مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
سنت
منبع:
دراسات فی العلوم الانسانیه دوره ۱۸ سال ۱۴۳۲ شماره ۴
101-122
إن الدلاله من الموضوعات التی اهتمّ بها الفکر الإنسانی منذ القدم و لعلماء العربیه و المعارف الإسلامیه دور کبیر فی دراسه المعنی. و قد قام العرب بدراسه لغتهم لسبب أساسی دینی یتمثل فی المحافظه علی لغه القرآن لصحه تلاوته و استخلاص الأحکام و التشریعات منه، و کان للخوف من اختلاف المعنی أو إفساده فی تلاوه الآیات بشکل غیر صحیح أکبر الأثر فی النهوض بهذه الدراسه. لذلک ترکّز البحث اللغوی عند العرب منذ بدایاته على تحدید المعنى و ما یحتویه القرآن الکریم من معانٍ و مقاصد. و کانت الحوارات العلمیه و النقاشات المعرفیه بین العلماء تصبّ کلّها فی خانه المعنى. لکن التناول الدلالی فی التراث الإسلامی و العربی کان ضمن اهتمامات لغویه أخرى، امتزج البحث فیه بضروب من المعارف المختلفه دون أن یحمل عنواناً ممیزاً له استقلال فی موضوعاته ومعاییره الخاصه. و لکن مع الأسف ظن کثیر من الباحثین أن علم الدلاله علم نمت أصوله و ترعرعت فی ظل الدراسات اللسانیه الحدیثه و لم یکن للعرب و العلماء المسلمین معرفه به. و الحقّ أنّ البحوث الدلالیه العربیه تضرب بجذورها إلى القرون الثالث و الرابع و الخامس الهجریه فما بعد، و هذا التاریخ المبکر إنما یعنی نضجاً أحرزته العربیه و أصّله الدارسون فی جوانبها. تهدف هذه الدراسه فی مقامها الأول إلى إبراز جهود علماء اللغه العربیه والمعارف الإسلامیه فی القضایا الدلالیه، و توضیح مدى اهتمامهم بالمعنى، و من ثم البرهنه على أصاله الدلاله عند الباحثین العرب من اللغویین و النحویین و البلاغیین بأن الدلاله علم إسلامی - عربی له سماته و ممیزاته. فی الوقت نفسه تشیر إلى أن لعلم اللسانیات فضلاً کبیراً فی إرساء مناهج البحث فی علم الدلاله و وضع أصوله، حیث أصبح علماً قائماً بذاته، بعد أن کان ظلاً یسیر فی کنف العلوم الأخرى. إضافه إلى ذلک بینت الدراسه أن کثیراً من معطیات الدرس الدلالی الحدیث توصل لها علماء العربیه والمعارف الإسلامیه أثناء دراستهم للغه، مما جعلنا نعتقد أن علم الدلاله علم قدیم تناوله اللغویون من قبل، و حدیث باعتبار أن أصوله و أسسه و منهج البحث فیه قد حددت فی مطلع القرن العشرین.
آرایش و زینت زن از منظر قرآن و سنت
منبع:
مطالعات دین پژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶
49 - 59
حوزه های تخصصی:
انسان ها به طور فطری زیبایی را دوست دارند. از این رو، آرابش و زینت همواره مورد توجه آنها بوده است که در عصر حاضر نیز گسترش و توسعه این مسئله در جوامع به وضوح دیده می شود. با توجه به مبتلا بودن، مسئله زینت از اهمیت زیادی برخوردار است و لازم است روشن شود که آرایش و زینت از نظر قرآن و سنت رسول اعظم صلی الله علیه و آله وسلم چه جایگاهی دارد و دستورهای ایجابی و سلبی درباره «زینت» در کتاب و سنت بررسی شود. در مورد زینت و آرایش اصل بر مباح بودن آن است و آرایش زن برای شوهر و شوهر برای همسر خود مستحب است، اما آرایش زن برای مردان بیگانه حرام، نامشروع و زمنیه ساز فساد و بی بند و باری است. زینت و آرایش با وسایل مختلفی مانند لباس، زینت الات، پاکیزگی، بوی مطبوع، آرایش مو و چهره انجام می شود. در ارتباط با لباس و آراستگی اموری مستحب و برخی مباح و برخی هم حرام است.
