مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
قدرت منطقه ای
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ششم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
143 - 176
جمهوری اسلامی ایران و ترکیه که در منطقه مهم و راهبردی خاورمیانه واقع گردیده اند، دارای پیشینه تاریخی قابل توجه هستند و مشابهت های قابل تاملی از جمله تمدن های باستانی قبل از اسلام و امپراتوری های بسیار گسترده ای بوده اند. هر دو کشور در طول تاریخ خود، روابط پر فرازونشیبی داشته که گاه این روابط، دوستانه و گاه با تعارض و حتی جنگ همراه بوده است. ایران و ترکیه همواره خود را قدرت برتر منطقه پنداشته و در این راستا در عین برقراری روابط حسنه، رقابت جدی نیز با هم داشته اند. در این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با کمک گرفتن از چارچوب نظری نظریه رئالیسم نئوکلاسیک، ضمن بررسی مؤلفه ها و ویژگی های یک قدرت منطقه ای به مقایسه این دو کشور پرداخته می شود. به نظر می رسد با اینکه زمینه بازیگری و ایفای نقش در جایگاه یک قدرت منطقه ای برای هر دو کشور در زمینه هایی مهیا باشد، اماهر دو کشور جهت دستیابی به جایگاه قدرت برتر منطقه ای با چالش هایی نیز مواجه هستند.
موازنه تهدید در روابط سیاسی جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ ویژه موضوعی تحولات منطقه ای و بین المللی (پیاپی ۳۵)
115 - 144
روابط ایران و آمریکا پس از انقلاب اسلامی یکی از پر تنش ترین روابط سیاسی معاصر را شکل داده است و اتخاذ و اجرای هر تصمیم درباره این روابط منوط به شناخت، توجیه و کاربست نظریه متناسب با آن است. کاربست نظریه مناسب خصوصاً درباره روابط ایران و آمریکا سبب می گردد تا فضای فکری تصمیم گیران در چارچوب مناسبی قرار گیرد و تحت این چارچوب تصمیمات مقتضی گرفته شود و نه اینکه با رؤیاپردازی و برداشت های نادرست تصمیمات نامتناسبی در این باب اتخاذ گردد. بر این اساس در این پژوهش بدنبال پاسخ به این سؤال هستیم که روابط سیاسی ایران و ایالات متحده در چارچوب نظریه موازنه تهدید چگونه قابل توجیه است؟ فرضیه اینکه با توجه به وجود هر چهار وجه تهدید معرفی شده توسط استفن والت -(قدرت، جغرافیا، توانایی های نظامی و مقاصد تهاجمی) که با وجود آن ها موازنه صورت می گیرد- در روابط ایران و آمریکا، روابط دو کشور در چارچوب این نظریه قابل توجیه است. در این پژوهش قصد بر این است تا با استفاده از روش علمی-تجربی کاربست نظریه موازنه تهدید در روابط میان جمهوری اسلامی ایران را مورد بررسی قرار دهیم.
تحلیل موقعیت ژئوپلیتیک ایران اسلامی به عنوان سُکان دارِ قدرت منطقه ای در نظام جهانی
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره چهارم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۷
53 - 78
حوزه های تخصصی:
موقعیت ژئوپلیتیکی کشورها در طول زمان تحت تاثیر عوامل مختلفی چون جنگ ها، انقلاب ها، تحولات نظام بین المللی همواره در حال تغییر و تحول می باشد. ایران یکی از کشورهای با اهمیت منطقه بوده است که طی چند دهه گذشته تغییر و تحولات عظیمی را تجربه کرده است که علل وقوع آن را می توان به عوامل ژئوپلیتیکی داخلی و خارجی بسط داد. بر هم خوردن نظام دو قطبی، سبب تغییر ماهیت ژئوپلیتیکی ایران و به دست آوردن نقش جدید در منطقه و جهان شد . از آنجایی که سیاست خارجی و عملکرد دولت ها برگرفته از محیط ژئوپلتیک و ایجاد شرایط تعامل در مجموعه ایی از رفتارهای مکانی و زمانی آنان است، جمهوری اسلامی ایران نیز به رغم برخورداری از موقعیت استراتژیک، به لحاظ عدم هماهنگی مؤثر میان جنبه های فیزیکی و نرم افزاری قدرت، فاقد جایگاه متناسب در صف بندی های نظام جهانی است و این خود هزینه های فراوانی را بر سیاست خارجی کشور تحمیل کرده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال اصلی است که علل تغییر و تحولات موقعیت ژئوپلیتیک ایران در منطقه و نظام جهانی چه بوده است؟ برای پاسخ به سوال مذکور از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده و جمع آوری منابع نیز به صورت کتابخانه ای و اینترنتی بوده است.
