مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
ادبیات عامه
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
175 - 200
حوزه های تخصصی:
در ترانه های دینی و عرفانی با توجه به ریشه باستانی و عامیانه ترانه ها، قدیمی ترین شعرهای فارسی یافته شده است. در این جستار به شیوه تحلیلی توصیفی به تمایز ترانه و تصنیف دینی و ترانه و تصنیف عرفانی در شیوه های اجرایی پرداخته ایم. مشخص کردن دقیق حوزه های ترانه ها و تصنیف های دینی و عرفانی یک از مسائل مهم مباحث سرایش و اجرای این ترانه ها است. موضوع پژوهش به صورت توصیف و تحلیل فرم، زبان و محتوا بررسی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که درون مایه های دینی و عرفانی که در دو حوزه متفاوت هستند، بخش قابل توجهی از ترانه ها را شکل داده اند و از ابتدا نیز تفاوت این دو گونه در محتوا و شکل اجرایی مشخص بوده است و سازندگان آنها نیز از ابتدا شناختی نسبت به این دو حوزه اندیشه ای داشته اند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های دینی، درویش، چاووش خوان، تعزیه خوان، نوحه خوان و شرخون هستند. سازندگان و اجراکنندگان ترانه ها و تصنیف های عرفانی، عاشیق، سوزخوان، بیت خوان و تصنیف خوان نامیده می شوند. زبان این ترانه ها و تصنیف ها صمیمی است و موسیقی بیشتر بر پایه کلام آنها ساخته شده است.
پیکرگردانی در نارت نامه و هزارویک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال نهم مهر و آبان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
۱۴۱-۱۶۸
حوزه های تخصصی:
دگرگونی شخصیت های داستان از مسائلی است که در متون ادبی با عنوان پیکرگردانی بررسی می شود. پیکرگردانی بر جنبه رازآلودگی متن و خیال انگیزی آن می افزاید و بازتاب آرزوهای آدمیان ، جلوه ای از پیوند تخیل با جهان واقع است و زاییده نیاز آدمیان به برتری یافتن نسبت به دیگر انسان ها و موجودات و پدیده هاست. باتوجه به اینکه این موضوع در ادبیات ملل مختلف دیده می شود، بررسی این موضوع می تواند به آگاهی یافتن از مشترکات فرهنگی میان ملت ها کمک کند و زمینه ای مناسب برای مطالعه پیوندهای ادبی و فرهنگی به شمار آید. در پژوهش حاضر، انواع پیکرگردانی در نارت نامه و هزارویک شب به صورت توصیفی تحلیلی مطالعه شده است. نارت نامه مجموعه افسانه هایی است درباره دلاوری های قوم نارت و قهرمانان منطقه قفقاز شمالی و سواحل دریای سیاه. قدمت این افسانه ها به هزاره دوم پیش از میلاد مسیح بازمی گردد که به صورت شفاهی از نسلی به نسل دیگر نقل شده است. این افسانه ها درباره موضوعات مهم زندگی همچون عشق به سرزمین مادری، مبارزه با شروران، یاری رساندن به ناتوانان و ... است. هزارویک شب نیز از برجسته ترین نمونه های افسانه های شرقی است که آمیزه ای از افسانه های هندی، عربی و ایرانی به شمار می رود . باتوجه به وجود پیکرگردانی در هردو اثر، در این پژوهش، مشترکات و اختلافات این دو کتاب از این منظر بررسی شده است.
گونه شناسی آوازها و ترانه های محلی سنگسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این نوشتار درپی بررسی گونه های کارکردی شعر و موسیقی محلی سنگسر است که این موسیقی در فهرست میراث فرهنگی ناملموس کشور در سال1390 به ثبت ملی رسیده است. سنگسر یکی از شهرستان های استان سمنان که درواقع محل اسکان خانوار ایل سنگسر در زمان قشلاق است، امروزه به مهدیشهر تغییر نام یافته است. موسیقی محلی بخشی از فولکلور سنگسر است که شامل آوازها و ترانه های محلی و همچنین قطعات اجرایی با ساز نی است که به دلیل استفاده چوپان ها در سنگسر رواج یافته است. به منظور جمع آوری و بررسی آوازها و ترانه ها ضمن کسب اطلاعات درمورد یافتن افراد پیش کسوت جهت حفظ اصالت های موسیقایی اهتمام شده است که بدین منظور به مصاحبه و ضبط نمونه های موسیقایی اقدام شده است. این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی به گونه شناسی آوازها و ترانه های سنگسری از منظر کارکردی پرداخته است. نتایج نشان می دهد آوازها و ترانه های محلی سنگسری شامل گونه های متنوع سرور، اشعار تغزلی، اشعار کار (که مرتبط با کوچ به ییلاق و قشلاق است) و پاس داشت یاد قهرمانان محلی و دلاوری های آنان است. بیشترین بسامد را ترانه های تغزلی و پس از آن ترانه های آیینی به ویژه اشعار عید نوروز به خود اختصاص داده است.
