مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
ادبیات عامه
حوزه های تخصصی:
اشعار عامه بخش مهمی از ادبیات شفاهی و برگرفته از احساسات، رنج ها، شادی ها، آرزوها، نیایش ها و عشق های مردم عامه است که طی قرن ها از گذشتگان به آیندگان و از نسلی به نسل دیگر رسیده و نمایان کننده فرهنگ، تفکر، باور و رسوم گویای آنان بوده و به صورت دست نخورده باقی مانده است. استان بوشهر به دلیل دارا بودن آب و هوا و اقلیم متنوع و احاطه شدن با دریا، کوه و دشت ازجمله مناطقی است که فرهنگ عامه غنی و پرباری دارد. زندگی مردم این استان از زمان تولد تا مرگ همواره با اشعار زیادی همراه بوده است که این اشعار عامه متناسب با لهجه و گویش مردم، برای مقاصد و اهداف گوناگون کاربرد داشته است. در این پژوهش که از نوع بنیادی و به شیوه تحلیلی توصیفی است در پی شناسایی، جمع آوری، طبقه بندی و بررسی و تحلیل گونه های مختلف اشعار عامه استان بوشهر هستیم. برای انجام این پزوهش از ترکیب دو روش ابزار گردآوری اطلاعات میدانی و کتابخانه ای استفاده کردیم و برآنیم تا به پرسش هایی از این قبیل پاسخ دهیم که چه گونه هایی از اشعار عامه در استان بوشهر وجود داشته است؟ هر یک از اشعار در چه زمان یا مراسمی و به چه شیوه ای خوانده می شده اند؟ راویان و مخاطبان آن ها چه کسانی بوده اند؟ با بررسی و پژوهش در این زمینه، مشخص شد که اشعار عامه استان بوشهر، شامل 7 گونه لالایی ها و ترانه های نوازش، اشعار بازی و سرگرمی، اشعار شادی و سرور، اشعارِ کار، اشعار آیینی، اشعار تغزلی و اشعار سوگواری و غم است. این اشعار همواره با موسیقی و آهنگ همراه بوده که این موسیقی یا توسط دستگاه و سازی خاص نواخته می شده است یا خوانندگان با کشش صدا و ایجاد اصوات متفاوت و یا با استفاده از ابزار کار و بازی و ... به اشعار ریتم و نوای خاص می داده اند و راویان این اشعار نیز عموماً زنان بوده اند.
بررسی بن مایه های اساطیری در افسانه سیستانی نهنگ بور و شهزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۸
93 - 125
حوزه های تخصصی:
داستان نهنگ بور و شهزاده از لحاظ بن مایه ها و ریشه های اساطیری غنی است و می توان بسیاری از بازنمودهای اسطوره ای، علی الخصوص اسطوره های سکایی، یونانی، چینی و هندی را در آن مشاهده کرد. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی به بررسی بن مایه های اساطیری مطرح در این داستان همچون خون خوردن، اژدهاکشی، آفرودیت، بن مایه عدد سه، گذر قهرمان از آب به همراه اسب، آزار نرساندن آتش به پاکان و رسیدن به جاودانگی، بی مرگی و پیروزی مرگ بپردازد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که داستان نهنگ بور و شهزاده به عنوان یکی از داستان های عامیانه سیستانی، از لحاظ بن مایه های اساطیری از غنای بسیاری برخوردار است و این امر به نوبه خود، لزوم توجه بیشتر به فرهنگ بومی و داستان های عامیانه سرزمین سیستان را نشان می دهد.
مؤلفه های فردی و جمعیِ فرهنگ اجتماعی و سیاسی در ادبیات و فرهنگ عامه مردم سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هفتم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۲۹
197-222
حوزه های تخصصی:
ادبیات و فرهنگ عامه مردم هر سرزمین گنجینه باارزشی است که می توان در آن آداب، رسوم و شیوه نگرش به زندگی فردی و اجتماعی را جست. فرهنگ اجتماعی و سیاسی بیانگر نوع نگرش مردم به زندگی جمعی ، الزامات و شبکه روابط آن در سطح فردی و جامعه انسانی است و جلوه های آن را می توان از خردترین تا کلان ترین امور زندگی یافت. این مقاله با هدف واکاوی نگرش و نوع نگاه به زیست جمعی و مسائل مرتبط با آن در ادبیات و فرهنگ عامه مردم سیرجان نوشته شده است. پرسش های مطرح شده درباره نوع نگاه به قدرت و زندگی اجتماعی و مؤلفه های فردی و جمعی آن در فرهنگ و ادبیات عامه مردم سیرجان است و تلاش شده است با تحلیل محتواییِ واژه ها، اصطلاح ها، عبارت ها، ضرب المثل ها، قصه ها و افسانه های موجود در گویش و ادبیات عامه مردم سیرجان، به آن ها پاسخ داده شود. در نهایت، نویسنده پس از تحلیل موارد گفته شده به این نتیجه رسیده است که می توان از مواردی چون مشارکت جویی، فردمحوری، دوگانگی، پنهان کاری، مسئولیت پذیری اجتماعی، تقدیرگرایی، خویشاوندگرایی، عمل گرایی و واقع گرایی به عنوان مؤلفه های مرتبط با فرهنگ اجتماعی و سیاسی در فرهنگ و ادبیات عامه مردم سیرجان نام برد.
