رباعیات خیام را به نفع خود مصادره کرده است؟ خوانش انتقادی متون بر مبنای نظریۀ اضطراب تأثیر هرولد بلوم، می تواند در این زمینه راه گشا باشد. در این نظریه به تأثیر شاعر متقدم و واکنش های شاعران متأخر در برابر او توجه می شود. «بدخوانی خلاق» و «تغییر افق انتظار»، از مباحث مهمِ مطرح در نظریۀ اضطراب تأثیر هستند. این دو مبحث به بررسی واکنش های شاعر متأخر می پردازند که ما در رباعیات الحاقی در مورد آن بحث کرده ایم. بدین ترتیب این نظریه کمک می کند که دریابیم عرفان چرا و چگونه این کار را کرده است. پس از بررسی نمونه هایی از رباعیات اصیل و مقایسۀ آن با رباعیات عارفانه ای که در اصل از عطار و باباافضل کاشانی است، به این نتیجه رسیده ایم که تلفیق عرفان با فلسفۀ خیام که در اصل جمع ضدین تلقی می شود، در فرهنگ ایرانی پذیرفته شده است. با توجه به وجود چالش میان تفکر خیامی و گفتمان عرفانی، گفتمان عرفانی مستقیماً نتوانسته است به انتقاد از اندیشۀ خیامی بپردازد، بلکه از طریقِ تغییر افق انتظارِ مخاطب و با واردکردن رباعیات عرفانی در رباعیات خیام، پس از قرن ها چهرۀ عارفانه ای از خیام معرفی کرده که حتی از خیامِ فیلسوف نیز محبوبیت بیشتری دارد.