مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
سنت
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰شماره ۱۵
401 - 425
حوزه های تخصصی:
بر اساس روایت مشهوری، امیرمؤمنان علی(ع) در هنگامه صفین و جریان حکمیت، با فرستادن ابن عباس به سوی خوارج، وی را از «مخاصمه» یا «محاجّه» با ایشان به وسیله قرآن نهی فرمود. در اوان کلام به نظر می رسد آن حضرت با این استدلال که قرآن پذیرنده وجوه گوناگون و دارای معانی احتمالی چندگانه است، از تکیه بر قرآن در مخاصمه نهی فرموده و محاجه یا مخاصمه با کمک سنت نبوی را به عنوان راهکاری موثر فراروی ابن عباس قرار می دهد. مهم ترین پرسش در این جا آن است که با عنایت به تأکیدات قرآن و سنت نبوی بر لزوم مراجعه و تمسک به قرآن در همه احوال، به ویژه در فتنه ها، چرا آن حضرت در هنگامه فتن های مانند صفین، از احتجاج به قرآن و تکیه بر آیات وحی در برابر موضع گیری های خوارج نهی فرموده است؟ در این جستار با روش توصیفی - تحلیلی و در نگاهی تحقیقی مشخص گردید؛ اولا: نسبت ارجاع از قرآن به سنت نبوی، نسبت رجوع مثال به مُمَثّل (حقیقت مجسم شده) است گویی پهنه آیات قرآن از قبیل مفهوم است و مفهوم نیز می تواند تأویل های متعددی را پذیرا باشد اما سنت نبوی - صورت و تجسم به نسبت معنی و حقیقت – به عنوان مصداق وجود یافته و امکان تغییر و تبدّل در آن وجود ندارد و به قول امام راه گریزی از آن وجود ندارد. ثانیا: امیرمؤمنان(ع) در مقام نهی مطلق و همگانی از محاجّه با قرآن نبوده است و این نهی خاص، به خاطر ویژگی های دستگاه فکری و نظام اخلاقی مخاطبان ویژه آن یعنی خوارج بوده است.
تقابل سنت و مدرنیسم در رمان های زویا پیرزاد
منبع:
شفای دل سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸
207 - 231
حوزه های تخصصی:
رابطه سنّت و مدرنیته از مسائل مهمی است که جامعه امروز با آن روبه رو است و به عنوان موضوع اجتماعی در ادبیات، به ویژه رمان بازتاب می یابد. زویا پیرزاد، یکی از نویسندگان زن ایرانی است که در آثار خود، به ویژه رمان های «چراغ ها را من خاموش می کنم» و «عادت می کنیم» به این رابطه توجه می کند. در این پژوهش، ابتدا تعاریف و شاخص های سنّت و مدرنیسم ارائه شده است و سپس به روش توصیفی-تحلیلی، شاخص های سنّت و مدرنیته، بازتاب شاخص ها و رویکرد زویا پیرزاد درباره این دو پدیده در رمان های فوق، بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد، نویسنده با تکیه بر قهرمانان زنی که به تصویر می کشد، تلاش کرده است، جامعه ای را نشان دهد که مدرنیته در آن موجب زوال سنّت می شود. حقوق اجتماعی و آزادی زنان، سبک زندگی مدرن، ازدواج، سبک زندگی، تنهایی انسان، عشق میان زن و مرد، به چالش کشیدن دیدگاه های سنّتی مردسالارانه، نمود عشق های ممنوعه، برتری زنان نسبت به مردان و تقابل میان شخصیت ها و نسل های سنّتی و مدرن ازجمله نمونه های تقابل سنّت و مدرنیسم در رمان های پیرزاد است؛ درعین حال در برخی موارد، جلوه های مدرنیسم مانند مصرف گرایی، تجمل گرایی و غرق شدن در زندگی شهری و روزمره، به باد انتقاد گرفته شده است.