تحلیل میزان علاقه مندی و میزان کاربرد اشعار آیینی در گویش سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر میزان علاقمندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است ، داده های لازم جهت در تحقیق حاضر، میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار آیینی در مراسم و سنن مختلف بررسی شده است. داده های لازم برای آزمون فرضیه های تحقیق از طریق یک پرسش نامه محقق ساخته گردآوری شده است. پرسش نامه طراحی شده حاوی 26 پرسش بود که میزان علاقه مندی و کاربرد اشعار سیستانی در آیین های مختلف را پرسش کرده است. به منظور بررسی پایایی پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق تمام افراد بالای 20 سال ساکن شهرستان زابل و روستاهای تابعه است و حجم نمونه آماری بر اساس جدول مورگان 384 نفر در نظر گرفته شده است. گفتنی است که نمونه گیری به صورت کاملاً تصادفی و ساده صورت گرفت. آمار توصیفی برای بررسی توزیع فراوانی متغیرهای جمعیت شناختی و آمار استنباطی برای آزمون فرضیه های تحقیق استفاده شد. برای تحلیل فرضیه ها از آزمون کای 2 اسکوئر استفاده شد و تمام محاسبات و تحلیل های آماری از سوی نرم افزار اس.پی.اس.اس انجام شد. تحلیل ها نشان داد که مردم به اشعار آیینی علاقه مند هستند؛ ولی همچون گذشته اشعار آیینی را در مراسم و سنن مختلف به کار نمی برند.
تفسیر ساختارگرایانه وضعیت آغازین افسانه های سحرآمیز ایرانی در الگوی پراپ در مقایسه با شاهنامه و اساطیر بندهشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ریخت شناسی افسانه های سحرآمیز، پراپ دو نوع وضعیت آغازین را تشخیص می دهد که یکی را کمبود می نامد و دیگری را شرارت و هر دو را وضعیت هایی خودبه خودی و اصیل می داند. در این مقاله، فرض بر این است که نخست این الگوها معنا دارند و دوم کمبود همواره در شرارت منشأ دارد و در اندیشه ایرانی وضعیتی مستقل و قائم به ذات نیست. برای کشف معنای این الگوها، افسانه های سحرآمیز به صورت تطبیقی با داستان های اسطوره ای و حماسه ملی ایران، مطالعه شده اند. روش تحلیل، ساختارگرایانه و درزمانی است. نتیجه پژوهش از این قرار است: اسطوره های آفرینش دو الگو دارند که هر دو مبتنی بر تنازع و تزاحم دو نیروی متضاد است که یکی آفریننده است و دیگری ویرانگر. در اولی، نیروی آفریننده به گوهر یا عنصری نیاز دارد که کیهان مادی از آن ساخته می شود یا وجود کیهان مادی به آن بازبسته است. این الگو در افسانه های سحرآمیز به صورت وضعیت کمبود نمایان می شود. در الگوی دوم، نیروی آفریننده، کیهان را در وضعیت ایدئال می آفریند؛ اما این کیهان مورد هجوم نیروهای ویرانگر قرار می گیرد و از صورت ایدئال خارج می شود. این الگو در افسانه های سحرآمیز به صورت وضعیت شرارت نمایان می شود.