مطالعه رابطه نظام ارزشی و نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان در شهرستان دشت آزدگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال یازدهم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۳۹
143 - 172
حوزه های تخصصی:
با توجه به گسترش کمی و کیفی اوقات فراغت در جهان معاصر، و از آن جا که نحوه گذران این اوقات به عنوان یکی از م ؤلفه های زندگی امروزی نقش بسیار مهم و حیاتی در هویت یابی جوانان بر عهده دارد، در صور ت عدم استفاده درست از آن، رفتارهای انحرافی را در پی دارد. هدف این مطا لعه شنا خت و تبیین عوامل فرهنگی مؤثر بر نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در پرتو نظام ارزش ی جامعه است . فرضیات استناج شد ه ازچهارچوب طیف مطالعه » نظری تحقیق با استفاده ا ز روش پیمایش و تکنی ک پرسشنامه برگرفته از و نحوه گذران اوقات فراغت به وسیله پرسشنام ه ساختمند و خود « ارزش های آلپورت گزارشی دریک نمونه 396 نفری از جوانان شهرستان دشت آزادگان، آزمون گردی د . نتایج حاکی از آن است، که رابطه ارزش نظری با فراغ ت ف کری، ارزش اجتماعی با فراغت اجتماعی، ارزش هنری با فراغت هنری، ارزش مذهبی با فراغت اجتماعی تایید و ارزش اقتصادی با فراغت عملی و ارزش سیاسی با فراغت جسمان ی رد ش د . ه م چنین، از متغیرهای زمینه ای رابطه پایگاه اجتماعی اقتصادی با فراغت هنری، جنس با فراغت جسمانی و عملی و وضعیت تأهل با فراغت هنری تأیید و سن با فراغت اجتماعی رد شد.
بررسی تاریخی تقابل سنت و مدرنیته در طرح و رنگ فرش دستباف شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۳
24 - 43
حوزه های تخصصی:
در حوزه های مختلف جوامعِ در حال توسعه همچون ایران، مسئله سنت ها و چگونگی برخورد با آن، چالش های قابل توجهی را به وجود آورده است. حیطه هنر و بالأخص صنایع دستی جایگاه ویژه ای به منظور نگرش به رویکردهای مختلف در این زمینه می باشد. فرش دستباف شهری ایران (کرمان، اصفهان، تبریز و مشهد)، در قیاس با فرش های روستایی و عشایری، تحت تأثیر برخورد با هنر و فرهنگ غربی و هم چنین رشد و توسعه روزافزون جوامع شهری بیشتر دچار تحول و تغییر شده و این مسئله به ویژه از دوره قاجار با توجه به تحولات حاصل از موج مدرنیته در جامعه ایران و رواج تأثیرپذیری هنر ایران از غرب، سرعت بیشتری نیز به خود گرفته است. پژوهش حاضر قصد دارد تا با مطالعه مناطق فوق الذکر، چگونگی و میزان تغییرات به وجود آمده در سنت ها و شاخص های اصیل موجود در طرح و رنگ فرش دستباف این مناطق را بررسی نماید تا مشخص کند که فرش دستباف شهری ایران در خلال سیر اجباری توسعه حاصل از مدرنیته دچار چه تحولاتی و به چه میزان گشته است. پژوهش، از نوع توصیفی _ تحلیلی بوده و جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام گرفته است. نتایج حاصل از مطالعات، بیان گر این مطلب است که در میان فرش دستباف چهار حوزه فوق، فرش تبریز به علت اعمال سلیقه مخاطب، بیش ترین تغییر را در سنت ها و اصول اولیه خود داشته است و پس از آن فرش کرمان، اصفهان و مشهد به ترتیب از این حیث در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
تحلیل جامعه شناختی اندیشه های نخبگان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایران از سنت به مدرنیته در دوره قاجار به روایت سفرنامه های اتباع خارجی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق دستیابی به برخی از زوایای پنهان تاریخ معاصر ایران در دوره قاجار با استفاده از متون سفرنامه های اتباع خارجی بر پایه نگاهی جامعه شناختی است. این مقاله برپایه روش تحلیل محتوای کیفی است و تلاش گردیده تا با بررسی متون سفرنامه های اتباع خارجی و استخراج داده ها، مفاهیم، مقولات و گزاره های جدیدی را در تفسیر رویدادهای این دوره به دست آورد. بر اساس یافته های این مقاله، نخبگان قاجار به روایت سفرنامه نویسان، کسانی بودند که به دنبال ایجاد تغییراتی برای پیشرفت کشور بودند اما این تلاش ها یا به واسطه ناکارآمدی حکومت و دسیسه های دربار یا به واسطه دخالت های دول بیگانه به شکست می انجامید. علاوه بر این آنچه در این متون مشاهده می شود این است که نخبگان قاجار هرگز تصویر درست و مطابق واقعی از پیشرفت در غرب و مبانی آن نداشتند.