برساخت گفتمانی سنت در برنامه های تلویزیونی شبکه کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۴
99 - 123
حوزه های تخصصی:
سنت از جمله ی مهم ترین و پرمناقشه ترین مفاهیم علوم انسانی و اجتماعی است که درون لنز بازنمایی رسانه ها دلالت های مختلف و متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش فعلی در پی آن است تا به میانجی رویکرد تحلیل گفتمان لاکلائو و موفه و بر مبنای نظریه ی برساخت گرایانه ی استوارت هال در مورد بازنمایی، به تحلیل و بررسی نحوه ی بازنمایی و صورتبندی گفتمانی مفهوم «سنت» در شبکه ی استانی سیمای کردستان بپردازد. در این راستا برنامه ی «چریکه ی شه و (نغمه ی شب)»که در میان استان های کردنشین ایران بینندگان فراوانی دارد، به عنوان نمونه مورد تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور دال مرکزی مورد نظر یعنی «سنت» که بصورت شناور مابین الگوهای تقابلی و زایشی تعریفِ سنت در نوسان است، در قسمت های مختلف برنامه ی مورد نظر از جمله دیالوگ ها و شخصیت پردازی و صحنه پردازی و تصویربرداری و در ارتباط با زنجیره ی هم ارزی و میدان گفتمان گونگی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی نحوه ی مفصل بندی سنت مبین این نکته بوده است که از آنجایی که زنجیره ی هم ارزی پیرامون سنت شامل دال هایی از جمله یکدستی و سادگی، سکون تاریخی و طبیعت-گرایی بوده اند لذا گفتمانی که دال مرکزی را مفصل بندی کرده است گفتمان «سنت گرایی ایدئولوژیک» بوده است. در برنامه ی مورد بررسی گفتمان «سنت گرایی ایدئولوژیک» با طرد گفتمان های رقیب توانسته است به مثابه گفتمان مسلط مفهوم «سنت» را در راستای نظم گفتمانی خود صورتبندی کند.
مقایسه باز تعریف و باز به کارگیرى سنت در معمارى معاصر ایران و اروپا (مطالعه موردى: برخى آثار لوکوربوزیه و سید هادى میرمیران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال هشتم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۹
35 - 48
حوزه های تخصصی:
در مباحث نظری معماری و شهرسازی ایران به جهت اهمیت، مفاهیم «سنت» و «هویت» بسیار بحث و جدل شده است. در این مقاله روش و رویکرد میرمیران در بازبه کارگیری سنت با بنیان گذار عملی نهضت مدرن یعنی لوکوربوزیه مقایسه خواهد شد. نوع رویکرد آنان در بازتعریف و باز به کارگیری از سنت هاى معمارى فرهنگ و بومی شان متفاوت است، همان گونه که در مقاله اشاره خواهد شد، لوکوربوزیه مانند جهان بینى مادى غربى به دنبال بازتعریف مظاهر ملموس و مادى سنت هاى کلاسیک معمارى غرب مانند ابعاد، اندازه و تناسبات و بازتعریف روابط مابین عناصر موجود در بنا مانند راه پله و سازه در قالب تفکر مدرن است؛ حال آن که میرمیران در فضای معنوى تر و مفهومى تر به دنبال ارائه باز تبیینى انتزاعى تر و غیر مادى ترى از سنن و عناصر تاریخى معمارى ایران مى باشد، به دنبال باز آفرینى مفاهیمى مانند تضاد درون و بیرون، نور، شفافیت و سبکى در شکل معاصر آن در معمارى ایران است.
مکالمه انسان و مکان مقدّس جستاری بر نقش مخاطب در فهم قداست مکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
65 - 74
حوزه های تخصصی:
امروزه نقش فضای معماری در انتقال مفهومِ قداستِ مکان کم رنگ و منقطع است. در این بحث به تحلیل این انقطاع پرداخته شده است. روش تحلیل این پژوهش به مباحث هرمنوتیکِ مدرن وابسته است که بر نقش مخاطب در فهم و آفرینش معنا تأکیددارند. در این راستا پس از دسته بندی انواع بناهای مقدس با توجه به اراده خداوندی یا میل استعلایی بشر، در مسیر تحلیل فهم انسانی از مکان مقدس، از مفهوم «مکالمه» استفاده شده است که از مفاهیم اصلی هرمنوتیک گادامری محسوب می شود؛ چراکه به نظر می رسد می توان از آن به عنوان مفهومی اساسی در تفسیر مکان بهره برد. در خلال مطالب در مورد نقش «سنت هنری» و نحوه تفسیر آن به عنوان مفهومی اساسی و پایه در فهم اثر معماری بحث کرده ایم. نتایج پژوهش نشان می دهد فهم، مکالمه و پذیرش یک اثر هنری پرمعنا (به ویژه مکان مقدس) در تمایلی دوگانه نسبت به سنت ها اتفاق می افتد و آن دیالکتیک «بازگشت و استقبال» است.
