مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۲۱.
۳۲۲.
۳۲۳.
۳۲۴.
۳۲۵.
۳۲۶.
۳۲۷.
۳۲۸.
۳۲۹.
۳۳۰.
۳۳۱.
۳۳۲.
۳۳۳.
۳۳۴.
۳۳۵.
۳۳۶.
۳۳۷.
۳۳۸.
۳۳۹.
۳۴۰.
حکومت
حوزه های تخصصی:
وقتی افراد گرد هم جمع می شوند، فکر می کنند که قابلیت انجام چه کارهایی را دارند. اتحاد صمیمانه بین مراد و مرید در عرفان و چند نفر در سیاست، قدرتی به وجود می آورد که قادر است تفاوت ها را مدیریت کند و آن را سازنده گرداند؛ بنابرین در داخل قطره ای که موج نیست در جمع قطرات، موج، کشتی و کوسه پیدا می شود و چگونگی این اتحادها و نکات اشتراک و افتراق آن ها (عرفان و سیاست) موضوع این مقاله است و از همه مهمتر، قدرت شعر که حامل بار معنایی عرفان و سیاست است و در تقابل قدرت و عشق، شعر دست به هنرنمایی می زند و مانند داوری مسلط گاه موجب غلبه عرفان بر سیاست و گاهی سیاست موجب نابودی عرفان و عشق می شود و آثار ادب فارسی مانند قهرمانی این نکات افتراق و اشتراک را تلخ و شیرین می سازد؛ عرفان و سیاست با اشتراکات خود مدینه فاضله و با اختلافات خود باعث تغییرات فرد و جامعه می شوند. این مقاله بخش بسیار کوچکی از این عرصه را به تصویر می کشد و از ذهن ناچیز نگارنده به قدرت عرفان و سیاست در آثار ادب فارسی می پردازد. بر طبق این پژوهش عشق و سیاست در ویژگی های؛ رهبری، اتحاد و تعالی فرد و جامعه، همگرایی اجتماعی، تمایل به خشونت و... دارای اشتراک بوده اما در مواردی چون؛ عقل گرایی، دلدادگی، مادیت وزور، معنویت، نرمی و انعطاف و قاطعیت اختلاف دارند و پرداختن آثار منثور و منظوم ادب فارسی به مقوله عرفان وسیاست نیاز به چندین کتاب جداگانه دارد.
نسبت عدالت و آزادی در اندیشه سیاسی محمدرضا حکیمی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
ﻋﺪاﻟﺖ و آزادی از ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﺑﻨﯿﺎدﯾﻦ و اﺳﺎﺳﯽ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺑﺸﺮی اﺳﺖ ﮐﻪ راﺑﻄﻪ اﯾﻦ دو ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ اﻧﺪﯾﺸﻤﻨﺪان ﻋﻠﻢ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﺑﻮده اﺳﺖ. آﻧﭽﻪ ﺑﯿﺶ از ﺗﺤﻠﯿﻞ ﻣﻮردی اﯾﻦ ﻣﻔﺎﻫﯿﻢ ﻣﺴﺎﻟﻪ ﺳﺎز ﺑﻮده، ﺗﺤﻠﯿﻞ اﯾﻦ دو ﻣﻔﻬﻮم ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺤﻞ ﺑﺮوز آراء ﻣﺨتلف و ﻣﮑﺎﺗﺐ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮﻧﯽ شده اﺳﺖ. یکی از متفکران عصر حاضر که به مسئله عدالت به عنوان محور اساسی یک جامعه دینی برای نیل به سعادت می نگردد محمدرضا حکیمی است. او که از پیروان مکتب تفکیک است مرکز ثقل اندیشه خود را بر عنصر عدالت قرار داد و تمام مناسبات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی حکومت اسلامی را متاثر و در نحوه تعامل با این عنصر قوام بخش می داند. آنچه مطمح نظر نویسنده است بررسی جایگاه این عنصر نسبت به مفهوم دیگری نظیر آزادی است. چرا ﻫﺮﭼﻪ ﺟﻮاﻣﻊ ﭘﯿﭽﯿﺪه ﺗﺮ ﻣﯽ ﺷﻮد، ﺳ ﺨﻦ از ﻋ ﺪاﻟﺖ، آزادی و راﺑﻄ ﻪ اﯾ ﻦ دو در ﺳﺎﺣﺖ ﻫﺎی ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن زﯾﺴﺖ ﺟﻤﻌ ﯽ و ﺳ ﺎﺧﺘﺎرﻫﺎی ﮐ ﻼن اﺟﺘﻤ ﺎﻋﯽ دﺷ ﻮارﺗﺮ ﻣ ﯽ ﺷ ﻮد. اهمیت این مسئله، ضرورت ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی اﺳﻼﻣﯽ و ﺑ ﻮﻣﯽ را مطرح می سازد که ﻣ ﯽ ﺗﻮاﻧ ﺪ زمینه را بر ترسیم نقشه راه متناسب تر با زیست و حیات سیاسی جوامع اسلامی هموار سازد. بر این اساس در پاسخ به این پرسش که چه نسبتی بین این دو مولفه در دیدگاه علامه حکیمی برقرار می شود؟ می توان گفت در دیدگاه ایشان رابطه مستقیم و قوام بخشی بین دو عنصر عدالت و آزادی وجود دارد؛ به گونه ایی که اگر آزادی نباشد نیل به عدالت امکان پذیر نخواهد بود.
