مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
ماکیاولی
حوزه های تخصصی:
تاریخ بیهقی ، صح نه نمایش شخصیت های متعدد،متفاوت و گاه ضد و نقیضی است که هر
خواننده ای با خواندن حو ادث آن می تواند تصویری از شخصیت خود را در آن جستجو کند .
شاید تاریخ نیز چیزی جز تکرار این تی پ های شخصی تی آفریننده حوادث مشابه در پهن ه
روزگار نباشد.
افراد با صلابتی چون حسنک وزیر،عبدالله زبیر در اوج استقامت، جوانمردی و شجاعت چه
تیپ شخصیتی را به خود اختصاص م ی دهند که دقیقاً نقطه مقابل افرادی چون بوسهل زوزنی
قرار می گیرند که با یک نوسان شخصیتی عرصه را بردیگران تنگ می کنند؟ و چگونه بعضی از
شخصیت ها چون سبکتگین پس از تحمل یک زندگی بسیار طاقت فرسا تحت سیطر ه نظام
بردهداری، با دیدن یک ر ؤیای صادقه از حضیض ذ ل ت به اوج عز ت و سربلندی نایل
می گردند؟
توصیف بسیار دقیق و نقادا نه بیهقی در شخصیت پردازی این گمان را در ذهن مخاطب
پرداخته « روان شناسی ش خصیت » تقویت می کند که گویی وی بیش از هرچیز در اثر خود به
است. اشاره به بعضی از نظریه های شخصیت از دیدگاه آبراهام مزلو،کارل گوستاویونگ، اریک
فروم وآلفرد آدلر تحلیلی اجمالی از تاثیر محیط یا وراثت در شک ل گیری شخصیت و
جستجوی منشا تضادهای شخصیتی از جمله انگیزه های پژوهشی نگارنده این نوشتار است
فارابی و ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاید کنار هم نهادن نام فارابی و ماکیاولی شگفت انگیز بنماید، اما ذات واحد فلسفه مبنایی برای نگاه تطبیقی به آن دو مهیا می سازد. مقاله حاضر می کوشد در پژوهشی جدید نگاهی تطبیقی به فلسفه سیاسی این دو فرد تاثیرگذار در فلسفه سیاسی اسلام و فلسفه سیاسی جدید غرب بیندازد. بدین منظور برخی آثار کمتر مورد توجه قرار گرفته فارابی و رساله های سیاسی اصلی ماکیاولی با رویکری عینیت گرایانه بررسی شده اند. دو نکته دیگر نیز از ویژگی های رویکرد این تحقیق است:
.1ارایه تصویری رئالیستی از فلسفه سیاسی فارابی،
.2 ارایه تصویری فلسفی و بنیادین از تفکر سیاسی ماکیاولی
خوانش فلسفه سیاسی فارابی در کنار بنیادهای تفکر سیاسی ماکیاولی بدان منظور است که از در انداختن گفتگو میان دو متفکر برجسته، روزنی برای ما گشوده شود، هم کارآیی ماثر بزرگ فکری ما دیده شود و هم در عالَم واقع گام نهاده گردد. بدین منظور نخست همانندی ها و سپس تفاوت های تفکر سیاسی آن دو را نشان خواهیم داد. همانندی ها عبارت اند از: توجه به واقعیت ها، اهمیت دریافت تجربی، بیان بنیان سیاست و رابطه انسان شناسی و سیاست. تفاوت ها عبارت اند از: بسترهای دینی متفاوت، تاکید بر ذهنیت یا عینیت، نسبت سیاست و هستی، تمثیل پزشک.
سرانجام پس از تحلیل همانندی ها و تفاوت ها دریافتیم که عقلانیت نهفته در فلسفه سیاسی فارابی، هنوز امکانات بسیاری برای شکوفایی و کارآیی بشر دارد، در حالی که بخت باوری و بدبینی نهفته در فلسفه سیاسی ماکیاولی، به شرارتی از خود محوری و اتفاقات منفی ای می انجامد که جهان ما را با خطرها مواجه کرده است. عقلگرایی فارابی بر مبادی تجربی استوار است، با اساس عالم مدرن و بنای آزادی و آگاهی آدمی سازگاری دارد، در نتیجه می تواند در این عالَم نیز به کار ما بیاید، اما بیان ماکیاولی، بر اساس سوژه خود مختار و منفک از عالم است که ترس و وحشت را وضع طبیعی آدمیان بر می شمارد.