بازتاب بازمانده های اسطوره ها در قصّه های مشدی گَلین خانم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۶
267 - 295
حوزه های تخصصی:
« قصّه های مشدی گَلین خانم » نوشته الول ساتن، شامل 110 قصّه از قصّه های عامیانه مردم ایران است. هدف این پژوهش، نشان دادن بازتاب بازماند ه های اسطوره ها در برخی از این قصّه ها و همچنین تطبیق این اسطوره ها با شاهنامه و کتاب های اسطوره ای است. در این قصّه ها، سخنی از زال و سیمرغ نیست، ولی قهرمان را پرند ه ای پرورش می د هد و کرّه دریایی و اسب با کندن چند تار از یال خود و دادن به قهرمان داستان، او را یاری می رسانند. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی نشان می دهد که برخی از قصّه های عامیانه، شکسته شده اسطوره ها هستند که با گذشت زمان در قصّه ها و افسانه ها بازتاب یافته اند. ورود اسطوره ها در قصّه ها و افسانه های عامیانه سبب بقای آن ها شده است. ممکن است محتوای قصّه های مشدی گلین خانم، تمام جنبه های اسطوره را دربرنگیرد، اما به صورت پاره های گسسته از یک یا چند اسطوره و یا وقایع شاهنامه الگو گرفته باشد. نگارندگان در این پژوهش با واکاوی ابعاد برخی از « قصّه های مشدی گلین خانم »، تأثیر اسطوره ها را در برخی از این قصّه ها بررسی کرده و چگونگی دگردیسی آن ها را تبیین نموده اند.
بررسی تطبیقی-محتوایی اسطوره بودا با روایت عامیانه ای از شهرستان فسا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامیانه بازتاب نگرش مردم و توصیف گر اندیشه ها و اعتقادات آنهاست. در همه فرهنگ ها قصه های عامیانه ای وجود دارد که از اساطیر سرچشمه گرفته است. پژوهش های دهه های اخیر مردم شناسان، در سراسر جهان، از پیوند اسطوره و ادبیات عامه حکایت می کند. این ارتباط تنگاتنگ و عمیق با بررسی و موشکافی فرهنگ عامه ملت ها بیشتر آشکار می شود. در این جستار به واکاوی و تحلیل نمونه ای از شباهت اسطوره و قصه های عامیانه پرداخته شده است. این اسطوره مربوط به سرگذشت بودا، رهبر مذهبی هند است که با روایت دلنشینی از قصه های عامیانه شهرستان فسا، در استان فارس مطابقت دارد. یافته های این پژوهش که به صورت میدانی و به روش توصیفی- تطبیقی انجام گرفته است، نشان می دهد که پیوند ژرف و دیرینه ای میان ادبیات عامیانه و اساطیر ملت های مختلف وجود دارد؛ به طوری که قصه ها و فرهنگ عامه هر قومی با مرور زمان، در فرهنگ ملل دیگر نفوذ یافته و در باور مردم جای گرفته است. درباره شباهت شگرف روایت عامیانه و روایت تاریخی، دو نظریه را می توان مطرح کرد: نخست این که این دو روایت هیچ گونه ارتباط و پیوندی با یکدیگر نداشته اند و مشابهت آن ها کاملا تصادفی و اتفاقی است؛ نظریه دیگر که شاید منطقی تر باشد این است که روایت شفاهی و عامیانه، همان روایت تاریخی است که به مرور زمان دچار دگرگونی در برخی از بخش های روایت شده است؛ به دیگر سخن روایت شفاهی گونه بومی شده روایت مکتوب است.
