مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
افسانه ها
حوزه های تخصصی:
ایران کشوریست که در ادبیات فرانسه قرن هجدهم از جایگاه و جذابیت ویژه ای برخوردار است. طبیعت این کشور و ویژگی های قومی آن ‘ تاریخ باستان‘ عصر میانه ومعاصر ایرن‘ ویژگی های تمدنی ‘ اخلاقی و آداب ورسومی‘ و به ویژه‘ ادبیات و هنر این کشور از صور و ابعادی بهره مند است که ایران را برای نویسنده- فیلسوفان عصر روشنگری فرانسه ‘ به صورت یک اسطوره دلفریب در آورده و عاملی مؤثر برای الهام و نشر اندیشه های فلسفی و افکار روشنگرانه آنها گردیده است. اشاره ای کوتاه به مفهوم اسطوره‘ سیر تکوینی و چگونگی شکل گیری اسطوره ایرانی در ادبیات فرانسه و عناصری که به این اسطوره معنا بخشیده‘ از جمله موضوعاتی است که در این مقاله مورد مطالعه قرار گرفته است.
قلعه دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلعه دخترها ابنیه پررمز و راز تاریخی ای هستند که در گوشه و کنار این سرزمین مقدس بر بلندای کوه ها و تپه ها به آرامی خفته اند.بیشتر این قلعه ها در روزگاری که ایران باستان مراحل گذار از زن محوری به دوره مردسالاری را پشت سر می گذاشته است،ساخته شده اند و این مسئله فرضیه های بسیاری را در مورد نوع کاربرد و علل تسمیه آن ها به«قلعه دختر»پدید آورده است.این پژوهش برآن است تا به معرفی قلعه دخترها در سراسر ایران و نیز سایرکشورها پرداخته و سپس،به بررسی افسانه هایی که پیرامون این قلعه ها وجود دارد بپردازد.
بازتاب اسراییلیات و افسانه های جعلی در قصه های حضرت نوح(ع) بر اساس متون تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسراییل از القاب حضرت یعقوب(ع) می باشد که در قرآن کریم(آل عمران/93) فقط یک بار از آن حضرت با نام اسراییل یاد شده است.اسراییلیات اصطلاحی است که علمای اسلامی به عقاید و داستان های خرافی که از ناحیه علمای تازه مسلمان اهل کتاب، بویژه یهودیان از قرن اول هجری در میان مسلمانان رواج یافت، اطلاق کرده اند.این داستان های جعلی و ساختگی اغلب، متوجه انبیای الهی است.پس از حضرت آدم(ع) بیشترین اسراییلیات و افسانه های جعلی پیرامون زندگی حضرت نوح(ع) روایت شده است.این افسانه ها از سه دیدگاه قابل بررسی است:نخست داستان هایی که مجمل آن در تورات آمده و سپس با شاخ و برگ فراوان نقل گردید، دیگر جعلیاتی است که علمای یهود راوی آن هستند و در کتاب مقدس درباره آن سخنی به میان نیامده است، نکته آخر آنکه برخی از افسانه ها به ظاهر نه در کتاب مقدس و نه در بیانات علمای یهود دیده شد؛ بلکه تحت تاثیر اسراییلیات رواج یافت و در متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد.
تأثیرپذیری متون عرفانی از افسانههای وهب بن مُنَبِّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسراییلیّات، اصطلاحی است که علمای اسلامی برای عقاید و داستان های خرافی ای به کار بردند که علمای اهل کتاب از قرن اوّل هجری درمیان مسلمانان رواج دادند. این افسانه های ساختگی، برخی از مفسّران و تاریخ نویسان بزرگ مانند طبری، یعقوبی، ابن اثیر و... را تحت تأثیر قرار داد. شاعران و نویسندگان ادب فارسی با متون تفسیری و تاریخی مأنوس بوده اند و به همین سبب از این افسانه ها و احادیث ساختگی تأثیر گرفتند و ناخواسته مانند مفسّران و تاریخ نگاران در ترویج اسراییلیّات نقش اساسی داشتند. متأسفانه بخش اصلی این افسانه بافی ها دربارة زندگی انبیاست. یکی از معروف ترین چهره های مؤثّر در گسترش اسراییلیّات، وهب بن مُنَبِّه است که بسیاری از داستان ها وافسانه های او دربارة انبیا در نظم و نثر فارسی ازجمله متون عرفانی بازتاب فراوانی داشته است. گفتنی است بسیاری از این افسانه ها برخاسته از منابع یهودی و نصرانی است. نگارندة این جستار می کوشد تا با بیان ریشه و خاستگاه اصلی این افسانه ها پیشگاه مقدس انبیا را از این گونه اهانت ها پاک کند.