اندیشه های اخلاقی ابن هیثم بصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن هیثم ریاضیدان و فیزیکدان برجسته مسلمان علی رغم شهرتش در حوزه های مذکور دارای اندیشه های اخلاقی بدیعی است که می توان آنها را در شکل گیری و بسط اخلاق فلسفی در جهان اسلام موثر دانست. نوشتار حاضر مبادی تصوری و تصدیقی وی در اخلاق را واکاوی و استخراج کرده و نشان می دهد تکیه وی بر هریک از آنها به چه میزانی است هریک از این مبادی تا چه حدّ از استحکام و انسجام برخوردارند. سپس دیدگاه های اخلاقی وی را طرح و بررسی خواهیم کرد. در اندیشه های اخلاقی ابن هیثم گاه با توصیه هایی غریب و بی سابقه مواجه هستیم، این اندیشه ها وی را به ماکیاولی بسیار نزدیک می کند. بر این اساس در این نوشتار توصیه های وی با توصیه های ماکیاولی مقایسه شده و براساس پاره ای قراین، تبیینی متفاوت از تبیین های متعارف برای توصیه های ابن هیثم و ماکیاولی ارایه می گردد.
تبیین شکاف بین سیاست و اخلاق بر مبنای نظریه ماکیاولی با بررسی پند و اندرز در داستان شیر و گاو کلیله و دمنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلیله و دمنه گرایش های مختلف ادبیات اخلاقی و تعلیمی ما را در خود جلوه گر ساخته است. این کتاب گذشته از آموزه های سیاسی دربردارنده آموزه های اخلاقی نیز هست و برای این منظور از تأثیر القایی داستان بهره می گیرد که در قالب حکایت متجلی می شود. از آنجا که در رویکرد سنتی برای آموزش و به ویژه آموزش اخلاق، گفتمان اندرزی گفتمان غالب دانسته می شود، این پژوهش درصدد است تا با بررسی این بُعد از ادب تعلیمی، بدین پرسش جواب دهد که آیا هدف پند و اندرز از زبان شخصیت های این داستان در همه موارد اخلاقی است یا به اقتضای جنبه سیاسی اثر، لزوماً کارکرد اندرز، اخلاقی نیست و گاه حتی در تقابل با آن قرار می گیرد. با بررسی پند و اندرز در داستان شیر و گاو مشاهده می شود بیشترین بسامد پند و اندرز در این داستان از زبان دمنه به کلیله و شیر بیان شده است. در غالب پندهای اخلاقی دمنه، گفتمان سیاست و قدرت بر اخلاق و تعلیم غلبه دارد. به همین سبب، شباهت های زیادی میان اندیشه های ماکیاولی و محتوای تعلیمی این داستان دیده می شود.
نگرشی دیگر بر نسبت اخلاق و سیاست(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله اصلی نوشتار حاضر، پرسش از نسبت اخلاق و سیاست است. در جستجوی پاسخ مناسب، پس از مطالعه روابط چهارگانه (جدایی اخلاق و سیاست، تبعیت اخلاق از سیاست، دوگانگی اخلاق و سیاست و یگانگی اخلاق و سیاست) نشان داده می شود که چگونه در طول تاریخ تحول در معنا و مناسبات قدرت و سیاست از یک سو و اخلاق و قانون از سوی دیگر و سیر طولانی یگانگی در سال های متمادی، در مرحله ای که سخن از جدایی بوده است، سیاست با «قانون» اخلاقی می شود؛ ولی به دلیل کافی نبودن قانون برای اخلاقی کردن سیاست، بازگشت تدریجی به مسیر یگانگی اخلاق و سیاست مطالبه عمومی بر می انگیزد وقوع انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 در این روند نقش بسزایی دارد. امروز بیش از هر زمان دیگری این ضرورت احساس می شود که تا چه میزان سیاست و اخلاق به یکدیگر نیازمندند. تجربه طولانی تاریخی به بشر آموخته است که انسان را نه گریزی از اخلاق است و نه راه فراری از سیاست و نیاز متقابل این دو ضرورت را به یکدیگر وابسته می سازد. البته بر خلاف سیاست داخلی که در آن چنین روندی قابل تشخیص و قابل مطالعه است، سیاست و اخلاق در عرصه بین الملل مسیری موازی و دوگانه را طی می کنند.