در احوال و آثار جعفر شهری(شهری باف)
منبع:
قند پارسی سال سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶
77-94
حوزه های تخصصی:
«جعفر شهری» (شهری باف) نویسنده و پژوهشگر فرهنگ و ادبیات عامّه و روایتگر تاریخ اجتماعی تهران در یک قرن اخیر بوده است. وی از آنجا که شخصیتی کمتر شناخته شده به ویژه در میان عموم جامعه است؛ معرفی آثار و کارهای برجسته ای که در طول حیات خویش انجام داده است نه تنها به شناخت بهتر او بلکه به شناخت بخشی از تاریخ ادبیات شفاهی و عامّه مردم در دوره معاصر کمک خواهد کرد. در این راه از آثار خود او اعم از کتب داستانی و غیرداستانی و نیز مصاحبه ها و گفتگوهایی که وی در زمان حیاتش انجام داده و هم چنین مقالاتی که از او و دیگر پژوهشگران در حوزه ی کاری او در مجلات و نشریات مختلف چاپ شده است، بهره گرفته شده است. از کتاب هایی که در موضوعات مختلف داستان نویسی، ادبیات عامّه و شفاهی مردم تهران قدیم، آداب و رسوم و سبک زندگی آنها منتشر شده است و یا هر منبعی که به نوعی سرنخی از ویژگی شخصیتی و نویسندگی « جعفر شهری » آشکار کند، استفاده شده است. در این مقاله کوشش شده است با استفاده از تمام ظرفیت های ممکن و موجود و با استناد به آثاری که از خود نویسنده در دسترس است؛ به معرفی، تحلیل وبررسی آثار ایشان پرداخته شود. البته ضمن معرفی آثار جعفر شهری؛ جهت آشنایی بیشتر، نگاهی اجمالی و گذرا نیز به زندگی نامه ایشان شده است.
بازنمود عقلانیت زنانه در افسانه های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ مردسالار و رسمی گذشته و تقسیم بندی کلیشه های جنسیتی، عقلانیت همواره امری مردانه بوده است. به همین دلیل، تفکر، تصمیم گیری و ارائه راه حل مشکلات، عموماً به مردان نسبت داده می شد و درمقابل، زنان افرادی منفعل، وابسته و نظاره گر تعریف می شدند و اگر برای زنان نقش فعالی در عرصه های فرهنگی و سیاسی و اجتماعی قائل می شدند، عموماً جنبه منفی یا «مکارانه و دسیسه گرانه» داشته است؛ اما در فرهنگ عامه فارسی که افسانه ها به منزله یکی از برجسته ترین اشکال ادبی در بطن آن بالیده اند کلیشه مذکور، یعنی انتساب عقلانیت به مردان شکسته شده است و در این افسانه ها زنانی ظاهر شده و به ایفای نقش پرداخته اند که به مدد تدبیر (عقلانیت) آنان گره کارها گشوده می شود. گره گشایی های زنان و دختران را در افسانه ها می توان به «عقلانیت زنانه» تعبیر کرد. در این پژوهش، با استفاده از نظریه یونگ و در قیاس با کهن الگوی «پیر فرزانه» زنان خردمند روایت های عامه ایران را با عنوان کهن الگوی «زن خردمند» نام گذاری کرده ایم. تحقیق حاضر به روش توصیفی تحلیلی، به بررسی چگونگی بازنمود عقلانیت زنانه در افسانه های ایرانی پرداخته و نشان داده شده است که چگونه خلاف باورهای کلیشه ای جهانی که خود یونگ نیز در تحلیل کهن الگوها در دام آن ها افتاده است، زنان «عقلانیتی ایجابی» از خود بروز می دهند و نقش هایی مثبت در راستای یاریگری به قهرمانان و سایر شخصیت های داستانی ایفا می کنند. این پژوهش می تواند الگویی مناسب برای بررسی و کاوش های مجدد در فرهنگ های دیگر درنظر گرفته شود؛ بدین معنا که نقش و حضور واقعی زنان در تاریخ فرهنگ ها بازخوانی شود تا واقعیت هایی را که مردسالاری طی هزاره ها سرکوب کرده بود، برملا سازد.
