مطالب مرتبط با کلیدواژه

ماکیاولی


۲۱.

بررسی تطبیقی اصول حکمرانی از منظر ماکیاولی و تنسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حکمرانی اندیشه سیاسی سیاست نامه نویسی تَنْسَر ماکیاولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۱ تعداد دانلود : ۱۵۷
حکمرانی، فرایند تصمیم گیری و اجرای آن است و یکی از اصول حکمرانی در متون کلاسیک، اندرزنامه یا سیاستنامه نویسی می باشد که به وسیله آن راه ها و شیوه های حفظ اقتدار و مشروعیت قدرت سیاسی تبیین و ارائه می شود که در آن توجه بسیاری به اداره و تنظیم امور و رابطه میان شهروندان و حکومت کنندگان شده است. در واقع اندرزنامه های سیاسی به نحوه کارکرد نظام های سیاسی و تأثیر عوامل موجود در تولید و توزیع قدرت سیاسی می پردازند و این که بهترین روش حفظ قدرت کدام است. لذا تحقیق به دنبال شناخت اصول حکمرانی در متون کلاسیک اندیشه سیاسی شرق و غرب به ویژه «نامه» تنسر رساله «شهریار» ماکیاولی است. در اندیشه تنسر، تعدیل دین و سیاست در روابط بین افراد جامعه و حاکم، و افراط و حمایت از حکومت اقتدارگرا همواره مورد تاکید ماکیاولی بوده و نتایج تحقیق گویای آن است که هدف تنسر و ماکیاولی در سیاست نامه های مرتبط با حکمرانی، ارائه ایده رفتاری مناسب در بدست آوردن و زنده نگه داشتن اقتدار بالا توسط حکومت و حاکمیت است.
۲۲.

اندیشۀ سیاسی ماکیاولی و تأثیر آن در تکوین پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکیاولی واقعیت مؤثر شهریار روح مطلق هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۵۲
ماکیاولی با کشف واقعیت مؤثر و سپس، ایجاد نسبت میان واقعیت مؤثر با مفاهیمی چون مناسبات انسانی، ملت و نجات میهن، موفق می شود تفسیری جدید از اخلاق، فضیلت و نسبت آن با واقعیت زندگی ارائه دهد و تصور سنتی از اخلاق را در نسبت با زندگی دگرگون سازد. او با قراردادنِ مناسبات انسانی و مصلحت عمومی در اکتشاف قانون اخلاقی، زمینه را برای تصور هگل از اخلاق انضمامی و دین قومی فراهم آورد. هگل باتوجه به این تصور ماکیاولی است که ایده اصلی پدیدارشناسی روح را که همان ایجاد رابطه دیالکتیکی میان دوگانه آسمان و زمین است به دست آورد. براین اساس، تناقض اخلاق با طبیعت و میل انسانی از میان می برد و به واسطه پروراندن اخلاق از ریشه های خواست، میل و طبیعت انسانی، اخلاق را در کلی به نام روح قومی و عرفی قابلِ درک معرفی کند. همچنین باتوجه به امکانی که واقعیت مؤثر ماکیاولی در اختیار هگل قرار می دهد، او موفق می شود نسبتی میان ایدئالیسم و رئالیسم برقرار کند و استخراج ایدئالیسم از درون رئالیسم را توضیح دهد. نگارندگان در این مجال می کوشند که با ارائه تفسیری نو از شهریار مدرنِ ماکیاولی و نشان دادن امکانات فلسفی بزرگی که این اثر در اختیار فلاسفه بعد از خود، خصوصاً هگل، قرار می دهد، نسبتی میان منطق شهریار ماکیاولی و تکوین منطق پدیدارشناسی روح برقرار کنند.
۲۳.

تاثیر هگل در توضیح هنجاری نسبت سوژه و ابژه براساس نسبت باید و هست در اندیشه ماکیاولی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ماکیاولی واقعیت موثر هست و باید امر هنجاری هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۷۱
پیش از ماکیاولی برای اینکه گذار از سوژه به ابژه قابل توضیح باشد مفاهیمی نقش محوری در گذار از سوژه به ابژه و یا بالعکس را توجیه می کرد که اساسا مفاهیمی الهیاتی - متافیزیکی به حساب می آمدند، اما ماکیاولی در اندیشه سیاسی خود به تعریف جدیدی از نسبت هست و باید دست یافت که بعدها هگل در تفسیری پیچیده - و نقد دیدگاه کسانی چون کانت و فیشته که به جدایی قلمرو هست و باید پرداخته بودند – توانست در هستی شناسی خود از آن بهره بگیرد. هگل با تاثیر از ماکیاولی به جای استنتاج باید از امور انتولوژیکال و متعالی آن را در میانه واقعیات موثر این جهانی قابل جستجو دانست و به این وسیله توانست تقدم سوژه بر ابژه را که توسط کانت توضیح فلسفی یافته بود مورد انتقاد قرار دهد و رابطه دیالکتیکی میان آن دو را از ساحت هنجاری مطالعه کند. نگارنده در این مجال می کوشد تا با ارائه تفسیری جدید از مساله هست و باید در اندیشه ماکیاولی، منطق گذار هگل از سوژه به ابژه را توضیح دهد و چگونگی جایگزینی منطق هنجاری به منطق متعالی را در این باب به تفصیل آشکار کند.
۲۴.