نقش اسطوره کردی شاماران در شکل گیری داستان ملکه مارانِ هزارویک شب و شناسایی ریشه اساطیری آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از سده های بسیار دور تاکنون، اسطوره موجودی با سر زن و بدن مار به نام شا ماران، در میان قوم ایرانی کرد وجود دارد. احترام به این اسطوره در میان مردمان غرب ایران همواره با آیین های ویژه ای همراه بوده است. در کتاب هزارویک شب که یکی از آثار مهم ادبی و فرهنگی مشرق زمین است داستانی به نام ملکه ماران و حاسب کریم الدین وجود دارد که بسیار به داستان شاماران شبیه است. عناصر این دو داستان نیز یادآور اساطیر هستند. بی تردید بسیاری از داستان ها، باورها و فرهنگ های عامیانه با اساطیر کهن پیوند ژرفی دارند. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش اسطوره شاماران در شکل گیری داستان شاماران و یافتن ریشه مشترک این دو است. با تکیه بر بن مایه های اصلی این داستان و اسطوره که انسان مار و فرمان روایی او بر مارها و زیستن او در زیرزمین و کنار آب ها هستند، ریشه آن بررسی می شود. یافته های این پژوهش که به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است نشان می دهد که داستان ملکه ماران براساس اسطوره شاماران ساخته شده است و این اسطوره در اساطیر و دین عیلام که یکی از مهم ترین تمدن های باستان ایرانی است، ریشه دارد و یکی از انواع ارباب حیوانات عیلامی است.
بازتاب جایگاه اجتماعی زن در بوم سروده های شاهرودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زن از دیرباز در فرهنگ ها و تمدن های گوناگون موضوع بحث و نزاع فراوان فلسفی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ادبی بوده است. این موضوع بارها از نظرگاه های مختلف، به ویژه در حوزه ادبیات بررسی شده است. ترانه های عامیانه و بوم سروده ها به مثابه پاره مهم فرهنگ شفاهی و یکی از جنبه های مهم فرهنگ عامه، در این باب دارای مضامین ضدونقیض و گاه تأمل برانگیز فراوانی است که تا به حال به طور جدی به آن پرداخته نشده است. نوشتار پیش رو بر آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی و از خلال معرفی و تحلیل محتوای ترانه های رایج در حوزه جغرافیایی شهرستان شاهرود، نقش مندی های زن در این سروده ها را بازیابی، تبیین و تحلیل جامعه شناختی کند. بر همین اساس دریافت شد که جایگاه زن در این گونه بوم سروده ها در نقش هایی همچون: عاشق، معشوق، مادر مثالی، نماد زایندگی و باروری و گاه زن فریب کار ظاهر می شود. از منظر جامعه شناختی، گرچه گاهی عنصر زن در ردیف «دیگری فرودست» نشسته، اما عموماً مظهر همکاری و همیاری و نیز سمبل نسل پروری است. زن از نظرگاه ادبی، بازتاب های والایی یافته و نقش مندی هایی چون: سوژه درد هجران و دوری، نماد پارسایی و وفاداری، نماد مهرورزی، و بالأخره محبوبه دست نایافتنی را پذیرا شده است.
متن پژوهی و قصه شناسی داستان ملک جمشید(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
داستان «ملک جمشید، طلسم آصف و حمام بلور» یکی از داستان های عامیانه فارسی و رایج در عصر قاجار و کتابی از آخرین بازماندگان سنت افسانه سرایی ایرانی اثر نقیب الممالک است. ازجمله نوادر قصه های عامه است که مؤلف دارد. نویسنده این کتاب، همان پردازنده «امیرارسلان» معروف است که به دلیل شهرت «امیرارسلان»، داستان «ملک جمشید» کمتر شناخته شده است. هدف این مقاله آشنایی اهل ادب با این داستان کمتر شناخته شده و بررسی ابعاد ادبی و اجتماعی و متن شناسی اثر است؛ بنابراین کوشش می شود به روش توصیفی-تحلیلی ضمن معرفی قصه و پردازنده داستان، محمدعلی شیرازی معروف به نقیب الممالک، و معرفینسخه ها و چاپ ها و گزارش داستان از سه منظر به قصه شناسی این اثر پرداخته شود: اول جنبه های زبانی و ادبی، دوم جنبه های داستانی و بن مایه های قصه و سوم جنبه های اجتماعی. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و دستاورد آن به لحاظ زبانی و ادبی بیانگر اینست که نثر کتاب روان، ساده، شیرین و نزدیک به زبان محاوره است و واژگان، کنایات و ترکیبات عامیانه به فراوانی کاربرد دارد. تشبیه ابزار اصلی نویسنده در توصیفات و بیان ادبی و اغلب برآمده از سنت های ادبی و تکراری اند. حوادث اصلی داستان بر محور جنگ، عشق و بازگشت به سرزمین پدری شکل می گیرد. حوادث داستان همگی از بن مایه های رایج افسانه هاست. برخی آداب و رسوم مربوط به جنبه های گوناگون زندگی، حکومت و جنگ را در خلال داستان می توان یافت که بازتابنده آداب و رسوم زمانه است و برخی از پیشه های مورد اشاره در داستان، امروزه یا وجود ندارند یا تغییر نام داده اند.