بررسی تطبیقی-انتقادی تعریف سنت و نوآوری در نقد ادبی ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال سیزدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
231 - 252
حوزه های تخصصی:
مفهوم سنت از مفاهیم پرکاربرد در علوم انسانی است و در هر یک از حوزه های آن معنای اصطلاحی خاصی دارد . در این میان، سنت ادبی و نوآوری، به عنوان مفهوم متقابل آن، از اهمیت ویژه ای در ادبیات به ویژه نقد ادبی برخوردار است. این پژوهش با نگاهی انتقادی تعاریف سنت و نوآوری را در آراء صاحب نظران ایرانی بررسی کرده و نتایج به دست آمده را با مهم ترین نظریات منتقدان غربی و عربی تطبیق داده و وجوه شباهت و تفاوت آن ها را نشان داده است. بر اساس نتایج این پژوهش ، در یک نگاه کلی می توان گفت که این تعاریف دارای اختلافاتی از دو جنبه گستردگی عناصر تشکیل دهنده و الزامی بودن یا نبودن شرط تکرار در شکل گیری سنت اند . بر این اساس ، تمامی ویژگی های صوری و محتوایی که در آثار ادبی وجود دارند و پس از گذشت دوره های زمانی کوتاه یا طولانی تکرار و تدوام می یابند، سنت ادبی را تشکیل می دهند . در باب نوآوری نیز باید گفت رابطه پویای آن با سنت، جوهره اصلی آثار ادبی و ضامن موفقیت نوآوری-های ادبی و سبب نوزایی مداوم سنت است.
واکاوی نگاه انتقادی معتزله به جایگاه عقل در فهم دین
از مباحث مهم اندیشمندان اسلامی، بحث تعقل و جایگاه آن در اثبات و استنباط مسائل دینی و تفسیر متون دین است. متکلمان مسلمان پیرامون حد و مرز عقل بشر در شناخت حقایق دینی آراء مختلفی دارند که گرایش عقل محوری در معتزله، جریان فکری که در آغاز قرن دوم هجری پدیدار شد، بارزتر از دیگر فرق متکلمین است. دیدگاه تشیّع نسبت به امور عقلی در استنباط مسائل دینی به گونه ای است که در استنباط مسائل کُلی کمک عقل را نفی نمی کند و البته از عجز عقل منفرد-نه با کمک وحی- نیز در مسائل جزیی غافل نیست. برای نمونه؛ ناتوانی عقل از فهم جزئیات احکام شرعی مانند: نماز، روزه، جهاد و...، پیش از نظر وحی است؛ امّا پس از ارائه ی نظر وحی، عقل، نه تنها در برابر چنین احکامی مخالفت یا سکوت نمی کند، بلکه آن ها را تأیید می کند، حتی در مواردی که عقل از ادراک حقیقت احکام جزئی ناتوان است؛ زیرا از مولای حکیم صادر شده و امری صحیح است. واکاوی جایگاه تعقل در امور دینی از نظر مکتب کلامی معتزله با مراجعه به آثار اندیشمندان تأثیرگذار کلامی از اهداف مقاله حاضر است. روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای با ابزار فیش برداری و روش پردازش در متن توصیفی است. یافته ها حاکی از آن است که متکلمین معتزله، عقل را در معنایی جدید، بازتعریف کردند تا با نظام کلامی و تکلیف محور سازگار باشد و تعقل را مبنای غالبی در امور مربوط به دین می دانند.