تحلیل تحول تاریخی گفتمان های زیبایی و تاثیر آن بر حیات زن ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"گفتمان زیبایی" را می توان شیوه ای تلقی نمود که افراد و گروه ها برای سخن گفتن درباره زیبایی به عنوان نظامی از رمزگان و نشانگان مرتبط با بدن به کار می گیرند. این نظام طی فرایند تاریخی، درون بافت اجتماعی- فرهنگی خاصی از طریق اعمال قدرت های موجود اجتماعی شکل می گیرد. در پژوهش حاضر سعی شده است با برگزیدن نظریه و روش تحلیل گفتمان براساس خوانش لاکلا و موفه سیر تحول تاریخی پدیده ی زیبایی و تاثیرات آن بر حیات فردی و اجتماعی زنان ایرانی مورد کنکاش قرار گیرد. بر این اساس اسناد و داده های تاریخی دوره مشروطه به عنوان مقطع تاریخی عطف، و مقاطع تاریخی پیش از این دوره برای نشان دادن گذر جامعه ایران و مقاطع پس از آن جهت نشان دادن تعمیق و تشدید پدیده زنانگی زیبایی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحلیل نشان می دهد تحت تاثیر مدرنیسم بر ارزشهای زیبایی و ایجاد بی قراری های گفتمانی و نهادی در دوره قاجار و به ویژه مشروطه و به دنبال تعامل با اروپا چرخش گفتمان زیبایی شروع شد. عمیق تر شدن اثرات مدرنیسم در دوره پهلوی به استیلای نسبی گفتمان جدید زیبایی منتهی گردید که آثار آنرا در حیات فردی و اجتماعی ...
مدرنیته اروپامحور و سیاسی شدن سنت در جوامع مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
803 - 825
حوزه های تخصصی:
غلبه یافتن گفتمان اسلام سیاسی در جدال گفتمانی با مدرنیته اروپامحور موجب فهمی از سنت شده است که می توان آن را بیشتر به واسطه دغدغه های سیاسی وپیوند آن با منابع «قدرت» فهمید. بدین معنی که اسلام سیاسی از یک سو سنت را به مثابه اصول مرجعی لحاظ می کند که برای ارزیابی انتقادی گذشته و امروز و ساختن آینده باید به آن بازگشت و از سوی دیگر، دعوت به سنت را به عنوان واکنشی در برابر چالش های سلطه غربی و دفاع از هویت خود بر می سازد. معنادهی به سنت در اسلام سیاسی به منظور سازمان دهی به یک نظم اجتماعی خودی و طرد دیگر نظم های اجتماعی است که مشخصاً از اروپامحوری منبعث شده اند. این ساختار را می توان سیاسی شدن سنت در عصر مدرن نامید. بر این اساس، برساخت سنت و انسجام عناصر آن را باید با توجه به شکل گیری فهم مدرن از آن، تابعی از روابط قدرت و حوزه تخاصمات گفتمانی درنظر گرفت که به واسطه آن جریان سنت در مقام یک عامل هویت بخش به خود و تمایزآفریندر مقابل دیگری ظاهر می شود. پژوهش حاضر با تکیه بر روش تحلیل گفتمانی و با فرض اینکه تولید معنا و اندیشه در تثبیت قدرت ضروری است، بازنمایی و برساخت سنت در اسلام سیاسی را تابعی از روابط قدرت دانسته و در تقابل با گفتمان اروپامحوری تحلیل کرده است.