ویژگی های قصه های شاه عباس و خاستگاه آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال هشتم مهر و آبان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
253-281
حوزه های تخصصی:
در بین پادشاهان ایران زمین، شاه عباس اول صفوی چهره ای شاخص است که در قصه های عامه راه یافته است. در قصه های منسوب به او، ویژگی های برجسته ای یافت می شود که به دلیل بسامد بیشتر، نظر محققان را به خود جلب کرده است. هدف نگارندگان این مقاله، تحلیل ویژگی های برجسته مندرج در قصه های شاه عباس اول و تبیین خاستگاه این ویژگی هاست . روش پژوهش حاضر، از نظر هدف، تحلیلی توصیفی و از نظر گردآوری اطلاعات بر پایه مطالعات کتابخانه ای بوده است. نگارندگان با مراجعه به کتابخانه و جست وجو در میان منابع معتبر، تمامی قصه های موجود درمورد شاه عباسِ اول را گردآوری کرده و سپس ویژگی های برجسته و خاستگاه آن ها را یافته و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که این ویژگی ها یا منشأ تاریخی دارند و یا از اندیشه پدیدآورندگان قصه ها، سرچشمه گرفته اند. برخی از این ویژگی ها، مختص شاه عباس و برخی دیگر خصلت های عمومی پادشاهان هستند. احساس ندای غیبی، درویش مسلکی، شبگردی، ساده پوشی، دانایی و زیرکی، علاقه به هنر، نغزگویی، برآوردن آرزوها، حل کردن مشکلات، ازدواج با فقرا و پذیرش خواری، از ویژگی های مختص به این پادشاه هستند و قدرتمندی، عدالت و انصاف، پذیرفتن قضا و قدر، دلسوزی و ترحم، مجازات ظالمان و بخشش (عطا و بخشش، و بخشیدن مالیات)، از ویژگی های مشترک بین این پادشاه و دیگر پادشاهان است. در این مقاله تلاش شده است که ویژگی های برجسته مندرج در قصه های شاه عباس، جمع آوری شود و بر پایه خاستگاه آن ها، مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. بر این اساس، خواننده به اهداف و زوایای پنهان این ویژگی ها پی می برد و با پدیدآورندگان آن ها آشنا می شود.
بَردِشیر(شیرسنگی) در فولکلور و دانش بومی بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیرسنگی، تندیس و مجسمه ای ساخته از سنگ است که در فرهنگ بختیاری ها کاربرد و کارکرد متنوّعِ فرهنگی، هنری، ادبی، اجتماعی و اقتصادی دارد. در نقاط سردسیری و گرمسیری بختیاری این پیکره تنومند و با هیبت را روی مزار کلانتران، خان ها، شهیدان، دلاوران، جوانان و بزرگ مردان قوم می گذارند. گونه ها و تیپ های مختلف بردشیر (شیرسنگی) با توجّه به نحوه ساخت، ابزار، تجربه استادان و روند آماده سازی، اندازه ، شکل (ریخت)، نگاره های حکاکی(نقش) و گونه های مختلف واقعی(تیپ رئال) و انتزاعی تا نصب و آداب و رسوم آن، در سراسر منطقه بختیاری موجب شد که نگارنده علاوه بر کارکردهای مادی و معنوی، به ویژگی های این پیکره در دانش بومی و فرهنگ عامّه هَموندان بختیاری بپردازد و جایگاه این هنر دیرین ایرانی را در دوره معاصِر نمایان کند. این مطالعه بر مبنایِ پژوهش میدانی و گفتگو با استادان سازنده این هنر-صنعت بومی تدوین و گاهی نیز به اسناد و مدارک کتابخانه ای استناد شده است. برای این منظور با مصاحبه و جمع آوری اطلاعات لازم، ضبط گونه های فرهنگ و ادبیّات شفاهی نمونه هایی از آفریده ها و عقاید مردمی در فرهنگ مردم(فولکلور) و هنر ایرانی جستجو شد که برای تحقیقات مردم شناسی، قوم نگاری و مطالعات فرهنگی-ادبی عشایری موثر باشد.
آسیب شناسی پایان نامه های ادبیات عامه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه در ایران دانشی بسیار نوپاست و در مقایسه با کشورهای دیگر پژوهش های زیادی درباره آن صورت نگرفته است. همین مقدار پژوهشی که به لحاظ کمی و کیفی درباره آن انجام شده است، تأثیر بسزایی در معرفی این رشته دارد. یکی از مهم ترین پژوهش هایی که در ایران در دانشگاه ها صورت می گیرد و نتیجه کار فشرده پژوهشگران دانشگاهی است، پایان نامه هاست . پایان نامه ها در این عرصه اگر درست و متقن نوشته شوند، می توانند در حل بسیاری از مشکلات علمی رشته ادبیات عامه که دانشی جدید است، مؤثر و کارساز باشند و به نتایج سودمند و علمی بدل شوند. در مقاله حاضر مجموع 100 پایان نامه، که در سامانه ایران داک ثبت شده است، به صورت رندمی انتخاب و ارزیابی شدند. هدف از انجام این پژوهش روشن شدن وضعیت بخشی از پژوهش های دانشگاهی در این زمینه و نقد سازنده آن ها به منظور تقویت بنیان های پژوهشی در این رشته علمی است. روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای با رویکرد آسیب شناسانه است. اصلی ترین یافته های این پژوهش نشان می دهد، بیشتر پایان نامه هایی که مورد مطالعه قرار گرفته، توصیفی اند، به نتایج جدیدی نرسیده اند و در بخش کلیات معمولاً تقلیدی عمل کرده اند. در ساختار اصلی پایان نامه ها کلیشه ملال آوری دیده می شود. به پیشینه تحقیق درست توجه نشده است. از منابع معتبر استفاده نشده است و در کل رویکرد مسئله محور و دانشگاهی ندارند. از 100 پایان نامه بررسی شده، تنها 17 پایان نامه رویکرد علمی دارند و مسئله محورند. توصیفی و گردآوری بودن پایان نامه های دانشگاهی در این رشته نشان دهنده ابتدایی بودن پژوهش های ادبیات عامه در ایران است. ازآنجا که پژوهش درباره هر مسئله ای در هر کشوری با گردآوری آغاز می شود و سپس به مرحله پختگی و تحلیل می رسد، باید گفت هنوز این رشته در ایران در مرحله اولیه است؛ هرچند در سال های اخیر گام های خوبی برداشته شده است.