بازخوانی رویکرد علی شریعتی نسبت به روحانیت از تقابل راهبردی تا تعامل تاکتیکی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
1 - 28
حوزه های تخصصی:
از ابتدای قرن 19 میلادی، تاریخ معاصر ایران عرصه کشاکش مداوم سنّت و مدرنیته بوده است. در این برهه از تاریخ کشور سنّت در سه نهاد بازار، روحانیت و پادشاهی مطلقه، تمرکز یافته بود. در چهارچوب تقابل سنّت و مدرنیته، روشن فکری به عنوان نهادی برآمده از مدرنیته به رویارویی سه نهاد برآمده از سنّت برخاست. اما در این میان تعامل و تقابل روشن فکری و روحانیت سرانجامی دیگر یافت و به تولد روشنفکری دینی انجامید و بر سرنوشت دو نهاد دیگر یعنی بازار و سلطنت تأثیرات شگرفی بر جای نهاد. رابطه توأم با تعامل و تقابل بین روشن فکران و روحانیون تا حدود زیادی در اندیشه های دکتر علی شریعتی به عنوان یکی از پیشگامان روشنفکری دینی در ایران معاصر انعکاس یافته است. ازاین روی، در مقاله حاضر برآنیم تا با به کارگیری نظریه پروتستانتیسم اسلامی و روش توصیفی - تحلیلی، ابعاد مختلف رویکرد علی شریعتی به نهاد روحانیت را بررسی کنیم و از این طریق راهی برای بازاندیشی روابط نهاد روشن فکری و نهاد روحانیت در ایران معاصر بگشاییم. یافته های مقاله نشان می دهد رویکرد محوری علی شریعتی اصلاح گری دینی بوده و در این چهارچوب تقابلش با نهاد سنّتی روحانیت راهبردی و تعاملش با آن تاکتیکی بوده است.
بازپژوهی تطبیقی جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن با تأکید برتفسیر المیزان و الفرقان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
115 - 89
حوزه های تخصصی:
یکی از اساسی ترین مسائل مرتبط با روش تفسیری قرآن به قرآن، بررسی جایگاه روایات تفسیری در این روش تفسیری است. علامه طباطبایی و استاد صادقی تهرانی از مفسران شیعی و مشهور در این روش تفسیری هستند. برخی از پژوهشگران بر این باورند که این دو اندیشمند با تکیه بر روش تفسیر قرآن به قرآن، منکر رجوع به سنت در تفسیر قرآن هستند. اگر چه ظاهر ابتدایی برخی عبارات این دو تفسیر موهم چنین مطلبی است ولی توجه به قرائن موجود در کلام ایشان و توجه به مشی عملی آنان در تفسیر قرآن، خلاف این مطلب را ثابت می کند. از منظر علامه، قرآن کریم در دلالت لفظی و در بیان مرادات واقعی مستقل است و نقش سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) تنها نقش تعلیمی و هدایتی است در فهم آنچه قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن دارد. استاد صادقی تهرانی نیز قرآن کریم را در بیان مرادات واقعی خود مستقل می داند به طوری که معصوم می تواند آیات قرآن را با تکیه بر خود قرآن تفسیر کند. اما قاصرین با توجه به درجه قصورشان در رسیدن به مقاصد قرآن کریم، نیازمند بیان معصوم بوده به طوری که در پناه بیان معصوم به همان چیزی می رسند که قرآن بنفسه و مستقلاً دلالت بر آن داشت. این نوشتار با روش تطبیقی به جایگاه سنت در تفسیر قرآن به قرآن از منظر دو تفسیر المیزان و الفرقان اشاره کرده است و پس از آن به بررسی تطبیقی نمونه هایی از آیات قرآن در این دو تفسیر پرداخته است
معیارهای صحت متن روایات در تفسیر اطیب البیان
منبع:
تفسیرپژوهی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
244 - 217
حوزه های تخصصی:
آیه الله عبدالحسین طیب اصفهانی در تفسیر وزین اطیب البیان از تفاسیر معاصر شیعه، با بهره گیری نسبتا گسترده از احادیث معصومین(ع) به تبیین معارف قرآنی و غالبا دفاع از مبانی و اصول کلامی و اعتقادی شیعی برآمده و علاوه بر نقد و بررسی اسناد بسیاری از روایات ، به نقد و تحلیل محتوایی و متنی آنها نیز پرداخته است. اولین مرحله نقد متنی، بررسی صدور یا عدم صدور آن متن از معصوم(ع) است که به عبارتی واقعی و یا احتمالا جعلی بودن آن را اثبات می کند. از مهم ترین ملاک های مفسر اطیب البیان در تبیین صحت صدور متن روایات می توان به، عدم مخالفت متن حدیث با قرآن کریم، عدم مخالفت متن حدیث با عقل، عدم مخالفت متن حدیث با سنت قطعی، عدم مخالفت متن حدیث با گزارش های مسلم تاریخی و عدم متن حدیث با مبانی کلامی شیعه اشاره نمود. در مواجهه با احادیث متعارض نیز آیه الله طیب روایاتی را که با قرآن کریم هماهنگ و یا به معصوم(ع) منتسب هستند، بر روایات مخالف آن ترجیح می دهد.