رابطه دین و سیاست در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۹)
757 - 784
حوزه های تخصصی:
بی شک یکی از مسائل مهم در حوزه اندیشه های اجتماعی و سیاسی، مسئله رابطه "دین" و "سیاست" است، در جهان اسلام و گرایش های مطرح در بین اندیشمندان مسلمان درباره نوع و چگونگی این رابطه، مناقشه و نزاع جدی وجود دارد. برخی با انکار هرگونه پیوندی میان دین و سیاست، تداخل یکی از آن دو را در امور دیگری موجب ناکارایی طرف مقابل دانسته اند و لذا به جدایی کامل آن دو توصیه می کنند. برخی دیگر نیز با بیان استدلال های گوناگون و مستند معتقد به وجود رابطه ای عمیق بین دین و سیاست می باشند. هر چند این گروه در کیفیت و نوع رابطه دین و سیاست با هم اختلاف نظر دارند ولی در این اصل یعنی وجود رابطه، کنش و واکنش متقابل میان دین و سیاست، متفق القول هستند. پرسش اصلی این پژوهش این است که این دو گروه چگونه و با چه دلایلی به تبیین نظر خود در مورد رابطه میان دین و سیاست و تعامل یا عدم تعامل آن دو می پردازند؟ بر این اساس فرضیه به این صورت مطرح می شود که علی رغم وجود استدلال های طرح شده از سوی هر یک از دو گروه، در مکتب اسلام میان دین و سیاست، هم رابطه مفهومی و نظری و هم رابطه ای نهادی و ساختاری وجود دارد و این دو نوع رابطه نیز با هم هماهنگ و مرتبط هستند.
هدف این نوشتار این است که رابطه دین و سیاست را به صورت محتوایی و از طریق بررسی دیدگاه ها و نظرات چند تن از نظریه پردازان هر دو گروه مورد بررسی قرار دهد.
بررسی تطبیقی «اصل پاسخگویی حکومت» در اندیشۀ شهید صدر و آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
1159 - 1185
حوزه های تخصصی:
نظریه های سیاسی- حقوقی در خصوص حکومت، «معمولاً» مبتنی بر اصول بنیادینی هستند که هم محتوا و هم شکل و ساختار حکومت ها را وادار به تبعیت از خود می کنند. در این میان اصولی که رنگ و صبغه حقوقی دارند و به نوعی با حق و تکلیف قانونی مرتبط می شوند، دارای تأثیرگذاری بالایی در امر حکمرانی خوب هستند. در این نوشتار، اصل حقوقی «پاسخگو بودن حکومت» در اندیشه شهید سید محمدباقر صدر و آیت الله خامنه ای بررسی شده است. این بحث بر دو فرض استوار است: 1. پاسخگویی به طور کلی حقیقتی عقلی و جهانشمول بوده و نمی توان از تباینی ذاتی میان پاسخگویی در معنای مدرن و پاسخگویی در اندیشه اسلامی سخن گفت؛ 2. شهید صدر و آیت الله خامنه ای با توجه به دارا بودن منبع و آبشخور فکری واحد، نسبت به اصل پاسخگویی و جایگاه و اهمیت آن دیدگاه واحدی دارند؛ هرچند دیدگاه این دو اندیشمند درباره جزئیات و چگونگی پاسخگویی حکومت، با یکدیگر متفاوت است و این تفاوت بیش از آنکه به مبانی فکری و نظری بازگردد، به تقدم و تأخر زمانی زندگی و مقتضیات تاریخی حیات آن دو مربوط می شود.