نامه ای برای ایران؛ بررسی نسبت دین، سیاست و ایران گرائی در نامه تنسر به گشنسپ در چارچوب آرای «ماکیاولی»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۴۸ تعداد دانلود : ۱۳۶
در حالی که نسبت دین و سیاست از مسائل اساسی در بررسی سامان فکر و کنش سیاسی عصر ساسانی به شمار می رود؛ انگاره غالب آن است که سیاست و فرمانفرمائی این دوران بیشتر بدست موبدان، بر مدار آیین زرتشتی و برای تقویت و تحکیم آن بوده و بدین سان سیاستِ ساسانیان دین محور تلقی می گردد. این پژوهش کوششی است در جهت بازاندیشی در این انگاره مألوف با بازخوانی رابطه دین و سیاست در پرتو بررسی تطبیقی متن نامه تنسر به گشنسپ با انگاره های ماکیاولی در این حوزه. از این بازخوانیِ چنین به نظر می رسد که راهبرد و رویکرد بنیادگذاران ساسانی به نسبتِ مقولات دین و سیاست را باید نه دین محور، بلکه ایران محور و ایران گرایانه دانست. محور کنش و اندیشه سیاسی آنان امر سیاسی و ایرانی است با کاربست ابزارِ دین .
۲۵.

مصلحت بینی و واقع گرایی در اندیشه های سیاسی ماکیاولی و خواجه نظام الملک(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۱۳
آنچه مطمح نظر ماکیاولی، متفکر بزرگ سیاسی سده های پانزدهم و شانزدهم ایتالیا بوده است، این مهم بود که چگونه می توان روش های اجرایی و درست به دست داد، تا بدان دست آویز، ایتالیا و فلورانس را از هجوم ویرانی و تباهی نجات داد. بدین ترتیب، ماکیاولی به واقع گرایی و مصلحت اندیشی در نظریات خویش به عنوان دو رکن اساسی در امور سیاسی، توجه عمده نمود. باید گفت که خواجه نظام الملک نیز با عنایت به واقعیت و مصلحت به موضوع سیاست می پرداخته و از این طریق سعی در یکپارچه نمودن قلمرو سلجوقی داشته است. توجه به تشکیلات سیاسی و سیستمی کردن آن ، نشان از نگاه متجددانه خواجه به موضوع سیاست دارد. با این حال ، آنچه از نظریه ماکیاولی محقق شد ، شکل گیری وحدت ملی و مصلحت عمومی بود ، ولی از نظریه خواجه گرایش به استبداد و مصلحت شخصی به دست آمد که تا دیر زمانی تفکر سیاسی مسلط در ایران بوده است. در این نوشتار علاوه بر موارد تشابه در نظام اندیشه ماکیاولی و خواجه، به تفاوت ها نیز اشاره خواهیم نمود. درواقع باید توجه داشت که به رغم تفاوت بین تفکر شهودگرای ایرانی و عقل گرای غربی، شباهت های زیادی بین اندیشه های خواجه و ماکیاولی وجود دارد.
۲۶.

نقد دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی براساس مبانی انسان شناسی آیت الله مصباح یزدی(مقاله ترویجی حوزه)

کلیدواژه‌ها: معیار فعل اخلاق اخلاق انسان شناسی ماکیاولی آیت الله مصباح یزدی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۴
ماکیاولی فیلسوفی است قدرت گرا که نظریات اخلاقی خود را در قالب نظریات سیاسی خویش مطرح نموده و متناسب با مبانی فکری خود، در باب معیار فعل اخلاقی نظراتی ارائه کرده است. به باور ماکیاولی معیار فعل اخلاقی رسانندگی انسان به هدف و غایت اصلی زندگی است. وی غایت اصلی زندگی را قدرتمندی انسان می دانست و افعال آدمی را در صورتی اخلاقی می شمرد که فرد را برای رسیدن به قدرت مادی توانمند سازد. از منظر وی «قدرت» ارزش ذاتی دارد و برای رسیدن به آن، انسان مجاز است از هر روشی استفاده کند. درواقع از منظر او ملاک اخلاقی بودن یا نبودن یک فعل (نظیر دروغ گویی) رسانندگی انسان به کمال یعنی قدرت است. او معتقد بود: هدف وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به هدف والا (قدرتمندی انسان)، از هر نوع رفتاری می توان استفاده کرد. آیت الله مصباح یزدی معتقد است: برای تعیین ملاک خوبی و بدی افعال انسان، ابتدا باید به شناخت صحیحی از انسان، ابعاد وجودی او، سعادت و شقاوت وی، کمال و هدف نهایی او دست یافت تا بتوان در گام بعد معیار صحیح ارزشمندی افعال اخلاقی انسان را تعیین کرد. ایشان معتقد است: رسیدن به قدرت محدود مادی نمی تواند معیار خوبی برای رساندن انسان به حیات ابدی معنوی و اخلاقیات باشد. در این مقاله دیدگاه ماکیاولی درباره معیار فعل اخلاقی به شیوه توصیفی تحلیلی تبیین شده و براساس مبانی انسان شناسانه آیت الله مصباح یزدی ارزیابی گردیده است.
۲۷.