تطبیق نظام های خنده معنایی ادبیات عامه و ادبیات کودک: از منظر نشانه معناشناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گِرمَس در نشانه شناسی روایی خود دو نظام معنایی «برنامه مدار» و «مُجابی» را مطرح می کند. لاندوفسکی، علاوه بر این دو نظام، قائل به دو نظام معنایی تعاملیِ «تطبیقی» و «تصادفی» نیز هست. نظام های چهارگانه مذکور (برنامه مدار، مجابی، تطبیقی، و تصادفی) به ترتیب مبتنی بر نظم، نیت مندی، تعامل حسی، و شانس هستند. با توجه به اینکه نشانه معناشناسی اجتماعی نظریه تولید و دریافت معنا در کاربرد است، پژوهش پیشِ رو بر آن است که در چارچوب نظام های چهارگانه لاندوفسکی، با شیوه تحلیلی توصیفی نشان دهد که قصه های طنز کودکِ معاصر به مثابه خرده بافت های موقعیتیِ خنده داری هستند که راهبردهای معناسازِ بیناسوژه ایِ خود را از کلان بافت های تاریخی فرهنگی ای مانند قصه ها، مثل ها و لطیفه ها به ارث می برند. مسئله پژوهش چگونگی کاکرد روابط بیناسوژه ای (روابط میان شخصیت ها) در تسرّی این شگردهای خنده معنایی است. منظور از «شگردهای خنده معنایی» راهبردهای شکل گیری فرایند خنده در چارچوب یک نظام معنایی است. این پژوهش برای نخستین بار نظام های معنایی طنز را معرفی و رده بندی می کند.
ایدئولوژی های پنهان در قصه ها و افسانه های عامیانه کرمان از منظرسبک شناسی انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
44 - 60
حوزه های تخصصی:
افسانه های عامیانه در تمام جهان، به عنوان یک پشتوانه عظیم فرهنگی و یکی از زیر مجموعه های فرهنگ عامه در جوامع مختلف، محسوب می شوند؛ به همین دلیل، اندیشمندان زیادی در گردآوری و حفظ این میراث گران بها، تلاش کرده اند. در ایران، فرهنگ بومی، زیربنای اندیشه های بزرگی است که ادب این سرزمین، مرهون آن است. استان کرمان، بخش عظیمی از این فرهنگ را در سینه تاریخی خود ذخیره کرده است. کرمان، با توجّه به وسعت و قدمت تاریخی چند هزار ساله خود، خاستگاه بخش عظیمی از فرهنگ عامه محسوب می شود؛ فرهنگ غنی و پرباری که خاص این منطقه بوده و گنجینه ای گران بها از آداب و رسوم نسل های گذشته به حساب می آید. در پژوهش حاضر، نویسنده با روش توصیفی – تحلیلی، درصدد آن است تا به بررسی ایدئولوژی های نهفته در داستان ها و افسانه های بومی معاصر کرمان بپردازد و پنج ایدئولوژی بخت و اقبال، سفر، ستم پذیری، ازدواج و نابودی رقیب در افسانه ها را تحلیل و بررسی نماید. این پژوهش در پی نشان دادن آن است که خالقان افسانه ها چگونه به بیان اندیشه های خود پرداخته اند و خوانندگان و شنوندگان قصّه تا چه حد، تحت سیطره ایدئولوژی حاکم بر اسطوره ها و افسانه ها قرارگرفته، ناخودآگاه رفتارهای اجتماعی شان، ش کل می گیرد. نتیجه اینکه، ایدئولوژی، به صورت اعتراض شخصیّتهای قصّه به وضع موجود و بیان آرزوها و رؤیاهای آن ها، بازتاب می یابد.