تحلیلی بر تعاملات عباسی-علوی در بغداد در قرن دوم هجری
بنای شهر بغداد به دست عباسیان سبب شد، این شهر در تمامی زمینه ها از جمله اندیشه سیاسی حاکم بر آن در طول حوادث و جریانات قرن دوم هجری، پیوند ناگسستنی با حکومت عباسیان داشته باشد. از یک سو، بغداد مرکز حکومت و پایتخت عباسیان به شمار می رود و از سوی دیگر، این شهر بستری جهت تعامل با علویان است که به نوبه خود در مقطعی یاور حکومت بوده اند و در روی کار آمدن حکومت نقش اساسی داشته اند و در مقطعی در برابر عباسیان قرار گرفته اند. پژوهش حاضر کوشیده است تا با استفاده از روش پژوهش تاریخی به جمع آوری و تحلیل داده های تاریخی بپردازد و در راستای به تصویر کشیدن نحوه تعامل عباسیان با علویان گام بردارد. در نهایت مشخّص گردید حکومت عباسیان گرچه در ابتدا رفتاری ملایم با علویان داشت، اما با گذشت زمان به رغم امیدها و انتظاراتی که از آن ها می رفت سرآغاز یک دوره طولانی از ناامیدی و نارضایتی در میان مردم و به خصوص علویان شد. تا آنجا که می توان رفتار عباسیان نسبت به علویان را بدتر از رفتارهای امویان دانست. بنابراین، به تدریج قیام هایی درصدد مخالفت با حکومت، از سوی علویان صورت گرفت.
روابط متقابل مردم و حکومت در نسبت با ویژگی های حکمرانی مطلوب (مطالعه موردی: نهج البلاغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی روابط متقابل مردم و حکومت در قبال یکدیگر بر مبنای کتاب نهج البلاغه امام علی (ع) است. سوال پژوهش حاضر بر چیستی روابط متقابل مردم و حکومت بر اساس حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع) استوار بوده و در مقام پاسخ، این فرضیه را به محک آزمون می گذاریم که در روابط متقابل مردم و حکومت بر مبنای حکمرانی مطلوب از منظر امام علی (ع)، هم حکومت در قبال مردم مانند پاسخگویی دارای حقوق است و هم مردم در برابر حکومت همانند اطاعت از حاکمان صالح دارای حقوقی هستند. در این پژوهش روش گردآوری داده ها مبتنی بر روش اسنادی، راهبرد پژوهش استقرایی – قیاسی، روش تجزیه و تحلیل داده ها روش تحلیل محتوا و ملهم از ادبیات نظری مربوط به حکمرانی مطلوب است. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه نامه ها، خطبه ها و حکمت های موجود در کتاب نهج البلاغه است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حاکمیت قانون، اجماع گرایی، شفافیت، پاسخ گویی، برابری و فراگیری، اثربخشی و کارایی، مسئولیت پذیری، ثبات سیاسی و چشم انداز استراتژیک از جمله ویژگی های حکمرانی مطلوب بوده که در اسلام نیز به آن اشاره شده است. در مقابل، مردم نیز دارای تکالیفی هستند که شامل دوری از فساد، اطاعت از حاکمان، وفا به عهد و پیمان، خیرخواهی نسبت به حاکم، حمایت از حاکم، اعتماد کردن به حاکم، دوری از گمراهی، کنار گذاشتن غرور، پرهیز از افراط و تفریط، برقراری صلح و آشتی، همدلی کردن، شفاف بودن، زیر بار ظلم نرفتن، عبرت گرفتن می شود. همچنین نوع حکمرانی در اسلام با ویژگی های حکمرانی مطلوب نسبت معناداری برقرار است.
مطالعه تطبیقی اداره علمی حکومت در دنیا از منظر مولا علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اداره دولت و حکومت بر جامعه به تعیین اصول علمی و طراحی گسترده ای نیازمند است تا در پرتو این سیاست گذاری ها ، انسان ها بتوانند در کنار یکدیگر با صلح و آرامش زندگی نمایند ، نهج البلاغه به عنوان کتابی ذووجهین در میدان حکومتداری نیز می تواند به عنوان یک سند راهبردی مدنظر قرار گیرد. بدین روی در این پژوهش، عناصر علمی اسناد حکومتی معاصر در نهج البلاغه مورد واکاوی قرار گرفت .