مطالب مرتبط با کلیدواژه

مقوله شعاعی


۱.

بررسی شناختی شبکه معنایی حرف اضافه «با» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد شناختی شبکه معنایی مقوله شعاعی حرف اضافه «با»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۵۶ تعداد دانلود : ۹۸۶
«با» یکی از حروف اضافه پرکاربرد زبان فارسی است که نقش های دیگری از جمله ادات صفت و نقش وندی را نیز می پذیرد. مقاله حاضر در چارچوب معنی شناسی واژگانی شناختی به بررسی مفاهیم گوناگون مقوله «با» در نقش حرف اضافه می پردازد. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن تصادفی نبودن معانی گوناگون حرف اضافه «با» و ارائه شبکه معنایی حرف اضافه «با» است. نتایج حاصل از این تحقیق مؤیّد آن است که حرف اضافه «با» دارای شبکه معنایی منسجمی است که در آن ، مفاهیم گوناگون این حرف اضافه در قالب سه خوشه معنایی مختلف، شامل خوشه توافقی، تقابلی، و وضعیتی، حول محور یک معنای سرنمونی، که همان معنای مجاورت و همراهی است، در قالب ساختاری شعاعی قرار گرفته اند.
۲.

بررسی انواع چندمعنایی در فارسی معیار با رویکردی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: چندمعنایی مفهوم اولیه مقوله شعاعی رویکرد شناختی نظریه مفاهیم واژگانی و الگوهای شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۳ تعداد دانلود : ۶۸۲
چندمعنایی از موضوعات مهم و سنتی مطالعات معنی شناسی و روابط واژگانی است. واژه چندمعنی بنابر تعریف، واژه یا تکواژی است که چند معنی مرتبط دارد. به دلیل ویژگی های متمایز واژه های چندمعنی، مطالعات این نوع مفاهیم و معانی به طور خاص و روابط واژگانی به طور عام در دو دهه اخیر در کانون توجه تحقیقات زبان شناسی شناختی و روان شناسان زبان بوده است. چندمعنایی در زبان فارسی نیز در حوزه معنی شناسی، روابط واژگانی و معنی شناسی واژگانی، همواره موردتوجه محققان این حوزه بوده است. بنابراین، مطالعه و توصیف این نوع روابط واژگانی درقالب رویکردهای جدید اهمیت دارد. در این مقاله توصیفی و تحلیلی، اقسام چندمعنایی فارسی معیار را با رویکردی شناختی و مشخصاً تقسیم بندی نظری ایوانز در مطالعات چندمعنایی بررسی و تحلیل می کنیم. درواقع، با بررسی نمونه هایی از انواع چندمعنایی در فارسی معیار امروزی و تحلیل آن ها در چارچوب نگرش شناختی ایوانز، می کوشیم اعتبار و کیفیت این تقسیم بندی چندمعنایی را که ازمنظری متفاوت و نوین است، درمورد زبان فارسی معیار بررسی و ارزیابی کنیم. نوآوری این مقاله کاربرد رویکرد شناختی متمایز در بازشناسی انواع چندمعنایی در فارسی همراه با ارائه نمونه هایی مشخص و مستدل است. شواهد ارائه شده در این مقاله علاوه بر اینکه کارکرد نگرش شناختی ایوانز را در بررسی چندمعنایی تأیید می کند، رویکردی متفاوت را برای تحلیل روابط معنایی پیش روی ما می گذارد.
۳.

مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر: بررسی ای شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مقوله شعاعی مقوله بندی استعاره مفهومی مجاز علاقه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۳۹۱
این پژوهش توصیفی- تحلیلی به ایجاد و بررسی مقوله های شعاعی اندام های حوزه سر پرداخته است. بدین منظور معانی این واژه های چند معنا با استفاده از فرهنگ روز سخن و فارس نت و کتاب های دیجیتالی ژانرهای مختلف، وبلاگ های فارسی و یا مشاهدات پژوهشگر از گفتار روزمره افراد استخراج شد. آن گاه این معانی مقوله بندی گردید و با توجه به ارتباطات مطرح شده راجع به مجموعه های شعاعی به نقل از لواندوسکا تومازسیک (2007) به بررسی معانی این واژه ها در مقوله های یافت شده پرداخته شد. ارتباطات مطرح شده شامل استعاره مفهومی، مجاز، علاقه و طرحواره تصویری بودند که به ایجاد مقوله های شعاعی که به صورت نمودارهایی متجلی گردید، منجر شد. این پژوهش علاوه بر ایجاد مقوله های شعاعی یاد شده، به دنبال پاسخگویی به این سئوالات بود: آیا با توجه به ارتباطات میان سرنمون و واژه های  بسط یافته  از آن، امکان مقوله بندی و تشکیل مقوله های شعاعی مفاهیم چند معنای اندام های حوزه سر وجود دارد؟ تبیین چه عباراتی حاوی این اندام ها با کمک این ارتباطات میسر نیست؟ آیا تبیین های ارائه شده می توانند در فرهنگ نگاری و آموزش زبان مفید باشند؟ پس از تحلیل داده ها، نتیجه حاصل نشان داد این ارتباطات در تشکیل مقوله های شعاعی برای واژه های یاد شده کارایی لازم را داشته اما در مورد اصطلاحات حاوی این واژه ها زیاد مفید نبودند. به نظر می رسد با وجود این که می توان با توجه به معنای کلی اصطلاحات آنها را مقوله بندی نمود اما ساز وکارهای معرفی شده در مورد مقوله های شعاعی نمی تواند به آسانی این مقوله بندی را تبیین نماید. همچنین یافته ها حاکی از این بود که مقوله های شعاعی حاصل در آموزش زبان و فرهنگ نگاری نوین قابل استفاده می باشند.
۴.