تحلیل بازتاب «فولکلور» در ادبیات غنایی با تکیه و تأکید بر غزل های شهریار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه هر قوم و ملّتی بخش عظیمی از فرهنگ معنوی آن ملت است که سینه به سینه از نسل های قدیم تا به امروز نقل شده و در گذر زمان حافظ هویت فرهنگی ملّت ها بوده است؛ این نوع ادبی شامل عادات، سنن، افسانه ها، قصه ها، باورها، آیین ها، ترانه ها، آداب و رسوم و ... می شود. بخش قابل توجهی از اصطلاحات عامیانه ایران، ضرب المثل هایی است که بر زبان عوام جاری است؛ این کاربردها در نثر فارسی و به خصوص در نوع ادبی داستان و رمان بیشتر از شعر بود؛ با این حال در شعر فارسی و به ویژه در شعر شاعرانی که هم برخاسته از متن جامعه و هم با فرهنگ عامه آشنا بودند یا گرایش به زبان کودکانه داشتند، گستره وسیع تری یافت. شهریار از این نوع شاعران است؛ او هم از متن جامعه بود و هم با فرهنگ هزار ساله ایران و آداب و رسوم جامعه آشنا بود؛ نگاه او در ادبیات عامه به مراتب از بسیاری دیگر از شاعران فراگیرتر و جامع تر است. به کارگیری مثل ها، ضرب المثل ها، باورها و عقاید خرافی، واژگان و زبان برخاسته از توده عامه مردم موضوع اصلی این مقاله است. در این مقاله، سعی بر آن است تا با بررسی غزلیات شهریار و یافتن مواردی از امثال و حکم و آداب و رسوم و باورهای موجود در اشعار او و توضیح و تبیین آن ها چهره ادبیات عامه یا بخش هایی از آن در شعر نو و به ویژه زبان شهریار روشن شود.
گونه شناسی نام های دوبیتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان انواع اشعار عامه، دوبیتی بیشترین رواج را دارد. در متون ادبی کهن و همچنین در نواحی مختلف ایران، در اشاره به دوبیتی نام های متفاوتی به کار می رود؛ مانند فهلوی، ترانه، حاجیانی، غریبی، فریاد، شروه و بسیاری موارد دیگر. در رویارویی با این اسامی متنوع این پرسش پیش می آید که آیا این نام های متفاوت مصداق های متفاوتی هم دارند؟ و آیا وجوه تمایز احتمالی که بین آن ها وجود دارد، به گونه ای هست که بتوان به هر یک از آن ها نام جداگانه ای داد و هر یک را نوع مستقلی به شمار آورد؟ یا اینکه بر اساس معیارهای ادبی و ژانرشناسی، نمی توان آن ها را نوع مستقلی به شمار آورد، بلکه همه آن ها زیرمجموعه دوبیتی محسوب می شوند؟ برای پاسخ به این پرسش، ویژگی های ساختاری و محتوایی حدود هزار و پانصد دوبیتی فارسی را از نقاط مختلف ایران که در ذیل نام های متفاوتی مانند چهاربیتی، سیتک، شروه، فراقی، فریاد، فلکی، کلّگی، هزارگی، حسینا، نجما، شرمه، شربه و... گردآوری شده بودند بررسی کردیم. درنهایت، مشخص شد که به لحاظ ژانرشناختی همه آن ها را باید ذیل ژانر دوبیتی طبقه بندی کرد و تمام این موارد نام هایی متفاوت برای نوعی واحد هستند.
زائوم در ادبیات عامه برمبنای ادبیات عامه تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳۸
183-219
حوزه های تخصصی:
هدف در این جستار بررسی و تحلیل موضوع زائوم در ادبیات عامه است، زیرا ادبیات عامه بستری مناسب برای نمود زائوم بوده و هست و اساساً یکی از عناصر و موتیف های پرتکرار در ادب عامه، زائوم است. نمونه های این پژوهش از ادبیات عامه منطقه تربت جام انتخاب شده است. زائوم ( Zaum ) به واژه هایی گفته می شود که از منطق زبانی عدول کرده، فاقد معنا و مهمل اند، ولی با ایجاد موسیقی در شعر (نیز در امثال و حکم و ترانه ها) موجب انگیزش عاطفی و خوشایندی می شوند. در پژوهش های ادبی این اصطلاح از مکتب آینده گرایی روسی سرچشمه می گیرد. نخستین بار شفیعی کدکنی آن را وارد مطالعات ادبی فارسی کرد. بنابر تقسیم پژوهشگران، زائوم به سه دسته نشانه شناسیک، صرفی و آوایی تقسیم می شود. این تقسیم بندی براساس زائوم در سطح کلمه است که در ادبیات عامه دیده می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که زائوم در سطح مصراع (جمله) نیز اتفاق می افتد. «هیچانه ها» و «تزریق» نمونه زائوم جمله اند. زائوم گرچه بی معنی است، اما موجب تولید و افزونی موسیقی می شود .درنتیجه این موسیقی بار معنایی را جبران می کند. در بعضی شعرهای عامه که شاعر تبحر شعری بالایی ندارد، دست به خلق زائوم می زند. در شعر کودکان چون به موسیقی بیشتر از معنا پرداخته شده است، زائوم پررنگ تر است.