بازتاب ادبیات عامه خوزستان در شعر متعهد و ملتزم دفاع مقدس
حوزه های تخصصی:
در راستای تاریخ ادبیات عامه، شعر متعهد و ملتزم خوزستان در هشت سال دفاع مقدس شکل گرفته است. اهمیت مضامین موجود در بومی سرودهای خوزستان بیانگر پیشینه ادبیات شفاهی، فرهنگ، تاریخ، جغرافیا و زایش شعر متعهد و ملتزمی است که مقاومت و پایداری مردم این خطه را در دوران دفاع مقدس رقم زده است. از مهم ترین اهداف این پژوهش یافتن مؤلفه هایی است که بنیاد شعر متعهد و ملتزم استان خوزستان را سال ها قبل از شروع جنگ تحمیلی به گونه ای رقم زده که شعر و شاعری در کشور را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. در این پژوهش که به دو روش توصیفی- تحلیلی و میدانی، به شیوه های کتابخانه ای و مصاحبه حضوری با هدف یافتن ارکان و جلوه های التزام در مؤلفه های شعر بومی خوزستان، بر تأثیر این نوع از شعر بر شعر دفاع مقدس و بازتاب آن در پایداری و مقاومت هشت سال دفاع مقدس پرداخته شده است. بر اساس یافته های این پژوهش که از طریق فیش برداری، نقد و تحلیل داده های مکتوب و ارائه مستندات شفاهی جمع آوری شده، بومی سرودهای استان خوزستان، به عنوان الگو و نماد در شعر پایداری و مقاومت کشور در هشت سال دفاع مقدس معرفی شده است.
گستره ی سنت رباعی خوانی مردمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
89 - 110
حوزه های تخصصی:
گستره ی سنت رباعی خوانی مردمی در ایران
حسن ذوالفقاری
چکیده رباعی از مهم ترین و قدیم ترین قالب های شعر فارسی است. این قالب مشهور جز آنکه در شعر کلاسیک جایگاه ویژه ای دارد و شاعران بزرگی چون خیام را به خود جذب کرده است، میان مردم نیز بسیار رواج دارد. در مناطق مختلف و اقوام گوناگون با نام ها و کارکردهای متفاوت در آیین ها و مراسم سوگ و سرور خوانده می شود و خنیاگران محلی آن را با ساز و آواز می نوازند و می خوانند. رباعی های مردمی ویژگی هایی دارد که آن را از نوع کلاسیک آن متمایز می کند. روش مطالعه ی بررسی موردی و براساس طرحی جامع باعنوان «بومی سرودهای ایرانی» انجام شده که تمامی گونه های شعری را شناسایی می کند. در این پژوهش 14گونه رباعی در مناطق مختلف ایران و کشورهای فارسی زبان شناسایی شد که به گویش محلی بود. این گونه های بومی رباعی در شرق ایران با نام های «روایی»، «چهاربیتی»، «غریبی»، «باخرزی»، «ارده خوانی»، «فلک خوانی»، «موریگی»، «ارده»، «ربّایی» و در شمال ایران باعنوان «ربایی خئون» و «امیری» و در جنوب ایران به «رباهی»، «داربازی» و «خیام-خوانی» شهرت دارد. بیشترین کاربرد رباعی در خراسان بزرگ است. این مقاله برای نخستین بار این گونه ی مهم را معرفی می کند. واژه های کلیدی: ادبیات عامه، رباعی خوانی، گونه های رباعی خوانی، نام های رباعی.