تبیین رابطه بین ویژگی های تاریک شخصیت (خودشیفتگی - سایکوپات – ماکیاولی) و فرسودگی شغلی براساس نقش میانجی گر استرس ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات حاکی از وجود رابطه ویژگی های تاریک شخصیت و فرسودگی شغلی است اما آیا استرس (تنیدگی) ادراک شده می تواند میانجی گر این رابطه باشد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی گر استرس ادراک شده در رابطه بین ویژگی های تاریک شخصیت و فرسودگی شغلی انجام شد. روش: روش این پژوهش توصیفی و از نمونه طرح های همبستگی بود. در این مطالعه ۴۰۰ نفر (382 مرد و 18 زن) از نظامیان شاغل در ستاد نیروی هوایی ارتش به عنوان نمونه پژوهش شرکت داشتند. از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه فرسودگی شغلی ماسلاچ (1991)، پرسشنامه صفات تاریک شخصیتی (2014)، پرسشنامه استرس ادراک شده (1983) را تکمیل کنند. یافته ها: داده های پژوهش با استفاده از روش ها و شاخص های آمار توصیفی و استنباطی شامل میانگین، انحراف استاندارد، همبستگی و تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها حاکی از برازندگی مناسب مدل بود که در آن شخصیت سایکوپات به صورت مستقیم و مثبت، و شخصیت ماکیاولی به صورت مستقیم و منفی، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کنند، همچنین شخصیت سایکوپات و شخصیت ماکیاولی با واسطه گری استرس ادراک شده، فرسودگی شغلی را پیش بینی می کند (0/9< GFI ). نتیجه گیری: این بدان معنی است که استرس ادراک شده نقش میانجی گری بین فرسود گی شغلی و ویژگی های تاریک شخصیت دارد بنابراین با در نظر گرفتن استرس ادراک شده و ویژگی های تاریک شخصیت می توان نقش مؤثری در بهره وری کارکنان و کاهش فرسودگی شغلی در آنان داشت.
بررسی مقایسه ای قابوسنامه عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی براساس چارچوب نظری توماس اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
35 - 55
حوزه های تخصصی:
به نظر می رسد قابوسنامه عنصرالمعالی و شهریار ماکیاولی با وجود شکل گیری در بسترهای زمانی و مکانی متفاوت از نظر اهداف و مضامین سیاسی شباهت هایی با هم دارند که آنها را قابل مقایسه می سازد. شاید مقایسه این دو اثر بتواند بخشی از شباهت ها و تفاوت های سیاست نامه ایرانی و رساله های سیاسی آموزشی غربی را آشکار کند. این مقایسه براساس الگوی منطق درونی اسپریگنز یعنی شناخت بحران، ریشه یابی، جامعه آرمانی و راه حل صورت می گیرد. هرچند بستر اندیشه ورزی این دو متفکر متفاوت است، مهم ترین بحران پیش روی عنصرالمعالی، اضمحلال فرهنگی و سیاسی ایران زمین و مهم ترین بحران پیش روی ماکیاولی، فقدان وحدت سیاسی ایتالیاست؛ ریشه بحران از نظر عنصرالمعالی حاکمیت دولتمداران غیرفرهیخته و ناآزموده و از نظر ماکیاولی سیطره کلیسا و نهاد دین بر جامعه ایتالیاست؛ جامعه آرمانی عنصرالمعالی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب گوهر (فره ایزدی) است که احیاگر هویت و فرهنگ ایرانی است و جامعه آرمانی ماکیاولی مبتنی بر حکومت شهریاری صاحب قدرت که بااقتدار وحدت سرزمینی را برای ایتالیا به ارمغان بیاورد؛ راه حل عنصرالمعالی اتخاذ سیاست اخلاق مدارانه، دادگرایانه، خردمندانه و دین مدارانه توسط حاکم و راه حل ماکیاولی اتخاذ سیاست غیراخلاقی، اقتدارگرایانه، واقع بینانه، عقل مدارانه و در نهایت مدرن سازی دولت است. قابوسنامه عنصرالمعالی تداوم بخش اندیشه سیاسی ایرانشهری و فاقد تحول در ساخت اندیشه ورزی سنتی ایرانی است و به یک معنا بازتولیدکننده حکومت اقتدارگرایانه خیرخواه ایرانی است. درحالی که شهریار ماکیاولی تا حدود زیادی از سنت اندیشه ورزی اخلاق مدارانه و الهیاتی کلاسیک غربی فاصله می گیرد و گونه ای نظام سیاسی اقتدارگرایانه مدرن را ترسیم می کند که در آن شهریار به طرق مختلف از جمله غیراخلاقی نه تنها ضامن ثبات و وحدت، بلکه ضامن اخلاق مدنی نیز است.
سکولاریسم ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۲ زمستان ۱۳۹۱ شماره ۴
225-241
حوزه های تخصصی:
بحث از متفکری همچون نیکولو ماکیاولی به مانند رشته درازی است که تاکنون پایانی نداشته است. نسبت اندیشه مدرن با مسیحیت و تحول فکری سکولاریسم، نخستین آبشخورهای خود را از اندیشه ماکیاولی می گیرد. استفاده ابزاری از دین توسط ماکیاولی از تفاسیر معتبر در این زمینه است که راه را بر درک اندیشه ماکیاولی مخدوش تر می کند. در این مقاله سعی در نشان دادن نوعی این همانی بین اندیشه ماکیاولی و مسیحیت داریم که از طریق تفسیر جمهوری خواهانه، می تواند به درک معنای سکولاریسم و فهم چنین تحولی منجر شود. چنین تحولی ناگفته پیداست در تفسیری که صرفا در مسیحیت قابل توضیح است در اینجا آورده می شود.