سبک زنانه در متون لالایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان بازنمای قواعد عام تر اجتماع است که در آن طبقات و دسته های مختلفی زندگی می کنند از این رو با شناخت خصوصیات زبان دوجنس، می توان آن دو را از هم تمییز داد. لالایی ها، یکی از انواع ادبیات منظوم عامه اند که درواقع آن ها را باید متونی کاملاً زنانه به حساب آورد. بررسی سبکی متون زنانه با روش های زبان شناسی برای حصول خصوصیات و شاخصه های گونه زبانی زنانه و درنتیجه نقد علمی این آثار، اهداف اصلی سبک شناسی زنانه را تشکیل می دهند. این جستار در چارچوب تحلیل فمینیستی قصد داشته تا سطوح مختلف زبانی و فکری لالایی های عامیانه را سبک شناسی کند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی _ تحلیلی دریافتیم که لالایی های عامه سرشار از وجه عاطفی و احساسی مادرانه اند که این مهم در سطوح مختلف آوایی، واژگانی، نحوی و کاربردی نمایان است. زبان ساده و روان لالایی ها تجلی گاه تفکرات ساده زنان قدیم است که موجد نحوی شاخص شده است. عامل قدرت مردان در طول تاریخ باعث شده تا زنان نسبت به جنس مؤنث، تفکری مردانه داشته باشند و هویت خود را وابسته به مردان بدانند. این نوع نگرش در گفتمان لالایی های سنتی منعکس شده است.
بازنماییِ فرایندهای شناختی در قصه «خاله سوسکه»: بر پایه تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تحلیل گفتمان» شیوه ای برای بررسی شکل گیری معنا در واحدهای زبانیِ بزرگتر از «جم له» است که علاوه بر زبان، سازه های فرازبانی را نیز ملحوظ می دارد. خلاف تحلیل گفتمان های زبان محور، شیوه تحلیل این پژوهش بر روان شناسی شناختی، به عنوان وجه فرازبانیِ گفتمان، تمرکز دارد. در قصه «خاله سوسکه» درونمایه «ازدواج» هر یک از شخصیت ها را دچار چالش های شناختاریِ قضاوت، تصمیم گیری، و حل مسئله می کند، از همین رو رویکردی بر پایه روان شناسی شناختی برای تحلیل قصه مذکور اختیار شده است. پژوهش حاضر بر آن است که در موقعیت های اجتماعیِ داخل قصه، رابطه پنهانِ گفته ها و کنش های شخصیت ها را با فرایندهای شناختی شان (نه با فرایندهای شناختیِ خواننده) آشکار سازد. در همین راستا، با روش تحلیلی توصیفی به این پرسش پاسخ می دهد که: گفتمان های دوجانبه ای که بین شخصیت های مختلف قصه شکل می گیرد چگونه توسط فرایندهای شناختیِ آن شخصیت ها هدایت می شوند؟ کودک به خاطر همذات پنداری با قصه، چگونگی به کارگیری شناختارهای مورد استفاده شخصیت ها را ناآگاهانه در شبکه شناختیِ خود نهادینه می کند، ازهمین رو، بازنمایی فرایندهای شناختیِ شخصیت های قصه با بازنمایی فرایندهای شناختیِ خواننده قصه همبسته است. در همین راستا، پژوهش حاضر نشان می دهد: بازنماییِ تکالیفی که مانند قصه خاله سوسکه با نتایج تفسیری همراه اند، ژرف پردازی و گسترش فرآیندهای شناختی کودک را تقویت می کنند.