جایگاه و پایگاه زن در آثار دکتر مرتضی فرهادی مردم شناس برجسته معاصر ایران
منبع:
مطالعات کاربردی در علوم اجتماعی و جامعه شناسی سال سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۲) حلد اول
45-52
حوزه های تخصصی:
دکتر مرتضی فرهادی استاد تمام حوزه مردم شناسی و جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی است که وی را به سبب پژوهش های متعدد در حوزه مردم شناسی، فرهنگ و علوم انسانی به ویژه در حوزه روستایی ایران و همچنین در حوزه مردم شناسی آینده می شناسند. فرهادی تنها محقق ایرانی است که صاحب نظریه در زمینه توسعه بومی است. ایشان تحقیقات بسیار زیادی در زمینه فرهنگ بومی و سنتی ایران داشته اند و در تحقیقات خود نقش زنان در امر توسعه کشورمان را امری واضح و مبرهن می دانند و بر آن بسیار تاکید دارند لذا بدلیل اهمیت موضوع بر آن شدیم تا مطالعه ای انجام دهیم و جایگاه و پایگاه زن را در آثار دکتر فرهادی مورد مطالعه قرار داده و مقایسه و تحلیلی انجام دهیم بین نظرات ایشان با نظرات برخی از مردم شناسان و فمنیست ها، و پاسخی داشته باشیم برای این سوالات که: علت شکل گیری نظرات فمنیستی چیست ؟ این نظرات که منشا آن در غرب است آیا در کشور ما هم کاربرد دارد ؟ رجوع به فرهنگ سنتی چه کمکی به ما می کند؟ چرا باید به فرهنگ سنتی خودمان برگردیم؟پرداختن به تعاونی های روستایی تا چه اندازه در رشد و توسعه اقتصادی کشورمان تاثیر دارد؟ آثاری که از ایشان مورد بررسی قرار داده ایم عبارتند از: مردم شناسی قالیچه های گل برجسته دره جوزان ملایر- مازنجیل نگاهی مردم شناسی در گلیمینه های کورکی- ترانه های کار- کتاب انسان شناسی یاریگری- کتاب صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن- کمره نامه- کار و زمان در منشور شعر و کار کارستان پروین اعتصامی- ترانه های کار مشک زنی در روستاهای کمره.
بررسی تقابل سنت و مدرنیته در جامعه امروزی ایران
منبع:
پژوهش ملل آذر ۱۳۹۹ شماره ۵۹
43-57
ایران جامعه ای در حال گذار از جامعه سنتی به جامعه مدرن است، احتمالا می توان به این نتیجه هم رسید که به دلیل همین درحال گذار بودن بسیار پویا و متحرک است. چالش سنت و مدرنیته در ایران همیشه وجود داشته و در تضاد و تقابل بوده اند از این رو مقاله حاضر که درصدد «بررسی تقابل سنت و مدرنیته در جامعه ایران» است پس از بسط فضای مفهومی موضوع مقاله، به بررسی وضعیت جامعه ایران خواهد پرداخت. مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این مقاله، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که، در مورد تقابل سنت و مدرنیته در جامعه ایران و تاثیر روند جهانی شدن بر آن می توان تحلیل نمود که در دوران سنتی به علت نوع انسجام که عمدتا انسجام مکانیکی است معضلات اجتمایی و فردی کمتر مشاهده می شود ولی با گذار به دوران مدرنیته وارداتی که در بستر فرهنگی ایران شکل نگرفته، شاهد آسیب زا بودن فرایند مدرنیته بر بستر جامعه ایران هستیم.
مبانی نقد متنی حدیث نزد معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲۹
27-52
حوزه های تخصصی:
مبانی معتزله در نقد متون روایات در دو حوزه عقلی و نقلی قابل بررسی می باشد.این گروه ضمن اعتقاد به تعامل بین عقل و نقل، قرآن را به عنوان مرجع متقن، معیار نخست درتشخیص صحت روایاتبه شمار می آورند و به دنبال آن با اعتبار بخشی به سنت به عنوان یکی از ادله شرعی، از آن جهت تشخیص حدیث صحیح استفاده می نمایند. علاوه بر مبانی نقلی از نظر این گروه، عقل به عنوان منبع معتبر در دریافت های دینی، نقش مهمی در فهم و نقد روایات دارد و عملکرد آن را در قالب کارکرد عقل مستقل و عقل آلی در نقد متون روایات می توان مشاهده کرد.