بازشناخت ِقصّه عامیانه اعجوبه و محجوبه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعجوبه و محجوبه از جمله قصّه های عامیانه ای است که در قرن هفتم به قلم حامدبن فضل الله سرخسی تألیف شده است. دو راوی در این متن ادبی، طی ده روز، بیست قصّه روایت می کنند که تمام قصّه های بیست گانه، دارای محتوای اخلاقی و اجتماعی هستند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که نوع روایت و شاخص ترین مضامین قصّه های اعجوبه و محجوبه چیست؟ مطابق دستاوردهای تحقیق، مسائل اخلاقی و تربیتی در قالب مثال ها و تمثیل های محسوس و عینی در این قصّه، آموزش داده می شود تا میزان یادگیری و ماندگاری آن در ذهن مخاطب، افزایش یابد. اعجوبه و محجوبه در گروه قصّه های بلند ایرانی جای می گیرد و قصد حامد بن فضل الله سرخسی از نوشتن آن، انتقال پیام های اخلاقی و ارزش های خانوادگی، اجتماعی و انسانی به مخاطب عام از طریق نقل قصّه است؛ به همین سبب عناصری که وی در بیان قصّه به کار می برد، همه ساده و بدون پیچیدگی است.
نقد و بررسی رویکردهای زن محور در پژوهش های ادبیات عامۀ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای نوین ادبی پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۱۸
1 - 27
حوزه های تخصصی:
ادبیات عامه از یک قرن پیش با جمع آوری متون آغاز شد و در دهه های بعد با استفاده از رویکردهای مختلف مورد تحلیل قرار گرفت. پژوهش های مرتبط با زنان از حوزه های مهم در ادبیات عامه است که بخاطر بازتاب صداهای خاموش جامعه، ظرفیت زیادی برای مطالعه دارد. همزمان با دانشگاهی شدن ادبیات عامه، عوامل مختلفی باعث شد که به مسأله زنان بخصوص در این حوزه توجه ویژه ای شود. در این مقاله با رویکرد تحلیلی- انتقادی، ابتدا با مطالعه و طبقه بندی آثار مرتبط با زنان در ادبیات عامه که از سال 1300 تا 1400 نوشته شده اند، سیر صعودی این تحقیقات و موضوعات آن ها را نشان دادیم، سپس تأثیر رویکردهای دوگانه سنت و مدرنتیه را در ایجاد نگرش های مختلف به زنان در متون ادبیات عامیانه واکاوی کردیم، و در نهایت نظریه های تحلیلی چند پایان نامه مرتبط با زنان در حوزه ادبیات عامیانه را با نگاه انتقادی بررسی نمودیم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد: نگاه غالب به زنان در متون ادبیات عامه، منفی است. معمولاً کوشیده اند تا رویکرد سنتی مردسالار را در ذهن و زبان مردم نهادینه کنند. زن را به عنوان موجودی حیله گر و جنس دوم تلقی کنند. در معدود آثاری نیز زن از جهت مثبت به عنوان نقش مادری مورد ستایش قرار گرفته است. از رویکردهای نظری مختلف در پایان نامه های زن محور به خوبی استفاده نشده و به نتایج جدید و متفاوتی نرسیده است.
اشعار عامه، فرصتی برای بازشناسی آیین ها و وقایع اجتماعی (مطالعه موردی: اشعار عامه تاتی شاهرود خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم بهمن و اسفند ۱۴۰۱ شماره ۴۸
193-163
ادبیّات عامّه ایران، میراث کهنی از عامه مردم است که غالباً شفاهی است و از جهت ساختار و محتوا با ادبیّات فارسی تفاوت هایی دارد. در مناطق تات زبان شاهرود خلخال اشعار عامّه ای به چشم می خورند که از زمان های قدیم در این منطقه رایج بوده اند. این ترانه ها و دوبیتی ها امروزه رو به فراموشی گذاشته اند. ساختار دوبیتی های تاتی شبیه دوبیتی های مناطق دیگر ایران است. موضوعات این ترانه ها نشانگر دغدغه های مردمانی است که سراینده آن ها هستند و سال ها با آن ها زندگی کرده اند.پرسش اصلی این تحقیق آن است که تحلیل موضوعی ترانه های عامّه تاتی خلخال ما را به چه نکات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در این منطقه می رساند؟ این ترانه ها به روش میدانی گردآوری شده اند. نتیجه تحقیق نشان می دهد اشعار عامّه، سندی برای بازشناسی آیین ها، روحیات مردم، وقایع سیاسی اجتماعی و دغدغه های اقتصادی مردم هر منطقه است.