تیرانی مترجم؛ نقدی بر کتاب تأملی در ترجمۀ متن های اندیشۀ سیاسی جدید: مورد شهریار ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال هجدهم شهریور ۱۳۹۷ شماره ۶ (پیاپی ۵۸)
255-269
در این مقاله کتاب جواد طباطبایی با عنوان تأملی در ترجمة متن های اندیشة سیاسی جدید: مورد شهریار ماکیاولی ، موردبررسی قرار می گیرد. مدعای اصلی طباطبایی در این کتاب این است که دو عامل محوری در ترجمه های نادرست و غیرقابل اعتماد از متون فلسفة سیاسی عبارت اند از «لغت بازی» و «ناآگاهی» مترجم از مباحث جاری در حوزة فلسفة سیاسی. در این مقاله با وضوح بخشیدن به این مدعا و سنجش آن ازحیث وثاقت نشان خواهیم داد که مدعای طباطبایی در آسیب شناسیِ ترجمه های نادرست تااندازۀ زیادی قرین صحت است. بااین حال، به نظر می رسد که برای تکمیل آن مدعا باید عامل دیگری را نیز درنظر گرفت و آن نقد دخل و تصرف های مترجمانِ متون فلسفة سیاسی در آن ها، به واسطة اطمینان خاطرشان از درستیِ فهمی است که از متن به دست آورده اند. درهمین باره، کوشش کرده ایم تا نشان دهیم که نادیده گرفتنِ این عامل مهم، حتی اگر ملاحظات دوگانة طباطبایی را مدنظر قرار دهیم، باز هم می تواند به ترجمه های نادرست منجر گردد.
تحلیل تطبیقی بن مایه های سیاست مدن در کتاب شهریار ماکیاولی و اخلاق ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست مدن به رابطه دولت با ملّت و نقش سیاستمدارن و رهبران سیاسی بر زندگی شهروندان می پردازد. غایت سیاست مدن رفع خواسته ها و احتیاجات فردی، اجتماعی و معنایی در جامعه مدنی است. ماکیاولی راه های مختلف کسب و حفظ قدرت و رسیدن به مقام شهریاری و خصوصیّات و اخلاقیّات پادشاه را تشریح می کند و البته اساس نظریّه سیاسی او بر بدبینی نسبت به انسان ها استوار است. خواجه نصیر در سیاست ملک و آداب ملوک به اصول سیاست مدنی و مؤلفه های اخلاقی در حوزه سیاست پرداخته است. ماکیاولی اصول اخلاقی را بر اساس راهبردها و استراتژی های سیاسی اش بیان می کند حال آنکه خواجه نصیر راهکارهای سیاسی را بر اساس اصول اخلاقی تنظیم می کند و هر چه را که بااخلاقیات سازگار نیست به هیچ قیمتی نمی پسندد و این درست عکس دیدگاه ماکیاولی است. خواجه مهم ترین اصول سیاست مدنی را رعایت حال شهروندان مدینه می-داند اما ماکیاولی اندیشه ای متفاوت دارد و به مقتضای محیط و شرایط و زیردستان پادشاهانی که به شیوه های مختلف به حکومت رسیده اند، رفتارهای متفاوتی را پیشنهاد می کند.