«سنّت » و جایگاه آن در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش دینی دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۲
41-66
حوزه های تخصصی:
در نظر اکثر قریب به اتفاق مسلمانان پس از قرآن، «سنّت » مهم ترین منبع شناخت اسلام است. برداشت غلط از مفهوم جامعیت اسلام، انتظار حداکثری از فقه و محدود کرن دایره هدایت دینی به پیروی از احکام فقهی موجب اهمیّت یافتن نقش این منبع گردید. معتبر دانستن قرآن و سنّت، آنهم در حد کلیات دینی مستلزم این نیست که مجموع این دو مرجع جامع و کافی برای پاسخ گویی به همه نیازها و استغنای از عقل و تجربیات بشری باشد. در مورد اعتبار و منبع سنّت، دایره شمول و دوام، نسبت آن با قرآن و نقش آن در تحقق اهداف دین و هدایت مردم، پرسش ها و شبهاتی مطرح شده که در این مقاله به نحو مستند، مستدل و فشرده، بررسی و نقادی شده است. در این راستا در نگاه اکثر پژوهش گران، حجیّت بیان پیامبر(ص)، اهل بیت(ع) یا صحابه را، باید از قرآن استخراج کرد و سنّت منبعی مستقل از قرآن برای تشریع نیست. گفتار آن حضرت، تجلی شخصیت پاک، قرآنی و اجتهادات ایشان است که در صورتی می تواند اعتبار دینی پیدا کند که حداقل، وحی در مورد ان ساکت باشد. سیره عملی آن حضرت، به هدایت وحی، تجدید و احیای همان سنن ابراهیمی است که در میان قریش شناخته شده و گروهی که به حنفا یا صائبی مشهور بودند به آن عمل می کردند و برخلاف احادیث آن حضرت، نگرانی از فراموشی، تحریف یا آمیختگی آن با قرآن کمتر بود و لزومی به نهی از نگارش آن در عصر تشریع وجود نداشت. اما صرف نظر از ضعف سندی روایات نهی از کتابت حدیث، نمی توان این نهی را عمومی و همیشگی دانست. با این همه، باید اذعان داشت احادیث مرویه ظنّی الصدور است لکن، علم و یقین در فروع و احکام، بر خلاف اصول عقاید، ضروری و لازم شناخته نشده است.
دیدگاه ینبل درباره ی تاریخ گذاری اصطلاح «سنت نبوی» در اواخر قرن اول و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خوتیر ینبل از جمله حدیث پژوهان مهم غربی است که مطالعات حدیثی وی منبع ارجاع بسیاری از حدیث پژوهان غربی است. او مفهوم سنت نبوی را در اواخر قرن نخست هجری تاریخ گذاری می نماید، با این استدلال که نقطه ی آغازین یکسان انگاری مفهوم سنت با سنت نبوی اواخر قرن نخست هجری است. وی برای اثبات فرضیه خود به وصیت عمر حین مرگ، صدور فتوی توسط صحابه و تابعین بر اساس رأی شخصی و عدم استناد به سنت پیامبر(ص) و حصر مفهوم سنت نبوی در سنت توسط عمر بن عبدالعزیز استناد می کند. این در حالی است که با مراجعه به قرآن و منابع اصیل اسلامی نواقص روشی و محتوایی حدیث پژوهی ینبل در این زمینه روشن می گردد. با توجه به اعتبار سنت نبوی نزد قرآن و فرمان به لزوم تبعیت از سنت نبوی توسط خداوند متعال و همچنین کاربرد وسیع عبارت سنت نبوی از زمان حیات پیامبر(ص)، نظریه ینبل قابل نقد بوده و در نتیجه این عبارت را در ابتدای قرن نخست تاریخ گذاری می گردد.
نقدی بر نظریه استقلالی بودن حجیت سنت با تکیه گاه بر دیدگاه علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از محققان قائل به هم عرض بودن قرآن و سنت در حجیت بوده و سنت را در حالی که می تواند از قرآن کمک بگیرد در بخشی از اینکه قرآن درآن ساکت است، دارای استقلال می دانند، این نظریه برخلاف دیدگاه علامه طباطبایی و شاگردش آیت الله جوادی آملی است، که حجیت سنت را بر خواسته از قرآن و در طول آن می دانند، در این مقاله با روش تحلیلی، درصدد نقد دیدگاه اول برآمده و دلائلی از قبیل: قرآن آبشخور همه معارف سنت نه بخشی از آن، حجیت سنت وامدار آیات قرآن، قرآن معیار سنجش روایات، ترجیح ما وافق القرآن در تعارض روایات، ارائه شده است، دست آورد تحقیق حاکی از آن است که ادله قائلان به حجیت استقلالی سنت مثل، منبع بودن وحی برای سنت و دلیل عقلی بر حجیت سنت و نوگستر بودن آن، و عرضه روایات به سنت، نه تنها تمام نیست، بلکه برخی از آن به صورت غیرمستقیم حجیت سنت را در طول حجیت قرآن می داند و نه عرض آن.