فضایل مجرمانه مقایسه دیدگاه ماکیاولی و غزالی در خصوص اخلاقی بودن بی رحمی حاکمان

کلیدواژه‌ها: فضایل مجرمانه ماکیاولی غزالی شهریار نصیحت الملوک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۸۳
در تاریخ فلسفه اخلاق، هرگاه از واژه فضیلت یاد شده، تعابیر تحسین برانگیزی به همراه داشته اما، ماکیاولی شاید برای نخستین بار از فضایلی برای حاکمان پرده بر می دارد، که نه تنها تحسین برانگیز نیستند که برای یک مخاطب بیرونی نفرت انگیز خواهد بود. بنا به تفسیر مشهور، ماکیاولی وظیفه حکومت حفظ اقتدار و تامین امنیت و رفاه برای مردم است و نه ترویج اخلاق. پس اگر در مقام تعارض بین این دو قرار گرفتیم، شهریار بی هیچ تاملی باید اخلاق را قربانی سازد. این نگاه ماکیاولی به مذاق اندیشمندان خوش نیامده و لذا ماکیاولیسم همواره یک عبارت همراه با تحقیر برای کسانی بوده که حاضر شده اند برای حفظ قدرت اخلاق را زیر پا بگذارند. اما باید توجه کرد دستورات ماکیاولی را اگر در دستگاه اخلاق فایده گرا بسنجیم، لزوما غیراخلاقی نیست. در میان فیلسوفان مسلمان نیز غزالی به ویژه در در نصیحت الملوک توصیه هایی مشابه ماکیاولی دارد. اگرچه پیشنهادهایی که غزالی به حاکم می کند گاه از جنس مجرمانه است، لیکن تفاوت در مبانی و نوع رویکرد اخلاقی بین ماکیاولی و غزالی، سرنوشت متفاوتی را رقم خواهد زد. چون غزالی بر خلاف ماکیاولی، فضیلت گراست و اتفاقا فایده گرایی را نقد می کند.
۲۸.

تاثیر فیشته از واقعیت موثر ماکیاولی در سیاست و فراروی از آن در سپهر اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیشته ماکیاولی سیاست اخلاق واقعیت موثر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹ تعداد دانلود : ۳۵
سیاست برای فیشته یکی از مهم تری مسائلی است که رد پای آن تقریبا در همه دوره های فکری اش قابل مشاهده است. او در دوره ینا کتاب مهم بنیادهای حق طبیعی و در دوره برلین مقاله درباره ماکیاولی و کتاب خطابه هایی به ملت آلمان را در فلسفه سیاسی می نویسد. سیاست نظری فیشته در گسستی که ماکیاولی میان مبانی متافیزیکی با سیاست نظری ایجاد می کند منطق خود را به دست آورده و نظریه ای فلسفی برای سیاست تدوین می کند. مسأله اساسی نوشتار حاضر این است که نشان دهد چگونه فلسفه سیاسی فیشته در دوره ینا برای اینکه قابل فهم شود بدون درک فلسفه سیاسی ماکیاولی ممکن نیست؟ نگارنده در این مجال سعی می کند تا با روش توصیفی – تحلیلی توضیح دهد که فیشته با اینکه جهان اخلاقی را غایت مناسبات سیاسی می دانست، اما از بسیاری جهات در سیاست پایبند منطقی است که ماکیاولی در سیاست ایجاد می کند. او با تاثیرپذیری از ماکیاولی مناسبات سیاسی را بر پایه واقعیت موثر معنی می کند و با بنیادی دانستن سیاست در تکوین آگاهی، خودآگاهی و ابژکتویته همانند ماکیاولی برای سیاست نقش تکوینی قائل می شود و با اعتقاد به اینکه استبداد سیاسی نقش کانونی در تعین قانون اساسی دارد مطلق خود را به شهریار ماکیاولی نزدیک می سازد.
۲۹.