برزیل در مسیر هژمونی منطقه ای در آمریکای لاتین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
143 - 161
حوزه های تخصصی:
رشد اقتصادی برزیل طی دو دهه گذشته باعث شده است تا نخبگان سیاست خارجی این کشور به دنبال نقش برجسته تری برای برزیل در جامعه بین المللی باشند. برزیل به عنوان ششمین کشور پرجمعیت، نهمین اقتصاد جهان در سال 2018 و وسیع ترین کشور آمریکای لاتین با در اختیار داشتن حدود 40 % کل وسعت منطقه آمریکای جنوبی جایگاه بسیار مهم در این منطقه دارد. در حقیقت، برزیل به جز اکوادور و شیلی با تمامی دیگر کشورهای آمریکای جنوبی مرز مشترک دارد. اهمیت موضوع پژوهش حاضر آن است که به بررسی ظرفیت های هژمونیک برزیل به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند آمریکای لاتین می پردازد. در این راستا، سوال اصلی مقاله حاضر این است که برزیل از چه ظرفیت هایی برای هژمون شدن برخوردار است؟ در پاسخ به آن، فرضیه پژوهش اینگونه مطرح می شود که به نظر می رسد برزیل با وجود بهره مندی از زمینه های جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی تبدیل شدن به قدرت هژمون منطقه ای در آمریکای لاتین، با چالش های سیاسی و امنیتی به ویژه تحرکات هژمونی آمریکا و دوقطبی سیاسی در آمریکای لاتین مواجه است. در این پژوهش از چارچوب نظری هژمونی و روش توصیفی- تحلیلی بهره گرفته شده است.
پیامد های سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به دنبال آن است که پیامدهای سیاسی- امنیتی افزایش قدرت منطقه ای ترکیه را در حوزه شرق مدیترانه منطقه غرب آسیا[ شامل کشورهای سوریه، لبنان و فلسطین اشغالی] بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران مورد ارزیابی و واکاوی قرار دهد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و اطلاعات و داده های کتابخانه ای بر مبنای استدلال علمی مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. سوال اصلی مقاله این است که افزایش قدرت منطقه ای ترکیه چه پیامدهای سیاسی- امنیتی بر منافع ملی جمهوری اسلامی ایران در حوزه شرق مدیترانه دارد؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که قدرت منطقه ای ترکیه در یک دهه گذشته افزایش یافته و در بسیاری از رویداد ها و فرآیند های منطقه ای از منابع لازم برای اعمال قدرت و پیشبرد سیاست ها و برنامه های خود برخوردار شده است. ایفای نقش مدیریتی و دستیابی به مرجعیت منطقه ایی با میزبانی بسیاری از نشست ها و مذاکرات حساس از جمله برنامه هسته ای جمهوری اسلامی ایران، ایفای میانجی گری در مساله به اصطلاح صلح اعراب و اسرائیل و همچنین رویداد ها و انقلاب های مردمی کشورهای منطقه، ارائه مدل حکومتی جایگزین( که مورد حمایت کشورهای غربی نیز می باشد)، ایجاد محور جدید در کنار آمریکا،کشورهای غربی و عربی در مقابل جمهوری اسلامی ایران برای بر هم زدن موازنه استراتژیک در منطقه، تضعیف محور مقاومت اسلامی(مهمترین دستآورد جمهوری اسلامی ایران) با تضعیف سوریه به عنوان بازیگر کانونی این محور، تضعیف عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران و افزایش تهدیدات نظامی و امنیتی برای آن از سوی رژیم صهیونیستی و حامیان غربی آن، و اتخاذ رویکرد های غرب گرایانه، عملا منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را در منطقه به خطر انداخته است. بدیهی است، ادامه چنین روندی کاهش قدرت و کم رنگ شدن نفوذ ایدئولوژیکی جمهوری اسلامی ایران را به دنبال خواهد داشت.