بازتاب شیوه استیلایی زمامداران غزنوی و سلجوقی در اشعار درباری آن دوره(با نیم نگاهی به اندیشه ماکیاولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۲)
113 - 138
حوزه های تخصصی:
نظریه استیلایی قدرت در ایران پس از اسلام، در دوره هایی که مذهب تسنن رواج داشته و کارآمدی و مصلحت نگری را جزء اصلی اندیشه های سیاسی خویش قرار داده، نمود بیشتری داشته است. بدین ترتیب، در دوره ی استیلای ترکان غزنوی و سلجوقی که بر مذهب تسنن بوده اند، تئوری استیلایی بازتاب وسیعتری یافت. از دیگر سوی، آنچه مطمح نظر ماکیاولی، متفکر بزرگ سیاسی سده های پانزدهم و شانزدهم ایتالیا بوده است، این مهم بود که چگونه می توان روش های اجرایی و درست به-دست داد تا بدان دستاویز، ایتالیا و فلورانس را از هجوم ویرانی و تباهی نجات داد. بنابراین، ماکیاولی نیز به واقع گرایی و مصلحت اندیشی در نظریات خویش، به عنوان دو رکن اساسی در امور سیاسی توجه عمده نمود. در این نوشتار، پس از بررسی اندیشه های مبتنی بر قدرت سیاسی در اسلام، تفکرات سیاسی در ایران پس از اسلام و تأثیر آن بر فرهنگ و ادب فارسی سده-های چهارم تا هفتم هجری از نظر گذرانده می شود و سپس به اندیشه های ماکیاولی و وجوه شباهت و تفارق آن با نظریه استیلایی قدرت در اشعار درباری پرداخته خواهد شد. بالطبع، شعر درباری آن دوران، بهتر از هرچیز دیگری می توانسته محل بازتاب نظریه استیلایی باشد. برخی از وجوه این نظریه که در اشعار درباری نمود داشته است عبارتند از: قدرت بی ملاحظه و ارعاب، سیاست جنگ، استفاده ابزاری ازمذهب و...
بررسی مقایسه ای ویژگی های پادشاه آرمانی در اندیشه سیاسی نیکولو ماکیاولی و محمد غزالی
منبع:
پارسه پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
73-91
حوزه های تخصصی:
پادشاه آرمانی در غالب مکاتب فکری موردتوجه بوده است؛ویژگی های متعدد، مختلف و گاه به شدت متعارضی برای پادشاه آرمانی از سوی متفکران و اندیشمندان مختلف ارائه شده است. نیکولو ماکیاولی اندیشمند عصر روشنگری ایتالیا متأثر از افکار اومانیستی، سکولاریسم و دسپوتیسم و امام محمد غزالی متفکر ایرانی قرون اولیه اسلامی متأثر از اندیشه های ایران باستان و اهل تسنن، این موضوع را به طور جدی مورد توجه قرار داده اند و با این که به دو بستر و مکتب متفاوت تعلق دارند اما هردو در نهایت به تأیید استبداد پرداخته اند. با توجه به اهمیت اندیشه های این دو متفکر و تأثیرگذاری جدی اندیشه های آنان بر متفکران پس از خود و نیز از آن جا که در زمینه ویژگی های پادشاه آرمانی در میان متفکری مسلمان و اندیشمندی رنسانسی تاکنون پژوهشی با رویکرد مقایسه ای صورت نگرفته است، انجام چنین تحقیقی ضرورت دارد؛ و اما با توجه به تفاوت فضای گفتمانی حاکم، زمانی و اندیشه ای دو متفکر مذکور و به دست آمدن نتایج یکسان از اندیشه های آن دو سبب اهمیت این موضوع شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد هر دو اندیشمند در خصوص ویژگی های پادشاه آرمانی نقاط مشترکی دارند. هدف هر دو از پرداختن به سیاست حفظ و افزون نمودن قدرت سلاطین و شهریاران است. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر منابع کتابخانه ای صورت گرفته است.
ملاحظاتی پیرامون جایگاه ماکیاولی در مطالعات ادبی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقطه آغاز ارتباط مطالعات و تحقیقات حوزه ادبیات فارسی با آراء و نظریات نیکولوماکیاولی حدوداً به اوایل سده بیستم باز می گردد. پس از این تاریخ، آثارنسبتاً قابل توجهی متعلق به سنّت ادب فارسی در پرتو آراء و نظرات ماکیاولی به نقد گذاشته شده است و این روند همچنان نیز ادامه دارد. نوشتار حاضر نخست به تبارشناسی این جریان در پژوهش های حوزه ادبیات فارسی فارسی و سپس به تحلیل و بررسی نحوه مواجهه این گونه تحقیقات با آراء و نظریات نیکولو ماکیاولی پرداخته است. نتایج نشان می دهد، که غالب این تحقیقات، به دلیل عدم توجه به جایگاه واقعی ماکیاولی و زمینه های تأثیرگذاری وی در فضای فرهنگی و گفتمان سیاسی غرب، به برداشتی غیرجامع و تک بعدی از آراء و نظریات وی نائل شده اند و مسیرهای دیگری را که با واقعیت و متطق درونی آثار ماکیاولی انطباق بیشتری دارد؛ نادیده انگاشته اند. این مسئله در تحلیل نهایی، مطالعات ادبی را تحت تأثیر قرار داده و غالباً موجب قرائت های نه چندان دقیق از متون شده است.