تحلیلی بر گستره وحی با تاکید بر آیات 3 و 4 سوره نجم
منبع:
الاهیات قرآنی سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۶
31 - 49
حوزه های تخصصی:
قلمرو و گستره وحی یک بحث کلامی و مرتبط به شناخت گستره عصمت پیامبر است که مفسران قرآن نیز در تفسیر بدان اشاراتی کرده اند. پرسش اصلی این است که آیا دامنه وحیانی بودن سخن پیامبر(ص) منحصر به عرصه قرآن است و یا فراتر از آن، شامل همه سنت آن حضرت نیز می شود؟ برخی از مفسران قرآن می گویند تنها اقوال قرآنی پیامبر وحیانی است. جمعی دیگر بر این عقیده اند که قلمرو وحی شامل همه گفتار آن حضرت حتی در محاورات عادی زندگی، رفتار و سکوت در مقام بیان نیز می شود. در این باره دلایل عقلى و نقلى وجود دارد که در این تحقیق تنها به یکی از مهم ترین ادله نقلی آن یعنی آیات 3 و 4 سوره نجم «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوى * إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْیٌ یُوحى » پرداخته شد. این پژوهش ضمن بررسی، تحلیل و نقد مبانی و براهین نظریات مطروحه در تفسیر آیه مزبور، نظریه صواب را آن می داند که گستره وحی شامل احادیث و سنت پیامبر نیز می شود و سنت نیز منشأ وحیانی دارد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ایی اعم از کتب و مقالات است.
الگوی تاریخ پژوهی مبتنی بر آیات و روایات و اصول کلامی امامیه: چیستی، چرایی، چگونگی
امروزه بحث تاریخ فکر به یکی از دغدغه های محققان تبدیل شده و رویکرد غالب نگرش فلسفی در فضای دانشگاهی درباره باور امامت شناختی، تاریخی است و کمتر منازعات کلامی را برمی تابند. به عبارت دیگر دنیای مدرن، بیشتر تمایل دارد ماهیت تشیع را با رویکرد تاریخی بشناسد. ازاین رو برای اثبات اصالت تاریخی یک باور امامتی، نخستین ادوار تاریخی شیعه از مهم ترین بخش های شناخت و تحلیل این مکتب به شمار می آید. در طول تاریخ، قدرت حاکم و گفتمان غالب، متعلق به پیروان مکتب خلفا بوده و لذا شواهد پرشماری وجود دارد که تاریخ نگاری در منابع اولیه، تحت تأثیر باورهای کلامی و تعلقات سیاسی و قومی مورخان سنی مذهب بوده است. ازاین رو در نقل گزارش های تاریخی بین عامه و خاصه و گاه بین خود عامه با اختلاف در محتوا روبه روییم. نکته مهم آن است که این اختلاف ها در محتوا، مستندی برای باورهای غلط می شود و یا باورهای غلط را ایجاد می کند. از سوی دیگر نقل نادرست گزارش تاریخی، شواهد موجود تاریخ بر باورهای کلامی را از بین می برد و سبب ایجاد شبهات کلامی با پوشش تاریخی می شود. بنابراین باید روش و الگویی ارائه داد تا با گردآوری گزارش های تاریخی قرآن و سنت به عنوان متقن ترین و قطعی ترین تاریخ مکتوب وحیانی و با تکیه بر باورهای کلامی شیعه و مطالعات تطبیقی میان منابع تاریخی و رمزگشایی از گفتمان غالب، به تاریخ قطعی دست یابیم؛ تاریخی که اصالت تاریخی باور امامیه را از میان نخستین ادوار به اثبات رساند و مبین باورهای شیعی باشد. به چنین پژوهشی «تاریخ پژوهی مبتنی بر آیات و روایات و اصول کلامی امامیه» گفته می شود که بازگوکننده تاریخ درخور اعتماد و اتکایی است و بررسی آن گویای شواهدی بر باورهای کلامی شیعی است و مطالعه اش حاوی استخراج مستندات باورهای کلامی امامیه و تحلیلش مبیّن باورهاست. همچنین این تاریخ قطعی، به خودی خود منبعی برای باورسازی به صورت مستقل خواهد بود. این مقاله به دنبال پاسخ به چیستی، چرایی و چگونگی «الگوی تاریخ پژوهی مبتنی بر آیات و روایات و اصول کلامی امامیه» است.