تحقیق باروش کیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد ،بدین صورت که پس از مشخص شدن موضوع با توجه به نتیجه پژوهش((چشم انداز اداره دولت و حکومت براساس خط مشیها و اسناد راهبردی)) که با حمایت معاونت پژوهشی دانشگاه تهران انجام شده است و گزاره های علم حکومتی معاصر را به صورت جامع تبیین نموده است ، به تحلیل محتوای نهج البلاغه در خصوص علم حکومتی اقدام گردید . پس از بدست آمدن کدهای باز به تعداد44 مورد،کدها در 3 محورخداوند(19 مورد) ، حاکمان اسلامی(13 مورد) و شهروند مسلمان(15 مورد) مقوله بندی گردیدند. س در مقوله حاکمان اسلامی گزاره های مرتبط با مقوله علم حکومتی(حقوق شهروندی، توسعه،بروکراسی ،مدیریت منابع انسانی ،اخلاق اجتماعی ) استخراج گردید . تفاوت بین اسناد حکومتی علمی موجود و نهج البلاغه به عنوان سند حکومتی در گزاره نقش خداوند در حکومت بود
امنیت از نگاه امام علی(ع)در نهج البلاغه با تأکید بر ابعاد راهبردی آن در امر حکومت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
383 - 412
حوزه های تخصصی:
امنیت حقیقتی بنیادین در حیات فردی و اجتماعی آدمیان است که بدون آن، استعدادها و خلاقیت های به امانت گذاشته شده از طرف آفرینش بی ثمر خواهد ماند؛ و زیست اجتماعی او از معنا تهی خواهد شد. این پژوهش، نگاه امام علی(ع)به مقوله امنیت را از آن جهت که خود تجربه پیش گامی در اندیشه ورزی در نظر و راهبری جامعه در عمل را به همراه دارد، در برخی از ابعادش و با تأکید بر بعد راهبردی و حکومتی آن با روش توصیفی – تحلیلی، مورد کنکاش قرار داده و وجهی از وجوه امتیاز این نگاه را با برخی از نگاه های نظریه پردازان در علم سیاست در ترازوی سنجش نشانده است. امروز، تجربه حکومت اسلامی در ایران نیز ضرورت پرداختن به موضوع امنیت را به عنوان یک اصل بنیادین در راستای اندیشه دینی در امر نظام سازی اسلامی بیش از هر زمانی، پیش پای محققان باز گذاشته است. از مجموع سخنان امام(ع)می توان دریافت : 1. امنیت را باید در دو ساحت معنوی (فردی) و راهبردی (اجتماعی و عمومی) آن مورد توجه قرار داد؛ 2. این دو را نه یک حقیقتی گسسته از یکدیگر؛ بلکه باید به واسطه رابطه خالق و مخلوق، امری تکوینی، عینی، مستمر و پایدار در نظام آفرینش و با محوریت توحید و عدل، توامان دید؛ 3. برخی امور بنیادین چون خدا و اسلام را باید به عنوان اساس مؤلفه های امنیت معنوی (فردی)، حکمرانی، وحدت ملی، اقتصاد، سیاست، قضا و قدرت نظامی را ستون مؤلفه های امنیت راهبردی (اجتماعی)، یاد کرد.
نقش حکومت در ایجاد شبکه های آبیاری و توسعه کشاورزی در مغرب قرون میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر به بررسی تاریخی جایگاه و نقش حکومتهای مغرب دوران میانه در ایجاد و کنترل نظام آبیاری در اقتصاد کشاورزی می پردازد. به نظر می رسد در مغرب قرون میانه یک سیاست آگاهانه برای توسعه کشاورزی از طریق توسعه شبکه های آبیاری و فن آوری های جدید آب وجود داشته است. پرسش اصلی ما این است که جایگاه و نقش حکومتهای مغرب در آبرسانی و ایجاد شبکه های آبیاری برای زمین های کشاورزی در دوران تاریخی مورد نظر چگونه بوده است؟ مدعا و پاسخ آغازین این است که «دولتهای مغرب قرون میانه در مجموع در ایجاد شبکه های آبرسانی برای زمین های کشاورزی از طریق ایجاد سازه های عظیم آبیاری نقش به سزایی داشته اند». آنچه در نهایت مبتنی بر روش مطالعه تطبیقی تاریخی و ملهم از چارچوب مفهومی ویتفوگل، بدان دست یافتیم این است که شیوه های کشاورزی مغرب قرون میانه نتیجه یک سیاست آگاهانه در حوزه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است، سیاست هایی که تمایل به تشویق روندهای توسعه زمین های قابل کشت داشتند. افزایش آبیاری و کنترل آب های سطحی از طریق ایجاد سازه های خاکی و سنگی، افزایش تسلط حکومت ها بر سیستم های آبیاری و تولیت ایشان بر ساخت و نگهداری این سیستم ها و در نتیجه احیاء و توسعه زمین های زراعی و افزایش چشمگیر محصولات کشاورزی به ویژگیهای مهم دوران مورد بحث ما تبدیل شد.