تأثیر سنت و مدرنیته بر بناهای عمومی دوره پهلوی اول شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود معماری مدرن به ایران، ساختمان های عمومی بیش از هر نوع ابنیه دیگر تحت تأثیر این گرایش قرار گرفته و شکل خاصی، عملکردگرا و ساده به خود گرفتند. با روی کار آمدن پهلوی، رضاشاه که سعی در زدودن خاطره قاجار و ایجاد ذهنیت و هویت جدید بود، شهر تبریز را نیز با ساخت و سازهای مدرن بسیاری مواجه نمود. در دوره پهلوی اول، آمیختگی سبکی حاصل از تأثیرپذیری و یا تلفیق، خود منجر به نوعی معماری با سبک شاخص شد. در این پژوهش، تلاش شده میزان تأثیرپذیری بناهای عمومی دوره پهلوی اول (1300-1318) تبریز از سنت و مدرنیته، بر اساس نظر متخصصین و خبرگان معماری بررسی و تحلیل شود. روش تحقیق بصورت توصیفی- تحلیلی با روش پیمایشی می باشد. برای جمع آوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و پرسشنامه با روش طیف لیکرت استفاده شده، جامعه آماری 102 نفر متخصص معماری که حجم نمونه برابر 50 نفر شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک تاپسیس با نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها نشان داد که کارخانه ی چرم بر مبنای نظر پاسخ گویان از سایر بناها بر مبنای هر یک از مؤلفه های پلان ، تزیینات داخلی ، فرم ، هندسه نما ، مصالح با درجه نزدیکی 737/0 نسبت به سایر بناها مدرن تر است و عمارت شهرداری تبریز با درجه نزدیکی 0916/0، نسبت به سایر بناها سنتی تر می باشد. نتیجه گرفته می شود که در اکثر این ساختمان ها تلفیقی از عناصر سنتی و مدرن به کار رفته که با توجه به نتایج تحقیقات مشابه، نشانگر ماهیت منحصر بفرد معماری آن دوره می باشد.
دو سنت متمایز در دو حوزه علمیه شیعه
منبع:
حوزه دوره جدید تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
4 - 10
حوزه های تخصصی:
حقوق زائران بیتالله الحرام از دیدگاه قرآن و سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
میقات حج دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۶)
147 - 165
حوزه های تخصصی:
جهت تحقیق و بررسی مسائل حقوقی حاکم بر حج قبل از معاهدات، عرف ها و حقوق بین الملل و قبل از توجه به حقوق داخلی عربستان؛ باید به بازخوانی احکام ویژه مسجد الحرام و ظرفیت های تشریعات و آموزه های فقهی مرتبط با حج همچون حرمت قتال، امنیت حرم، اعلام برائت، صدّ از مسجدالحرام و مساوات و برابری حج گزاران پرداخت؛ آموزه هایی که از جانب وحی است، خطا در آن راه ندارد و مورد قبول همه مسلمانان است و بی شک مراجعه به این قواعد اسلامی زمینه ساز استیفای حقوق حج گزاران در جریان برگزاری این عبادت بزرگ خواهد شد.