رابطه سه رگه تاریک شخصیت و ابعاد شوخ طبعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهشنامه تربیتی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۵۳
77-90
حوزه های تخصصی:
شوخی فعالیتی جهان شمول و به طور کلی مثبت است که افراد متعلق به بافت های اجتماعی و فرهنگی متفاوت در سراسر جهان آن را تجربه می کنند. شوخ طبعی رگه شخصیتی پایدار و متغیر مهم تفاوت های فردی است که در انواع رفتارها، تجربه ها، عاطفه ها، بازخوردها و توانایی های مرتبط با سرگرمی، خندیدن، خنداندن و مانند آن تجلی می یابد. لذا در این تحقیق به بررسی رابطه سه رگه تاریک شخصیت (خودشیفته، ضداجتماعی و ماکیاولی) با شوخ طبعی پرداخته شد. جامعه آماری شامل کلیه ی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی هستند که در سال تحصیلی93-92 مشغول به تحصیل بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 228 نفر (شامل 129 مرد و 99 زن) انتخاب شدند و پرسشنامه های سه رگه تاریک شخصیت و شوخ طبعی را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد بین سه رگه تاریک شخصیت با شوخ طبعی همبستگی معناداری وجود دارد . همچنین، بین رگه خودشیفته با شوخ طبعی همبستگی مثبت ولی رگه های ضد اجتماعی و ماکیاولی رابطه ای منفی معناداری با شوخ طبعی داشت. بعلاوه، برای تعیین قدرت پیش بینی کنندگی متغیرها از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز استفاده شد. با توجه به رابطه مثبت رگه خودشیفته با شوخ طبعی می توان گفت افراد خودشیفته به میزان بیشتری از ابعاد شوخ طبعی استفاده می کنند ولی افراد دارای رگه های ضد اجتماعی و ماکیاولی از ابعاد شوخ طبعی به میزان کمتری استفاده می کنند.
غایت دولت و ساخت قدرت «بررسی سه رویکرد متفاوت»
منبع:
راهبرد سیاسی سال چهارم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۲
169 - 191
حوزه های تخصصی:
قدرت مهمترین مفهوم در سیاست و جامعه هست و کارکردهای قدرت، پیامدهای قدرت، براشت ها از قدرت، همگی در اندیشه و علم سیاست از اهمیت زیادی برخوردار است. به نظرمی رسد تبیین های گوناگونی از سوی اندیشمندان درباب قدرت ارائه شده است و هر یک از آنها به سیاست و نظام سیاسی متفاوتی منجر می شود. سوال اصلی این پژوهش این است که چه نسبتی بین برداشت های مختلف از قدرت و تحقق دموکراسی وجود دارد؟ فرضیه اصلی پژوهش آن است که برداشت دموکراتیک و مدرن از قدرت، ترکیبی از برداشت فضیلت گرایانه افلاطون و برداشت شخصی گرایانه ماکیاولی از قدرت و به ویژه قدرت سیاسی هست یافته های پژوهش نشان می دهد که قدرت در تصور عمومی پدیده ای چندان مطلوب نیست بلکه بیشتر امری شیطانی تلقی می شود. ولی قدرت اساسا دارای ذاتی نیست که بد یا خوب باشد به نظر می رسد چون قدرت دارای ذات نیست در نتیجه هم می تواند مخرب باشد و هم می تواند سازنده باشد و آن چه قدرت را به این یا آن بدل می کند، غایتی است که بر آن مترتب می شود. اما هر چه باشد قدرت بسیار مهم هست چه خوب چه بد قدرت پدیده ای بسیار مهم است که کمتر به آن می اندیشیم. یک نوع اندیشیدن به قدرت درک این معناست که اندیشمندان برای قدرت چه غایتی را متصور شده اند و این تصور آنها از ابعاد مختلف چه تاثیری براین مفهوم و به طور کلی برامر سیاست داشته است و این تصورات آنها خوش بینانه بوده است یا بدبینانه؟
نگاهی جامعه شناختی به داستان سوم دفتر اول مثنوی معنوی (مطالعه موردی داستان سوم مثنوی بر اساس مبانی نظری نیکولو ماکیاولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزه ادبیات سیاسی غرب، نیکولو ماکیاولی را شخصیت مؤثری می شناسد که در انتقال دوره رنسانس ایتالیا به عصر روشنگری نقش برجسته ای داشته است. وی به عنوان مصلح اجتماعی یا منتقد سیاسی توانست افکار زمانه خود را درباره حکومت، دین، اشرافیت و مردم تحت تأثیر قرار دهد. نظریه پردازان حوزه جامعه شناسی سیاسی، با استفاده از رساله "شهریار" و کتاب "گفتارها"، اعتقادات سیاسی ماکیاولی را درباره یک عمل سیاسی، به سه بخش؛ زیرساخت و مبانی فکری، روش و شیوه اجرا و درنهایت به بخش هدف تقسیم بندی می کنند: الف- مبانی فکری یک رفتار سیاسی عبارت اند از: 1-ویرتو (فضیلت) 2–بخت یا اقبال 3-جدایی اخلاق از سیاست 4-تشریح انواع شهریاری ها 5-تعادل طبقات. ب- شیوه نامه اجرایی حوزه سیاسی عبارت است از: احکام ده گانه. ج- هدف از فعالیت سیاسی عبارت است از: دستیابی به مقوله قدرت، صیانت و افزایش آن. نگارنده رفتارهای سیاسی به کاررفته در داستانِ "پادشاهی جهود که نصرانیان را می کشت" مولوی را بسیار همخوان با اعتقادات سیاسی ماکیاولی می داند. در این راستا، در نوشته حاضر، ابتدا اعتقاد سیاسی یادشده، به طور اجمال، به بیان می آید. سپس، به صورت توصیفی- تحلیلی، مفاهیم به کاررفته در داستان مثنوی با مبانی اندیشه ماکیاولی، مورد تطبیق قرار می گیرد. در پایان نتیجه گیری می شود؛ که در داستان یادشده، گونه رفتاری حاکمیت با مردم، در بسیاری از زوایا با تعاریف و انتظارات ماکیاولیایی همخوانی نزدیکی دارد.