دلالت های اندیشه سیاسی معاصر شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در غالب پژوهش های اندیشه سیاسی شیعه در دوره معاصر از تحولات شکلی و قالبی در باب نحوه مواجهه با امر سیاسی سخن رفته است. حرکت انقلابی مردم ایران به رهبری روحانیت و پس از آن شکل گیری حکومت اسلامی بر مبنای آموزه ها و اهداف اسلامی، نقطه عطفی در اندیشه سیاسی شیعه به لحاظ نوع و ماهیت نظر و عمل ایجاد کرد. اگر تعاملات علما با حکومت های صفوی و قجری را در قالب اندیشه سیاسی کلاسیک شیعه تحلیل کنیم، نوع مواجهه آنها با تحرکات انقلابی و حکومت جمهوری اسلامی در چارچوب اندیشه معاصر شیعه قابل دسته بندی است. این دوگانگی هم در شکل مواجهه با حکومت ها و هم در مفاهیم پایه ای قابل مشاهده است. در این نوشتار با اشاره اجمالی به تطورات شکلی اندیشه سیاسی شیعه از دوره صفوی تا جمهوری اسلامی، به تشریح دلالت هایی می پردازد که اندیشه سیاسی معاصر شیعه را از دوره گذشته آن متمایز می کند. این دلالت ها در تغییر مفهوم سیاست، انتظار از دین، وظایف علما، ضرورت تشکیل حکومت دینی، تبدیل حکومت به مقدمه واجب، تحول نسبت به تلقی از دخالت در سیاست و تغییرات در ادبیات سیاسی را شامل می شود.
واکاوی مفهومی فروپاشی دولت؛ در چارچوب تحلیل سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۵
195 - 228
حوزه های تخصصی:
اگرچه حکومت تاریخی به درازنای زیست بشری دارد، اما دولت پدیده نسبتاً جدیدی است که به ویژه در قالب مدرن آن، بیش از چند قرن از عمر آن نمی گذرد. دولت مدرن سازمانی است که خشونت قانونی را کنترل و آن را به صورتی مشروع اعمال می کند. دولت تنها سازمانی است که صلاحیت و حق اعمال خشونت مشروع را دارد. در طول تاریخ و طی دوران گذشته، دولت های زیادی در اقصی نقاط جهان شکل گرفته و هر یک بنا به دلایل مختلفی بعد از مدتی به نقطه فروپاشی رسیده اند. باوجودی که دولت در مقایسه با حکومت از دوام و بقای بیشتری برخوردار است و به عبارتی، «کم وبیش دائمی» است، اما نظریه پردازان سیاست اغلب چگونگی شکل گیری دولت ها را موردتوجه قرار می دهند، ولی این نکته که آن ها تحت چه شرایطی از هم فرومی پاشند، کم تر مورد توجه پژوهشگران واقع شده است. هدف این مقاله پاسخ به این پرسش است که در تحت چه شرایطی، یک دولت می تواند از بین رفته و یا از هم فروبپاشد؟ در تلاش برای یافتن زمینه ها و عوامل فروپاشی و سقوط دولت ها، پژوهش حاضر با بهره گیری از چارچوب نظری تحلیل سیستمی، ضمن تشریح اشکال مختلف فروپاشی دولت، علل و دلایل مختلفی را در سطوح داخلی و خارجی مورد تبیین و تحلیل قرار داده است.
جایگاه زنان در حکومت و جامعه غوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۸
۱۶۰-۱۳۹
حوزه های تخصصی:
جایگاه زنان و میزان نقش آفرینی آنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی، از معیارهای ارزیابی رشد فرهنگ و تمدن جوامع است. موقعیت زنان در حکومت و جامعه غوریان، براساس پایگاه اجتماعی آنها تعیین می شد و شامل «زنان درباری و اشراف»، «زنان طبقه متوسط شهری»، «زنان طبقه پایین روستایی» و «دختران کنیز و زرخرید» می شدند. منابع تاریخی روشنگریِ اندکی درباره وضعیت زنان غور دارند. با وجود آنکه زنان طبقات بالای جامعه حقوق و مهریه بالایی داشتند، معمولاً مجبور به ازدواج های مصلحتی با سران حکومت های رقیب می شدند. زنان طبقات متوسط و پایین هم مشارکت کمی در کنش های جامعه داشتند. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که زنان طبقات مختلف غور از چه جایگاهی در سیاست و اجتماع برخوردار بودند؟ یافته های پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی، حاکی از آن است که زنان طبقات بالا در جهت گیری های سیاسی و اجتماعی مشارکت داده می شدند، اما زنان طبقات متوسط و پایین جامعه تنها در امور خانواده تأثیرگذار بودند.