تحلیل کاربستِ عناصرِ ادبیات عامه در شعر احمد شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
225 - 248
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، عناصری از ادبیات عامه از قبیل زبان محاوره یا شکسته، واژگان و اصطلاحات ادب عامه، اسم صوت ها، باورها و افسانه ها، ضرب المثل ها، ترانه ها و حتی شخصیت های نامور در ادبیات عامه که در شعر شاملو بسامد بیشتری داشته اند، بررسی شده است. دقیقه ها و ظرایف چگونگی کاربست این عناصر بررسی و تحلیل شده است و در پایانِ هر عنوان، دلایل استفاده ی شاعر از آن ها بیان شده است. همچنین افزون بر مقدمه و بیان پیشینه، نسبت و رابطه ی احمد شاملو با ادبیات عامه به عنوان مدخل ضروری برای ورود به بحث اصلی بازنموده شده است. این مقاله ثابت کرده است که رویکرد شاملو به عناصر ادبیات عامه و کاربست آن ها در شعرش پیامد یک تحول اندیشگانی است و زبان گرایی که در شعر شاملو ویژگی بارزی است، سبب شده تا وی بیشتر از داده های لفظی ادب عامه سود ببرد تا عناصر معنوی آن. همچنین تبیین شده است که رویکرد شاملو به ادب عامه، اگرچه به سفارش اجتماع و نیاز جامعه صورت گرفته ولی هرگز سطح شعر او را به اثری بازاری یا عامه پسند تنزل نداده است.
متن پژوهی و قصه شناسی داستان ملک جمشید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
داستان «ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستان های عامیانه فارسی و رایج در عصر قاجار و کتابی از آخرین بازماندگان سنت افسانه سرایی ایرانی اثر نقیب الممالک است. ازجمله نوادر قصه های عامه است که مؤلف دارد. نویسنده این کتاب، همان پردازنده «امیرارسلان» معروف است که به دلیل شهرت «امیرارسلان»، داستان «ملک جمشید» کمتر شناخته شده است. هدف این مقاله آشنایی اهل ادب با این داستان کمتر شناخته شده و بررسی ابعاد ادبی و اجتماعی و متن شناسی اثر است؛ بنابراین کوشش می شود به روش توصیفی-تحلیلی ضمن معرفی قصه و پردازنده داستان، محمدعلی شیرازی معروف به نقیب الممالک، و معرفینسخه ها و چاپ ها و گزارش داستان از سه منظر به قصه شناسی این اثر پرداخته شود: اول جنبه های زبانی و ادبی، دوم جنبه های داستانی و بن مایه های قصه و سوم جنبه های اجتماعی. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و دستاورد آن به لحاظ زبانی و ادبی بیانگر اینست که نثر کتاب روان، ساده، شیرین و نزدیک به زبان محاوره است و واژگان، کنایات و ترکیبات عامیانه به فراوانی کاربرد دارد. تشبیه ابزار اصلی نویسنده در توصیفات و بیان ادبی و اغلب برآمده از سنت های ادبی و تکراری اند. حوادث اصلی داستان بر محور جنگ، عشق و بازگشت به سرزمین پدری شکل می گیرد. حوادث داستان همگی از بن مایه های رایج افسانه هاست. برخی آداب و رسوم مربوط به جنبه های گوناگون زندگی، حکومت و جنگ را در خلال داستان می توان یافت که بازتابنده آداب و رسوم زمانه است و برخی از پیشه های مورد اشاره در داستان، امروزه یا وجود ندارند یا تغییر نام داده اند.
تحلیل محتوایی ضرب المثل ها در الهی نامه عطار نیشابوری
حوزه های تخصصی:
یکی از غنی ترین وزنه ها و گنجینه های ادبی موجود در ادبیات فارسی که دسترسی به اندیشه ها، نگرش ها و نوع عملکرد پیشینیان را در شرایط گوناگون برایمان آشکار و قابل فهم می سازد، گنجینه ارزشمند ضرب المثل هاست. ضرب المثل ها بازتاب افکار جامعه در آثار ادبی ما هستند که الهی نامه عطار در قرن هفتم یکی از این آثاری است که با تلفیق انواع ضرب المثل ها با محتواهای گوناگون سروده شده است برهمین اساس، با محوریت امثال و حکم علامه دهخدا به سراغ الهی نامه عطار نیشابوری رفته تا با نوع نگرش و دیدگاه این شاعر اندیشمند و نسبت استفاده و اهمیتی که این ذخیره زبانی در هدایت و راهنمایی سالکانش داشته، آشنا شویم. گویا پیش از این درخصوص اقسام ضرب المثل های این اثر وزین از حیث محتوایی و نوع بیان پژوهشی صورت نگرفته که با استفاده از تحلیل محتوایی و درصد فراوانی مثل ها، این مساله مورد توجه قرار گرفته است.