رابطه سه گانه تاریک شخصیت و صفات شخصیتی هگزاکو با پرخاشگری در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
یکی از شایعترین مشکلات رفتاری که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران می شود و بهداشت روانی فرد، خانواده و جامعه را مختل می کند پرخاشگری است. این پژوهش با هدف بررسی رابطه سه گانه تاریک شخصیت و ویژگی های شخصیتی هگزاکو با پرخاشگری انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی با طرح همبستگی انتخاب شد.302 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم تحقیقات تهران در پژوهش شرکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سه گانه تاریک(پال هوس و جونز، 2011)، ویژگی های شخصیتی هگزاکو(اشتون و لی، 2004) و پرخاشگری (باس و پری، 1992) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل شدند. .نتایج تحلیل نشان داد که صفات ماکیاولی و جامعه ستیزی بصورت مثبت(9/24 درصد از واریانس پرخاشگری توسط صفات سه گانه تاریک تبیین می شود)، صداقت_ تواضع و توافق پذیری بصورت منفی ( 2/34 درصد توسط ویژگی های شخصیتی هگزاکو تبیین می شود) با پرخاشگری رابطه دارند.
الهیات لیبرال دموکراسی و علم سیاست جدید: تأملی در کوشش های الهیاتی- سیاسی «ماکیاولی»، «هابز» و «اسپینوزا» به عنوان پیشگامان علم سیاست جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش سیاست نظری پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
279 - 306
حوزه های تخصصی:
فلسفه مدرن به یک معنای بسیار مهم، خصم فلسفه قدمایی بود و برای پیروزی در این نبرد می بایست دایره عمل خود را از حدود «شناخت» امر خوب و امر بد، به سطح وسیع تر «چگونگی رسیدن به» امر خوب و پرهیز از امر بد، بسط می داد. فلسفه مدرن و به تبع آن، فلسفه سیاسی مدرن لاجرم می بایست زمینه را برای یقینیّاتی جدید فراهم می آورد و این کوشش برای غلبه بر الهیات-سیاسیِ وحیانیِ پیش از او، به عنوان جدی ترین چالش بر سر راه تجدّد، امری ضروری محسوب می شد. بدین ترتیب فلسفه سیاسی جدید، وظیفه طراحی و تدوین این الهیات جدید را که متضمن موضوعات جدیدی برای یقین انسان ها بود، موضوعاتی که قرار بود جای موضوعات قدیمی را در ساحت عقل سلیم بگیرد، بر عهده گرفت. ما در این مقاله برآنیم تا تأملات سه تن از مهم ترین فیلسوفان سیاسی مدرن اولیه را از منظر کوشششان برای تدوین الهیات مورد بحث، از نظر بگذرانیم. به زعم ما هر یک از این سه، وجهی از این الهیات را بسط دادند که در نهایت به پشتوانه ای اقناعی برای رژیم های لیبرال دموکراتیک تبدیل شد. «ماکیاولی» بر ضعیف شدن انسان به واسطه تبعیت از اخلاق مسیحی و تن دردادن به اصل رستگاری نفس به عنوان وهمی که راه را بر رستگاری میهن بسته است، تأکید نمود. «هابز» بر بلایایی مثل جنگ و کشتار و ناامنی از یکسو و واماندن از رفاه و برآوردن امیال طبیعی بدن که رفته رفته قرار بود ذیل مفهوم خوشی، جای سعادت را در معنای قدمایی آن بگیرد، متمرکز شد. و در نهایت «اسپینوزا» در رساله الهیاتی- سیاسی که می توان از آن با عنوان انجیل لیبرال-دموکراسی سخن گفت، بر ردّ مداخله الهیات وحیانی در امر سیاست و تأکید بر حق طبیعی انسانی به مثابه یک ضرورت طبیعی تأکید نمود.