نیروی مستشاری انقلاب اسلامی و تحول در سیاست منطقه ای ایران 2020 2003(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۹
55 - 84
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطرح شدن جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت منطقه ای تأثیرگذار در غرب آسیا و نمایش قدرت در عراق، سوریه، لبنان و یمن نشان دهنده تحول در سیاست منطقه ای ایران نسبت به گذشته است. این نمایش قدرت علاوه بر افزایش توانمندی های نسبی و خلاء قدرت ناشی از تحولات ژئوپولیتیکی محیط پیرامونی، مرهون کنشگری منطقه ای نیروهای مستشاری ایران با محوریت نیروی قدس بوده است. هدف از این پژوهش تبیین این مسئله است که نیروهای مستشاری در سیاست منطقه ای ایران چه نقشی ایفا کرده و اقدامات آن چگونه بر قدرت و نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران تأثیر گذاشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که نیروی قدس به عنوان بازوی اجرایی نقش مهمی در جهت تحول سیاست های منطقه ای ایران ازطریق تحقق بخشیدن به نقش های سه گانه منطقه ای (رهبری، پاسداری و پشتیبانی) داشته و از طریق بهره گیری از نیروهای بومی مقاومت در پی گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران بوده است. از این رو موفقیت نیروی قدس در ساماندهی یک بلوک سیاسی تحت عنوان محور مقاومت، رویارویی با داعش به عنوان مهمترین تهدید درون منطقه ای و جلوگیری از نفوذ و مداخله قدرت های فرامنطقه ای همچون امریکا، افزایش ضریب نفوذ و ارتقای جایگاه منطقه ای ایران را به همراه داشته است. ذکر این نکته ضروری است که روش به کار رفته در این نوشتار از نوع مطالعات تحلیلی توصیفی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز نیز به روش منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است.
راهبردهای ارتقای قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر نقش عامل ژئوپلیتیک اجتماعی فرهنگی یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: جمهوری اسلامی ایران نیز مانند سایر کشورها، دارای منافعی در منطقه جنوب غرب آسیا است که به منظور تأمین آنها نیازمند افزایش قدرت خود می باشد. با توجه به اینکه منظور از قدرت منطقه ای همان مفهوم فضایی قدرت ملی جمهوری اسلامی ایران در منطقه ژئوپلیتیکی جنوب غرب آسیا است که برآیند توانایی و ظرفیت های بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامی ایران محسوب می شود، بنابراین، می توان عوامل ژئوپلتیک را به عنوان افزایش دهنده قدرت مدّ نظر قرار داد.روش: مقاله حاضر با هدف تبیین راهبردهای ارتقای قدرت منطه ای جمهوری اسلامی ایران مبتنی بر نقش عامل ژئوپلیتیک اجتماعی فرهنگی یمن به نگارش درآمده است. نوع تحقیق حاضر، کاربردی و رویکرد آن آمیخته با روش توصیفی تحلیلی است. داده ها به دو روش کتابخانه ای و میدانی(مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسش نامه و پنل خبرگی) گرد آوری شده اند و اطلاعات به دست آمده به روش تحلیل محتوا و با کمک نرم افزار مکس کیو دی ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روایی به روش محتوایی و پایایی مصاحبه با استفاده از فرمول کاپای کوهن و پایایی پرسش نامه نیز با آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است.یافته ها: یافته های تحقیق شامل پیشنهاد 3 راهبرد اساسی در راستای ارتقای قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران است که عبارتند از کمک به تعمیق وحدت گروه های زیدی و تقریب با سایر مذاهب به منظور افزایش قدرت مردم پایه نیروهای محور مقاومت یمنی، کمک به توسعه ظرفیت ها و قابلیت های زیرساختی(خدماتی، اجتماعی و فرهنگی) یمن به منظور تحکیم علقه های تاریخی، مذهبی، اجتماعی و فرهنگی این کشور با جمهوری اسلامی ایران و تحکیم و تعمیق پیوستگی انصارالله در منظومه جبهه مقاومت اسلامی.نتایج: ملت سازی در یمن، اولین گام در تشکیل کشوری منطبق با معیارهای انقلاب اسلامی است و چنانچه این مسئله پیگیری نشود، سایر اندیشه های نوظهور و انحرافی همچون وهابیت و تکفیری، جای پای محکمی در بین مردم یمن خواهند یافت و درنهایت، منجر به ایجاد فرهنگی متناسب با این ایدئولوژی ها در یمن خواهد شد.