بازتبیین سبک زندگی در گستره روان شناسی، جامعه شناسی و اسلام
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم سبک زندگی با رویکرد روان شناسی، جامعه شناسی و اسلام انجام شده است. روش این پژوهش به لحاظ جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده ها «توصیفی-تحلیلی» است؛ بدین صورت که برای استخراج تعریف دقیق سبک زندگی و نیز سبک زندگی اسلامی، به گزاره های دینی و متون روان شناختی و کتاب های لغت مراجعه شده است و اطلاعات به دست آمده با روش توصیفی- تحلیلی تجزیه و تحلیل شده اند. در این نوشتار، در بررسی و تحلیل واژه سبک، سه تعریف ارائه می گردد و در ادامه، تعریف های سبک زندگی در سه رویکرد جامعه شناسی، روان شناسی و اسلامی به دست داده می شود و پس از بررسی تفاوت ها و وجوه مشترک سه رویکرد در محورهای مختلف، تعریف هایی مناسب ارائه می شود. در پایان، با استفاده از منابع اسلامی، تعریف سبک زندگی اسلامی به عنوان مصداقی از سبک زندگی روشن می شود. نتیجه آنکه با توجه بررسی ها و مقایسه های انجام شده در محورهای نه گانه، تعریف روان شناختی و اسلامی در باب سبک زندگی بسیار نزدیک به هم هستند. البته تعریف سبک زندگی اسلامی به عنوان مصداقی از سبک زندگی، قید انطباق با اسلام را در زمینه روش و هدف با خود همراه دارد.
بررسی میزان پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه
منبع:
فرهنگ یزد سال اول پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
28 - 47
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان دبیرستانی نقش مهمی در فراگیری، حفظ و اشاعه فرهنگ عامه هر شهر یا روستا دارند. بنابراین دستیابی به میزان آگاهی و پایبندی آنان نسبت به این مقوله برای برنامه ریزی های بعدی از ضروریات است. در این تحقیق از نوع کاربردی با یک روش توصیفی و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه تلاش شده است تا میزان آگاهی و پایبندی دانش آموزان دبیرستان های شهر یزد به فرهنگ عامه سنجیده شود. جامعه آماری در این تحقیق دانش آموزان دختر و پسر مدارس شاهد متوسطه (دبیرستان) دوره دوم شهر یزد هستند که تعداد آنها 1738 نفر ( 825 نفر دختر و 913 نفر پسر) است. همچنین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، 314 نفر است که از این تعداد 166 نفر را دانش آموزان پسر و 148 نفر را دانشآموزان دختر تشکیل می دهند. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای است. این تحقیق از نظر جمع آوری داده ها، از نوع تحقیقات توصیفی است که به روش پیمایشی انجام شده و از نظر هدف کاربردی است. نتایجی که از این پژوهش به دست آمد نشان داد که در دو بعد مادی و شفاهی سطح آگاهی پسران بالاتر از دختران و میزان آگاهی دانش آموزان دختر و پسر در مؤلّفه های شفاهی و معنوی بالاتر از مؤلّفه های مادی است. بطور کلی میزان آگاهی از فرهنگ عامه در حد مطلوبی قرار دارد. پایبندی به مؤلّفه های فرهنگ عامه در بین دانش آموزان پسر در حد قابل قبول و دانش آموزان دختر به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول قرار دارد. همچنین میزان پایبندی به فرهنگ عامه به طور کلّی پایین تر از حد قابل قبول است. دانش آموزان دبیرستانی اطّلاعات خود در زمینه فرهنگ عامه را بیشتر از طریق خانواده و آشنایان به دست می آورند. همچنین بین جنسیت و میزان استفاده از فرهنگ عامه ، رابطه وجود دارد.