معناشناختی کاربردی سنّت عاقبت بخیری در اختتام آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله موضوعات قابل بررسی در قرآن سنّت های الهی است. هدف از بیان قوانین حاکم بر هستی در قرآن، ایجاد جریانی رفتاری در فرد و اجتماع بوده که در آن همه به سوی یک مبدأ در حرکتند. بدین سبب آشنائی با ابعاد معنایی و جنبه های کاربردی این قوانین بایسته است. یکی از این سنّت ها، سنّت عاقبت بخیری است که در اختتام سه آیه 128اعراف، 83قصص و 49هود ذکر شده است. اشتراک ظاهری این سه اختتام با وجود صدر و موضوعات متفاوت، و نیز اجمال و ابهام موجود در گزاره های قرآنی ناظر بر سنّت عاقبت بخیری باعث شده تا نوشتار حاضر با تلفیق روش زبان شناسی-کاربردشناسی و با در نظر گرفتن کلیه عناصر بافتی و معنایی تأثیرگذار، به تحلیل ابعاد این سنّت در اختتام آیات قرآن و دستگاه کارگفتی آن بپردازد. بررسی ها نشان می دهد که سنّت عاقبت بخیری از جهت گستره عام و مشترک، و از لحاظ شمول خاص و مقیّد به اعمال انسانهاست. جنبه های همگرائی این سه اختتام عبارتند از دلالت بر استمرار و ثبوت، ماهیّت اجتماعی، موضوع کلّی، و تشابه لفظ. این پایانه ها از لحاظ سطوح مخاطبان، شرایط نزول، جهان ممکن و مصادیق تقوا متفاوتند. برای این گروه اختتامی، به ترتیب فراوانی کارگفت های اظهاری، تعهّدی، ترغیبی، و عاطفی قابل تعریف است.
تقابل سنّت و مدرنیسم در اندیشه های جلال آل احمد (نقدی بر نظر منتقدان)
منبع:
پژوهش های نثر و نظم فارسی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
37 - 81
حوزه های تخصصی:
کارنامه ی جلال آل احمد فراز و فرود فراوان دارد؛ از باورمندی به دین آغاز می شود و مراحلی چون گرایش به مارکسیسم و نقد سنّت و چپ گریزی و غرب ستیزی را تجربه می کند و در نهایت نیز بازگشت به سنّت و مذهب را توصیه می کند. بازگشت او به سنّت، اگرچه در ظاهر با نوعی سیاست بازی همراه است؛ امّا یک گرایش انتقادی اصلاحی است که در آن پاره هایی از ویژگی های مثبتی که در اندیشه های لیبرالیستی غرب و دیدگاه های مارکسیستی شرق وجود دارد، برای ایجاد غنا و پویایی و روزآمد کردن باورهای سنّتی، می تواند با آن ترکیب شود. آل احمد بیش از هر چیزی به دو موضوع حسّاسیت بسیار دارد: یکی رسیدن به خودباوری در شناخت و مراقبت از سنّت ها و فرهنگ دینی، و دیگری، بیرون آمدن از سلطه ی اقتصاد و سیاست و فرهنگ استعماری غرب. به این دلیل است که می توان اندیشه های غرب زدگی و رجعت به مذهب را در کارنامه ی آل احمد، سنّت گرایی مدرن نام گذاری کرد و نه مدرنیسم ارتجاعی که بعضی از منتقدان اصرار در به کارگیری آن دارند.