تحلیل تطبیقی اندیشه سیاسی شیخ مفید و جاحظ درباره حکومت و حاکمیت سیاسی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر ب ا روش کتابخانه ای ب ه بررس ی اندیش ه های سیاس ی ش یخ مفی د و جاح ظ ر فریقی ن درب اره حکوم ت و حاکمی ت سیاس ی می پ ردازد. ّ در جای گاه ش اخص های تفک ر م ا را در فه م جریان ه ای فک ری ّ مقایس ه تطبیق ی آرا و اندیش ه های سیاس ی ای ن دو متفک اعتزال ی، اه ل حدی ث و ش عوبیه، ب ر اندیش ه های آن ان ی اری می نمای د و ب ا مدنظ ر ق رار دادن رویک رد مذهب ی و ش رایط اجتماع ی متف اوت زم ان حیاتش ان می ت وان ب ه وج وه اش تراک و افت راق فک ری موج ود پ ی ب رد. نتای ج تحقی ق نش ان می ده د: از ن گاه فریقی ن وج ود حکوم ت و حاکمی ت در ه ر عص ری از ضروری ات عقل ی اس ت. جاح ظ تعام ل ب ا ه ر ا ش یخ مفی د تعام ل ب ا س لطان جائ ر را ب دون ّ حاکم ی را و ل و ظال م باش د، جائ ز می دان د. ام اضط رار، غیرجائ ز و ممن وع می دان د. منش أ مش روعیت حاکمی ت سیاس ی، از منظ ر ش یخ اله ی اس ت، درحالی ک ه جاح ظ نص ب ام ام و حاک م را ب ر م ردم واج ب ّمفی د فق ط ن ص دانس ته، یعن ی مش روعیت حکوم ت ب ا نص ب اله ی نیس ت.
نگاهی به پیشینه و ظرفیت مردم سالاری دینی و نقش آن در تحقق تمدن نوین اسلامی و ایران ۱۴۱۴
مردم سالاری دینی از شاخص های مهم حکومت در اسلام است. حکومت نبی اکرم صلی الله علیه و آله و امام علی علیه السلام به عنوان نمونه های تاریخی مردم سالاری دینی محسوب می شوند که از جمله مؤلفه های مردم سالاری در حکومت ایشان می توان به بیعت به عنوان مهم ترین نماد مردم سالاری دینی و شاخص های دیگری چون عدالت، امنیت، آزادی بیان و ... اشاره کرد. در دوران معاصر و هم زمان با شکل گیری انقلاب مشروطه در ایران، برخی از صاحب نظران سعی در ارائه الگوی مردم سالاری دینی داشتند که خط سیر این نظریه پردازی، مردم سالاری دینی را در سطح تقنین تعریف نمود و در نهایت با شکل گیری انقلاب اسلامی این نظریه به-صورت نظامند در ذیل نام جمهوری اسلامی عینیت یافت. در این پژوهش سعی بر آن است ضمن بررسی سیر تاریخی مردم سالاری در اسلام به این سئوال پاسخ دهیم که شاخص های مردم سالاری دینی در فرهنگ سیاسی اسلام کدام است و نقش آن در ساخت تمدن نوین اسلامی و تحقق آن در افق 1414 ایران به عنوان پرچمدار نوزایی تمدن اسلامی چیست؟
مبانی انسان شناختی حکومت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۹
133 - 158
حوزه های تخصصی:
هنگام سخن گفتن از مبنای یک پدیده، مراد و منظور آن بنیان ها و پایه هایی است که آن رخداد بر آن استوار گردیده و به اقتضای آن بنیان شکل خاصی یافته است. حکومت به طور عام و حکومت دینی نیز پدیده ای است که بر یک دسته بنیان ساخته شده و به اقتضای آن مبناها، شکل و صورت خاصی به خود گرفته است. برای ساخته شدن یک حکومت و نوع خاصی از آن که حکومت دینی است، بنیان های متعددی مورد نیاز است. دسته ای از این بنیان ها، بنیان های نظری بوده که اشاره به باورهای اصیل و اساسی مردمان دارند و در ذیل مهم ترین آنها بنیان های هستی شناختی، معرفت شناختی، الهیاتی، ارزش شناختی و انسان شناختی واقع شده اند. بنابراین، مبانی انسان شناختی حکومت و حکومت دینی، آن دسته از باورهای اصیل و اساسی هستند که در حوزه شناخت انسان قرار گرفته و باورهای حکومت دینی راجع به انسان را شکل داده اند. در این نوشتار، با مراجعه به منابع دارای حجیت در دین، به مهم ترین پایه های انسان شناختی حکومت دینی رسیده ایم و تلاش کرده ایم در یک نظم منطقی آنها را عرضه داریم.
بررسی مولفه های امنیت سیاسی درحکمرانی شایسته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از دغدغه های اصلی اندیشمندان علوم انسانی در طول تاریخ رسیدن به الگوی حکمرانی شایسته بوده است. و با توجه به تهدیدات متنوعی که حکومتها و افراد جامعه با آن مواجه هستند،بررسی الگوی مطلوب امنیت سیاسی به منظور دستیابی به حکمرانی شایسته ضروری است.پژوهش حاضربا هدف بررسی زمینه های ایجاد امنیت سیاسی برای فرد،مردم و حاکمیت بر مبنی حکمرانی شایسته به رشته تحریر درآمده است.