علت های تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ های اول و دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحران های مهم و حل نشده منطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی از سال 1991 بحران منطقه قره باغ کوهستانی است. جنگ قره باغ در میان جمهوری آذربایجان و ارامنه منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی بوده و مرحله های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. روسیه به عنوان یکی از بازیگر ان مهم منطقه ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری های تشکیل دهنده آن، در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه بوده و در این بحران نیز نقش مؤثری داشته است. در این نوشتار سیاست روسیه در مورد جنگ های اول و دوم قره باغ را بررسی می کنیم و به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش هستیم که چه علت ها و عامل هایی رویکرد روسیه را در مورد جنگ دوم قره باغ تغییر داده است؟ چارچوب مفهومی پژوهش، مبتنی بر مفاهیم قدرت بزرگ و قدرت منطقه ای است. با روش تک نگاری، این فرضیه را بررسی می کنیم که «تغییرهای سیاسی سال 2018 در ارمنستان و سیاست های غرب گرایانه دولت پاشینیان، در تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ دوم قره باغ، نقش اساسی داشته است». مطالعه نویسندگان در این پژوهش، فرضیه بیان شده را تایید می کند.
تحلیل مولفه های تاثیر گذار فرهنگ ملی - اسلامی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا با رویکرد کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۲
71 - 91
حوزه های تخصصی:
تحلیل مؤلفه های تأثیرگذار فرهنگ ملی ایران بر قدرت منطقه ای ایران در غرب آسیا هدف این پژوهش می باشد . روش این پژوهش تحلیل محتوا با رویکرد کمی متکی به پرسشنامه است، جامعه آماری مشتمل بر 200 نفر از نخبگان حوزه فرهنگ ملی شامل: اساتید دانشگاه استان اصفهان و خارج از استان، مراکز فرهنگی و مدیران راهبردی که به صورت تصادفی می باشد از طریق آلفای کرونباخ روایی تایید و پرسشنامه محقق ساخته لیکرتی به صورت پرس لاین در اختیار پرسشگران قرار گرفته که پس از جمع آوری اطلاعات از طریق 2 آمار توصیفی (دموگرافی شامل سن و جنس ،تحصیلات)و آمار استنباطی (آزمون tنمونه ای ،تحلیل عاملی و...)از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در پاسخ به سوالات پژوهش در مورد تاثیر گذاری کلی فرهنگ ملی بر قدرت منطقه ای دو مولفه موقعیت سرزمینی و استکبار ستیزی و غرور ایرانی ازبعد ملی بر قدرت منطقه ای تاثیر گذار بوده است، اما بقیه مولفه ها ،آداب و رسوم، تاریخ و تمدن ایرانی ،عناصرقومی و مذهبی ، مهمان نوازی، کمک های بشردوستانه و حمایت از مستضعفین و محرومان تاثیر گذار نبوده است.دربعد دینی و ارزشی همه مولفه ها،شهادت طلبی،حمایت ازنهضت های آزادیبخش،دفاع از نظام و ارزش های اسلامی،الگوی مردم سالاری دینی،ولایت مداری،انتظار ومنجی گرایی با توجه به وضعیت هویتی ومناسبات واشتراکات دینی با برخی همسایگان بر قدرت منطقه ای تاثیر گذاری بالایی را نشان داده است.