ارزیابی نظریه غلام احمد پرویز در تجدیدپذیری وحیِ سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
185 - 203
حوزه های تخصصی:
در دو قرن اخیر، عده ای از متفکران مسلمان در شبه قاره هند، جنبش هایی را با اهدافی نوگرایانه پدید آوردند که به لحاظ نظری به برداشت های خاصی از دین منتهی شد. آن ها که بعدها به قرآنیون مشهور شدند، رویکردی انتقادی، در مواجهه با سنّت نبوی داشتند. نکته محوری در مباحث همه قرآنیان شبه قاره هند، تأکید بر قرآن بسندگی و بی نیازی از سنّت بود. غلام احمد پرویز، متفکر قرآنی معاصر شبه قاره، از جمله شخصت هایی است که در قرآن-بسندگی، تقریری نو نسبت به نظریه های قبلی دارد. از دیدگاه وی، وحی قرآن ثابت است و وحی سنت تجدیدپذیر. از آن جا که این نظریه، متأثر از نظریه های نواندیشانه غربی درباره وحی است و با نظریه های اسلامی تناقض دارد، نوشته حاضر، در صدد برآمد تا با روش توصیفی- تحلیلی و تکیه بر منابع اسلامی به بررسی و نقد نظریه اش بپردازد. بر اساس بررسی ها، نظریه پرویز چهار مولفه دارد: بر اساس آیات قرآن، فرمان های پیامبر(ص) در حوزه سنت، مانند هر انسان دیگری در معرض اشتباه قرار دارد؛ پیامبر(ص) و اصحابش برای سنتی که در قالب حدیث ثبت شده بود، اهتمامی نداشته اند؛ عقل برای تشریح جزئیات دین، تحت دلالت و هدایت قرآن، در تمام حالات کافی و وافی خواهد بود؛ طبق آیاتی از قرآن، وحی سنّت نسبت به غیر پیامبر(ص) خاصیت تعمیم پذیری دارد. نقد هایی که بر این مولفه ها وارد است، عبارتند از: آیاتی که پرویز بر اساس آن ها مدعی خطاپذیری سنّت پیامبر(ص) است، دلالتی بر این امر ندارند. برخلاف نظر وی، پیامبر(ص) و یاران او در زمان حیاتش، اهتمام فراوانی به سنت داشته اند. ...
استنباط حکم ساب النبی (ص) از ابعاد سه گانه سنّت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استنباط حکم سابّ النبی ص از «سنّت اسلامی» و «حدیث»، مسئله و هدف این پژوهش است. در این مقاله، مجموعه احادیث نبوی موجود در آثار اهل سنّت و شیعه پیرامون کیفرسبّ پیامبرص و افزون بر آن، احادیث اهل بیت ع در باره مسئله، تحقیق و بررسی گردیده است. برخی از این احادیث، سنّت قولی و گفتار پیامبرص و امامان را در باره حکم قتل ناسزاگوی به پیامبرص گزارش کرده و برخی، دستور بر اجرای کیفر قتل را بیان نموده و برخی نیز، تقریر و تأیید اقدام اصحاب بر قتل سابّ النبی ص را در بر دارد. محقق از هر سه قسم سنّت، مجازات سابّ النبی را استنباط نموده و در این راستا، موارد اجرای این کیفر در عصر رسالت، عصر امامت و عصرغیبت، به ویژه مجازات هایی را که به دستور پیامبرص و امام ع یا پیش روی ایشان انجام شده است، از کتاب های تاریخی نقل نموده و از آنها، نیز برای به دست آوردن حکم سابّ النبی استفاده کرده است. سرانجام، با گزارش اجماع فقهای شیعه و اهل سنّت برحکم و تبیین اجماعات منقول و محصّل فقیهان و مجتهدان، کیفر سابّ النبی را مورد تأیید و تأکید قرارداده است.
مواجهه قرآن با سنن اجتماعی جاهلی با تاکید بر اندیشه های علامه طباطبایی
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
137 - 164
حوزه های تخصصی:
سنت اجتماعی همان طریقهٔ معمول و رایج است که عادتاً بین مردم جاری است. این سنت ها غالباً تداوم دارند و تکرارپذیرند و بیانگر قوانین حاکم بر پدیده ها و زن دگی اجتماعی و روابط میان افراد و گروه ها هستند. این مقاله با رویکرد تحلیلی و نظری و با هدف استخراج سبک قرآن در تغییر دادن سنت های اجتماعیِ ناسازگار با آموزه های قرآن و با تمرکز بر آرای علامه طباطبایی نگاشته شده است. قرآن با ارائه روش هایی مثل ایجاد انگیزه براساس دو عامل انتخاب و آگاهی، پذیرش عمومی را مبنای تغییر در جامعه قرار داده است و با تغییر نگرش ها، خطوط فکری و تمایلات علمی و عملی، انسان را مطابق با ارزش های الهی جامعه پذیر کرده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به موضوع سبک قرآن در تغییر آداب و سنت های جاهلی پرداخته است. یافته های این مقاله بیانگر آن است که روش قرآن کریم برای تغییر آداب و سنت های اجتماعی از بین بردن عقاید نادرست در جامعه، تغییر زیرساخت های فکری مردم براساس آموزه توحید و یکتاپرستی، معاد، واقع نگری و اعتدال، رفع تبعیض و بسط عدالت اجتماعی و بسط مکارم اخلاق است. نتیجه روش قرآن، اصلاح بینش و تحول بنیادین جامعه صدر اسلام بود و نشان می دهد که این نوع تغییر، در همه جوامع امکان پیاده سازی دارد.