بررسی هرمنوتیکی مفهوم قدرت سیاسی در شهریار ماکیاولی و ادب نامه نزاری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۰
ادب نامه و شهریار را می توان دو اثری دانست که در آن ها توصیه هایی به پادشاه از سوی اندیشمندانی به دور از عرصه قدرت شده است. اولین اثر، از سوی نزاری قهستانی در ایران عصر مغول و توسط ادیبی طرد شده از دربار آل کرت و دومی توسط ماکیاولی، فیلسوف ایتالیایی و مورد غضب نظام سیاسی بیزانس، نگاشته شد. به رغم تفاوت زمانی و محیطی، عزلت سیاسی، دلگیری از صاحبان قدرت و سودای بازگشت به قدرت از جمله دغدغه های اساسی نگارندگان بوده است که سبب شکل گیری نگاه مشابهی به عرصه ی سیاست از سوی این دو اندیشمند شده است. در این نوشتار تلاش می شود با روش هرمنوتیک اسکینر و با تأکید بر تأثیر زمینه های اجتماعی و سیاسی ظهور متن، به تحلیل نحوه نگرش به مفهوم سیاست در ادب نامه و شهریار پرداخته شود.
۳۰.

بررسی تطبیقی اخلاق سیاسی در کلیله و دمنه و شهریار ماکیاولی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: اخلاق پاد اخلاق ماکیاولی شهریار کلیله و دمنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۲۸
برای تبیین و توضیح موضوعات سیاسی از جمله در حوزه سیاست و حوزه تمدن شرق، کلیله و دمنه یکی از آثار برجسته به شمار می رود که اندیشمندان متعلق به حوزه تمدن غربی بیش از شرقی ها بر آن اذعان دارند. فرضیه اصلی این مقاله آن است که کلیله و دمنه که درونمایه اصلی آن پنج سده پیش از میلاد مسیح پایه ریزی شده است، با اثری به نام شهریار که دو هزار سال پس از آن نوشته شده، در حوزه اخلاق و اخلاق ستیزی مشابهت هایی دارد. موقعیکه دو شخصیت اخلاق گریز یعنی شیر و شهریار را بر پایه روش شناسی کارن هورنای از نظر تیپولوژی، منش و رفتار با هم مقایسه می کنیم، مشابهت هایی میان آن دو می یابیم. لیکن حتی در همین حوزه مسائل اخلاقی، پیامی را که کلیله و دمنه به خواننده منتقل می کند با آنچه شهریار واگویی می نماید، تفاوت ها بسیار چشمگیر است. بر روی هم در کلیله و دمنه زیر پا نهادن اصول اخلاقی نکوهش می شود حال آنکه در شهریار فرمانروا مجاز است اخلاق را زیر پا بگذارد بدون اینکه سرزنش و یا نکوهش گردد.
۳۱.

تأثیر نظریات ماکیاولی در تأسیس دولت ایالات متحده آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدران بنیان گذار قانون اساسی دولت ماکیاولی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۷
میان مورخین و دانشمندان علوم سیاسی همواره بحث بوده که پدران بنیان گذار ایالات متحده آمریکا در تأسیس دولت و تدوین قانون اساسی از چه فیلسوف و اندیشمندی بیشترین بهره را برده اند. این دانشمندان عمدتاً به جان لاک، مونتسکیو و برخی از جمهوری خواهان انگلیسی همچون «اَلجِرنون سیدنی» و «جیمز هرینگتون» اشاره کرده اند و کوشیده اند تا حضور اندیشه ی این افراد را در مباحث پدران بنیان گذار بیابند. بااین حال، اندک کسانی بوده اند که به تأثیر نظریات ماکیاولی بر آراء پدران بنیان گذار در تأسیس دولت ایالات متحده آمریکا اشاره کرده باشند. این غفلت از تأثیر ماکیاولی و نادیده انگاشتن نقش او باعث شگفتی است چه آن که ماکیاولی یکی از مهم ترین نظریه پردازان جمهوری در دوران مدرن است و لذا حداقل کوششی برای یافتن آثار احتمالی نظریات این فیلسوف سیاسی بر اندیشه پدران بنیان گذار در تأسیس جمهوری ایالات متحده موجه بود. پرداختن به این مسئله ازآن رو حائز اهمیت است که اتکا به نظریات فلسفی این فیلسوف سیاسی در تأسیس یک دولت جدید یا به عبارت دیگر دولت سازی را آشکار می سازد. در این مقاله کوشش خواهیم نمود با اتخاذ روشی کیفی و ایستاری متن محور و با گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای-اسنادی، تأثیر اندیشه ی ماکیاولی بر آراء پدران بنیان گذار آمریکا را بررسی نموده و نشان دهیم که دولت ایالات متحده و قانون اساسی بادوام آن، ثبات و استواری خویش را مدیون اتکا به نظریات ماکیاولی است.