روش شناسی: به منظور تحلیل داده از روش کیفی، تحلیل مضمون استفاده شده است، و از بین روش های مختلف تحلیل مضمون در این مقاله از روش شبکه مضامین آترید و استرلینگ که توسط آن داده های کیفی تقسیم بندی، طبقه بندی، تلخیص و بازسازی می گردند. استفاده شده است
یافته ها: بر اساس نتایج پژوهش، تعداد 8 مولفه به عنوان مولفه های امنیت سیاسی بر اساس شاخص های حکمرانی شایسته احصاء گردید.
نتایج: سیاستمداران و کارکزاران کشور به منظور دست یابی به حکمرانی شایسته می بایست امنیت سیاسی را در تمامی اقدامات خود مدنظر داشته باشند و لازمه رسیدن به حکمرانی شایسته، برقراری امنیت سیاسی از سوی حکمران برای مردم و از سوی مردم برای حکمران می باشد که در مقاله به آن پرداخته شده است.
مطالعه تطبیقی ماهیت روابط حقوقی در حکم قرارداد در حقوق ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به لحاظ قواعد عمومی حاکم بر معاملات، تعهدات قراردادی بر پایه قصد طرفین و مفاد تراضی تعیین می شود؛ در عین حال، در مواردی این قاعده نادیده انگاشته شده و قانونگذار، برخلاف اراده حقیقی طرفین، وجود قرارداد را فرض نموده و ماهیتی قراردادی را در حکم ماهیت دیگر دانسته و آثار ماهیت دوم را بر ماهیت اول مترتّب ساخته است. پژوهش حاضر با هدف تببین ماهیت و حدود این رویه عملی قانونگذار، به بررسی مصادیق روابط حقوقی که قانونگذار آن ها را در حکم قرارداد دیگر فرض نموده و ارائه ضابطه برای شناسایی آن ها در نظام حقوقی ایران و انگلستان با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی پرداخته است. در حقوق انگلستان مصادیق این فرض ضمن عناوین قرارداد جانبی، اصل حسن نیت و فرض حقوقی قابل تصور است. در مقابل، مصادیق آن در حقوق ایران را باید از قبیل وکالت ظاهری، کفالت حکمی و ... دانست که مقایسه نهادهای مذکور در این دو نظام می تواند منجر به ارائه ضابطه روشنی از این قاعده عملی قانونگذار شود. پیرو بررسی این نهادها این نتیجه حاصل شد که مصادیق حقوق داخلی به لحاظ اسلوب و آثار، منطبق با ساختار قاعده حکومت در علم اصول فقه است و از سوی دیگر، به رغم اشتراکات این مفهوم با عناوین قرارداد جانبی و اصل حسن نیت در حقوق انگلستان، به لحاظ ماهوی باید آن ها را متفاوت شمرد. در مورد فرض حقوقی گرچه عموما در روابط غیر قراردادی جریان یافته و در حیطه قراردادی به لحاظ کاربرد و تبیین آثار و شرایط، توسعه کمتری در حقوق انگلستان هم در ادبیات حقوقی و هم در مقام اجرا دارد؛ به لحاظ هدف وضع و آثار با روابط حقوقی در حکم قرارداد مشابهت داشته و می توان رابطه منطقی آن دو را عموم وخصوص مطلق توصیف نمود؛ لذا در مقام تبیین آثار و قواعد حاکم بر این رویه قانونگذار داخلی می توان از احکام این نهاد بهره برد.
نقد و بررسی آراء شهید مطهّری درباره حکومت و مبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهید مطهّری وجود حکومت را به عنوان نهادی که انتظامات و سیاست جامعه را اداره می کند، ضروری می دانند. ایشان مبنای حاکمیت را از حقّ الهی اخذ می کنند و نظیر اغلب فلاسفه اسلامی، نظریه حکومت ایشان از فلسفه نبوّت نشأت می گیرد؛ اما شهید مطهّری حیثیت حکومت را دو وجهی می دانند: بخشی که مربوط به هدایت عامه و نشان دادن مسیر حرکت به سعادت است، ناظر به حقّ الهی است و به موضوع ولایت حاکم ربط می یابد که باید خصوصیات فقاهت و عدالت را داشته باشد و این بخش جنبه ولایت دارد نه وکالت، اما بخشی از حکومت که رتق و فتق امور متعارف حکومت است، نظیر امور اجرائی یا تقنینی، متّکی به رأی و نظر مردم است که جنبه وکالت دارد. از نظر ایشان، حکومت وظیفه سعادتمند نمودن ابنای جامعه را، چه از جهت معنوی و چه مادّی، داشته و این دو بعد مادّی و معنوی به یکدیگر پیوند دارد. استاد مطهّری وظیفه حکومت را به نظریه فطرت ربط داده است، لذا رشد متوازن استعدادها، هدف مدینه فاضله است و برای تحقّق این امر، آزادی یک ضرورت است، البتّه ضرورت آلی و نه غایی.