ردپای تجدد سیاسی در داستان امیرارسلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال دهم خرداد و تیر ۱۴۰۱ شماره ۴۴
216-181
حوزه های تخصصی:
داستان امیرارسلان یکی از مهم ترین داستان های عامیانه دوران قاجار است. این داستان که به طور مستقیم برای ناصرالدین شاه نگاشته و روایت شده است می تواند نمونه مناسبی برای تحلیل گفتمان عصر قاجار باشد. در دوره قاجار، علی رغم رسوب یافتگی گفتمان سنت در جامعه ایرانی به تدریج با نفوذ پیش فرض های تجدد، گفتمان تجدد شروع به معنابخشی به پدیده ها کرد. در این پژوهش داستان امیرارسلان را از منظر نفوذ گفتمان تجدد و همچنین کشاکش گفتمانی سنت و تجدد بررسی کرده ایم. اساس پژوهش را در بررسی یکی از گزاره های تکرارشونده گفتمان تجدد در حوزه سیاسی، «مشورت تعیین کننده است»، قرار داده ایم. با استفاده از روش تحلیل گفتمان به بررسی قسمت هایی از متن که براساس این گزاره شکل گرفته اند پرداخته ایم. همچنین در خلال بررسی گفتمان تجدد در متن به مواردی که گفتمان سنت معنابخش بوده است نیز اشاره کرده ایم.
آسیب شناسی مطالعات طراحی سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
339-324
حوزه های تخصصی:
طراحی سنتی اصطلاحی است که بیشتر برای اشاره به ترسیم نقوش سبک های سنتی رایج است و به عنوان روش طراحی (دیزاین) پیکره محصولات و ابزارها در نظام تولید سنتی، چندان مورد پژوهش علمی نبوده است. اندک بررسی ها و تأملات در این باب نیز خود دچار مشکلات ناشی از پیش فرض های فرانظری، محرک های زمینه ای و مفروضات ناروا هستند. با توجه به اهمیت موضوع طراحی سنتی (در زمینه شناخت صناعات و هنرهای سنتی و همچنین جنبه های کاربردی و آموزشی آن) لازم است پژوهش های گسترده ای به شناخت درست چیستی و چگونگی آن اختصاص یابند، اما در گام نخست، شناخت طراحی سنتی نیازمند شناسایی و گسست، از شناخت های سطحی و مفروضاتی است که بر پژوهش در این زمینه سایه افکنده اند؛ بنابراین پرسش این پژوهش این است که عوامل زمینه ای، فرانظری و پندارهای رایج در باب «طراحی سنتی» چه هستند؟ هدف اصلی شناسایی عوامل منحرف کننده پژوهش ها در باب طراحی سنتی است. برای نیل به این هدف سه گام طی شده است، نخست از طریق اسنادی به گردآوری اطلاعات پرداخته شده است، دوم اینکه واحدهای تحلیلی مستخرج از گردآوری اطلاعات، به روش تحلیل محتوا، تحلیل و مقوله بندی شدند، سوم اینکه به روش استدلالی به بحث درباره مقولات مستخرج پرداخته شده است. روش این پژوهش، توصیفی- تحلیل محتواست. برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و برای تحلیل واحدهای معنایی مستخرج، از روش مقوله بندی در سه سطح (برگرفته از روش داده بنیاد) استفاده شده است. در پایان، یافته ها به روش استدلالی مورد بحث قرار گرفته اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که پدیده کانونی در پندارهای رایج درباره طراحی سنتی، «نفی طراحی در سنت» است. این مقوله کانونی حاصل پژوهش های بی طرفانه درباره طراحی سنتی نیست، بلکه نتیجه هشت گروه عوامل زمینه ای و فرانظری است که شناخت موضوع را مخدوش کرده اند.