اسرائیلیّات در داستان حضرت محمّد(ص) و بازتاب آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی پاییز ۱۳۹۷ شماره ۷۷
165 - 186
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های شاخص ادب فارسی، توجه شایان اهل ادب به موضوعات قرآنی و قصص انبیاست. بخشی از این داستان ها و شرح حال نویسی ها منبعث از <em>قرآن کریم</em> است که هیچ خللی در آن راه ندارد و در حقیقت، زینت بخش متون ادبی است. اما بخش چشمگیری از آن، تحت تأثیر اسرائیلیات شکل گرفته است. به علت هماهنگی <em>قرآن کریم</em> با برخی از موضوعات <em>تورات</em> و <em>انجیل</em> و گرویدن جمعی از علمای اهل کتاب، نظیر کَعب الأحبار، وهب بن منبّه، ابوهریره و دیگران به اسلام، سبب شده است تا مفسران و تاریخ نگاران به منابع اهل کتاب و گفته های آنان توجهی ویژه نمایند و از اینجاست که داستان های مجعول و ساختگی آنان در حوزه متون تفسیری، تاریخی و ادبی رخنه کرد. شعرا و نویسندگان ادب پارسی که با متون تفسیری و تاریخی مأنوس بوده اند، تحت تأثیر این افسانه ها و احادیث ساختگی قرار گرفتند و ناخواسته همچون مفسران و تاریخ نگاران در ترویج اسرائیلیات نقش اساسی ایفا نمودند. متأسفانه بخش عمده این افسانه بافی ها مربوط به زندگی انبیاست و پیامبر اکرم<sup>(ص)</sup> نیز از این امر مستثنی نیست، بلکه در بخش احادیث، بیش از دیگر انبیا در معرض اسرائیلیات قرار گرفته اند. این پژوهش به شیوه توصیفی تحلیلی تلاش دارد تا به این پرسش پاسخ گوید که چه جنبه هایی از زندگی پیامبر اسلام<sup>(ص)</sup> تحت تأثیر اسرائیلیات قرار گرفته است و نقش مفسران، تاریخ نگاران و از همه مهم تر، نقش شاعران و نویسندگان ادب فارسی در اشاعه این گونه جعلیات چه بوده است؟
ایدئولوژی های پنهان در قصه ها و افسانه های عامیانه کرمان از منظرسبک شناسی انتقادی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۲
44 - 60
حوزه های تخصصی:
افسانه های عامیانه در تمام جهان، به عنوان یک پشتوانه عظیم فرهنگی و یکی از زیر مجموعه های فرهنگ عامه در جوامع مختلف، محسوب می شوند؛ به همین دلیل، اندیشمندان زیادی در گردآوری و حفظ این میراث گران بها، تلاش کرده اند. در ایران، فرهنگ بومی، زیربنای اندیشه های بزرگی است که ادب این سرزمین، مرهون آن است. استان کرمان، بخش عظیمی از این فرهنگ را در سینه تاریخی خود ذخیره کرده است. کرمان، با توجّه به وسعت و قدمت تاریخی چند هزار ساله خود، خاستگاه بخش عظیمی از فرهنگ عامه محسوب می شود؛ فرهنگ غنی و پرباری که خاص این منطقه بوده و گنجینه ای گران بها از آداب و رسوم نسل های گذشته به حساب می آید. در پژوهش حاضر، نویسنده با روش توصیفی – تحلیلی، درصدد آن است تا به بررسی ایدئولوژی های نهفته در داستان ها و افسانه های بومی معاصر کرمان بپردازد و پنج ایدئولوژی بخت و اقبال، سفر، ستم پذیری، ازدواج و نابودی رقیب در افسانه ها را تحلیل و بررسی نماید. این پژوهش در پی نشان دادن آن است که خالقان افسانه ها چگونه به بیان اندیشه های خود پرداخته اند و خوانندگان و شنوندگان قصّه تا چه حد، تحت سیطره ایدئولوژی حاکم بر اسطوره ها و افسانه ها قرارگرفته، ناخودآگاه رفتارهای اجتماعی شان، ش کل می گیرد. نتیجه اینکه، ایدئولوژی، به صورت اعتراض شخصیّتهای قصّه به وضع موجود و بیان آرزوها و رؤیاهای آن ها، بازتاب می یابد.
رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی بر اساس نظریه وان ژنپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله ای که پژوهش حاضر بدان می پردازد رده بندی مناسک گذر در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی است؛ با طرح این پرسش ها که در قصه ها و افسانه های خراسان شمالی مناسک گذر را بر چه مبنایی می توان رده بندی کرد و هریک دارای چه ویژگی های انسان شناختی فرهنگی است؟ هدف پژوهش حاضر این است که با مطالعه دقیق قصه ها و افسانه های این ناحیه، مناسک گذر را به عنوان یکی از مؤلفه های انسان شناسی فرهنگی به پژوهشگران حوزه علوم اجتماعی، ادبیات و تاریخ معرفی نماید. بررسی ها به روش توصیفی - تحلیلی و با نظر به دیدگاه وان ژنپ انجام شده، حاکی از آن است که در این آثارچهار مؤلفه مهم مناسک گذر عبارتند از تولد، بلوغ، ازدواج و مرگ. با توجه به مراحلی که عابر گذار در گذر از این مؤلفه ها پشت سر می-گذارد، بویژه در ازدواج و مرگ، می توان به الگویی فرهنگی دست یافت. مناسک گذر ازدواج در این آثار برگرفته از زندگی عامه مردم خراسان شمالی و جزء فرهنگ ماندگار آن است و نمادی از برکت، اولاد فراوان، شادی و مسرت بسیار و برخورداری دیگر افراد از بخشی از این شادی و برکت می باشد. همچنین، تاثیر فرهنگ کشاورزی و دامداری بر برخی حرکات دسته جمعی و در حلقه های بزرگ، نشانه ای از اتحاد و هم گرایی قومی است. مناسک گذر مرگ نیز برگرفته از دین مردم این ناحیه و هماهنگ با فرهنگ آنهاست. با بررسی و تحلیل این آثار می توان کارکردهایی چون القای ارزش ها و سنت های اجتماعی، پیوند دادن عابر گذار به تقدس، کمک به سهل تر شدن گذر، تحکیم پیوندها و همبستگی گروهی را در انجام مناسک گذر برشمرد.
تحلیل جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۲ خرداد و تیر ۱۴۰۳ شماره ۵۶
1 - 41
حوزه های تخصصی:
فرش از مهم ترین اسباب خانه ایرانی است و بسامد فراوان واژه هایی مانند «قالی» و «فرش» در مثل ها، چیستان ها، آیین ها، افسانه ها و ترانه ها نشان دهنده اهمیت آن در فرهنگ مردم است. در این پژوهش، با روش گردآوری اطلاعات از منابع مختلف و تحلیل محتوای آن ها، جایگاه فرش در برخی عناصر معنوی فرهنگ عامه بررسی شده است. نتایج گویای آن است که در فرهنگ عامه، فلسفه پیدایش و ماهیت باورهای قالی بافان و قالی بافی ایران، به ترتیب عبارت اند از: فرافکنانه، تدافعی، ذوقی و تسکینی؛ و تحلیل آیین هایی چون «می بچکلسن» آلاشت از کاریاری مرتبط با تهیه پشم بافندگی حکایت دارد و پیوند آیین های کهن باران خواهی ایرانی با اعتقادات مذهبی در قالی شویان مشهد اردهال دیده می شود. در ادبیات عامه، در مثل ها با اشاره به مهم ترین مناطق قالی بافی ایران، نکاتی درباره نگه داری قالی و رنج قالی بافان آمده و با اشاره به نکات اقتصادی درباره فرش، از اصطلاحات تخصصی قالی، مضامین متنوعی ساخته شده و برخی آداب و رسوم در آن ها منعکس شده است. عمده ترین درون مایه ترانه های قالی بافان ایران را عشق، دوری از معشوق، غم غربت، رنج و سختی قالی بافان، توصیف زیبایی های قالی و استمداد از امام رضا (ع) در کار و آرزوی اتمام کار قالی و زیارت امام رضا(ع) تشکیل می دهد. در افسانه های شکل گرفته در موضوع قالی و بافته ها، در افسانه قالیچه سلیمان، قهرمانی با شخصیت واقعی، بر عناصر طبیعی غلبه می کند و قالیچه نیز در این میان عنصری خیالی است که عامه به افسانه افزوده اند؛ در افسانه «نمد و پسر سلیمان» نیز عنصر تصادف، به کشف چگونگی ساخت کرباس منجر می شود. همه این موارد جایگاه انکارناپذیر فرش را در فرهنگ و ادبیات عامه نشان می دهد. عامه خود این باورها، مثل ها، ترانه ها و افسانه ها را ساخته اند و زمزمه می کنند و خود مجری آیین های قالی بافی اند.