تحلیلی نقش گرا از کاربردهای حرف اضافه با در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دستور نقش و ارجاع رویکرد فارل حرف اضافه با ساخت منطقی مقوله شعاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۷۷
کاربرد فراوان حرف اضافه با در زبان فارسی، پژوهش حاضر را بر آن داشته است تا در چارچوب دستور نقش و ارجاع، با بررسی بازنمایی ساخت منطقی برخی جملات زبان فارسی شنیده پژوهش گران که دربردارندهحرف با بوده است، به بررسی انگیزش های دستوری یا معنایی اعطای این حرف اضافه به گروه های اسمی در زبان فارسی بپردازد. نتیجه این نوشتار آن است که حرف اضافه با ، حرفی اصولاً مکانی و مقوله ای شعاعی است که مفاهیم مربوط به آن از مفاهیمی مرکزی چون باهم بودن و داشتن منشعب می شوند. به تبع آن، نشان می دهد که نمی توان تنها به قوانین اوّلیّه بیان شده در دستور نقش و ارجاع در زمینه تخصیص حروف اضافه، بسنده کرد و می بایست با بررسی انگیزش های معنایی، ساخت منطقی جملات حاوی حروف اضافه را به گونه ای دقیق تر ترسیم کرد که از مشکلات و مسائلی که در نمودهای ساخت منطقی اوّلیه پیشنهادی رویکرد نقش و ارجاع وجود داشت، برحذر بود. افزون بر این، تحلیل ارائه شده در این پژوهش قادر به توجیه کاربردهای متنوّعی از حرف اضافه با مانند انواع قیدی، مشارکتی، پذیرنده و ابزاری در زبان فارسی است.
۵.

تحلیل معنایی فعل «گفتن» در چارچوب نظریه معناشناسی قالبی: یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه معناشناسی قالبی قالب معنایی فریم نت چندمعنایی مقوله شعاعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱۶ تعداد دانلود : ۶۴۰
یکی از دستاوردهای مهم زبان شناسی شناختی، «نظریه معنا شناسی قالبیِ» فیلمور (1982) است. این نظریه بیانگر اصلی مهم در معناشناسی شناختی است که بیان می کند معانی واژه ها درون نظامی از دانش درک می شوند که در تجربه اجتماعی و فرهنگی انسان ریشه دارد. درواقع، فیلمور در این نظریه درک معنای واژه ها را از طریق قالب هایی که هر واژه فرا می خواند، میسر می داند و « قالب های معنایی» را نمایانگر بخش های یک رویداد می داند که برای اتصال گروهی از کلمات به مجموعه ای از معا نی به کار می روند . از طرفی، افعا ل به عنوان مهم ترین ارکان زبان در بیشتر حالت ها و اعمال یک رویداد حضور دارند و در تفسیر معنا نقش بسزایی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیل پیکره بنیاد و توصیفی برای شناسایی حوزه ها و قالب های معنایی فعل «گفتن» در زبان فارسی و ترسیم قالب اصلی آن در چارچوب نظریه معناشناسی قالبی و طرح تحقیقاتی فرهنگ نگاری «فریم نت» است. برای نیل به این هدف، با بهره گیری از فرهنگ ها، پیکره های معاصر فارسی و سامانه فریم نت 44 حوزه و قالب معنایی از فعل «گفتن» در زبان فارسی شناسایی شد . سپس، مفهوم «بر زبان آوردن و بیان کردن» به عنوان معنای اصلی و سر نمون این فعل تعیین و «انگاره شعاعیِ» آن برای نخستین بار ترسیم گردید. در نهایت، قالب اصلی این فعل با استفاده از اصول و مفاهیم مطرح در نظریه قالبی فیلمور ایجاد شد.
۶.