مفهوم سازی جریان های نواندیشی دینی معاصر در سه حوزه ضرورت، امکان و رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
133 - 154
حوزه های تخصصی:
نواندیشی دینی، که ویژگی دوره معاصر است،با مدرنیته همزاد است؛ داعیان بسیار یافته، به گونه ای که هریک از آنها، آنچنان مفهوم نواندیشی را بر خویش منطبق می کنند که عرصه را برای حضور دیگران در دایره نواندیشی دینی، تنگ می نمایند. این امر، هر معیار و ملاکی را برای ارزیابی جریان های نواندیش دینی به چالش می کشد. بدان سبب که تلاش های علمی برای تفکیک جریان ها در سه حوزه ضرورت، امکان و رویکرد نظری صورت نپذیرفته است. چگونگی جداسازی مفهومی گونه های متنوع نواندیشی دینی پرسشی است که این مقاله در پی پاسخگویی به آن است. (سؤال) به نظر می رسد با صورت بندی جریان های نواندیشی دینی در حوزه های پیش گفته، بتوان به پرسش یادشده پاسخ داد. (فرضیه) بنابراین، غرضْ مفهوم سازی سازه های تعدد نواندیشی دینی با توانایی در قابلیت سنجش و مقایسه است. (هدف) درنتیجه، مقاله حاضر بر آن است، مسائل اصلی هریک از جریان های نواندیشی دینی - از جمله مسئله رابطه میان دین و مدرنیته - را شناسایی کند و آنها را پیرامون نقطه عزیمت شان در سه مفهوم ضرورت، امکان و رویکرد نظری بازتولید نماید. (روش) این مقاله با رد نگاه درونی و بیرونیِ مصداق نگر و تنها با تأکید بر مفهوم سازی می کوشد طیف بندی خاصی از جریان های نواندیش دینی عرضه کند. (یافته)
امر کلاسیک و سنّت تاریخی در هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نشریه فلسفه سال ۴۸ پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
67 - 87
حوزه های تخصصی:
در این مقاله بر بحث استطرادی گادامر درباره چیستیِ وصف «کلاسیک» برای آثار هنری و ادبی تمرکز می شود و با شرح آن، به عنوان نمونه ای که نحوه حضور و وجود امر تاریخی را در میانه زمانی بودن و داعیه حقیقت فرازمانیِ آن، به نحو بارزی نشان می دهد، کوشش می شود تا معنا و چگونگیِ تحققِ آنچه گادامر با استناد به هایدگر، وجود «تاریخ مند» یا نحوه وجودِ «تاریخ مندی» می نامد، به روشنی و وضوح درآوریم. گادامر برای آثار کلاسیک، هم زمان دو وجه «تاریخی» و «فراتاریخی» قائل است؛ بدین معنی که این آثار با وجود تحقق در گذشته، حضور و استمرارِ فرازمانی در تمامی اعصار دارند. از این حیث، گادامر تداوم امر کلاسیک را بیش از همه، مثالی آشکار از پیوستگی سنت می داند که همواره از گذشته با زمان حال پیوند دارد. در خلال این بحث روشن خواهد شد که فهم گادامر از تاریخ مندیِ حقیقت، همچنین فهم او از نحوه داعیه داریِ حقیقت برای اثر هنری، و نیز نحوه نسبت دادنِ حقیقت به سنت تاریخی، به چه معنا از یک سو گرفتار فرض متافیزیکی یک عرصه فراتاریخی و ادعای ساده انگارانه عقلانیتِ بی نسبت با واقعیت سنت تاریخی و حجیت خاص آن نمی شود و از سوی دیگر، به دام نسبی انگاری تاریخی و اصالت تاریخ نمی افتد و می تواند حضور پایدار حقیقت را در تاریخ نشان دهد.
گذر از «تربیت» به «آموزش»؛ مقایسه آداب تربیت هنرمندان در جوامع سنتی با جوامع امروزی (با تأکید بر آموزش دانشگاهی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در یک جامعه خدامحور، هر فعل انسان بر مبنای آموزه های «سنتِ» الهی و در جهت نیل به حضرت احدیت بوده و پرداختن به کار هنر و انتقال آداب و اصولِ مرتبط به آن نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ اما با تحولات رخ داده در شکل اکثر جوامع در دوران معاصر، که به موجب آن بسیاری از بسترها و زمینه های وجودی یک جامعه سنتی زایل گشته، بسیاری از هنرهای سنتی و آموزه ها و آداب مرتبط با آن نیز به دست فراموشی سپرده شده است. مسئله اصلی در این پژوهش، مقایسه روش ها و آداب تربیتی هنرمندان در جوامع سنتی با جوامع امروزی (با تأکید بر آموزش دانشگاهی) است. نوع پژوهش، توصیفی تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) می باشد. نتایج این پژوهش، ضمن تأکید بر جایگاه محوریِ «سنت» در تربیت هنرمندان در یک جامعه سنتی، بر تفاوت های بنیادینِ اهداف، اصول و روش های آموزشی در فرایند آموزش هنرمندان در جوامع سنتی با شیوه های آموزش دانشگاهی امروز صحه می گذارد.