نگاهی به شاخصهای مناسب برای ساخت بازی رایانه ای سبک نقش آفرینی جهانِ باز بر اساس قصه فیروزشاه (داراب نامه) بیغمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۷
۹۲-۶۷
ساخت بازیهای رایانه ای در سبکهای مختلف با استفاده از متون ادبی، یکی از روشهای رایج در صنعت- رسانه بازی سازی در جهان است. نمونه های موفق پرشماری در این حوزه هست که با توجه به پیشرفتهای فناورانه در دسترس در ایران و لزوم تولید محتوای فرهنگی با رویکرد ملی، پرداختن به مقوله ساخت بازیهای رایانه ای اقتباسی از ادبیات و فرهنگ ایرانی را بیش از پیش ضروری می سازد. بر این اساس، هدف پژوهش این است که با نگاهی میان رشته ای و کاربردگرایانه، ضمن ارائه شاخصهای مناسب ساخت بازی رایانه ای اقتباسی از متنی روایی با تحلیل ظرفیتهای مناسب یکی از آثار ادبیات عامه کلاسیک فارسی (داراب نامه بیغمی) به روش توصیفی- تحلیلی به این مسأله پرداخته شود که این متن و آثار مشابه، چگونه می توانند برای تولید بازی رایانه ای در سبک نقش آفرینی مورد استفاده قرار گیرند؛ با این وصف، به نظر می رسد وجود روایتی پر کنش با درونمایه های حماسی و غنایی در کنار تنوع فضا و مکانهای متفاوت برای ساخت مراحل مختلف بازی جهانِ باز و تکیه بر قهرمانانی مبارز و چالش جو، که در فضایی تعاملی، ظرفیت تولید هیجان و ایجاد همذات پنداری قابل قبولی دارد به همراه تعدد شخصیت ها و تراکم کنشهای پرفراز و نشیب آنها برای خلق انواع کشمکش های جسمی در کنار ظرفیت طراحی چالشهای ذهنی در قالب چارچوب جستجو و انواع مأموریتهای اصلی و فرعی، بستر آماده ای است که آثار این نوع از ادبیات را برای تولید بازیهای رایانه ای با رویکرد اثرگذاری فرهنگ بومی مناسب کرده است.
بررسی شخصیّت پردازی در پاچاهای لکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال هجدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۷
227-195
این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی با هدف شناخت بهتر پاچاهای(قصّه ها) مکتوب لکی و معرّفی ویژگی های شخصیّت های این قصّه ها انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: پاچا «هشت قصّه در یک کتاب» و «سه چارکی» از جهانشاه آزادبخت و افسانه های لکی از کیومرث امیری کله جویی. حاصل پژوهش نشان می دهد که نویسندگان این آثار در یادکرد صفات و خصلت های شخصیّت های داستانی اصرار ویژه ای دارند؛ و گاه این توصیفات در طول داستان چندین بار تکرار می شود. نکته مهم این است که بررسی این توصیفات ما را در رسیدن به الگویی ویژه برای خلق انبوه شخصیّت داستانی راهنمایی نمی کند، ولی برای برقراری رابطه عاطفی ما با روایت و ملموس شدن جهان داستان نقش کلیدی دارد و گویای پیامی روشن درباره رابطه انسان و جهان است. همچنین توصیف ویژگی های شخصیّت ها به همذات پنداری با آنها، باورپذیری وقایع و خویشکاری های قصّه ها یاری می رساند. می توان گفت نقاط عطف شخصیت ها در پاچاها (به خصوص شخصیت اصلی) به طرح هنرمندانه داستان منجر می شود.