اثبات پذیری تلازم دین و سیاست در پرتو توحید ربوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات سیاسی تمدن نوین اسلامی سال ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵
233 - 256
حوزه های تخصصی:
بیش از چهار دهه پیش، نظام جمهوری اسلامی ایران، براساس تلازم دین اسلام و سیاست محقق شده و نظریه پردازان آن، دلایلی برای اثبات این تلازم ارائه کرده اند که بیشتر براساس توحید مالکیت خداوند است. باور نویسنده آن است که می توان افزون بر توحید مالکیت، از ترکیب اصول علم تربیت و صفات ذاتی خداوند نیز برای اثبات تلازم یادشده استفاده کرد. این شیوه استدلال در پژوهش دیگری مشاهده نشد. براین اساس، مقاله پیش رو رویکردی تحلیلی دارد و درپی پاسخ به این پرسش است که تلازم دین و سیاست در پرتو توحید ربوبی چگونه است. فرضیه پژوهش این است که با تکیه بر اصول علم تربیت و توحید در ربوبیت و تطابق این دو مقوله، می توان جدایی دین از سیاست را نفی، و تلازم آن دو را ثابت کرد. برای بررسی این فرضیه، روش پژوهش چنین است که نخست تعاریف و اصول تربیتی را از علم تربیت، اصطیاد کرده، سپس آنها را بر مباحث کلامی در دین اسلام تطبیق داده و از قرار دادن این دو در کنار هم، تلازم دین و سیاست را اثبات کند. نتایج این پژوهش آن است که تربیت ازسویی، به معنای رشد هماهنگ استعدادهای انسانی است و ازسوی دیگر، برای تربیت درست به مدیریت عوامل تأثیرگذار بر انسان نیاز است. تنها کسی حق تربیت دارد که همه استعدادها و نیز همه عوامل تأثیرگذار بر انسان را بشناسد و این دو انحصار تنها درباره خداوند صادق است. از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر انسان ها، حاکمیت جامعه است و لازمه انحصار الهی تربیت، انحصار الهی مدیریت (دخالت) در حکومت است و لازمه این دو انحصار، تلازم دین و سیاست خواهد بود.
شهریار ایرانی و جایگاه مردمی حکومت در باور ابوحنیفۀ دینوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با تأملی در اسطوره ها و البته برهه هایی از تاریخ ایران، چنین به نظر می رسد که اهتمام به مردم و اعتنای به دادگری در جهت مصالح رعیت، در تکوین نظام قدرت و جایگاه مشروع پادشاهان سهم به سزایی داشت و فرّه ایرانی، موجبات فرّه شاهی را فراهم می آورد. شاه تا زمانی که در کنار مردم و مردم مدار بود از فرّه مندی و اقتدار لازم برخوردار بود. در این نگاه، پیدایش نهاد شاهی، برآیند کنش و جمعِ آرای مردمی بود و نظام قدرت ماهیتی عرفی و در ادامه هاله قدسی داشت. اقبال جمعی ساکنان ایرانشهر به شاه دادگر و خردمند در مانایی قدرت او مؤثر بود و اِدبار و بغضِ مردمی نیز در زوال جایگاه او، سهمی اثرگذار داشت. بر این اساس، نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، ضمن بررسی جایگاه مردمی حکومت و کارکرد نهاد شاهی در ایران، این مسئله را در بینش تاریخ نگارانه ابوحنیفه دینوری مورد تأمل قرار می دهد. براساس انگاره های ایرانی در تاریخ نگاری ابوحنیفه دینوری، به نظر می رسد مورخ مذکور، به عنوان یکی از پیشگامان تاریخ نگاری اسلامی، با ابتنای به ضرورتِ اعتنای به مردم از سوی حاکمان، مناسبات جامعه و حکومت را رخدادگویی کرده است. دینوری در وجه اسطوره ای، هم نوایی جامعه و حکومت را به نحوی تبیین می کند که جایگاه مردمی و وجاهت عرفی- قدسی حکومت در آن مبرهن است. افزون بر آن در ساحت تاریخی نیز انگاره های هم گرایانه قابل توجهی در تاریخ نگاری خود ارائه می دهد.