رویکرد معناشناسی شناختی به حرف اضافه «به» با تأکید بر شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرف اضافه «به» مقوله شعاعی شبکه معنایی معنی شناسی شناختی شاهنامه فردوسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۵ تعداد دانلود : ۵۴۵
«به» یکی از پرکاربردترین حروف اضافه در زبان فارسی است که معانی گوناگونی دارد. پژوهش حاضر با استفاده از کاربرد این حرف در داستانی از شاهنامه فردوسی، به بررسی مقولات شعاعی حرف اضافه «به» از منظری شناختی می پردازد. پیکره موردنیاز این پژوهش، از داستان «بیژن و منیژه» شاهنامه (با 1312 بیت) استخراج شده است. اهداف اصلی این مطالعه، نشان دادن ساختار شعاعی شبکه معنایی حرف اضافه «به» و بررسی تغییرات معنایی ایجادشده در شبکه معنایی آن، به روش، توصیفی- تحلیلی است که به منظور نیل به این اهداف و تحلیل، از رویکرد چند معنایی سامان مند تایلر و ایوانز بهره گرفته شده است. نوع روش پیکره بنیاد است. یافته ها حاکی از آن است که در 631 بیت از کل ابیات این داستان، حرف اضافه «به» با بسامد 789 بار به کار رفته است که معانی مختلف آن در این ابیات، از حالتی نظام مند برخوردار بوده و در شبکه معنایی منسجمی در قالب ساختار شعاعی قرار گرفته اند. در شاهنامه، معنای سرنمونی این حرف اضافه در مفهوم «الصاق و اتصال» بیشترین بسامد وقوع را دارد. همچنین نتایج مؤید آن است که در داستان بیژن و منیژه، معانی گوناگون «به» در قالب ساختاری و شعاعی و در خوشه های معنایی «الصاق و اتصال»، «مخاطب قراردادن و ایجاد ارتباط»، «استعانت و واسطه»، «تعلیل» و «مصاحبت و همراهی»، حول محور معنای سرنمونی آن، یعنی «الصاق و اتصال» مورد استفاده قرار گرفته اند
۷.

بررسی شبکه معنایی پی بست معرفه ساز ku در گویش تنگستانی با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پی بست معرفه ساز /ku/ معنی شناسی شناختی مقوله شعاعی گویش تنگستانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
یکی از مفاهیم اصلی در زبان شناسی شناختی این است که هر واحد زبانی دارای شبکه ای معنایی است. در این رویکرد تکواژ، مقولات و ساخت های دستوری، همگی صورتی از واحدهای نمادین دارند. از این منظر، پی بست ها  نیز معانی خاص خود را دارند که آن معنا را به گروه میزبان می افزایند. پی بست همانند مقولات واژگانی، مقوله ای را تشکیل می دهد که همه معانی خود را که حول یک معنای مرکزی گرد آمده اند، رده بندی می کند. /ku/ یکی از پی بست های پرکاربرد در گویش تنگستانی است که به پایه های مختلفی با مقوله های اسم، صفت و مصدر متصل می شود. این مقاله در چارچوب معنی شناسی شناختی، به بررسی مفاهیم گوناگون مقوله /=ku/ در نقش پی بست می پردازد. هدف اصلی این پژوهش، این است که نشان دهد، معانی گوناگون پی بست /ku/ تصادفی نیست و ارائه شبکه معنایی آن ممکن است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که پی بست /ku/ دارای شبکه منسجمی است که در آن، مفاهیم گوناگون این پی بست حول یک محور و یک معنای سرنمونی یعنی معرفگی است که در قالب ساختار شعاعی قرار گرفته اند.
۸.

بررسی چندمعنایی پیشوند /hæm-/ «هم-» در زبان فارسی براساس رویکرد معنی شناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنی شناسی شناختی چندمعنایی مقوله شعاعی پیشوند زبان فارسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۲۲
از جمله مسائلی که در چارچوب معنی شناسی شناختی به آن پرداخته می شود، مسئله چندمعنایی است. یکی از مفاهیم بنیادی در مسئله چندمعنایی مقوله های شعاعی است. در معنی شناسی شناختی، یک واژه چندمعنا یک مقوله را تشکیل می دهد و معانی مختلف آن واژه عضوهای آن مقوله را به خود اختصاص می دهند. از این منظر، پیشوندها نیز دارای معانی متعددی هستند که می توانند آن ها را به پایه های خود بیافزایند. در این راستا، در پژوهش حاضر چندمعنایی پیشوند /hæm-/ با تکیه بر رویکرد معنی شناسی شناختی مورد بررسی قرار گرفت. ماهیت روش شناختیِ این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده ها به روش کتابخانه ای از منابع فارسی زبان لغت نامه دهخدا (1373)، فرهنگ معین (1381) و فرهنگ عمید (1389) استخراج شده اند. یافته ها نشان داد که پیشوند غیرفعلی /hæm-/ یک پیشوند چندمعنایی با طیفی از کارکردهای واژگانی است. این پیشوند در برخی موارد معنای واژگانی ریشه کلمهرا تغییر می دهد و در نتیجه یک عنصر واژگانی متمایز ایجاد می کند. همچنین، نتایج نشان داد که پیشوند  /hæm-/از پنج معنای متمایز برخوردار است که براساس معیارهای تعیین معنای سرنمون مشخص شد معنای «اشتراک» معنای مرکزی یا سرنمون پیشوند /hæm-/ است و چهار خوشه معنایی متمایز دیگر نیز حول این معنای مرکزی شکل گرفته اند. بنابراین، پیشوند /hæm-/ همانند مقولات واژگانی، مقوله ای را شکل داده است که همه معانی خود را حول یک معنای مرکزی گرد آورده است.