رمزگان تولید معنا در قصه «سندباد بحری» بر پایه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
39 - 58
برپایه رویکرد فرکلاف، متن های روایی می توانند در بازآفرینی ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و تولید معنا سهم مهمی داشته باشند. قصه های هزار و یک شب نیز بافتی مبتنی بر تولید معنا در ساختار متن و فرامتن دارند. همچنین قصه سندباد بحری نمونه ای است که رابطه تغییرپذیر عمل گفتمان را پنهان کرده است. این پژوهش، قصه سندباد بحری را برپایه نظریه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و لایه های معنایی پنهان و آشکار متن قصه را کاویده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد در این قصه، در سطح توصیفْ بیشترِ فعل ها وجه خبری دارند و فعل های منفی به ندرت دیده می شوند؛ زیرا وجود فعل های مثبت و خبری، نمایان گر همه چیزدانی و حرکت راوی در بطن داستان است. همچنین گونه ای از اسم سازی در قالب «نام گزینی» رخ می نماید که دربردارنده ایدئولوژی پنهان مدّنظر راوی است و همگی آشکارکننده ترس و نشان دهنده خارق العاده بودن ماجراهاست. در سطح تفسیر، این قصه بیانگر روح فردگراییِ اقتصادی در جامعه ای استبدادی است که بنیان های اشعریّت و استبداد، مانع از احساس وظیفه حکومت برای برقراری حداقل رفاه اقتصادی می شود و هیج راه اعتراضی به جز گلایه به درگاه خداوند باقی نمی گذارد. زاویه تبیین نیز نشان می دهد کارکرد ایدئولوژیک جبرگرایی با هدف پردازش و تولید معنا در قصه، از عنصر ترس بهره می برد که ابزار نابرابری قدرت در جامعه حاکم بر قصه و نیز نشانه تبرئه طبقه حاکم در جوامع سنّتی در برقراری عدالت اجتماعی است.
تحلیل انتقادی گفتمان لالایی ها براساس نظریه فرکلاف با نگاه جنسیتی (مورد مطالعه: لالایی های یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
177 - 210
حوزه های تخصصی:
شناخت ایدئولوژی ها و جهان بینی های مؤلف، هدف تحلیل انتقادی گفتمان متون است که از تحلیل و بررسی سازمان های کلامی بالاتر از جمله، حاصل می شود. تحلیل انتقادی گفتمان رویکردهای مختلفی دارد که یکی از معروف ترین و کاربردی ترین آنها، رویکرد فرکلاف است. در این پژوهش، لالایی های مورد مطالعه را بر اساس رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف، بررسی کرده ایم. در سطح توصیف لالایی ها، ساختارهای گفتمان مدار و کاربردهای زبانی دارای بار ایدئولوژیک مورد مطالعه قرارگرفتند. در سطح تفسیر، به تحلیل بینامتنی و بافت موقعیت اعم از موقعیت های مذهبی، جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی و فرهنگی پرداختیم. در این پژوهش، سطح تبیین لالایی ها دربرگیرنده تحلیل روابط قدرت و دو جنس و توزیع نابرابر آن و تأثیر هژمونی ایدئولوژیک در تفکّر زنان با نگاه انتقادی است. برآیند پژوهش نشان می دهد که تفکّر غالب جامعه، تفکّری زن ستیزانه است و بنابراین، زنان نیز نسبت به جنس مؤنث تفکّری مردانه دارند و هویتی سوای هویت مرد برای خود قائل نیستند. البته، سطح آگاهی زنان و فعالیت های اجتماعی آنان در عصر جدید، باعث شده تا در گفتمان لالایی های جدید، از زبان مادران جوان تر امروزی، دیگر شاهد چنین ایدئولوژیی نباشیم و زنان به حقوق، توانایی ها و منزلت اجتماعی خود بیشتر از پیش واقف هستند.
روایت نقّالان از داستان رستم و سهراب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هنر نقالی یکی از شاخه های مهم ادبیات عامه، بازتاب دهنده تجربه های بازسازی شده از حماسه های ملی و پهلوانی است. نقالان می کوشند با ساده ترین تعابیر و باز سازی جذاب ترین وقایع، اجزای مختلف داستان ها را متناسب با ذهنیت مخاطبان به نوعی تغییر دهند یا تکمیل کنند. به این ترتیب بر هسته اصلی داستان، شاخ و برگ های درهم پیچیده ای تنیده می شود. در این تحقیق ضمن مروری کوتاه بر پیشینه سنت نقالی، سازوکار روایی نقالان در دو محور اصلی: 1- قرینه سازی 2- دلیل تراشی بررسی شده است. بخش قرینه سازی نقالان از وقایع این داستان نیز در سه موضوعِ اسب پهلوان، دل باختگی و نیز به کارگیری اصطلاحات و مفاهیم دینی مصداق می یابد. همچنین در بخش دوم تحقیق در سازوکار دلیل تراشی به روش تطبیقی، مشخص خواهد شد که موضوعات داستانی مانند ربوده شدن رخش، وصلت با تهمینه، قول ازدواج سهراب با دختر افراسیاب، مجادله رستم با کاوس و رویارویی رستم و سهراب، زمینه ای است که نقالان در طومارها به توجیه و مدلل جلوه دادن وقایع داستانی می پردازند. نتایج این تحقیق به بررسی جامعه شناختی ذوق هنری نقالان و مخاطبان و شناسایی مهارت های روایی نقالان کمک می کند.