نگرش ماکیاولیستی به شیوه حکمرانی مؤسس آل مظفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۱
۱۸۴-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
با توجه به عدم تفاوت آفرینش و سرشت انسان و طبیعت جامعه انسانی در طول تاریخ، بنیادهایی تقریباً یکسان از کاربرد قدرت و شیوه حکمرانی در انواع ساخت قدرت و شکل حکومت به کار گرفته شده است. واکاوی شیوه حکمرانی «امیر مبارزالدین محمد» مؤسس آل مظفر (713-765ق/ 1314-1363م) از حیث سیاسی، دینی و اخلاقی و مقایسه آن با افکار و تأملات ماکیاولی (873-933ق/ 1469-1527م) به عنوان یکی از برجسته ترین چهره های تاریخ عقاید سیاسی و فلسفه حکومت، مسئله اصلی این مقاله است. امیر مبارزالدین با شیوه حکمرانی که مبتنی بر خشونت و ادعای اجرای مو به موی احکام شرعی در عصر فترت پساایلخانی بود، تقریباً راهی را در سیاست پیمود که ماکیاولی نظریه پرداز غیراخلاقی اندیشه سیاسی، حدود دو قرن بعد تئوریزه کرد. یافته های پژوهش که با رویکرد توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، نشانگر آن است که با وجود تفاوت های ظاهری در گفتار و رفتار حکام سرزمین ها در قرون گذشته که متأثر از تفاوت فرهنگ های مناطق گوناگون و برخی اقتضائات زمانه است، همسانی هایی میان اندیشه سیاسی برخی صاحب نظران و رویه حکمرانی بعضی فرمانروایان وجود دارد. سیاست های حکومتی و روش های حکمرانی امیر مبارزالدین به جز در موارد اندکی همانند «پرهیز از نفرت انگیز شدن»، با بعضی از رهنمودهایی منطبق است که ماکیاولی ارائه کرده است. از دلایل این انطابق، برآمدن هر دو شخصیت از شرایطی است که در آن نهادهای سیاسی، اجتماعی، اخلاقی و دینی در سراشیب زوال قرار داشتند. هر دو نفر، کشتار و خشونت، زور و تزویر و فریب را از کلیدهای موفقیت دانسته و بر آن بوده اند که برای تثبیت حکومت و تأمین امنیت و آنچه که رعایت عدالت نامیده می شود، می توان از هر راهکار و ابزاری، ولو غیراخلاقی استفاده کرد.
نسبت دین و سیاست در اندرزنامه های اردشیربابکان و نیکولو ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت و ماهیت رابطه دین و قدرتِ سیاسی یکی از مسائل مهم در باب نظام فکر و عملِ سیاسیِ دوره ساسانی است. این پژوهش کوششی مقدماتی در ارزیابی دقیق ترِ رابطه پیچیده و چندلایه دین و سیاست در اندیشه سیاسی ایرانِ ساسانی با تحلیلِ تطبیقی رابطه دین و سیاست در کتاب عهد اردشیر و آرای ماکیاولی است. در این مقاله با روشی مقایسه ای و نیز با کاربست روش اسکینر در فهم منطق درونی متون، رساله عهد اردشیر را با تمرکز بر انگاره های دینی-سیاسی آن در تطابق با آرای ماکیاولی در شهریار و گفتارها مورد مطالعه قرار دادیم. بررسی ما نشان می دهد که اگر «کارکردهایِ سیاسیِ دین»، «ضرورت بازآرائیِ دین» و « تقدم مصلحت بر اخلاق» در نگاه ماکیاولی به رابطه دین و سیاست را معیار قرار دهیم، عهد اردشیر متضمن تمامی این عناصر در نگاه به دین در سیاست است. از این رو می توان این اثر را دربردارنده طرحی نظری از چگونگی و دقایقِ رابطه دین و سیاست دانست. اردشیر در عمل و نظر از همان آغازِ یکداستان کردن ایرانیان به استفاده از ابزار دین و دقائق آن بدانسان که ماکیاولی سده ها بعد اندیشیده بوده است، اما به سبب فقدان مقدمات فکری و تاریخی، نمی توانسته همچون ماکیاولی نظریه پرداز دوران گذار باشد.