بررسی آیین های جادویی قوم لک با تکیه بر نظریه جادوی همدلانه فریزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جیمز فریزر نظریه ای به نام جادوی همدلانه را برای دسته بندی انواع جادو مطرح کرده است که بسیاری از آیین های جادویی را در برمی گیرد. به نظر او آیین های جادویی که همدلانه هستند، یعنی از تداعی معانی و تخیل بهره می گیرند، به دو دسته مشابه و مسری تقسیم می شوند. در گونه جادوی مشابه باور بر آن است که مشابه، مشابه را جذب و تولید می کند. همچنین جادوی مسری بر این اصل تکیه دارد که با جزئی از یک چیز می توان آن را تحت تأثیر قرار داد. در میان قوم لک آیین هایی وجود دارد که بر اساس جادوی همدلانه قرار دارد. در این پژوهش با استفاده از مصاحبه شفاهی و به روش توصیفی- تحلیلی، بسیاری از این آیین ها مورد بررسی قرار گرفت تا زمینه ها و اساس آن آیین ها بررسی و مشخص شود. نتایج به دست آمده در این پژوهش عبارت اند از: جادو در میان قوم لک پسندیده نیست، مگر آنکه مشکل کسی را به درستی حل کند. آیین های مبتنی بر جادوهای مشابه در میان این قوم شامل دنورو، هواس، سبزه کاشتن، فال گرفتن ها، الفه و بخشی از آیین های درمان بخشی است. آیین های مبتنی بر جادوهای مسری شامل وسایل شخصی، بند ناف، دندان بچه، مو و ناخن، درمان های جادویی، اول قاره و تا حدودی الفه است. اینگونه از آیین های جادویی بر پایه تماس انسان است. بیشتر این اعمال جادویی ویژه لک ها نبوده، بلکه در دیگر اقوام ایرانی نیز وجود دارد.
نقدی بر کتاب فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال ۲۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۰ (پیاپی ۱۱۰)
81-103
حوزه های تخصصی:
کتاب های دانشگاهی لازم است به گونه ای نوشته شوند که در حوزه های مرتبط علمی پاسخگوی نیاز مخاطبان باشند. به این منظور، ارزیابی انتقادی متون دانشگاهی گامی حیاتی در قوام هر رشته و سامان دهی برنامه درسی آن است. این نیاز به ویژه در رشته نوبنیاد ادبیات عامه بیشتر احساس می شود. کتاب هایی که تاکنون درباره مبانی این رشته نوشته شده اند، از انگشتان دست تجاوز نمی کنند؛ امَا مطالعات در این حوزه روزبه روز در حال گسترش است، بنابراین نقد این منابع به منظور، بهبود کیفیت کتاب ها ضرورت دارد. بدون شک هر نگاشته ای دارای جنبه های مفید و قابل توجه است. در کنار آن کاستی هایی نیز ممکن است داشته یاشد که یادآوری و رفع آن ها مسلماً به تنقیح اثر منتهی می شود. مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و رویکردی نقادانه، یکی از مهم ترین کتب رشته ادبیات عامه یعنی کتاب «فرهنگ عامه» آسیب شناسی کرده است. از مهم ترین نتایج این تحقیق، بی توجهی به پیشینه پژوهش، کلی گویی در برخی موارد، رویکرد توصیفی صِرف، نداشتن ارتباط سازمان یافته بین نظریه و سایر بخش های کتاب و ... و هم چنین برخی محاسن و جنبه های نوآورانه این کتاب است. این اثر، با تغییراتی می تواند یک اثر ارزشمند برای پژوهشگران رشته ادبیات عامه باشد.